جامعه
فهیمه صبری- سواد رسانهاي به توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابي و انتقال اطلاعات و پيامهاي رسانهاي كه ميتوان در چارچوبهاي مختلف چاپي و غير چاپي عرضه نمود گفته میشود. سواد رسانه یکی از سوادهای دوازده گانه است که لزوم یادگیری آن توسط یونسکو و سایر نهادهای بین المللی و ملی مسئول در زمینه آموزش توصیه شده است. فرهنگ و جامعهی ما- حتی درک ما از واقعیت- از طریق اطلاعات و تصاویری که از طریق رسانهها دریافت میکنیم شکل میگیرد. چند نسل پیش خانواده و دوستان قصهگویان فرهنگی ما بودند اما امروز تلویزیون، فیلمها، موسیقی، بازیها و اینترنت قویترین قصهگویان هستند. پیامهای رسانهای افکار، نگرشها و اقدامات ما را تحت تاثیر قرار میدهند. ما دوست نداریم به این موضوع اعتراف کنیم اما همهی ما تحت تاثیر تبلیغات، اخبار، موسیقی و سایر اشکال رسانهای قرار میگیریم، به همین دلیل رسانهها یک نیروی فرهنگی قدرتمند در جامعه هستند. رسانهها یک دنیای فانتزی میسازند. درحالی که این دنیای سرگرمکننده و لذتبخش ممکن است الهامبخش کارهای غیرعاقلانه، ضداجتماعی و یا حتی خطرناک باشد. به عنوان مثال تبلیغات دنیایی تخیلی میسازند که در آن همهی مشکلات با خرید یک محصول حل شده است. سواد رسانه ای کمک خواهد کرد تا مردم دنیای فانتزی و خیالی سازنده را بشناسند و آن را با واقعیت ادغام کنند. سازندگان رسانه برای انتقال پیامهای خاص تلاش میکنند، مردم این پیامها را دریافت و براساس اعتقادات، ارزشها و تجارب خود به صورتی متفاوت تعبیر میکنند. این بدین معنی است که مردم میتوانند از یک رسانه تعابیر متفاوتی ایجاد کنند و همهی این معانی و تفاسیر معتبر و قابل احترام هستند. هر رسانهای معنایی خلق میکند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیکها و سبکها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده میشود. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو میشود، آن پیامی از زمان را نشان میدهد. لینکهای داغ یا دکمههای جهتیابی نشان میدهد که چیزی را که نیاز دارید در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیتها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده میکند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک میکنیم. ما در درک زبان رسانههای مختلف روان و سلیس شدیم و میتوانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانهای توجه میکنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارتهای سواد رسانهای ما را قادر میسازد نه تنها متون رسانهای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش مییابد . :سواد رسانه ای مقوله ای مانند یک جعبه نیست که در ان بتوان گنجید یا نگنجید برای مثال :ما یا فارغ التحصیل دبیرستان هستیم و یا نیستیم ما شهروند ایرانی هستیم یا نیستیم . و در مقابل مقوله نبودن سواد رسانه ای مانند دما سنجی است که دارای درجه بندی بوده و یک پیوستار تلقی میشود و همه ما در این پیوستار و درجه بندی یک جایی را برای خود اختصاص داده ایم و به همین دلیل میتوان گفت در هیچ نقطه ای از این پیوستار کسی را که اصلا” سواد رسانه ای ندارد نمیتوان پیدا کرد و در مقابل هیچ نقطه ای هم در بالاترین سطح این پیوستار وجود ندارد که بگوییم کسی دارای سواد رسانه ای کامل باشد . بیشتر مردم تحتتأثیر رسانههای مختلف هستند. رسانهها بیش از آنچه فکرش را بکنید بر افکار و نحوه تصمیمگیری ما در امور مختلف تأثیر میگذارند. بچهها هم فرقی با ما ندارند. آموزش سواد رسانهای به کودکان به چند دلیل اهمیت دارد: والدین با آموزش سواد رسانهای به فرزندان میتوانند آنها را به مخاطبانی نکتهسنج تبدیل کنند. آنها میتوانند تحلیل و ارزیابی موضوعات مطرحشده در رسانهها یا همان پیامهای رسانهای را به کودکان خود یاد بدهند. آموزش سواد رسانه ای به کودکان باعث میشود که بتوانند مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص بدهند. اینطوری متوجه میشوند که هر منبعی برای دریافت اخبار مناسب نیست. در واقع، هدف از آموزش سواد رسانهای این است که کودکان به مخاطبان عاقل رسانهها تبدیل شوند و بتوانند عقاید خود را محترمانه بیان کنند. آموزش سواد رسانهای به آموزش مهارتهای شهروندی نیز کمک میکند. اینطوری بچهها یاد میگیرند با دیگران محترمانه گفتوگو کنند و با دموکراسی بیشتر آشنا میشوند. از طریق آموزش سواد رسانهای به کودکان میتوانیم مطمئن شویم که درباره اعتقاداتشان آگاهانه تصمیمگیری میکنند و میدانند چطور بیان کنند به چیزی اعتقاد ندارند.