جامعه
نوید کاشانی- ایران در منطقه ای واقع شده است که امکان ارتباط کشورهای محصور در خشکی را در سه جهت شمالی، آسیای مرکزی(شامل پنج جمهوری ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان) در شرق دریای خزر و قفقاز (جمهوری آذربایجان و ارمنستان) در غرب دریای خزر و افغانستان در شرق را با آبهای آزاد فراهم می سازد. در دولت سیزدهم با گسترش دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه دریای خزر، این فرصت برای مازندران و گیلان فراهم شده تا در ریل گذاری و آماده باش توسعه اقتصاد دریایی قراربگیرند. از ابتدای آغاز به کار دولت سیزدهم، دیپلماسی اقتصادی نه به عنوان یک تاکتیک بلکه به مثابه یک «راهبرد» مورد توجه قرار گرفته است. این دیپلماسی طی نزدیک به سه سال از زمان روی کارآمدن دولت آقای رئیسی با تمرکز بر همکاری با «کشورهای همسایه» از یکسو و «کشورهای شرقی» در چهارچوب سیاست نگاه به شرق از سوی دیگر، در حال پیگیری است. رویکرد نگاه به شرق ناظر به دو وجه جغرافیایی و سیاسی قابل ارزیابی است؛ از منظر جغرافیایی، ایران رویکرد خود را با لحاظ مؤلفه نزدیکی جغرافیایی با کشورهایی که روی نقشه در شرق ایران قرار گرفتهاند، طراحی کرده است که مجموع کشورهای شرق آسیا را در بر میگیرد. اما وجه دیگر این رویکرد از منظر سیاسی توسعه مناسبات با کشورهایی را در نظر گرفته است که در روند مقابله با سیاست یکجانبهگرایانه ایالات متحده قرار گرفته و تقویت چندجانبهگرایی را در دستور کار قرار دادهاند. پیگیری این رویکرد در عرصه منطقه با تکیه بر بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی بالقوه است. در حوزه همسایگان، سه محور اصلی یعنی تجارت، حمل و نقل و انرژی مورد توجه دولت بوده است و در کنار آن حوزههایی مانند کشاورزی، گردشگری و صنعت هم در نوبتهای بعدی قرار دارند. در حاشیه دریای خزر پنج کشور جمهوری اسلامی ایران، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان و روسیه با جمعیت ۲۷۰ میلیون نفر وجود دارد که ۸۰ میلیون نفر آن در ایران سکنی دارند که بازارهای این کشورها، فرصت بسیار مغتنمی برای صادرات از طریق سواحل خزر به شمار میرود و باید از توجه ویژه دولت سیزدهم در حوزه تقویت دیپلماسی اقتصادی برای بهرهگیری از این ظرفیت بکر در گسترش مبادلات تجاری استفاده بهتری صورت گیرد. اکنون جمهوری اسلامی ایران همکاری در چارچوب سازمان های منطقه ای نوینی را تجربه می کند که تحت تاثیر دو قدرت زمینی منطقه ای (چین و روسیه) است. «سازمان همکاری شانگهای» یک سازمان همکاری های منطقه ای است که قدرت های بزرگ آسیایی (چین و هندوستان) و اوراسیایی(روسیه) در آن نقش برتر را دارند و ایران عضویت دائم شانگهای را اخیرا کسب کرده است. دیگر سازمان منطقه ای که ایران در آن عضویت دارد، «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» ست که به ابتکار روسیه و بدیلی برای اتحادیه اقتصادی اروپا شکل گرفته است. در سالهای اخیرا ایران در پی کسب موقعیتی بهتر در این سازمان بوده است ولی به سبب شباهتهای ساختار های اقتصادی(صادر کنندگان انرژی و مواد خام و وارد کنندگان تکنولوژی، سرمایه و کالاهای های تک)، ظرفیت های کمی برای اقتصادهای هم تکمیلی دارند. در این زمینه گزارشهایی از ارتقای میزان تجارت ترجیحی بین اعضا و افزایش نقش ایران در این رابطه گزارش شده است. دیگر سازمان منطقه ای و با ایفای نقش بزرگ و تاثیر گذار چین و روسیه به نام «بریکس» است که ایران از آغاز سال میلادی جدید عضویت دائم آن را کسب کرده است. امید می رود که در این چارچوب ایران بتواند منافع اقتصادی مورد نظر را بدست آورد. از آنجا که ساختار بندی همکاری های اقتصادی ایران با قدرتهای شرقی انجام می گیرد، کشور در سایه تحریم های ظالمانه غرب (که چین از آن مبراست) از امکان دسترسی به سرمایه گذاری محروم می شود و هر چه بر میزان گرایش یکسویه به قدرتهای شرقی(روسیه و چین) افزوده می شود، به همان میزان از دسترسی به سرمایه گذاری خارجی و بازارهای مصرفی دور می شود. ایران دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز طبیعی (اندکی کمتر از روسیه) و جزو پنج کشور نخست دارنده بیشترین ذخایر اثبات شده نفت خام است. اما بازار مصرف، تکنولوژی و سرمایه (که هر سه مورد در راستای تامین نیازهای اقتصادی ایران است) در اتحادیه اروپاست.