صفحه اول
پرسش مهم این است که تمرکز غرب بر روی جنایات رژیم صهیونیستی، بهتر میتواند به صلح جهانی کمک کند و یا تمرکز بر پرونده هستهای ایران که صلحآمیز بودن آن بارها (حتی در تازهترین سخنان گروسی) مورد تأکید قرار گرفته است؟ دور دوم بمباران غیرنظامیان گرفتار مانده در نوار غزه، با انواع بمبهای متعارف و نامتعارف در حالی از سوی رژیم صهیونیستی آغاز شد که سران تروییکای اروپا همزمان با شروع این کشتار، درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی و تسلیحات دفاعی ایران ابراز نگرانی کردند. این خبرها در کنار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه هستهای ایران و اظهارات «رافائل گروسی» مدیرکل این نهاد، تکههای پازلی هستند که قرار است بار دیگر تصویری امنیتی از مسائل دفاعی و متعارف تهران ساخته و آن را به سوژهای برای پرداختهای سیاسی تبدیل کنند. تازهترین گزارش پادمانی و برجامی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تکرار ادعاهای کهنهای است که این نهاد در برهههای مختلفی آنها را پررنگ کرده و در مسیر سیاسی و نه فنی و حقوقی به کار میگیرند. در این گزارش که هفته گذشته از سوی مدیرکل در اختیار اعضای این نهاد قرار داده شده است، همچنان افزایش میزان اورانیوم غنیسازی شده با خلوص ۶۰ درصد، ابهام در منشاء ذرات اورانیوم یافت شده در دو سایت اعلام نشده، ممانعت ایران از نصب مجدد دوربینهای نظارتی در سایتهای هستهای، اخراج بازرسان آلمانی که آژانس آنها را در دسته بازرسان مجرب خود میداند، از مهمترین ادعاهایی است که مطرح شده است. مواردی که در گفتوگوهای مختلف گروسی در هفتههای اخیر و با منابع غربی هم مورد اشاره قرار گرفته است. برای مثال مدیرکل آژانس در گفتوگو با فاینشنال تایمز از انباشت اورانیوم غنیشده در ایران ابراز نگرانی کرده و یا در مصاحبه با فرانس۲۴ گرچه گفته که «ایران تسلیحات هستهای ندارد»، اما درباره برخی توانمندیهای تهران هم ابراز نگرانی کرده است. تکه سوم این پازل را بیانیه سه کشور اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان کامل تکمیل میکند، جایی که تروییکای اروپا «موشک هایپرسونیک فتاح۲» را یک نوع جدید موشک بالستیک دانسته و رونمایی از آن را بهرغم درخواستهای مکرر بینالمللی برای توقف برنامه موشکی تهران، محکوم کرده است. ادعاهای غرب علیه پرونده هستهای ایران، همواره با پاسخ مستدل و همکاری شفاف تهران پاسخ داده شده است. سازمان انرژی اتمی در پاسخ به اداعاهای جدید آژانس هم یادآور شده است که تعهدات برجامی تهران، به سبب بدعهدی طرفهای غربی، مدتهاست اجرایی نمیشود و این نهاد باید میان تعهدات پادمانی و برجامی جمهوری اسلامی ایران، تفکیک قائل شود. تعهدات تهران در قبال راستیآزمایی و نظارت بر ساخت سانتریفیوژها و برخی از سازههای دیگر در محدوده برجام تعریف شده و تهران هم این تعهدات را متناسب با میزان تعهد طرف مقابل انجام خواهد داد که تعهد به اجرای پروتکل الحاقی و نظارتهای فراپادمانی هم زیرمجموعه همین تعهدات دستهبندی میشود. واقعیت تاریخی، عمر ۷۵ ساله رژیم صهیونیستی، حکایت از آن دارد که در هربرههای، موجودیت و امنیت این رژیم با تهدید روبرو شده، غرب برای رفع این تهدید تمام قد ایستاده است. تهدید جلوه دادن فعالیتهای هستهای و موشکی ایران هم به عنوان یکی از نمادهای این ایستادگی قابل ارزیابی خواهد بود. غرب درحالی پرونده هستهای ایران را که ۲۰ سال بر آن نظارت داشته، غیرقابل کنترل و بسیار نامشخص اعلام میکند که به فاصله کمی از تهران، در نواری به باریکی ۳۰۰ کیلومتر، کشتار مردم غزه غیرقابل کنترل و به حد نسلکشی رسیده است و آینده این نبرد نابرابر بسیار مشخص به نظر میرسد. آنچه غرب درصدد است با پروپاگاندای خود القا کند در این جمله گروسی در گفتوگو با فاینشنال تایمز خلاصه شده است که پرونده هستهای ایران در بحبوبه جنگ غزه نباید فراموش شود. این میان پرسش مهم این است که تمرکز جهان بر روی جنایات رژیم صهیونیستی، بهتر میتواند به صلح جهانی کمک کند و یا تمرکز بر پرونده هستهای ایران که صلحآمیز بودن آن بارها (حتی در تازهترین سخنان گروسی) مورد تأکید قرار گرفته است؟ پاسخ به این پرسش بهترین راه راستیآزمایی ادعاهای غرب علیه ایران خواهد بود. انباشت اورانیوم مورد ادعایی غرب در ایران، طبق دکترین دفاعی-انسانی جمهوری اسلامی هرگز به بمب اتم تبدیل نخواهد شد اما رژیم صهیونیستی، زرادخانهای از بمبهای هستهای را در اختیار دارد که هیچ نهاد و مقامی هم نمیتواند بر آن نظارت کند و هر آن زمانی که عرصه را تنگ میبیند بخشی از جهان و حتی نوار غزه را به استفاده از آن تهدید میکند. غرب درحالی نگران رونمایی از موشک فتاح از سوی جمهوری اسلامی است که تهران بارها بر دفاعی بودن برنامه موشکی خود تاکید کرده و هرگز از آنها علیه کشور دیگری استفاده نکرده است .