گزارش
کمیل فرخی - مِحوَر مُقاوِمَت یا جِبهه مُقاوِمَت عنوانی است برای اشاره به ائتلاف منطقهای نانوشته میان کشورها و قدرتهای عمدتاً شیعه مانند ایران، سوریه، عراق و حزبالله لبنان که هدف آنها مبارزه با رژیم اسرائیل، سلطه غرب در منطقه خاورمیانه و دفاع از آزادی فلسطین است. در فرایند احیای محور مقاومت، بزرگانی چون عماد مغنیه، قاسم سلیمانی، ابومهدی مهندس و... به شهادت رسیده اند. در نود و هشمین روز عملیات «طوفان الاقصی» آمریکا و انگلیس در حمایت از رژیم صهیونیستی بامداد دیروز به اهدافی در خاک یمن تجاوز کردند. فرمانده نیروی هوایی آمریکا در منطقه ادعا کرد: 60 هدف در 16 مراکز وابسته به ارتش یمن را هدف حمله هوایی قرار داده است و در این حمله بیش از 100موشک هدفمند به کار گرفته است. ارتش یمن در واکنش اولیه به حملات هوایی آمریکا و انگلیس و چند کشور به اهدافی در یمن، موشکهایی به سمت ناوها و کشتیهای متجاوزان در دریای سرخ شلیک کرد. «محمد عبدالسلام»، رئیس هیئت مذاکره کننده و سخنگوی انصارالله یمن در واکنش به این تجاوز گفت: تجاوز به یمن مطلقا و به هیچ وجه توجیه پذیر نیست زیرا هیچ تهدیدی برای کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ و دریای عرب وجود نداشته است و حملات ما متوجه کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی است که به سمت بنادر فلسطین اشغالی حرکت می کنند و این حملات ادامه خواهد داشت. عبدالسلام تاکید کرد: نیروهای مسلح یمنی تنها پاسخ اولیه ای به این حملات دادند و ما بزودی حملات و پاسخ خود را گسترش خواهیم داد. در تقابل با محور شرارت اصطلاح محور مقاومت اولین بار پس از آن به کار برده شد که جرج بوش، رئیس جمهور امریکا در سال ۲۰۰۲م، کشورهای ایران، عراق و کره شمالی را «محور شرارت» خواند و معاون وزیر خارجه وقت آمریکا، جان بولتون، کشورهای سوریه، لیبی و کوبا را نیز جزو این فهرست دانست. مجله لیبیایی الزحف الأخضر در پاسخ، کشورهای مذکور را نه محور شرارت، بلکه محور مقاومت نامید که در برابر ایالات متحده امریکا قرار گرفتهاند. از جنگ ۶ روزه تا مبارزه با داعش مفهوم محور مقاومت در بستر رخدادهای تاریخی چند دهه گذشته شکل گرفته است؛ هویت اشغالگرایانه رژیم اسرائیل و عدم پایبندی آن به مرزهای تعیین شده در سال ۱۹۴۸م موجب شد فلسطینیان و از جمله جنبش مقاومت اسلامی حماس، همواره نگاهی خصمانه به اسرائیل داشته و موجودیت آن را به مخاطره اندازند. جنگ ۲۲ روزه غزه که در دیماه ۱۳۸۷ش رخ داد، یکی از نمونههای تهدید امنیت ملی اسرائیل توسط نیروهای مقاومت اسلامی است. علاوه بر آن، سازمان سیاسی-نظامی حزبالله لبنان که یک گروه شیعه است، در خرداد ۱۳۷۹ موفق شد به تسلط نظامی ۱۸ ساله رژیم اسرائیل بر مناطقی از جنوب لبنان پایان دهد. تقابل میان حزبالله لبنان و رژیم اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه نیز ادامه پیدا کرد که از اواخر تیر ۱۳۸۵ تا اواخر مرداد همان سال در جریان بود. این رابطه خصمانه، میان سوریه و رژیم اسرائیل نیز برقرار بوده و از جنگ شش روزه در دیماه ۱۳۴۵ش آغاز شده است که طی آن رژیم اسرائیل بخش بزرگی از سوریه موسوم به بلندیهای جولان را اشغال کرد. روابط سوریه و رژیم اسرائیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بهویژه با ریاست جمهوری بشار اسد در سوریه، خصمانهتر شد و به شکلگیری اتحادی نزدیکتر میان ایران، سوریه، نیروهای جهادی فلسطین و همچنین حزبالله لبنان انجامید. اعضای مقاومت هر کشور، سازمان، گروه و یا فردی که مطابق آموزه های دین و همسو با انقلاب اسلامی ایران در برابر تجاوزات و ستمگریهای نظام سلطه و متحدان آن بویژه رژیم صهیونیستی مقابله می کند در محور مقاومت اسلامی قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، گروه های مقاومت در فلسطین، انصارالله در یمن، مردم عراق، سوریه و بحرین، از شناخته شده ترین اجزاء و اعضای محور مقاومت اسلامی در منطقه هستند. طرفهای مقابل مقاومت تمامی کشورها، سازمانها ، گروهها و افراد در قالب نظام سلطه که در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و پس از آن اسرائیل قرار دارند و در دشمنی با اسلام و مسلمانان بویژه مسلمانان منطقه، انقلاب اسلامی ایران و مردم فلسطین در یک همسویی و همکاری قرار گرفته اند. در منطقه غرب آسیا، عربستان، مهمترین متحد نظام سلطه و صهیونیزم میباشد و در حدود چهار دهه گذشته پیوسته در مقابل محور مقاومت، قرار داشته است. اهداف مقاومت مقاومت اسلامی اساساً در برابرظلم ، تجاوز و اشغالگری، دین ستیزی، سلطه استکبار و متحدان آنها شکل گرفته و هدفش حفظ حقوق، دفع ستم، رفع اشغال ، حفظ استقلال، جلوگیری از سلطه و حفظ دارائیها مطابق آموزه ها و احکام دین می باشد. عدالت محوری، ظلم ناپذیری، دفاع از مظلوم و نفی سلطه کفار از جمله مهمترین مؤلفه ها در این چهارچوب می باشند. حفظ دین، حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، باز پس گیری سرزمینهای اشغالی در فلسطین، دفاع از تمامیت ارضی، حفظ استقلال و حق تعیین سرنوشت نیز جلوگیری از غارت منابع و ثروت در عراق، سوریه، لبنان ، یمن و بحرین ، از جمله اهداف مشخص و عینی محور مقاومت می باشند. عرصه ها و شیوه های مقاومت مقاومت، تمامی عرصه های زندگی اعم از: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را در بر می گیرد. هر عرصه ای که نظام سلطه، دین اسلام و مسلمانان و داشته های آنها را مورد تجاوز و تعدی قرار می دهد، عرصه مقاومت را شکل می دهد. دست آوردهای مقاومت (شرایط و توانمندیهای فعلی) مقاومت در برابر سلطه، دست آوردهای زیادی در جهان و منطقه داشته است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد: حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان محور اصلی و حامی مقاومت. کمک به حفظ، تقویت و تداوم مقاومت مردم فلسطین. شکسته شدن ابهت و اسطوره شکست ناپذیری نظام سلطه و صهیونیزم. گسترش و تقویت روحیه مقاومت در برابر نظام سلطه و صهیونیزم در جهان بویژه در جهان اسلام. شکل گیری هسته های جدید مقاومت مردمی درمنطقه؛ مانند: گروههای مقاومت مردمی درعراق(حشد الشعبی) افغانستان(فاطمیون)، پاکستان(زینبیون)، سوریه( گروههای داوطلب مردمی) و یمن(انصارالله). شبکه ای شدن مقاومت بویژه در سطح منطقه. زیرا آنها (گروههای مختلف مردمی مقاومت و ...) در یک جبهه در سوریه علیه نظام سلطه و صهیونیزم جنگیدند. قدرت یابی محور مقاومت اسلامی در عرصه های فرهنگی، امنیتی و نظامی ، علمی و فنی، اقتصادی نیز هم افزایی قدرت در آنها از طریق فعالیتهای شبکه ای. همین که نظام سلطه و متحدانش با تمام توانمندیهای وسیع سیاسی، رسانه ای، مالی، اطلاعاتی و امنیتی نیز نظامی خود در برابر محور مقاومت قرار گرفته و از شکست دادن آن عاجز شده اند، خود گویای میزان قدرت مقاومت می باشد. تجارب محور مقاومت در عرصه های مختلف بویژه در عرصه های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی . پیروزیهای مقاومت در لبنان و فلسطین: خروج نیروهای اسرائیل از لبنان در سال ۲۰۰۰، جنگ ۳۳ روزه در لبنان (۲۰۰۶)، جنگ ۲۲ روزه در غزه (۲۰۰۸-۲۰۰۹)، جنگ ۵۱ روزه در غزه (۲۰۱۴)، شکست داعش در عراق، پیروزیهای پی در پی مقاومت در سوریه، پیروزیهای انصارالله در یمن. چشم انداز مقاومت به دلایل و عوامل مختلف ، مقاومت اسلامی در برابر نظام سلطه و صهیونیزم گسترش خواهد یافت و تقویت خواهد شد. مهمترین این دلایل و عوامل عبارتند از: افزایش تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز نظام سلطه در جهان؛ بویژه علیه اسلام و مسلمانان. آشکار و علنی شدن این تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز. آگاهی و تنفر روز افزون ملتها نسبت به ماهیت و عملکرد نظام سلطه در جهان و بویژه در جهان اسلام. آگاهی در حال افزایش ملتها نسبت به حقوق- بویژه حق سرنوشت- خویش. گرایش و علایق فزاینده به مقاومت. قدرت روز افزون مقاومت. محور مقاومت چقدر قدرتمند است؟ هفتهنامه اکونومیست در آ شماره آخر آبان خود ، طی مقالهای به توضیح آتشهای دوطرفه جریان مقاومت و نیروهای امریکایی در منطقه پرداخته و از نگاه خود به ترسیم مقاومتی میپردازد که نیروهای نیابتی ایران محسوب میشوند و امریکا را در عراق، سوریه و... سرگرم واکنش به خود کردهاند. این نشریه انگلیسی در بخشی از این مقاله مدعی میشود که افزایش درگیری در منطقه منجر به افزایش قیمت نفت خواهد شد که مطلوب ایران است. ترجمه مقاله اکونومیست را در ادامه میخوانید؛ امریکا میگوید که نیروهایش در سوریه و عراق از زمان حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر حداقل 55 بار مورد حمله قرار گرفتهاند. امریکا با همین توجیه و با مقصر دانستن ایران و نیروهای نیابتی آن در سراسر خاورمیانه، واکنش نشان داده است؛ این کشور در 12 نوامبر، مجموعه حملات هوایی خود را در شرق سوریه آغاز کرد؛ از اواخر اکتبر به این سو این سومین مجموعه از این حملات محسوب میشود. نیروهای نیابتی ایران تاکنون از انجام حملاتی که میتواند امریکا را وارد جنگی تمامعیار کند، خودداری کردهاند، اما قدرت آتش آنها تهدیدی آشکار برای امریکا و همچنین متحدانش است. این محور خودخوانده مقاومت چیست و چقدر قدرتمند است؟ مذهبشان مشترک نیست اما هدفشان یکی است پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1979، ایران به دنبال صدور ایدئولوژی و ساختن وزن سیاسی خود در سراسر خاورمیانه بود. یکی از ابزارهای آن برای انجام این کار، شبکهای از نیروهای نیابتی و متحدان خشونتآمیز بود که عراق، لبنان، سوریه، یمن و جاهای دیگر را دربر میگرفت. اگرچه همه اعضای این گروه با بنیادگرایی دینی ایران مشترک نیستند (اعضای سنی حتی در اعتقادات آنها هم شریک نیستند) اما اهداف مشترکی دارند: مقاومت در برابر نفوذ غرب و مقابله با اسرائیل. این محور مدتهاست که توسط نیروی قدس ایران -بازوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گارد ویژه رژیم- هماهنگ شده است. نیروی قدس، در سال 1982 آموزش شبهنظامیان شیعه جوان در لبنان را برای آزار و اذیت سربازان اسرائیلی که جنوب این کشور را اشغال کرده بودند، آغاز کرد. در طول دهه 1990، نیروی قدس از گروههای اسلامی فلسطینی ازجمله جهاد اسلامی فلسطین و حماس حمایت قابلتوجهی کرد. این کشور همچنین از ائتلاف شمال که یک گروه ضعیف در افغانستان بود، در برابر تسلط طالبان در سال 1996 حمایت کرد. تأسیس سپاه بدر در عراق در سال 2002، جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور امریکا، نسبت به «محور شرارت» جدید متشکل از کرهشمالی، ایران و عراق هشدار داد. پس از آنکه روزنامه الذحف الاخضر، یک روزنامه لیبیایی، سرمقالهای پرخواننده در محکومیت این عبارت نوشت، برخی رسانههای عربی و ایرانی شروع به استفاده از عبارت «محور مقاومت» برای توصیف شبکه روبهرشد شبهنظامیان ضدامریکایی در منطقه کردند. در اواخر دهه 1990، پس از اینکه قاسم سلیمانی، مقام امنیتی برجسته ایرانی که بعداً توسط امریکا ترور شد، مسئولیت این گروه را برعهده گرفت، نیروی قدس شروع به گسترش شبکه خود کرد. این سازمان از مخالفان شیعه رژیم صدام حسین، ازجمله سازمان بدر که یک سازمان شبهنظامی قدرتمند بود و بعداً بین 10 تا 50 هزار نفر را تسلیح کرد، حمایت کرد. پس از حمله امریکا به عراق در سال 2003، سپاه قدس گروههای مسلحی را برای مبارزه با نیروهای امریکایی و انگلیسی در این کشور تأسیس کرد. سوریه، جبهه گردآوری نیرو در جنگ داخلی سوریه که در سال 2011 آغاز شد، نیروی قدس شبهنظامیان را در حمایت از بشار اسد، رئیسجمهور این کشور آموزش داد و مسلح کرد. به گفته مقامات ایرانی، این کشور همچنین حدود 70 هزار نیروی مسلح از افغانستان، پاکستان، لبنان و عراق را برای جنگ در سوریه در دهه منتهی به 2021 گرد هم آورد. در یمن، نیروی قدس از حوثیها -گروه شیعهای که علیه دولت مورد حمایت عربستان قیام کرده و کنترل مناطقی از کشور را به دست گرفته بود- حمایت کرد. وزارت خارجه امریکا تخمین میزند قبل از اینکه تحریمها به درآمدهای ایران در سال ۲۰۱۹ ضربه بزند، ایران سالانه ۷۰۰ میلیون دلار برای حمایت از شبهنظامیان هزینه میکرد. بخش بزرگی از این بودجه به ذخیره زرادخانههای شرکای بلندمدت ایران اختصاص یافت. گمان میرود حزبالله که از زمان حمله حماس به طور منظم با اسرائیل در امتداد مرز لبنان درگیر بوده است، در زرادخانه خود 150 هزار موشک داشته باشد. جنگ غزه، عادیسازی را متوقف کرد از زمان ترور سلیمانی در سال 2020، اعضای قدرتمندتر محور ایران، مانند حزبالله، خودمختارتر شدهاند. ایران میگوید هشدار قبلی درباره حمله حماس به اسرائیل نداشته است. اما با وجود این از درگیری برای ایجاد هرج و مرج بیشتر در منطقه استفاده کرده و از راههای دیگری نیز سود برده است: جنگ در غزه، تلاشهای دیپلماتیک برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی، رقیب اصلی ایران را متوقف کرده است. افزایش درگیری؛ افزایش قیمت نفت ایران از این آشفتگی سود بیشتری دارد. خشم در سراسر خاورمیانه به دلیل حمایت غرب از اسرائیل ممکن است به برخی از گروههای تحت حمایت ایران کمک کند تا نیروهای ناراضی بیشتری جذب کنند و شهرت حماس به عنوان یک گروه سنی، در مبارزه با اسرائیل میتواند تنشهای فرقهای را در این شبکه کاهش دهد و در صورتی که جنگ فراتر از غزه گسترش یابد، افزایش قیمت نفت، خزانه ایران را پر خواهد کرد. جنگ تمامعیاری که به امریکا کشیده شود، برای کل منطقه فاجعهبار خواهد بود. در این مورد، حداقل به نظر میرسد ایران چشم در چشم با شیطان بزرگ است، اما نباید انتظار داشت که نقش یک بازیگر صلحجو را بازی کند. نقش یمن در محور مقاومت و تاثیر آن بر وحدت جهان اسلام ماه پیش بود که به مناسبت هفتۀ پژوهش، پژوهشگاه مطالعات تقریبی اقدام به برگزاری سلسله نشستهای تحلیلی نموده است. در نشست تحلیلی با موضوع «نقش یمن در محور مقاومت و تاثیر آن بر وحدت جهان اسلام» با ارائۀ دکتر عبدالله هاشم السیانی عضو دفتر مرکزی حزب انصارالله یمن به نمایندگی سفیر جمهوری یمن در جمهوری اسلامی ایران برگزار گردید. در این نشست، ایشان ابتدا به معرفی وجهۀ تقریبی کشور یمن پرداختند و گفتند: اجتماع یمن را میتوان از برترین نمونههای همزیستی مذهبی دانست. در شهرهای مختلف این موضوع به وضوح مشهود است؛ زیرا مردم یمن در هر شهری وارد مسجدی که شوند، علاوه بر اینکه بدون لحاظ مسائل مذهبی آزادانه میتوانند عبادت خویش را به جای آورند، غالبا به امام آن مسجد اقتدا مینمایند. این رفتار مبتنی بر پشتوانۀ اعتقادی و فقهی است؛ زیرا در علم حدیث ما معتقد به اصل عدالت همۀ مسلمانان هستیم. او در ادامه به معرفی حزب انصارالله پرداخته و اظهار داشتند: حزب انصارالله فعالیت خود را در سال ۲۰۰۲ به وسیله حسین بدرالدین الحوثی با شعار «الله اکبر، الموت لآمریکا، الموت لاسرائیل، النصر للاسلام) آغاز کرد. در این راستا الحوثی به ایراد ۹۶ سخنرانی با موضوع فهم فرهنگی از تفسیر قرآن کریم با نگاهی به موضوع مقابله با آمریکا و اسرائیل کرد و همین اقدام با نام مشروع الثقافی القرآنی آغاز حرکت حزب بود و منجر به خشم دولت علی عبدالله صالح شد که به شش جنگ علیه انصارالله انجامید که طی آن هزاران نفر از اتباع انصارالله شهید شدند. در ششمین جنگ با عنوان زمینهای سوخته که با دولت سعودی و متحدانش صورت پذیرفت، همان کاری را با شهر سعده کردند که امروز اسرائیل با غزه میکند یعنی تمام شهر را بمباران هوایی و ویران کردند و با خاک یکسان نمودند. اما در نهایت با فداکاری و مقاومت مردم، پیروزی جبهۀ انصارالله و تصرف تمام استانهای یمن و همۀ پایگاههای دشمن جنگ به پایان رسید. دکتر عبدالله هاشم به توصیف جنگ یمن پرداخت و گفت ۱۷ کشور علیه یمن متحد شدند و با جنگی به نام عاصفة الهزم یا طوفان دوراندیشی درصدد انهدام یمن بوده و با ۵۰۰ هزار حمله هوایی، در هیچ جای یمن، مکان امنی باقی نگذاشتند تا حدی که کمیتۀ حقوق بشر سازمان ملل اذعان کرد یمن با فاجعۀ انسانی مواجه است. واکنش سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نیز جالب توجه است که مردم یمن را مظلومتر از مردم فلسطین یاد کرده بود. وی در خصوص موضعگیری یمن نسبت به اتفاقات غزه گفت: عبدالملک الحوثی رهبر جریان انصارالله یمن در روز دوم جنگ غزه به صراحت همراهی و پشتیبانی خود را از فلسطین و مردم مظلوم غزه اعلام نمود و این معادلۀ جدید تا رفع محاصرۀ غزه همچنان ادامه خواهد داشت. السیانی در توضیح نگاه الحوثی تصریح کرد این حمایت برخاسته از مبانی اعتقادی ماست و تهدیدات آمریکایی- اسرائیلی برای ما ارزشی ندارد. مردم یمن نیز از سیاستهای مقاومت در یمن حمایت میکنند تا آنجا که انصارالله نمایندۀ تمامی طوایف اسلامی در یمن شده به گونهای که مخالفان انصارالله به همپیمانان او در مبارزه و مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی بدل شدهاند. عضو دفتر مرکزی حزب انصارالله، در توضیح نقش استراتژیک یمن در منطقه افزودند: بعد از کمکهای نظامی ایران به انصارالله در جنگ با عربستان، انصارالله به عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در منطقۀ باب المندب بدل شده و امروز ما نوک پیکان مبارزه با اسرائیل و استکبار جهانی در این منطقه هستیم و در این راه آمادۀ هرگونه واکنش تهاجمی از سوی اسرائیل بوده و خود را مامور به وظیفه دانسته و انشاءالله خداوند تبارک و تعالی نتیجه را به نفع ما تغییر خواهد داد. ایشان سه عامل فرهنگ قرآنی، ملت مجاهد و رهبری فداکار و از جان گذشته را عامل مقاومت مردم یمن خواند و ابراز داشت همین سه عامل، تفاوت و برتری ما نسبت به دیگر ملتها و حکام عربی منطقه است. عضو مرکزی دفتر حزب انصارالله یمن در پایان نیز از حضور در جمع طلاب ایرانی و یمنی و علاقمندان مباحث محور مقاومت و بالخصوص یمن در پژوهشگاه مطالعات تقریبی مجمع تقریب مذاهب اسلامی در قم تشکر کرد و اظهار داشت همکاریهایی در حوزۀ تقریب و وحدت اسلامی بیش از پیش بین ایران و یمن رخ خواهد داد. نقش راهبردی یمن در جنگ غزه در زمانی که کشورهای ثروتمند برای تصویب آتشبس یا حتی باز کردن گذرگاه رفح برای رساندن کمکهای بشردوستانه خودداری میکنند، کشور فقیر و جنگ زده یمن، جبهه مقاومت جدیدی در برابر اسرائیل گشوده است. محمد علی صنوبری در یادداشتی نوشت: در 25 مارس 2015، نیروهای ائتلاف عربی جنگ وحشیانهای را علیه یمن آغاز کردند که این جنگ حدود 8 سال متوالی ادامه یافت و به گفته سازمان ملل بیش از 377 هزار نفر در اثر این جنگ کشته شدند. آمارهای اقتصادی همچنین حاکی از آن است که اقتصاد یمن حدود 200 میلیارد دلار آسیب دیده است، همه اینها بدون اشاره به بحرانهای جابهجایی داخلی، شیوع بیماریها و تخریب کامل زیرساختهاست. اما این موارد مانع آن نشد که این کشور اصیل عربی در کنار مردم فلسطین نایستد و مردم یمن و رهبری شجاع آنها در برابر بیعدالتی، ویرانی و نسل کشی رژیم صهیونیستی بیشترین کنش و اقدامات عینی را در دفاع از ملت مظلوم فلسطین انجام داده است. سه هفته پیش دولت یمن از طریق سخنگوی نظامی نیروهای مسلح، ورود رسمی و علنی به جنگ با دشمن صهیونیستی را اعلام کرد. از منظر نظامی و ژئوپلیتیکی، مداخله رسمی یمن در جنگ، نقطه عطفی بسیار مهم تلقی میشود، زیرا این مداخله نشان دهنده ناتوانی یا عدم تمایل کشورهای عربی برای کمک واقعی به مردم فلسطین است. در زمانی که کشورهای ثروتمند عربی و اسلامی از تحریم اسرائیل یا اعمال فشار بیشتر بر متحد خود، ایالات متحده، برای تصویب آتشبس یا حتی باز کردن گذرگاه رفح برای رساندن کمکهای بشردوستانه خودداری میکنند، کشور فقیر و جنگ زده یمن، جبهه مقاومت جدیدی در برابر اسرائیل گشوده است. از آن زمان یحیی السریعی (سخنگوی ارتش یمن) تبدیل به ابوعبیده دیگری شده و دنیا منتظر اظهارات اوست و حساب کاربری او را در شبکههای اجتماعی زیر نظر دارد زیرا او هنرمندانه میتواند قواعد بازی را به نفع محور مقاومت تغییر دهد و شگفتیسازی یمنیها را توصیف کند. علیرغم تحلیلهای سطحی برخی تحلیلگران که ورود یمن به جنگ را تنها یک موضوع نمادین میدانستند و همچنین کسانی که در توانایی موشکهای یمنی برای رسیدن به اسرائیل تردید داشتند، ارتش یمن به یک برنامه استراتژیک جامع و تدریجی برای مقابله مجهز شده است. یمن جنگ خود علیه اسرائیل را با پرتاب موشکهای بالستیک و پهپادهای هدایت شونده دقیق آغاز کرد. موشکهای انصارالله برای رسیدن به سرزمینهای اشغالی باید بیش از 1600 کیلومتر را طی میکردند. ارتش یمن همچنین با عبور از دریای سرخ و عبور از خلیج عقبه برای فرار از پدافند هوایی مصر و عربستان تلاش میکند. در واقع، این حملات خسارات جانی و مادی هنگفتی را در شهر ایلات اسرائیل به بار آورده است اما ماشین سانسور رژیم صهیونیستی اجازه مخابره اخبار صحیح را نمیدهد. در ادامه طرح نظامی یمن در رویارویی با اسرائیل، نیروی دریایی یمن کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» متعلق به تاجر صهیونیست و از نزدیکان یکی از عناصر کلیدی موساد یعنی «رامی اونگر» را توقیف کرد. این کشتی به سواحل یمن منتقل شد و تمام خدمه آن بازداشت شدند. کاری که حوثیها انجام دادند، طبق قوانین بینالمللی دریانوردی، دزدی دریایی یا تروریستی محسوب نمیشود، زیرا یحیی السریعی چند روز قبل از توقیف کشتی اعلام کرده بود که ارتش یمن کشتیهای اسرائیلی را در آبهای سرزمینی هدف قرار میدهد، او همچنین به کشورهای دیگر توصیه کرد، اتباع آنها که در دریای سرخ حضور دارند از کشتیهای اسرائیلی دوری کنند. بنابراین، توقیف این کشتی در یک زمینه صرفاً نظامی انجام میشود و اسرائیل نمیتواند نظریه اخلال در تجارت بینالمللی یا تهدید ناوبری دریایی در دریای سرخ را مطرح کند. رژیم جعلی صهیونیستی ابتدا طبق روال گذشته، از طریق وزارت جنگ خود مالکیت این کشتی تجاری و همچنین حضور شهروندان اسرائیلی در آن را رد کرد. این حادثه ما را به یاد حادثه هدف قرار دادن ناو اسرائیلی توسط پهپاد انتحاری در سواحل عمان در جولای 2021 میاندازد که جان دو خدمه کشتی اسرائیلی را گرفت. نکته عجیب در مورد اظهارات سخنگویان رژیم صهیونیستی این است که اگر این کشتی متعلق به اسرائیل نبود پس چرا این همه تهدید و اظهارات اسرائیل علیه یمن مطرح میشود؟ به نظر میرسد انکار مستمر اسرائیل از مالکیت کشتیهایی که در خلیج فارس، دریای سرخ یا باب المندب مورد حمله قرار میگیرند، پناهگاهی برای فرار از پاسخ نظامی به این هدف قرار دادنها برای اسرائیل فراهم میکند. در هر صورت به نظر میرسد که انصارالله از تمامی جزئیات اطلاعاتی این کشتی و سایر کشتیهای اسرائیلی که از دریای سرخ و تنگه باب المندب عبور میکنند اطلاع دارد که این موضوع در بیانیه وزیر اطلاعات دولت نجات ملی بیان شده است. «ذیفالله الشامی»، تأیید کرد صنعا اطلاعاتی درباره همه کشتیهای اسرائیلی دارد که از دریای سرخ عبور میکنند. بر اساس مطالب فوق، انصارالله به خوبی میداند اکثر کارگران کشتیهای اسرائیلی با تابعیت مضاعف و دارای ملیتهای خارجی دیگر هستند. در سطور فوق به طرح راهبردی و یکپارچه انصارالله و مداخله آنها در جنگ علیه دشمن صهیونیستی اشاره شد که این طرح با هدف قرار دادن بندر ایلات با موشک و پهپاد آغاز شده و توقیف کشتی برای تکمیل اختلال در بندر ایلات و خطوط دریایی منتهی به آن انجام شده است. همه جهان و بویژه امریکا از اهمیت تنگه باب المندب و آبهای دریای سرخ برای تجارت جهانی آگاه هستند، زیرا روزانه حدود 6.2 میلیون بشکه نفت خام از این آبراه عبور میکند. حدود 30 درصد از تجارت جهانی گاز طبیعی از طریق این تنگه عبور میکند. به همین دلایل، جنبش انصارالله به عنوان چالشی برای امریکاست چراکه نیروهای ارتش یمن با امکانات اولیه و نه چندان پیشرفته، کشتی صهیونیستها را توقیف کردند و کاری از دست ناوهای امریکایی بر نیامده است. علاوه بر تأثیر جهانی این عملیات، تأثیرات اقتصادی جدی بر اسرائیل وجود دارد که نشان دهنده توانایی انصارالله در مختل کردن مسیرهای تأمین کالاهای اساسی اسرائیل از دریای سرخ و تنگه باب المندب است. اگر توانایی ایجاد اختلال در بندر ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی که حیاتیترین بندر اسرائیل محسوب میشود وجود داشته باشد، پس ایجاد اختلال در بندر حیفا نیز میتواند بهعنوان گزینه بعدی انصارالله در نظر گرفته شود. به طور کلی اسرائیل پنج کریدور دریایی برای تأمین واردات نفت، گاز و کالاهای اساسی خود دارد که مهمترین این کریدورها از تنگه باب المندب میگذرد که تحت کنترل ارتش یمن است. اولین کریدور استراتژیک که ستون فقرات اقتصاد اسرائیل محسوب میشود، کریدوری است که هند را به اسرائیل متصل میکند و از خلیج عدن، باب المندب و دریای سرخ میگذرد و به بندر ایلات در جنوب ختم میشود. 30 درصد از واردات اسرائیل (به ارزش حدود 30 میلیارد دلار) از این کریدور انجام میشود. کریدور دوم، آبراهی است که امریکای جنوبی و اسرائیل را به هم متصل میکند که از اقیانوس اطلس و سپس خلیج عدن، باب المندب و دریای سرخ نیز میگذرد و به بندر ایلات میرسد. پس از تسلط انصارالله بر کشتی اسرائیلی، عمق تحلیل و دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی از عناصر نیرویی که اسرائیل را مهار میکنند، آشکار شد. تأکید مقام معظم رهبری بر ضرورت توقف صادرات نفت و کالا به اسرائیل و سپس دعوت از کشورهای اسلامی برای قطع رابطه با رژیم اشغالگر، حتی برای مدتی محدود، بیانگر آن است که اگر کشورهای اسلامی به این توصیهها پایبند باشند، اقتصاد اسرائیل به کلی فرو خواهد ریخت و متوقف خواهد شد. مداخله یمن در جنگ به نفع غزه، تجسم واقعی مفهوم وحدت میدانهای نبرد، یعنی درگیری با دشمن در جبهههای متعدد، کاربرد عملی پیام فرمانده سپاه قدس سرلشکر اسماعیل قاآنی خطاب به رهبران مقاومت فلسطین است که در آن تأکید کرد مقاومت فلسطین به همه جهان نشان داده که اسرائیل ضعیفتر از تار عنکبوت است. یکی از نتایج مهم غیرنظامی که روند توقیف کشتی و مداخله کلی یمن در جنگ در کنار برادران در نوار غزه به دست خواهد آورد، تقویت جایگاه مذاکره کننده فلسطینی بر سر میز گفتوگو است. این برگ برنده مذاکره در زمانی به دست آمد که دولت موقت نتانیاهو از هرگونه تبادل اسرا یا آتشبس برای بیش از 45 روز طفره رفت و آن را رد کرد. با این حال، پس از عملیات یمن، اسرائیلیها شروع به مذاکره در رابطه با تبادل اسرا و تصویب آتشبس برای پنج روز متوالی کردند. در سطح منطقهای، مداخله انصارالله در جنگ نشان دهنده مواضع قاطع عربی و اسلامی آنها در قبال مسأله فلسطین است و آنچه امروز مشاهده میکنیم این است که گروههای مردمی عرب از جمله مردم عربستان از این اقدام یمن حمایت و تمجید میکنند. برخی گزارشهای رسانهای نیز از امضای قریبالوقوع توافق آشتی بین طرفهای یمنی خبر میدهند و همه اینها نشان میدهد که با وجود بذر همه توطئهها و کشمکشهایی که امریکا در منطقه کاشته است، یمن امروز در حال تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و ژئوپلیتیکی است که هرگز نمیتوان آن را در معادلات و موازنههای قدرت در تفکر رئالیسم نادیده گرفت.