روزنامه کائنات
4

جامعه

1402 چهارشنبه 8 آذر - شماره 4495

فرهتگ شهادت


  رستم داوری- عنصر  مبارزه  با ظلم  و تجاوز  در تمام  جوامع و فرهنگ  ها امري  مقدس و ضروري است  و يكي از عناصر  مهم  در حفظ حيات  حقيقي  بشريت است  كه انسان در طول تاريخ به آن محتاج بوده، ليكن در برهه هايي  از زمان و دلايل  شرايطي  خاص، اين فرهنگ ظهور،  بروز و تجلي بيشتري داشته است. هر زمان  كه ظالم  يا متجاوزي قد علم كرده  است، مرداني  غيور با اراده اي  پولادين و با فداكاري و از خود گذشتگي  در مقابلشان ايستاده  و با ظلم  و تجاوز مبارزه كرده اند، حال  يا  در راه هدف  والاي خود كشته  شده اند و يا به فتح  پيروزي رسيده  و ظلم  و متجاوز را  سر جاي خود نشانده اند.مصاديق، حقيقي چنين مبارزاتي در تاريخ ملل مختلف  با هر كيش  و آئيني فراوان يافت مي شود كا بعضي از نمونه هاي آن  حتي در قصه ها ، داستان ها  و اشعار سينه  به سينه  نقل شده است. اما در دين  مبين اسلام  و به ويژه در مكتب  تشيع به دليل  ويژگي هاي  خاص  در آن تأكيد  و بر حفظ حيات معنوي  و عزت مسلمين  در خصوص مبارزه  با ظلم، تجاوز و فسادو... سفارشات  و تأكيدات  مهمي شده است، لذا  در اين بخش  مباني  و شاخص هاي فرهنگ  ايثار و شهادت  بررسي مي شود.
فرهنگ شهادت عبارت است از تمامي آثار باقيمانده از شهيد، اعم از غير مادي (معنوي) مثل باورها، اعتقادات، رفتارها، اهداف و ديگر وجوه معنوي و الهي شهيد كه الهام گرفته از قرآن و آموزه هاي معصومين عليهم اسلام مي باشد. و آثار مادي آن عبارتند از تربت پاك شهيد، وسايل شخصي، اسامي خيابان ها، مراسم مربوط به شهيد، آثار مكتوب و كلاً هر آن چيزي كه قابل مشاهده و لمس بوده و يادآور شهيد باشد.
متخصصان علوم اجتماعي به ويژه جامعه شناسي و مردم شناسي بر اين باورند كه فرهنگ دو بعد دارد: فرهنگ مادي و فرهنگ غيرمادي.
1. فرهنگ مادي: فرهنگ مادي عبارت از مجموعه وسايل، ابزار، امكانات و تكنولوژي رايج و عموميت يافته در جامعه است. اين بخش فرهنگ عناصري را در برمي گيرد كه قابل لمس، ديدن و اندازه گيري و ارزيابي است. اشياي مادي، ابزار كار وسايل صنعتي و كشاورزي، عكاسي، موسيقي و وسايل و لوازم خانه، لباس، اتومبيل، هواپيما، نوع مسكن، و ... همگي در زمره فرهنگ مادي محسوب مي شود. به طور كلي آن قسمت از فرهنگ كه جنبه كمي دارد جزء فرهنگ مادي به شمار مي آيد.
2. فرهنگ معنوي: فرهنگ معنوي يا غير مادي دجنبه كيفي فرهنگ را شامل مي شود. اين بخش از فرهنگ قابل مقايسه و اندازه گيري نيست و معيار ثابتي براي اندازه گيري آن وجود ندارد. مي توان گفت آنچه را كه مادي نيست فرهنگ معنوي يا غيرمادي مي گويند. آثار ادبي، هنري، فكري، آداب و رسوم، سنت ها، اخلاقيات، اعتقادات، باورها، آموزش و پرورش و به طور كلي «سرمايه معنوي» يك جامعه جزء فرهنگ معنوي به شمار مي رود.
جنبه هاي مادي و معنوي فرهنگ، كنش متقابل دارند. تغيير و دگرگوني يكي موجب تغيير ديگري خواهد شد. بعضي از جامعه شناسان عقيده دارند كه اين دگرگوني در اشياي مادي و ابزار آغاز مي شود و سپس تاثير آن گسترش مي يابد و جنبه معنوي فرهنگ را در برمي گيرد. اما ترديدي نيست كه تغييراتي كه در تكنيك و ابزار پديد مي آيد محصول تفكر و انديشه انسان است. بديهي است كه انديشه هاي مترقي و خلاق انسان است كه سبب تغيير در شرايط مادي مي گردد.
بنابراين تاثير جنبه هاي معنوي و غيرمادي فرهنگ را در جنبه هاي مادي فرهنگ كه به نظر مي رسد اصطلاح «تمدن» براي آن م ناسب باشد، نمي توان از نظر دور داشت. اما از آنجا كه جنبه هاي مادي و معنوي فرهنگ هر دو از جمله پديده هاي اجتماعي، در هم تاثير دارند و اين كنش هاي متقابل در درون جامعه روي مي دهد نمي توان تغييراتي را كه در پديده هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي روي مي دهد با عامل و واحد مشخصي تبيين كرد، بلكه در اينجا نيز ما با زنجيره اي از علت ها رو به رو هستيم. به علاوه در پاره اي زمينه ها ممكن است تغييرات فكري (با تغييرات كيفي) يعني جنبه معنوي فرهنگ سبب تغيير در تكنيك شود و تكنيك كه خود محصول انديشه سازان است به نوبه خود به عنوان عامل جديد، سبب تغييرات فكري در جامعه گردد. مثلاً كاربرد تكنيك هاي نو در آموزش و پرورش گوياي اين واقعيت است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه