روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۳ شنبه ۲ تير - شماره 4618

کائنات مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری را بررسی کرد

بدون چالش، بدون هیجان، بدون مشارکت‌سازی!

 نرگس اولیا- انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری هشتم تیرماه برگزار می شود و در روزها و شب هایی که در آن قرار داریم،بحث تبلیغات انتخاباتی و همچنین کمپین ها، وعده ها و صحبت های نامزدهای انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری داغ داغ است.مناظرات انتخاباتی و تبلیغات نامزدها در حال برگزاری است. هنوز انتخابات آنچنان که باید گرم نشده است. کائنات هر روز تا اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری با پوشش زنده آخرین اخبار، حواشی و متن این رویداد‌ها سیاسی با شما همراه خواهد بود.دیشب سومین مناظره برگزارشد در حالیکه هنوز افراد و رسانه ها در حال بررسی دومین مذاکره در پایان هفته بودند. مناظرات بی رمق تر از همیشه در حال برگزاری است و گویا بازار میزگردها داغ تر است. در ادامه با دو تحلیل ارائه شده از مناظره دوم مطلب را ادامه می دهیم.
بازتاب دومین مناظره کاندیدا‌ها در خبرگزاری آسوشیتدپرس
خبرگزاری آسوشیتدپرس با پوشش دومین مناظره تلویزیونی کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، نوشت که در دومین مناظره زنده تلویزیونی، شش نامزد ریاست‌جمهوری درباره مشکلات اقتصادی ایران پیش از انتخابات ۲۸ ژوئن بحث کردند.
این دومین مناظره از پنج مناظره‌ای بود که در روزهای قبل از رأی‌گیری در یک کمپین انتخاباتی کوتاه‌شده برای جایگزینی «ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهوری فقید ایران بعد از سانحه سقوط بالگرد وی، برگزار شد. مانند مناظره اول، مناظره دوم نیز مربوط به اقتصاد بود و نامزدها در مورد پیشنهادهای خود برای اقتصاد ایران که تحت فشار تحریم‌های اعمال‌شده توسط ایالات متحده و سایر کشورهای غربی قرار دارد، بحث کردند.
کاندیداها همچنین در مورد تورم، کسری بودجه، یارانه مصرف سوخت و آموزش گفت‌وگو کردند. همه آن‌ها وعده دادند که برای لغو تحریم‌ها و انجام اصلاحات تلاش کنند، اما هیچ کدام جزئیات مشخصی ارائه نکردند.
تحلیل تسنیم درباره مناظره دوم : همچنان نامناظره!
مناظره ها باید دو کارکرد داشته باشند. یکی تولید هیجان اجتماعی برای مشارکت پذیر کردن مردم در انتخابات کند. دوم نامزدها بتوانند نقطه نزاعی بسازند که در محدوده امتیازات آنها یا محدودیت های طرف مقابل باشد. تا ترجیحات اجتماعی را به نفع خود بسازنند.
پرویز امینی استاد دانشگاه درباره مناظره دوم انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
- مناظره ها دست کم  باید دو کارکرد داشته باشند. یکی تولید هیجان اجتماعی برای مشارکت پذیر کردن مردم در انتخابات کند. دوم نامزدها بتوانند نقطه نزاعی بسازند که در محدوده امتیازات آنها یا محدودیت های طرف مقابل باشد. تا ترجیحات اجتماعی را به نفع خود بسازنند.
- در مناظره دوم نیز، مانند مناظره اول این دو هدف محقق نشد  و مجموعه بحث ها به یک سری حرف های کلی و مشهورات کارشناسی گذشت.
- زمان مناظرات طولانی است و افراد به اندازه زمانی که به آنها اختصاص می یابد ، حرفی برای گفتن ندارند و یک سری گزاره ها را دائما تکرار می کنند  که در این رابطه پورمحمدی سرآمد این مکررگویی هاست
- قاضی زاده هاشمی سرجمع سیاست ورزی بهتری داشت. مزیت خود در دفاع و نمایندگی انحصاری رییس جمهور فقید و شهید رییسی قرار داد و دیگران را خصوصا پزشکیان و پورمحمدی را به عنوان نقطه مقابل نقد می‌کرد و همین ظرفیت قابل برداشت و ممکنی را برای او شکل می دهد. قاضی زاده هاشمی با این که در کورس رقابت نیست اما از پورمحمدی و زاکانی آرا بالاتری دارد.
- قالیباف در یک چارچوب خنثی و یکنواخت بحث میکرد و در بحث ها نقطه تاکید بر مدیریت می گذاشت که مزیت خود می دانست که نه در ادبیات و در محتوی برانگیزاننده نیست.
- پزشکیان  همچنان بین خود واقعی و تصویری که پشتیبانان سیاسی از او می خواهند بسازنند در نوسان است و نمی‌تواند انتظارات را از یک کمپین انتخاباتی برآورده کند
- پورمحمدی در سطح پایین تر در حال بازتولید روحانی رییس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم است و یک سری گزاره ها را پی در پی و تکراری خصوصا در سطح اهمیت و اولویت قائل شدن برای رفع تحریم و روابط خارجی بیان میکند.
- زاکانی تا حدودی از کاراکترش از مناظره اول فاصله گرفته است و در کاراکتر پیشین خود در مناظرات سال 1400 ظاهر شد  ولی زمینه ای جدی برای استفاده موثر از آن پیدا نکرد.
- جلیلی کما فی سابق ناتوان از ارائه یک گفتار و رتوریک مناسب برای جلب آرا فراتر از پایگاه ایدئولوژیک خود است.
تحلیل م عصرایران ناظرۀ دوم انتخابات ریاست جمهوری
مهرداد خدیر در عصرایران نوشت: در دومین مناظرۀ انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری که در واپسین ساعات بهار ۱۴۰۳ خورشیدی برگزار شد علیرضا زاکانی شهردار کنونی تهران آنی از وعده‌های شگفت‌آور و حمله به دولت حسن روحانی فروگذار نکرد تا جایی که حتی در پایان از یاد برد اکنون در سال ۱۴۰۳ هستیم و نه ۱۴۰۰ وگرنه نمی‌گفت دولت روحانی مسؤول وضعیت اسف‌ناک کنونی است.
چرا که خود بارها از تجربه ۳۳ ماهه در شهرداری تهران به عنوان الگو یاد کرد و می‌دانیم در دولت مرحوم ابراهیم رییسی به عنوان دستیار ویژه عضو کابینه هم شد و همواره صحبت از رسیدن به قله‌ها بوده و تعبیر «اسف‌ناک» را البته خبرگزاری رسمی دولت از پیامک‌های ارسالی حذف کرد.
او به سبک احمدی‌نژاد تصاویری از حسن روحانی سوار بر اتومبیل یا کلید در دست یا در حال تجلیل از مذاکره‌کنندگان برجام به مثابه اسناد خیانت و جنایت به بینندگان نشان می‌داد و انگار نه انگار که در آستانه ۶۰ سالگی قرار دارد و رفتارهایی گاه کودکانه یا تکراری از او سر زد که موجی هم برنینگیخت و تنها برخی وعده‌ها و اشتباهات کلامی همچون «خانم‌های باردار و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را رایگان می‌کنیم» اسباب طعنه و طنز را فراهم ساخت.
از ۳ حال خارج نیست: یا باید رییس جمهوری شود در حالی که که هیچ یک از نظرسنجی‌ها بختی برای او قایل نیست و رقابت اصلی را بین سه نفر (پزشکیان و جلیلی و قالیباف) می‌دانند ولی اگر به هر حال این اتفاق بیفتد مهم‌ترین وعده معادل ۲۲ میلیون تومان اعتبار طلا برای هر ایرانی است و خانواده ۵ نفری مثلا ۱۱۰ میلیون تومان (طلا) باید بگیرد یا کنار می‌کشد که تمام این ادعاها و اولدورم بولدورم‌ها دود هوا خواهد شد. یا باید به شهرداری تهران بازگردد و بعید است شورای شهر حاضر به ادامه با زاکانی پسا انتخابات باشد و اگر هم بماند تحت فشار خواهد بود.
او بارها کوشید نقش محمود احمدی‌نژاد را ایفا یا تکرار یا تقلید یا بازآفرینی کند که در سال ۸۸ به جای دو رقیب واقعی خود (موسوی و کروبی) هاشمی رفسنجانی را در مقابل خود تصویر می‌کرد و به او می‌تاخت.
اینجا هم زاکانی کوشید این گونه القا کند که چون برخی از وزیران روحانی به ستاد پزشکیان پیوسته‌اند از روحانی خط می‌گیرد. پاسخ پزشکیان اما تنها این بود که وزیر دولت خاتمی بوده و مردم تعیین می‌کنند که دوست دارند به آن دوران بازگردند یا نه. نه زاکانی و نه هیچ نامزد دیگر در این باره سخنی نگفتند چرا که دوره دوم خاتمی در سال‌های ۸۰ تا ۸۴ به عنوان بهترین سال‌های اقتصادی بعد از انقلاب ثبت شده و خیلی‌ها اگر خودرو و شغل و خانه دارند یا به سفر خارجی رفته‌اند یا کالاهای متنوع فرهنگی و هنری مصرف کرده و از فشار تبلیغات ایدیولوژیک رها یا دور شده یا حس خوبی داشته‌اند مربوط به همان زمان است به خصوص در طبقه متوسط در حالی که از یارانه نقدی و سهام عدالت و مسکن مهر دوره احمدی‌نژاد هنوز خبری نبود.
در حالی که زاکانی وعده طلا داد و به برجام و روحانی و مشاوران پزشکیان تاخت و مشخص نکرد اگر در دولت فعلی به قله نزدیک شده‌ایم چرا گفت وضع اسف‌ناک است و آیا این سه سال هم تقصیر روحانی است و اصلا چرا یک بار به ترامپ بد و بی‌راه نمی‌گویند؟
قاضی‌زاده هاشمی هم که پیراهن عزای مرحوم رییس جمهور فقید را از تن به در نکرده بیش از دیگر نامزدها از آقای رییسی نام برد و مشخص بود در صدد جلب و جذب آرای شرکت کنندگان در تشییع پیکرهاست و آن قدر گفت شهید رییسی، شهید رییسی که مسعود پزشکیان هم یک بار دچار لغزش زبانی شد و درباره حسن روحانی گفت شهید روحانی!
چهره برتر مناظره اما بی‌گمان مصطفی پورمحمدی بود به خاطر دو جمله: یکی این که فاش کرد ۸ سال قبل و در دوران ریاست جمهوری روحانی که به عنوان وزیر دادگستری در جلسه مربوط به پول شویی در نشست شورای عالی امنیت ملی شرکت کرده و خواستار تعیین تکلیف پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی یا همان اف‌ای‌تی‌اف شده سعید جلیلی به او گفته من مخالف نیستم ولی نمی‌خواهیم به اینها (دولت روحانی) امتیاز بدهیم!
آقای جلیلی این ادعا را تکذیب نکرد و در ذهن مخاطب این پرسش شکل گرفت که تنها به خاطر آن که به روحانی امتیاز ندهند مخالفت می‌کنند و داعیه دار منافع ملی و مصالح نظام هم هستند؟
در ادامه باقر قالیباف در دفاع از مصوبه راهبردی که به تلاش مجلس قبل برای جلوگیری از احیای برجام بعد از بازگشت ترامپ تفسیر شده به افزایش فروش نفت اشاره کرد و آن را میوۀ آن مصوبه دانست اما پورمحمدی این ارتباط را رد کرد و گفت: افزایش فروش نفت از ۳۰۰ هزار بشکه در روز به یک میلیون و نیم به خاطر قانون شما نبود. ناشی از داستان اوکراین و رقابت چین و آمریکا و رقابت چین و نفوذ و خط ابریشم مدرن و تغییر مناسبات است و بایدن هم به خاطر مشکلات انتخابات بعدی ملاحظاتی داشت.
این در واقع حتی از آنچه محمد جواد ظریف در میزگرد اقتصادی گفته بود هم متنوع‌تر و کامل‌تر بود ولی آن قدر بر اصول‌گرایان گران افتاده که نشست روز پنج‌شنبه وزیر سابق خارجه در مشهد لغو شد و تلویزیون هم بسیج شده تا این انگاره را رد کند کما این که ساعتی بعد از مناظره انیمیشنی از شبکه اول سیما پخش شد که در آن توضیح می‌داد طرح افزایش فروش نفت در دولت آقای رییسی چگونه بوده و می‌شد حدس زد وحید جلیلی برادر سعید جلیلی پشت برنامه باشد و مشمول ذمه‌اید اگر خیال کنید اسم این کار استفاده از امکانات عمومی در فضای انتخابات است چون روزنامه همشهری هم در دفاع از زاکانی هرگز چنین نیتی ندارد و ایضا روزنامه دولت که برای آن که ثابت کند حق با کارشناس برنامه فرهنگی (شهاب شهسواری) بوده و نه محمد فاضلی گزارش منتشر می‌کند!
در این انیمیشن فرمول فروش نفت یا همان طرح سعید جلیلی در برنامه انتخاباتی را لو می‌دهند. با این تمثیل که دانش‌آموزی چند ساندویچ درست می‌کند اما وقتی بوفه‌دار مدرسه از او نمی‌خرد، تصمیم می‌گیرد خود به قیمت کمتر به خود بچه‌ها بفروشد. اصلا چه کاری است که به بوفه بفروشد و بوفه به محصلین؟ خودش به بچه‌ها می‌فروشد و توضیح می‌دهد در قضیه نفت نیز همین کار را کردند و بی‌سبب نبود که سعید جلیلی در بخش آموزش و پرورش آن همه بر نقش مدرسه تأکید داشت.
البته در انیمیشن توضیح ندادند این روش منجر به فساد می‌شود یا نه چون اگر قصد پاسخ به پزشکیان را داشته باشند او به بخور بخورها اشاره کرده و برای آن که دو مدافع دولت مستقر را قدری آرام کند به پرونده وزیر جهاد کشاورزی و ماجرای چای دبش اشاره کرد که بزرگ‌ترین فساد اقتصادی تاریخ ایران است و در دولت مصر به توصیف با عنوان ضد فساد فعلی رخ داده است.
قاضی زاده هاشمی منتها در مقام وکیل مدافع رییس جمهور فقید گفت خودشان گزارش دادند. این در حالی است که سخن گوی دولت تکذیب کرده و گفته بود ساداتی نژاد خود استعفا کرده و رییس قوه قضاییه فاش کرد برای او تقاضای اعمال ماده ۴۷۷ شده بود (ماده‌ای که به رییس قوه قضاییه اختیار ویژه می‌دهد چنانچه رأیی را خلاف شرع بین تشخیص داد به محکمه‌ای دیگر ارجاع دهد).
مشخص بود که پزشکیان نمی‌خواهد وارد دعوا شود خاصه وقتی پورمحمدی آن دو جمله را گفت و خود پورمحمدی هم برای آن که متهم نشود نامزد پوششی پزشکیان است به او نقدهایی غیر منتظره و خلاف ریتم مناظره وارد کرد.
نیمه دوم مناظره مگر دقایقی از آن کسالت‌بار بود هر چند نمی‌توان از این واقعیت نگفت که در موضوع نظام سلامت اطلاعات و آمارهای سعید جلیلی از بقیه دقیق‌تر و کاربردی‌تر بود.
به ویژه آنجا که گفت هر روز ۱۲۰۰ نفر از هم وطنان ما از دنیا می‌روند و اگرچه مرگ حق است و همه می‌میرند اما ۴۴ درصد از مرگ‌ها قابل پیش‌گیری است چون یا ناشی از سوانح رانندگی است یا آلودگی هوا یا سکته در سن پایین و وقتی گفت آلودگی هوا انگار توجه نداشت که همفکر او به عنوان شهردار تهران کنار او نشسته است.
مهم‌ترین ایده آموزشی قاضی زاده هاشمی زیر و رو کردن ساختار فعلی بود و این که به جای سن ۶ تا ۱۸ سال و در دبستان و دبیرستان به سه دوره تازه تبدیل شود: ۴ تا ۸ سال به عنوان دوره شناخت، ۸ تا ۱۱ سال به عنوان دوره سواد و ۱۱ تا ۱۶ سال هم مهارت.
از هنرستان‌ها مثال زد که محصلین آن‌ها بهتر جذب بازار کار می‌شوند و چون نام دولت خود را خانواده گذاشته لابد دختران هم بعد از ۱۶ سال قاعدتا باید ازدواج کنند و فرزند بیاورند اگرچه این را دیگر نگفت.
محمد باقر قالیباف هم از طرح ۵ فوریتی خود رونمایی کرد که اولی افزایش حقوق کارمندان است و دومی اعطای زمین رایگان و خانه‌های ۷۵ متری موقت به زوج‌های جوان و سومی خودرو برای جوانان و تصریح کرد از واردات خودرو نو و کارکرده دفاع می‌کند و در این فقره نگفت ما می‌توانیم. ایده چهارم اما خیلی ناب است. ساخت دیوار در تمام مرز شرقی با پاکستان و افغانستان و اخراج مهاجران غیر قانونی و پنجم هم توسعه سواحل دریای عمان (مکران) و به زبان دیگر ساخت یک دوبی در این منطقه.
این که پزشکیان و قالیباف مطلقا با هم مواجهه و محاجه نکردند و رییس مجلس از رییس جمهوری پیشین با تعبیر «آقای دکتر روحانی» یاد می‌کرد قابل توجه بود.
این که زاکانی و قاضی زاده هم نکته خاصی علیه پزشکیان نداشتند و تنها به مشاوران می‌تاختند نشان می‌داد ظریف تا چه اندازه بازی را بر هم زده و این که در بخش‌های خبری رفتار فاضلی هم سانسور شد گویا به خاطر آن است که به زیان‌شان تمام شده است. سعید جلیلی هم گاه در توهمات و تخیلات و جمله‌سازی با دو کلمه فرصت و ظرفیت و تکرار شعار طولانی یک ایران جهش و یک جهان فرصت بود که بعید است خود بتواند ۵ بار به سرعت تکرار کند اما الحق و الانصاف در بخش سلامت اطلاعات جالبی داد و معلوم بود در این بخش کار کرده در حالی که سه نامزد از ۶ نامزد پزشک‌اند اگرچه دو تن به طبابت شهره نیستند و تنها در دکتر پزشکیان این وجه پررنگ است اما در سخنان او که ۴ سال وزیر بهداشت بوده هم نکات سلامت جلیلی نبود.
پزشکیان در دام زاکانی و قاضی زاده نیفتاد و احتمالا آن‌ها را انصرافی می‌داند. حتی قابل برداشت بود که رقیب اصلی خود را نه قالیباف که جلیلی می‌داند و حریف او هم جواد ظریف است.
در مجموع با این که تصور می‌شد پورمحمدی در نقش هافبک یارکوب ظاهر شود یا مثل ولایتی در سال ۹۲ که به روحانی پاس گل داد به پزشکیان پاس گل بدهد این کار را نکرد و خود به دروازه هر دو - قالیباف و جلیلی - گل زد. یکی را با رد ادعای تأثیر مصوبه مجلس بر افزایش فروش نفت آن هم در دور بایدن و دیگری با خاطره اف‌ای‌تی‌اف.
برنده مناظره پورمحمدی بود اما این به معنی آن نیست که انتخاب رای دهندگان هم باشد.
اگر بخواهیم به حاشیه‌ها بپردازیم همان گونه که سیاه‌پوشی قاضی‌زاده برای اثبات شدت وفاداری و سوگ برای برای رییس فقید دولت متبوع قابل توجه بود حضور دکتر پزشکیان با صورت تراشیده هم چهره شبیه‌تری از او با مردم در کوی و خیابان ترسیم کرده بود.
تعبیر مذاکره به مثابه روش مبارزه هم که آقای قالیباف به کار برد اسباب تعجب شد چون بنای مذاکره بر بده بستان است. دو طرف که اختلافات و در عین حال اشتراکاتی دارند با هم مذاکره می‌کنند تا به جای دو سطح اختلافات در رأس و اشتراکات در قاعده امتیاز بدهند و بگیرند و این که چگونه می‌توان مذاکره را روش مبارزه دانست از فهم این قلم خارج است.
پزشکیان می‌توانست در بخش آموزش و پرورش به استخدام‌های ایدیولوژیک در این وزارتخانه اشاره کند و نکرد. می‌توانست از قطعیت تغییر وزیر فعلی بگوید که شاید ضعیف‌ترین وزیر آموزش و پرورش ایران در ۶۰ سال اخیر باشد و نگفت و تنها گفت وزیری قوی برای آن برمی‌گزیند منت‌ها این را قاضی زاده هاشمی هم گفته بود که مشخص نکرد چگونه هم می‌خواهد راه رییسی را ادامه دهد و هم به جای وزیر فعلی وزیر قوی بیاورد؟
پزشکیان به جای توجه به نوع رفتار با معلمان معترض و محبوس بودن برخی از فعالان صنفی معلمان یا ایدیولوژیک و ملال‌آور بودن مختوای برخی کتاب‌های درسی از مدارس خاص استعدادهای درخشان یا تیزهوشان انتقاد کرد تا احتمالا بر وجه عدالت طلبی خود تأکید ورزد.
حتی نگفت که بخشی از استخدام‌ها مربوط به طلاب است تا شاید تنش ایجاد نکند. او می‌خواهد تصویری آشتی جو و اهل مدارا از خود نشان دهد که تنها در قبال مدیران ضعیف سخت خواهد گرفت.
مناظره پنج شنبه شب کار را برای محسن رضایی سخت کرد که می‌خواهد از ۴ نفر سه تن را به کناره گیری به سود دیگری وادارد و مشخص نشد کی باید به نفع کی برود کنار. قالیباف به سود جلیلی و چرا جلیلی به سود او نه؟ زاکانی و قاضی زاده به نفع کی بروند کنار؟ قالیباف یا جلیلی و آن وقت تکلیف وعده‌های متنوع زاکانی چه می‌شود؟خود قالیباف هم اگر قصد کنار رفتن به سود جلیلی را داشته باشد حمایت میانه رو‌ها در مجلس را از دست می‌دهد. در حالت طبیعی می‌مانند و به گفته رییس مرکز افکارسنجی صدا و سیما تا کنون می‌توان گفت به مرحله دوم می‌کشد هر چند نباید فراموش کرد صدا وسیما گاهی به ستاد جلیلی هم بدل می‌شود!
اگر هم بنا به مصلحت یا فرمانی کنار بروند باز دوقطب یا سه ضلع چگونه خواهد بود؟
وقتی در مناظره اقتصادی شاهد اشارات سیاسی بودیم می‌توان انتظار داشت در مناظره‌های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی صریح‌تر شوند. زاکانی علاقه ویژه‌ای دارد با روحانی دهان به دهان شود و شاید سیاست رییس جمهور سابق این باشد که صبر کند ببیند او ماندنی است یا نه.
این که جلیلی گاه در حد معلم دینی یک دبیرستان جلوه می‌کرد و در بخش سلامت آمارها و اطلاعات جالبی داد مجال ترسیم یک تصویر ثابت از او را می‌ستاند هر چند در همان آغاز وقتی پیروزی تیم والیبال ایران با مربی ایرانی بر آمریکا را تبریک گفت بر دو موضوع تاکید داشت: اول ایرانی بودن و دوم این طعنه که اگر نگویند خود آمریکایی‌ها می‌خواستند ببازند که طعنه‌ای به سخنان ظریف درباره دلیل افزایش فروش نفت بود و هنوز پورمحمدی صریح‌تر و کامل‌تر را نگفته بود. این که مربی ایرانی والیبال را ستایش کنی و وزیر خارجه سابق ایران را نکوهش از تخصص‌های آقای جلیلی است.
هر قدر اصلاح طلبان تصمیم خود را (در رأی به دکتر پزشکیان) گرفته‌اند اصول‌گرایان نمی‌دانند کدام یک را برگزینند چون هر یک به طریقی خود را شایسته‌تر می‌داند. قالیباف با ژستی که برای ریاست جمهوری برازنده است و فاصله از پرخاش‌های ۹۲ و ۹۶. جلیلی با آرمان‌خواهی و جذب این طیف. زاکانی با وعده‌های عجیب و غریب و قاضی زاده هاشمی که به هزار زبان می‌گوید من همان ابراهیم رییسی‌ام.
درصد قابل توجهی البته هنوز تردید دارد. از یک سو گمان می‌برند سناریوی ۱۴۰۰ در میان است منت‌ها با مشارکت بالا و از سوی دیگر نمی‌خواهند شریک روی کار آمدن جلیلی باشند و به دعوت خاتمی و ظریف و به صداقت پزشکیان بی‌توجهی کنند.
این که اکثر ما در انتخاب همسر و فرزندآوری و گزینش رشته دانشگاهی و جا و زمان اوقات فراغت و گذران تعطیلات هیچ وسواسی به خرج نمی‌دهیم و هر روز ساعت‌ها و در طول عمر هزاران ساعت را در ترافیک هدر می‌دهیم و به انتخابات و نوشتن دو کلمه نام یکی روی کاغذ و به صندوق انداختن که رسیده‌ایم این قدر دقیق شده‌ایم از بررسی و نقل و تحلیل سخنان کاندیداها البته قابل تأمل‌تر است!
نامزدهای انتخاباتی «معیشت‌گرا» باشند
در این بین مردم در رسانه های مجازی و تصویری و مکتوب و در لابلای خبرهای خبرگزاری ها دنبال پاسخ به سوالات خود هستند مسائلی مانند معیشت، اقتصاد، رشد اقتصادی، تورم، نقدینگی و ارز، بورس و ده ها مورد دیگر که بر زندگی مردم تاثیر بسزایی دارد.
مهمترین مسائل امروز کشور
اما مهمترین مسائل مرتبط با کشورمان و به خصوص اقتصاد در این انتخابات چیست؟ به نظر می رسد در میان صحبت های مردم و کارشناسان اقتصادی، کلیدواژه ای مهمتر از معیشت وجود ندارد که بارها و بارها تکرار می شود در کنار آن مسائلی مانند اشتغال، جوانان، ازدواج، کنترل تورم، رشد تولید و رشد اقتصادی، تعامل با کشورهای دنیا، تحریم ها، بازار مسکن و خودرو، ارز و طلا و ... مهمترین و پرتکرار ترین این مطالبات محسوب می شود.
آنطور که یک دانشجوی سمنانی ، می گوید: امروز نامزدها باید به صورت مشخص و نه با تعارف و در لفافه، بگویند که برای کنترل گرانی چه برنامه ای دارند و چطور قرار است این برنامه ها را عملیاتی کنند زیرا مورد دوم حتی از مورد اول هم مهمتر است.
الهام نوروزی با بیان اینکه نامزدها باید شفاف بگویند که برای امورات جوانان مانند مسکن، اشتغال و ازدواج و .. چه برنامه ای دارند و از همه مهمتر برنامه شان را چطور عملیاتی می کنند، افزود: ما در دولت های قبل هم دیدیم که دولت روحانی و حتی مرحوم رئیسی درباره مشکلات اقتصادی راهکارهای خوبی داشتند اما در عمل شاهد بودیم که به درستی اجرا نمی شدند.
برای معیشت چه برنامه ای دارید؟
یک کارشناس اقتصادی ، ضمن بیان اینکه هر نامزد که بتواند برای آب، معیشت و رشد اقتصادی در کنار کنترل تورم، برنامه عملیاتی داشته باشد، قطعاً و بدون شک می تواند پیروز انتخابات شود، گفت: امروز آب و اقتصاد مهمترین موضوعات کشورمان محسوب می شوند که استان سمنان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
سید رضا طباطبایی با بیان اینکه نامزدهای در طول تبلیغات انتخاباتی شان آنقدر که به سیاست های حاکم و حتی گذشته در یکی دو دهه قبل نقد دارند، درباره آینده صحبت نمی کنند، بیان کرد: مردم منتظر هستند که ببینند نامزدها برای آینده چه برنامه ای دارند و وضعیت را قرار است چطور پیش ببرند.
وی افزود: اگر نامزدی پیدا شود که اعلام کند برای مثلاً مشکل آب فلان برنامه را داشته و راه اجرای آن هم از این طریق عملیاتی می شود و بتواند آن را به درستی تبیین کند، از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات برخوردار خواهد شد چرا که مردم از وعده های مسئولان دیگر خسته شده اند.
مردم مطالبات جدی دارند
یک دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی اما ، ضمن بیان اینکه مردم مطالبات جدی مانند معیشت دارند، گفت: نامزدها امروز به جای صف بندی هایی مانند اصولگرایی و اصلاح طلبی بهتر است نشان دهند که معیشت گرا و اقتصاد طلب هستند تا مردم بهتر به آنها اعتماد کنند زیرا امروز مردم کسی را می خواهند که مشکل اقتصاد را حل کند حال هر نامی می خواهد داشته باشد.
محمد امین باقری با بیان اینکه امروز باید نامزدها به صورت شفاف اعلام کنند که مثلا نهضت ملی مسکن را ادامه می دهند یا خیر؟ در آن چه تغییراتی صورت می دهند؟ آیا قرار است برای بازار مسکن برنامه عملیاتی داشته باشند یا خیر؟ بیان کرد: اینها است که می تواند مردم را با نامزدها آشنا سازد وگرنه تشریح کردن مسائل حزبی و رو کردن سند و مدرک علیه همدیگر، نمی تواند مشکلی از مردم حل کند.
وی با بیان اینکه نامزدها باید بگویند که مثلا در چهار سال اخیر چطور گوشت که در داخل کشورمان تولید و حتی واردات هم داریم پنج الی شش برابر رشد قیمتی پیدا می کند و چه عواملی در آن دخیل است تا با جلوگیری از آنها بتوان بازار را کنترل کرد، افزود: نامزدها کمتر به این موضوعات ورود کرده و یا اگر هم داشته باشند همان صحبت های قبلی را کرده اند که جواب نداده است.
معیشت گرایی مهم است
برای مردم اما مهمترین کلیدواژه معیشت است یک کارگر کارخانه ، ضمن بیان اینکه کسی که در مسند ریاست جمهوری می نشیند باید به فکر معیشت مردم باشد، گفت: یک کارگر با این حجم از گرانی ها نمی تواند گذران زندگی کند لذا باید کسی بیاید که بتواند درد مردم را دانسته و آن را درمان کند.
جلیل مرتضوی با بیان اینکه مشکل ما این است که در زمینه معیشت نتوانسته ایم کارهای عملی صورت دهیم، ابراز کرد: امروز معیشت و نان خواسته بیش از 90 درصد مردم است در نتیجه ترجیح ما این است که نامزدها به صورت شفاف برای این امر برنامه داشته باشند.
وی با بیان اینکه کسانی که برنامه داشته اند نتوانسته اند در زمینه کنترل گرانی و مسائل معیشتی عمل کنند و وضعیت این شده است وای به حال کسانی که برنامه مدون و مشخصی هم ندارند، افزود: مردم این دوره قطعاً به کسی رای می دهند که بهتر برای معاش مردم برنامه ارائه کند.
برای نقدینگی چه برنامه ای دارید ؟
اما راهکار کاهش تورم چیست و دولت چطور می تواند جلوی این امر را بگیرد، کارشناس اقتصادی ، می گوید: نخستین و مهمترین برنامه ای که یک نامزد باید ارائه دهد این است که برای جلوگیری از این رشد نقدینگی چه برنامه ای دارد.
حسن همتیان با بیان اینکه ما با هشت هزار تریلیون تومان نقدینگی در کشور روبرو هستیم که بیشترین میزان در طول تاریخ است و این امر اقتصاد کشورمان فلج کرده است، تاکید کرد: مردم امروز به دلیل عدم اعتماد به ساختارهای اقتصادی به سوی سرمایه گذاری تولید محور حرکت نمی کنند لذا باید یک نامزد بگویند که چطور برای این موضوع برنامه ریزی کرده و چطور قرار است آن را اجرایی کند.
وی با بیان اینکه تا کمر نقدینگی در کشورمان شکسته نشود، نمی توانیم تورم را کنترل کنیم، افزود: تورم زاده همین نقدینگی است که به یک کوه بدل شده و حالا جابجا کردن آن دشوار شده است این نقدینگی یک شبه پدید نیامده بلکه روز به روز بر آن افزوده شده است لذا امروز نامزد ها برای همین یک مورد چه برنامه ای دارند؟
وضعیت اقتصادی بهتر نشده است
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در یک دهه اخیر به وضوح وضعیت اقتصادی ما بدتر شده و این را نمی توان کتمان کرد، ابراز کرد: یکی از راهکارهای بهبود معیشت مردم و کاهش تورم کنترل نقدینگی است اما تا جایی که ما رصد کرده ایم هنوز نامزد های نتوانسته اند در این زمینه برنامه عملیاتی درستی را ارائه کنند.
همتیان با بیان اینکه اگر نامزدها بر روی تبیین خودشان وقت بگذارند نتیجه بهتری خواهند گرفت تا نقد دیگران بیان کرد: کسی که برای مهار تورم برنامه ندارد حتی نمی تواند در قامت نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان حاضر شود چه برسد به اینکه بتواند رقابت نیز کند.
وی با بیان اینکه مسئله تورم آنقدر موضوع مهمی در کشورمان است که نامزدها باید شفاف بگویند برای آن چه برنامه ای دارند، افزود: اینکه برای کاهش تورم باید نقدینگی را کاهش داد مصداق خوردن شیره و گفتن شیرین بودن آن است لذا باید گفت برای این امر چه برنامه عملیاتی وجود دارد و قرار است چطور با آن برخورد شود.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه