روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۲ سه شنبه ۲۴ بهمن - شماره 4546

کائنات به بهانه سوم شعبان سالروز ولادت امام حسین(ع) گزارش می‌دهد

نقش خواص در استحاله فرهنگی و سیاسی

  تقی زالی- نقش خواص يا نخبگان ، در دگرگونى هاى جامعه ، نقشى بنيادين است . در طول تاريخ تا به امروز ، نخبگان ، مؤثّرترين نقش را در تحوّلات فرهنگى ، سياسى و اجتماعى داشته اند و همچنان نيز دارند ؛ امّا اسلام ، به مسلمانان اجازه نمى دهد كه چشم و گوشْ بسته ، از نخبگان جامعه پيروى كنند . از اين رو ، هر چند خواص در دگرگونى هاى فرهنگى و سياسى جامعه صدر اسلام ، نقش اساسى را داشتند ، ليكن توده مردم نيز كه چشم بسته از آنها پيروى مى كردند ، بى تقصير نبودند و بدين سان ، دنياطلبى و خيانت خواص و پيروى كوركورانه عوام از آنان ،  در طول نيم قرن پس از رحلت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، زمينه ساز حادثه كربلا گرديد و از اين رو ، عوام در كنار خواص ، در «زيارت عاشورا» ، مورد نفرين قرار مى گيرند :
  يا أبا عَبدِ اللّهِ ! لَقَد عَظُمَتِ المُصيبَةُ بِكَ عَلَينا وَ عَلى جَميعِ أهلِ السَّماواتِ ، فَلَعَنَ اللّهُ اُمَّةً أسَّسَت أساسَ الظُّلمِ وَ الجَورِ عَلَيكُم أهلَ البَيتِ ، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً دَفَعَتكُم عَن مَقامِكُم وَ أزالَتكُم عَن مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللّهُ فيها ، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّةً قَتَلَتكُم ، وَ لَعَنَ اللّهُ المُمَهِّدينَ لَهُم بِالتَّمكينِ مِن قِتالِكُم !
 اى ابا عبد اللّه ! مصيبت تو ، بر ما و بر تمامى آسمانيان ، بسيار گران است . لعنت خدا بر امّتى كه بنياد ستم و بيداد بر شما اهل بيت را بنا گذاشت ! و لعنت خدا بر گروهى كه شما را از مقامتان ، محروم ساختند و از جايگاهى كه خدا برايتان مقرّر كرده بود ، دور كردند ! و لعنت خدا بر آنانى كه زمينه ساز و ياريگرِ جنگ آنها با شما شدند !  
 مقصود از بنيان گذاران ستم و بيداد بر اهل بيت عليهم السلام ، همان خواص و نخبگانى اند كه نقش اوّل را در دگرگونى فرهنگى و سياسى جامعه اسلامىِ نخستين ، ايفا كردند . آنان ، بيش از كسانى كه در فاجعه كربلا نقش مستقيم داشته اند ، مقصّرند و از اين رو ، پيش از آنها مورد نفرين قرار گرفته اند .
 بنا بر اين ، بزرگ ترين پيام عاشورا به نخبگانِ جوامع اسلامى ، هشدار نسبت به خطر دنياطلبى و به ملّت هاى مسلمان ، هشيارى در برابر انحراف خواص و نخبگان است و ملّت سرفراز ايران ، بويژه نخبگان ملّت ، كه با پيروى از مكتب عاشورا ، نظام اسلامى مبتنى بر آرمان هاى اهل بيت عليهم السلام را در اين كشور پديد آوردند و به خواست خداوند منّان ، زمينه ساز انقلاب جهانى اسلام به رهبرى امام مهدى عليه السلام خواهند بود ، بيش از هر ملّت ديگرى بايد به اين پيام مهم و اين درس سرنوشت ساز ، گوش فرا دهند.
زبان زد مردم روزگار
حسین بن علی علیه السلام در بخشش زبان زد مردم روزگار بود. نقل می کنند روزی مرد صحرانشین مستمندی وارد مدینه شد و از مردم سراغ بخشنده ترین فرد را گرفت. همه مردم حسین بن علی علیه السلام را به او معرفی کردند. وقتی در مسجد به خدمت آن حضرت رسید و نیازمندیِ خود را با خواندن چند بیت شعر بیان کرد، امام حسین علیه السلام او را به خانه آورد و به قنبر فرمود: هر مقدار پول در خانه داریم حاضر کن. قنبر چهارهزار دینار به خدمت آن حضرت آورد و گفت: این تمامی پولی است که در اختیار داریم. امام حسین علیه السلام همه آن چهارهزار دینار را از پشت در به آن مرد بادیه نشین داد. منظور حضرت از این برخورد آن بود که چشم آن مرد به چشم او نیفتد که مبادا خجالت زده شود. مرد اعرابی وقتی پول ها را گرفت، در حالی که گریه می کرد چنین گفت: مگر پول کمی به من بخشیدی که از پشت در آن را به من می دهی؟ در عجبم که چگونه این دست های بخشنده و پربرکت روزی زیر خاک خواهد رفت.
فروتنی امام حسین علیه السلام
در روزگاری که فخرفروشی به دارایی رونق بسیار داشت و ثروتمندان از روی تکبر به مستمندان توجهی نداشتند و از نزدیک شدن به آنها دوری می جستند، امام حسین علیه السلام با کمال تواضع با مساکین نشست و برخاست می کردند. نقل می کنند روزی آن حضرت از محلی می گذشت. عده ای فقیر سفره کوچکی را که مقدار کمی غذا در آن داشتند پهن کرده بودند و مشغول خوردن آن بودند. وقتی چشمشان به امام حسین علیه السلام افتاد او را به سفره خود فرا خواندند. امام علیه السلام فورا دعوت آنها را پذیرفت و در کنار آنها نشست و با آنان هم غذا شد و فرمود: خداوند انسان های متکبر را دوست نمی دارد. آن گاه که از غذا خوردن با آنها فارغ شد به آنان فرمود: حالا که من دعوت شما را پذیرفتم، شما نیز دعوت مرا بپذیرید به منزل من بیایید تا مهمان ما شوید. وقتی آنها به منزل حضرت آمدند، با تمام وجود از آنها پذیرایی کردند.
گذشت امام حسین علیه السلام
در مسیر کوفه حرّ بن یزید ریاحی با هزار نیروی نظامیِ تا دندان مسلح خود را به سپاه امام حسین علیه السلام رساند و در مقابل یاران اندک آن حضرت صف آرایی کرد تا مانع ادامه راه آنها شود. او نه اجازه داد آنها به سمت کوفه بروند و نه آنان را به حال خود گذاشت تا به مدینه برگردند بلکه آنها را به طرف سرزمین کربلا کشاند و در آن جا متوقّف ساخت این کار باعث شد امام و یاران او گرفتار سربازان ستمگر یزید شوند. اما در روز عاشورا وقتی حرّ از سپاه عمر سعد کنار کشید و خود را به امام علیه السلام رساند و از آن حضرت طلب عفو کرد و عرض کرد «آیا خدا توبه مرا می پذیرد؟»، امام حسین علیه السلام با روی گشاده و آغوش باز حرّ را پذیرفت و به او فرمود: «آری خداوند متعال توبه تو را می پذیرد و همه گناهانت را می آمرزد».
رسیدگی به مستمندان
امام حسین علیه السلام در نهان و آشکار نسبت به تأمین نیازهای مستمندان اهتمام فراوانی داشتند و در تاریکی شب به خانه آنها آذوقه می بردند. شعیب بن عبدالرحمن خزاعی می گوید: وقتی حسین بن علی علیه السلام به شهادت رسیدند در پشت او آثار زخم و پینه مشاهده کردند. وقتی علت را از حضرت سجاد علیه السلام پرسیدند، آن حضرت فرمودند: «این پینه ها اثر کیسه های غذا و آذوقه ای است که پدرم آنها را شب ها به دوش می کشید و به خانه زنان بی سرپرست و کودکان یتیم و فقرای ناتوان می رساند. نه سایر مردم از این کار باخبر می شدند و نه حتی خود مستمندان آن حضرت را می شناختند».
عبادت امام حسین علیه السلام
اهتمام امام حسین علیه السلام به عبادت خداوند زبان زد مردم بود. در طول عمر مبارکشان حدود 25 بار پیاده برای گزاردن مراسم حج از مدینه به مکه رفتند. آن حضرت همواره به یاد خدا بودند و آثار خشیت در چهره مبارکشان نمایان بود. روزی شخصی از او پرسید: علت این همه خوف تو از خدا چیست؟ امام علیه السلام فرمودند: کسی که در دنیا از خدا نترسد، در روز قیامت از عذاب او ایمن نخواهد بود. علاقه امام حسین علیه السلام به نماز بسیار بود. نقل شده است آن حضرت در روز تاسوعا به برادرش حضرت عباس بن علی علیه السلام فرمودند: «به دشمن بگو امشب را به ما مهلت دهد تا به نماز و راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن بپردازیم. خداوند متعال می داند که من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم».
شجاعت امام حسین علیه السلام
وقتی امام حسین علیه السلام مقارن ظهر عاشورا و پس از به شهادت رسیدن تمام یارانش به سپاه دشمن حمله کرد، کسی یارای ایستادگی و مبارزه با آن حضرت را نداشت. حمید بن مسلم می گوید: «به خدا سوگند، در عمرم هیچ مردی را ندیدم که همه عزیزان و یارانش کشته شده باشند و همانند حسین بن علی علیه السلام با دلاوری تمام با دشمن به مبارزه بپردازد. دشمنان از هر طرف به او حمله می کردند، امّا او بدون ترس با تمام وجود با آنها می جنگید و به هر طرف که حمله می کرد سپاهیان یزید هم چون روباه از برابر او می گریختند؛ حتی نقل می کنند عمر سعد از مشاهده نوع جنگ تن به تن آن حضرت شگفت زده و هراسان شده بود. در نتیجه به لشکریان خود دستور داد به طور دسته جمعی به امام علیه السلام یورش ببرند؛ چون می دانست در جنگ تن به تن کسی را یارای مقاومت در برابر آن حضرت نبود».
علم امام حسین علیه السلام
حسین بن علی علیه السلام وارث علم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است و به اعتراف دوست و دشمن، در این زمینه نظیری برای او در دوران امامتشان نبوده است. روزی نافع بن ارزق رهبر فرقه «ازارقه خوارج» درباره خداشناسی سؤالاتی از آن حضرت پرسید. امام حسین علیه السلام چنان پاسخ های محکم و مناسبی دادند که ابن ارزق از شگفتی و شعف گریست و سپس گفت: «چه نیکو پاسخ دادی!» امام حسین علیه السلام به او فرمودند: «به من رسیده است که تو به من و پدر و برادرم نسبت کفر می دهی». ابن ارزق گفت: «یا حسین، اگر این ناسزا از من صادر شده است، به خدا سوگند اکنون اعتراف می کنم که به یقین شما چراغ اسلام و ستارگان احکام خداوندید. یعنی مردم باید از انوار علوم و معارف شما روشنی بجویند و در تاریکی های نادانی به ستاره های وجود شما هدایت شوند».
فصاحت و بلاغت امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در نظم و نثر همانند پدر بزرگوارشان بسیار فصیح و بلیغ بوده اند. نقل می کنند روزی یک مرد عرب گفت می خواهم افصح و ابلغ عرب را ببینم. به او امام حسین علیه السلام را نشان دادند. او در خدمت آن حضرت اشعار بسیار زیبایی قرائت کرد. بلافاصله امام حسین علیه السلام در جواب او اشعاری را به همان وزن و قافیه سرودند و این کار مایه حیرت آن شاعر بزرگ عرب شد. ابن صبّاغ مالکی و شیخ کمال الدین طلحه شافعی معتقدند فصاحت و بلاغت در پیشگاه امام حسین علیه السلام لشکری خاضع و خاشع بود. ابن اَعْثَم کوفی در مورد امام حسین علیه السلام می گوید: «در روز عاشورا وقتی همه عزیزانش را در کربلا شهید کردند، همانند یک شاعر ماهر و فارغ البال همان طور که شمشیر می زدند اشعار بسیار بامحتوا و زیبایی را می خواندند».
به نوشته مرحوم ری شهری بررسى جامع و همه جانبه زندگى پيشوايان دينى (پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام ) ، از آن رو كه به فهم درست گفتار، رفتار و موضعگيرى آنان در شرايط گوناگون مى انجامد ، ضرورى است ؛ زيرا نگاه تجزيه اى و تك بعدى ، از آفتِ بدفهمى مصون نيست. در نگاه جامع مى توان رشته پيوند حلقه هاى به ظاهر گسسته را پيدا كرد ، چنان كه با همين نگاه مى توان تعارض ظاهرى برخى سخنان و رفتارها را برطرف ساخت.
  امام حسين عليه السلام در ميان شيعيان، مسلمانان و حتّى ديگر جوامع ، بيشتر با حادثه عاشورا ـ كه درخشان ترين بخش زندگى ايشان است ـ ، شناخته شده است و اگر اين بخش از زندگى ايشان با ديگر دوره هاى آن همراه گردد، شناخت كامل ترى به دست مى دهد. از اين رو ، تلاش شد تا در اين دانش نامه ، تمام مقاطع زندگى امام حسين عليه السلام بازگو شود ، هر چند حساسيت و بزرگى حادثه عاشورا ايجاب مى كرد كه نسبت به آن مقطع ، بررسى علمى درخور انجام گيرد.
 مى توان تاريخ زندگى نورانى و افتخارآميز حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام را به پنج دوره تقسيم كرد:
 دوره اوّل، مقارن با حيات پيامبر صلى الله عليه و آله (۴ ـ ۱۱ق) ؛
 دوره دوم، از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله تا پايان خلافت عثمان (۱۱ ـ ۳۵ق) ؛
 دوره سوم، مقارن با خلافت امام على عليه السلام (۳۵ ـ ۴۰ق) ؛
 دوره چهارم، از شهادت امام على عليه السلام تا هنگام مرگ معاويه و به قدرت رسيدن يزيد (۴۰ ـ ۶۰ ق) ؛
 و دوره پنجم، دوران قيام بر ضدّ حكومت يزيد (۶۰ ـ ۶۱ق).
 بررسى ادوار پنجگانه زندگى امام حسين عليه السلام ، از حضور فعّال و تأثيرگذار ايشان در حوادث و رخدادهاى جامعه اسلامى خبر مى دهد ، چنان كه بررسى سيره و سخنان بر جاى مانده از ايشان ـ كه از حجم نسبتا بالايى برخوردارند و ميراث علمى ايشان تلقّى مى گردند ـ نيز توجّه به پرورش اخلاقى و معنوى انسان ها را به نمايش مى گذارد.
 هر يك از دوران هاى تاريخ زندگى امام حسين عليه السلام ، ويژگى هاى قابل تأمّل و آموزنده اى دارد :
 يكى از مهم ترين ويژگى هاى دوره نخست ، پرورش يافتن در دامان پيامبر صلى الله عليه و آله و برخوردارى از تأثيرهاى عاطفى و معنوى پيامبر خداست .
 در دوره دوم ، انزواى سياسى امام عليه السلام و روابطشان با خُلفا و نقش ايشان در حوادث مهمّ دوران جوانى شان (مانند : فتوحات اِفريقيّه و طبرستان و پيشگيرى از قتل عثمان) ، ويژگى هايى هستند كه بايد مورد بررسى قرار گيرند .
 ويژگى دوره سوم ، حضور ايشان در جنگ هاى جمل، صفّين و نهروان و نيز حضور فعّال در كنار پدر است.
 ويژگى دوره چهارم ، همراهى امام حسين عليه السلام با تصميم گيرى هاى امام حسن عليه السلام در برخورد با معاويه و احترام گذاشتن كامل ايشان به برادر است . به علاوه ، اعتراض ها و موضع گيرى هايى در برابر حكومت معاويه از ايشان به چشم مى خورد كه زمينه ساز حادثه عاشورا شمرده مى شوند .  و سرانجام به دوره پنجم زندگى امام عليه السلام مى رسيم كه هر چند از نظر زمانى ، نسبت به ديگر دوره ها، كوتاه تر است ؛ امّا مهم ترين، حسّاس ترين و افتخارآميزترين فصل تاريخ زندگانى امام حسين عليه السلام است.
 نهضت حسينى ، اواخر ماه رجب سال ۶۰ هجرى ، با حركت امام حسين عليه السلام از مدينه به طرف مكّه ، آغاز شد و با بازگشت اهل بيت ايشان به مدينه ، پايان گرفت .
 اين دوره كوتاه ـ كه كمتر از يك سال به طول انجاميد [۲] ـ ، از نظر كمّيت ، بسيار كوتاه و زودگذر بود ؛ امّا از نظر كيفيت و آثارى كه بر آن مترتّب شد ، بسيار مهم و جاويد و فراموش ناشدنى است . آنچه در اين دوره كوتاه اتّفاق افتاد ، نه تنها در تاريخ اسلام ، بلكه در تاريخِ بشر ، بى نظير است .
وظيفه الهى هر امام در دوران امامت
ما بر اين باوريم كه هر اقدامى كه امامان اهل بيت عليهم السلام در دوران امامت خود انجام داده اند ، وظيفه الهى آنها بوده است ، چنان كه محدّث بزرگوار ، شيخ كلينى ، در الكافى ، در حديثى با سند بسيار معتبر ، از ضَريس كُناسى نقل كرده كه حُمران بن اَعيَن شيبانى به امام باقر عليه السلام گفت :
 در باره حركت على بن ابى طالب و حسن و حسين عليهم السلام و قيام و اقدامشان براى دين خداوند والا مرتبه ، در حالى كه سرانجامش كشته شدنشان به دست طاغوتيان و پيروزى طاغوت بر آنان بود ، تا جايى كه كُشته و مغلوب گرديدند ، چه مى فرمايى؟
 امام باقر عليه السلام ، در پاسخ حُمران فرمود :
  إنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالى قَد كانَ قَدَّرَ ذلِكَ عَلَيهِم و قَضاهُ و أمضاهُ و حَتَمَهُ عَلى سَبيلِ الاِختِيارِ ، ثُمَّ أجراهُ . فَبِتَقَدُّمِ عِلمٍ إلَيهِم مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله قامَ عَلِىٌّ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ عليهم السلام ... . [۳]
 خداوند ـ تبارك وتعالى ـ ، اين وقايع را براى آنان و به اختيارشان ، مقدّر كرد و حكم نمود و امضا كرد و قطعى نمود و به اجرا در آورد ، و على و حسن و حسين عليهم السلام ، با آگاهى اى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پيش تر به آنان داده بود ، حركت و قيام كردند .  
 بر پايه اين سخن ، پيامبر صلى الله عليه و آله وظيفه هر يك از امامان اهل بيت عليهم السلام را از طرف خداوند متعال ، قبلاً تعيين و به آنان ابلاغ نموده بود و هر يك از آنان ، در دوران امامت خود ، طبق تكليف الهى خويش عمل مى كردند .
 بنا بر اين ، هر يك از امامان ، اگر در فضاى سياسى دوران امام حسين عليه السلام قرار مى گرفتند ، همان كارى را انجام مى دادند كه او انجام داد ؛ ولى به هر حال ، موقعيت و آزمونى كه در دوران كوتاه امامت سيّد الشهدا عليه السلام براى ايشان پيش آمد ، براى هيچ يك از رهبران الهى در طول تاريخ ، پيش نيامد .
به نمايش گذاشتن نسخه اى از انسان كامل و قرآن ناطق
امام حسين عليه السلام ، با بهره گيرى از اين فرصت استثنايى ، نسخه كاملى از قرآن ناطق و انسان كامل را در برابر چشم جهانيان ، به نمايش گذاشت و حماسه اى بى نظير ، پديد آورد . تعبير استاد شهيد مرتضى مطهرى رحمه الله ، در اين باره ، چنين است :
 حسين عليه السلام ، سرود انسانيت است . شما در دنيا ، حماسه اى مانند حماسه حسين بن على عليه السلام ، پيدا نخواهيد كرد ، چه از نظر قدرت و قوّت حماسه ، و چه از نظر عُلُو و ارتفاع و انسانى بودن آن . [۴]
 در اين حماسه ، انواع خصلت هاى والاى انسانى ، همچون : صبر و استقامت ، ايثار و از خود گذشتگى ، كرامت و عزّت نفس ، آزادى خواهى ، صداقت و حفظ آرامش روانى در سخت ترين شرايط زندگى (در برابر انواع پستى ها ، جنايت ها، قساوت ها و بى رحمى ها) ، به گونه اى جلوه يافته كه فرشتگان الهى ، شگفت زده شده اند . [۵]
 اين نمايش ، به قدرى صريح ، روشن ، آشكار و عمومى بود كه حتّى دشمنان امام على عليه السلام و اهل بيت عليهم السلام نيز نتوانستند آن را تحريف كنند و چهره درخشان ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام و قيام الهى او را به گونه اى ديگر ، جلوه دهند . به گفته عبّاس محمود عَقّاد ، نويسنده مصرى :
 بنى اميّه ، پس از شهادت حسين عليه السلام ، به مدّت شصت سال ، به او و پدرش عليهماالسلامبر منابر ، ناسزا گفتند ؛ امّا هرگز هيچ يك از آنها جرئت نكردند كوچك ترين گناه و بى تقوايى و عمل نكردن به احكام دين را ـ كه ممكن است كسى در پنهان يا آشكار انجام دهد ـ ، به او نسبت بدهند ، و هيچ ايرادى از او نگرفتند ، جز قيام عليه حكومتشان! [۶]
 كسانى كه فصلى از تاريخ را تحريف مى كنند يا شخصى را بر خلاف آنچه هست ، جلوه مى دهند ، در صورتى دست به چنين كارى مى زنند كه زمينه اجتماعى را براى اين اقدام ، مساعد ببينند و راهى براى مُشتبه ساختن امر بر مردم پيدا كنند ؛ ولى حماسه عاشورا ، آن چنان صريح و روشن و غير قابل پيش بينى بود كه چنين مجالى به دشمنان اهل بيت عليهم السلام نداد .
بزرگ ترين درس عاشورا
تاريخ عاشورا ، درس هاى اخلاقى ، سياسى و اجتماعى ارزنده و متنوّعى را به امّت اسلامى ، بلكه به همه آزادى خواهان راستين ، ارائه مى كند ؛ ليكن بزرگ ترين درس آن ، هشدار نسبت به استحاله فرهنگى و سياسى يك جامعه ارزش مدار است . اين درس ، خصوصا براى ملّت ايران كه با الهام گرفتن از فرهنگ عاشورا و رهبرى يكى از فرزندان راستين ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام ، امام خمينى رحمه الله، انقلابى را بر پايه ارزش هاى اسلامى پديد آوردند ، فوق العاده مهم ، بيدار كننده و عبرت آموز است .
عوامل استحاله فرهنگى و سياسى جامعه صدر اسلام
مسئله اساسى اين است كه : عوامل اصلى استحاله فرهنگى و سياسى مسلمانان صدر اسلام ، چه بود؟ چه شد كه جامعه اسلامى ، تنها به فاصله پنجاه سال پس از رحلت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، چنان به انحطاط گراييد كه فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله و بزرگ ترين شخصيت علمى ، اخلاقى و سياسى آن دوران ، به دست مردمى كه خود را مسلمان و پيرو پيامبر صلى الله عليه و آله مى دانستند ، اهل نماز و روزه بودند و بى واسطه يا با يك واسطه ، فضايل حسين بن على عليه السلام را از زبان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيده بودند ، به همراه شمارى از فرزندان و نزديكان و يارانش ، به فجيع ترين شكل ممكن، به شهادت رسيد و خاندان او ـ كه اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله شمرده مى شدند ـ ، به اسارت رفتند ؟!
ظرفيت فرهنگى تاريخ عاشورا
تأمّل در آنچه بدان اشارت رفت ، نشان مى دهد كه تاريخ عاشورا ، از ظرفيت بى بديلى در هدايت انسان ها و سازندگى جامعه آرمانىِ انسانى و مبتنى بر ارزش هاى اسلامى ، برخوردار است و با توجّه به اين ظرفيت فرهنگى ، راز اين حديث نبوى گشوده مى گردد كه : در حسّاس ترين نقطه عرش الهى ، از حسين ، به عنوان «چراغ هدايت» و «كشتى نجات» ، ياد شده است . متن حديث ، چنين است :
  إنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام فِي السَّماءِ أكبَرُ مِنهُ فِي الأَرضِ ؛ وإنَّهُ لَمَكتوبٌ عَن يَمينِ عَرشِ اللّهِ عز و جل : مِصباحُ هُدىً ، وسَفينَةُ نَجاةٍ . [۱۱]
 حسين بن على عليه السلام ، در آسمان ، مقامى برتر از زمين دارد ؛ چرا كه در سمت راست عرش ، در باره او نوشته شده است : چراغ هدايت و كشتى نجات !  
 بى ترديد ، همه امامان اهل بيت عليهم السلام ، چراغ هدايت و كشتى نجات اند ؛ امّا ظرفيت فرهنگى تاريخ عاشورا ، سبب شده است كه نام امام حسين عليه السلام بدين عنوان به ثبت برسد . [۱۲]
 آرى ! بهره گيرى صحيح از ظرفيت فرهنگى تاريخ عاشورا ، مى تواند نه تنها ملّت هاى مسلمان ، بلكه جهان را از بن بست اجتماعى ، فرهنگى و سياسى اى كه امروز گرفتار آن است ، نجات دهد .
 اين است راز آن همه تأكيد اهل بيت عليهم السلام بر زنده نگه داشتن عاشورا ، [۱۳] رفتن به كربلا و زيارت سيّد الشهدا . [۱۴]
ضرورت بازنگرى تاريخ عاشورا
ظرفيت گسترده فرهنگى واقعه عاشورا و جايگاه ويژه آن در جهان اسلام ، بويژه نزد پيروان اهل بيت عليهم السلام ، ايجاب مى كرده است كه موضوع نهضت حسينى ، به عنوان يكى از اصلى ترين مسائل مطرح در مكتب تشيّع ، در حوزه هاى علميه ، توسط توانمندترين دانشمندان و كارشناسان ، مورد تحقيق و تدقيق قرار گيرد و نخبگان آشنا با قرآن و حديث و تاريخ اهل بيت عليهم السلام ، ضمن جمع آورى ، جمع بندى و ارزيابى گزارش هاى تاريخى ، ابعاد متنوّع و آموزنده اين حماسه سرشار از هدايت ، عزّت و سعادت را تبيين و تفسير نمايند .
 امّا با كمال تأسّف ، بايد گفت كه عدم توجّه لازم از جانب حوزه هاى علميه و شخصيت هاى بزرگ علمى شيعه به اين مسئله بسيار مهم ، از يك سو ، و گِرِه خوردن مراسم عزادارى سيّد الشهدا عليه السلام با معيشت شُمارى از مردم ، از سوى ديگر ، سبب شده است كه در بسيارى از مجالس عزادارى امام حسين عليه السلام ، تحريك عواطف مردم ، جايگزين تبيين اهداف بلند نهضت حسينى گردد و بدين سان ، نه تنها بازار گزارش هاى ضعيف و بى ريشه اى كه جنبه عاطفى آنها قوى است ـ هر چند خلاف شأن و منزلت اهل بيت عليهم السلام باشند ـ ، رونق يابد ، بلكه به تعبير استاد شهيد مطهّرى ، با اين استدلال ماكياولى كه «هدف ، وسيله را توجيه مى كند» ، راه براى جعل و دروغ در مرثيه سرايى ، هموار شود ؛ [۱۵] گزارش هايى از اين قبيل كه :
 ـ «هاشم بن عُتبه مِرقال ، با نيزه اى به طول هجده گَز ، به يارى امام حسين عليه السلام آمد» ، [۱۶] در حالى كه او از ياران امام على عليه السلام بود و حدود بيست سال پيش از آن ، در جنگ صِفّين ، كشته شده بود!
 ـ «عمر بن سعد ، يك ميليون و ششصد هزار نفر از مردم كوفه را به كربلا آورد» ، [۱۷] در صورتى كه در آن زمان ، جمعيت كلّ كوفه ، حدود يكصد هزار نفر بوده است !
 ـ «امام حسين عليه السلام ، در روز عاشورا ، سيصد هزار نفر را به دست خود ، هلاك گردانيد» ، [۱۸] در صورتى كه اگر امام عليه السلام در هر ثانيه ، يك نفر را كُشته باشد ، براى كشتن سيصد هزار نفر ، ۸۳ ساعت و بيست دقيقه ، وقت لازم است!
 ـ «حضرت ابو الفضل عليه السلام ، روز عاشورا ، ۲۵ هزار نفر را كُشت» ، [۱۹] كه با محاسبه اى كه بدان اشاره شد ، كُشتن اين شمار از دشمن ، نزديك به هفت ساعت ، وقت مى خواهد !
 نويسنده گزارش هاى ياد شده ، گويا با هدف ايجاد فرصت لازم براى عمليات مورد اشاره ، مدّعى مى شود كه روز عاشورا ، ۷۲ ساعت به طول كشيده است! [۲۰]
 از اين دست گزارش ها در كتاب هايى كه با عنوان «منابع ضعيف» معرّفى مى شوند ، [۲۱] فراوان است . البته بايد مطالبى را هم كه به عنوان «زبانِ حال» از سوى روضه خوانان و مرثيه سرايان ، مطرح شده و به تدريج ، به «زبانِ قال» تبديل شده و مى شود ، به فهرست گزارش هاى ضعيف ، افزود !
 بارى ! پاسخگو نبودن حوزه هاى علميه و كارشناسان خبره به نيازهاى جدّى جامعه در زمينه تاريخ صحيح و اهداف بلند نهضت حسينى ، سبب شده است كه شمار كتاب هايى كه خصوصا در عصر حاضر در باره امام حسين عليه السلام تأليف شده اند ، به صدها و بلكه هزاران جلد برسد ؛ امّا كتاب هاى مستند و قابل اعتماد در جهت تبيين صحيح تاريخ نهضت حسينى و اهداف و آرمان هاى آن ، بسيار اندك باشند . از اين رو ، در جامعه امروز ايران ـ كه انقلاب اسلامى آن ، با الهام از نهضت عاشورا به ثمر رسيده است و سومين دهه خود را نيز پشت سر مى گذارد ـ ، بازنگرى و بازنگارى تخصّصى تاريخ عاشورا و پاك سازى آن از مطالب بى اساس و موهن ، در جهت حفظ و صيانت از جان مايه انقلاب اسلامى ، بسيار ضرورى مى نمايد و اين ، بزرگ ترين خدمتى است كه مراكز علمى و پژوهشى مى توانند به ساحت قدس ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام و مكتب اهل بيت عليهم السلام داشته باشند .
 دانش نامه امام حسين عليه السلام ، گامى است متواضعانه در اين راه ، كه پس از سال ها تحقيق و تلاش ، با همكارى شمارى از پژوهشگران توانمند «پژوهشكده علوم و معارف حديث» ، هم اكنون ، آماده بهره بردارى است ؛ امّا با همه برنامه ريزى ها و تلاش هايى كه براى هر چه كامل تر شدن اين دانش نامه صورت گرفت ، كار خود را خالى از خطا و كاستى نمى دانيم و از همه فضلا و فرهيختگانى كه آن را ملاحظه مى كنند ، مى خواهيم كه با ارسال پيشنهادها و نقدهاى خود ، در جهت تكميل اين مجموعه ، بر ما منّت نهند .
 در صفحات آينده ، براى آشنايى اجمالى با اين دانش نامه ، گزارش كوتاهى از محتواى دانش نامه امام حسين عليه السلام و ويژگى ها و روش تهيّه و تدوين آن ، و همچنين تحليل جامعى درباره كتاب شناسى تاريخ عاشورا و عزادارى سيّد الشهدا (با عنوان «درآمد») ، تقديم خوانندگان مى شود . پيش از آن ، لازم مى دانم از همه فضلا و پژوهشگران و عزيزانى كه به گونه اى در تدوين اين اثر سهيم بوده اند ، [۲۲] خصوصا گروه «سيره نگارى» پژوهشكده علوم و معارف حديث و بويژه آقايان سيّد محمود طباطبايى نژاد و سيّد روح اللّه سيّدطبايى ـ كه معاونت اين پژوهش را به عهده داشته اند ـ و استاد ارجمند ، حجّة الإسلام والمسلمين جناب آقاى مهدى مهريزى ، رئيس پژوهشكده علوم و معارف حديث ـ كه علاوه بر تدوين برخى از تحليل ها ، در ساماندهى نهايىِ بخشى از آنها همكارى داشته اند و افزون بر اين ، ترجمه بخشى از اين دانش نامه نيز به قلم رساى ايشان است ـ ، صميمانه سپاس گزارى نمايم .
 همچنين از فاضل گران قدر ، حجّة الإسلام والمسلمين جناب آقاى عبد الهادى مسعودى ـ كه ترجمه اكثر مجلّدات اين دانش نامه و نيز نگارش برخى تحليل ها به قلم شيواى ايشان است ـ و فاضل ارجمند ، جناب آقاى محمّد مرادى ، مسؤول واحد ترجمه پژوهشكده علوم و معارف حديث ـ كه علاوه بر نظارت بر مجموع كار ، ترجمه بخشى از آن را نيز به عهده داشته اند ـ تقدير و تشكر مى نمايم .
منابع در دفترروزنامه موجود است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه