کائنات موانع و راهکارهای افزایش مشارکت در انتخابات را بررسی می کند
اعتماد سازی و احساس اثربخشی سیاسی
مجید زرگری- مشارکت در انتخابات و رای دادن از مولفههای اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می شود. این سوال که علل و انگیزههای شهروندان برای مشارکت در انتخابات چیست, از مهم ترین موضوعات مورد مطالعه در جامعه شناسی سیاسی است .در بر اساس پیمایشی که در سطح تهران صورت گرفت, تاثیر برخی از مهم ترین «منابع اجتماعی» و «عوامل نگرشی» بر مشارکت شهروندان تهرانی در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد در جمعیت مورد مطالعه در تهران, انگیزه هایی چون تقویت انسجام ملی, پیروی از مقام رهبری, حمایت از نظام جمهوری اسلامی ایران و احساس تکلیف شرعی, رابطه معناداری با مشارکت انتخاباتی دارند. به عبارت دیگر, پاسخ دهندگانی که در بیشتر انتخابات رای داده اند, انگیزههای مذکور را مهم ترین دلایل شرکت ذکر کرده اند.از میان منابع اجتماعی مورد بررسی «پایبندی به انجام تکالیف شرعی»,« اعتماد سیاسی» و «علاقمندی به سیاست», «مهارتهای مشارکتی» و «احساس اثربخشی سیاسی» همبستگی معناداری با مشارکت انتخاباتی نشان می دهند. « منابعی » که در مضمون جامعه ایران, برخلاف بیشتر جوامع دیگر همبستگی معناداری با مشارکت در انتخابات نشان ندادند, تحصیلات و درآمد بود.
انتخابات عامترین سطح مشارکت عمومی
شرکت در انتخابات، عامترین، سهلترین و کمهزینهترین نوع مشارکت سیاسی است و یکی از معیارهای مناسب برای کشف میزان مشارکت سیاسی مردم هرچند به شکل کمی آن میباشد و تا حدودی انگیزهها و عوامل تشدیدکننده مشارکت، همچنین موانع مشارکت مردم را در عرصه فعالیتهای سیاسی نشان میدهد. انتخابات هرچند اولین سطح مشارکت سیاسی است، اما از آنجا که فراگیرترین سطح آن است، مهمترین آن نیز هست و یکی از ملاکها و معیارهای کلیدی برای ارزیابی سلامت نظامهای سیاسی به حساب میآید. معمولاً در انتخابات عمومی، تنها شرط لازم برای مشارکت سیاسی، داشتن تابعیت و شرایط سنی است. البته شرایط سنی در کشورهای مختلف، متفاوت است و معمولاً سن 15 سال بهعنوان حداقل سن شرکتکنندگان در نظر گرفته میشود. در این سطح از مشارکت، داشتن صلاحیتهای اخلاقی، مذهبی و ایدئولوژیکی لازم نیست و همه افراد با گرایشهای مختلف فکری، سیاسی و از تمامی طبقات اقتصادی - اجتماعی با داشتن دو شرط مذکور، حق رأی دارند و میتوانند در انتخابات شرکت کنند.
انتخابات، گاهی بهصورت مستقیم است که منتخبان، مسئولیتهای اجرایی و تقنینی را به عهده میگیرند و گاهی نیز منتخبان دست به انتخاب دیگر میزنند و انتخاب شهروندان، مقدمهای برای آن انتخاب به حساب میآید؛ مانند نظامهایی که رئیسجمهور را مجلس انتخاب میکند و یا انتخاب رهبری در ایران که توسط مجلس خبرگان رهبری صورت میگیرد.انتخابات در نظام مردمسالار دارای کارکردهای ممتاز دیگری نیز هست که اهمیت انتخابات و ضرورت توجه به آن را بیش از پیش آشکار میسازد. در مروری سطحی به مسئله میتوان موارد زیر را بهعنوان اهم کارکردهای انتخابات برشمرد:
1- انتخابات، عالیترین مظهر حضور مردم در عرصه سیاسی و مهمترین مجرای تحقق حاکمیت مردم است. نظام مردمسالار، نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، نظام داشتن حکومتی برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است.
2- انتخابات، فرصتی است برای مردم که نظر خودشان را درباره شیوه حکومت و مدیریت یک دولت ابراز کنند و اگر نارضایتی نسبت به آن داشته باشند، کسی یا گروهی دیگر را که صالحتر و با کفایتتر میشناسند، جایگزین سازند. بدینوسیله نظام سیاسی، بهسوی اصلاح و بهبودی و تکامل تدریجی پیش میرود.
3- یکی از مهمترین کارکردهای انتخابات، قاعدهمند کردن انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگر است. فقدان قاعدهای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و مسئولیت اداره جامعه، مصائب سیاسی گوناگونی به دنبال میآورد. ایمان به وجود و کارکرد انتخابات، به گروههایی که برای تصاحب قدرت سیاسی به رقابت میپردازند، تضمین میدهد که بهترین راه و شیوه کسب قدرت، حضور در انتخابات است. کسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعیت لازم از سوی مردم، مسالمتآمیزترین شیوه در رسیدن به اریکه قدرت است.
4- انتخابات، زمینههای لازم برای چرخش نخبگان و دگرگونی در بخشهایی از گروه حاکم را بهطور مستمر فراهم میسازد. در یک نظام مردمسالار، قدرت در چرخش است و بهطور مداوم دست به دست میگردد. هیچکس برای همیشه از دستیابی به قدرت محروم نمیشود.
5- برگزاری انتخابات مشارکتآمیز و رقابتی، احساس مسئولیت نظام در مقابل خواستهای جامعه را افزایش میدهد. انتخابات موجب افزایش احساس مسئولیت حاکمان در مقابل خواستهای جامعه میشود.
6- انتخابات در فضا و شور رقابتی، آگاهیهای سیاسی - اجتماعی ملت را افزایش میدهد و فضای مناظرات و سخنرانیهای تبلیغاتی نامزدها، زمینه آگاهی مردم از وضعیت کشور در حوزههای مختلف را فراهم میآورد.
7- سازماندهی انتخابات واقعی با افزایش مشارکت و گسترش رقابت سیاسی بین گروههای مختلف سیاسی - اجتماعی، بستری مناسب برای رقابت تشکلهای موجود در جامعه بهوجود میآورد و حتی شرایط و زمینههای لازم برای ظهور گروههای جدید سیاسی اجتماعی فراهم میگردد.
بر این اساس، انتخابات به عنوان عرصه مبارزه در رقابت گروهها با بسط علایق سیاسی در بین آحاد مردم، آنها را به حقوق سیاسی خودشان آشنا میسازد و باور شهروندان را در رعایت ارزشهای مردمسالارانه تقویت میکند و از طرف دیگر، رقابت مسالمتآمیز بین گروههای سیاسی را برای تصاحب قدرت نهادینه کرده موجب تقویت آنها میشود.
8- در نهایت، مهمترین کارکرد ویژه انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، خنثیسازی توطئهها و تهدیدات دشمنان است که در عینحال، موجب افزایش اقتدار نظام و امنیت ملی کشور شده و دارای پیامدهای مثبت منطقهای و بینالمللی برای هر نظام سیاسی خواهد بود.
با توجه به این مسئله در موضوع تحقیق که «بررسی موانع و راهکارهای افزایش مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی» است، به مسئله عوامل مؤثر در افزایش یا کاهش مشارکت مردمی در انتخابات پرداخته میشود.
یک وظیفه دینی و اجتماعی
انتخابات از برکات انقلاب اسلامی است و شرکت در انتخابات ضمن اینکه یک وظیفه دینی و اجتماعی است؛ زمینهای برای نمایش اقتدار ملی و کارآمد سازی سازمانها و نهادها برای تحقق اهداف کشور به حساب میآید. شرکت پرشور و حداکثری در انتخابات و انتخاب رئیس جمهور مؤمن، انقلابی، آگاه، متخصص، متعهد و… می تواند ضمن کمک به حل مشکلات کشور، برای نظام بازدارندگی ایجاد کرده و تضمین کننده امنیت، عزت، اقتدار همهجانبه باشد.
در واقع میتوان گفت که انتخابات و رأی مردم (مستقیم و غیرمستقیم) ساختار قدرت سیاسی نظام را مشخص و تعیین میکند که این نشانه مشارکت و تأثیر رأی ملت در ترسیم و تعیین جهت گیرهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نهادهای نظام محسوب میشود.
میزان مشارکت سیاسی ملت در انتخابات نشان دهنده اعتماد و مقبولیت نظام سیاسی است. حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) در این رابطه میفرمایند: «یک پیام … این انتخابات و این حضور عظیم مردمی، وجود اعتماد متقابل میان نظام اسلامی و مردم است. اینکه در این انتخابات، عرصه برای گفتوگو کردن، برای ورود افراد با گرایشهای مختلف، برای به صحنه آوردن و روی دایره ریختن نظرات گوناگون، باز شد. این، نشانه اعتماد به نفس نظام است و نشانه این است که نظام اسلامی به مردم خود اعتماد دارد؛ به مردم اعتماد میکند. این اعتماد به توفیق الهی، به فضل الهی همچنان هست و ما انتظار داریم از مسئولان کشور، از دستاندرکاران بخشهای مختلف که با رفتار خود همچنان این اعتماد را افزایش بدهند. این سرمایه اصلی نظام اسلامی است.» (۱۵/۵/۸۸)
از مهم ترین ویژگیهای مشارکت در نظام اسلامی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
محوریت فضیلت در نظام مردم سالاری دینی؛هدایت محوری؛مردم سالاری دینی متّکی بر ایمان دینی؛آرمانگرایی بر مبنای واقع گرایی؛مردم سالاری دینی همواره با عقلانیّت؛تکلیف محوری؛شایسته سالاری؛قانون محوری؛
همچنین مشارکت مطلوب در نظام اسلامی واجد ویژگی هایی است که مهمترین آنها شامل موارد زیر است:
مشارکت عام و حداکثری در انتخابات
دارای وجوه دوگانه حق مداری و تکلیف محوری
مشارکت کیفی متنوع شامل همه اقوام، مذاهب، جوانان، اقشار اجتماعی و کلیت جامعه در انتخابات برای تقویت مقبولیت نظام سیاسی
بهکارگیری انتخابات به عنوان ابزار توانمندسازی اقشار و نخبگان
مشارکت از نوع فعال و آگاهانه به جای شرکت انفعالی در انتخابات
مشارکت همراه با مسئولیت از جانب جامعه به منظور پاسخگو نمودن افراد منتخب
بازتعریف معیارهای انتخاب افراد و تمرکز بر الگوی مشارکت مسئولانه و متعهدانه
انتخابات آزمونی تعیین کننده فراوری ملت ایران به حساب آمده، بنابراین مسئولیت و تکلیف سنگینی بر عهده اقشار جامعه به ویژه نخبگان است که انجام صحیح این تکلیف منوط به تحقق شرایط صحت انجام تکلیف میباشد. در شرایطی که دشمنان ملت ایران با به کارگیری تهدیدات ترکیبی و پیچیده به دنبال تضعیف ارکان نظام اسلامی هستند؛ انتخابات پرشور و کارآمد میتواند کارکردهای زیر را در خنثی سازی برنامههای دشمن داشته باشد:
اثبات برخورداری نظام از پشتوانه مردمی و مقبولیت حداکثری
اعلان اعتماد مکرر و دهها باره رأی دهندگان به نظام
امکان افزایش کارآمدی با حضور افراد شایسته توانمند در جایگاه نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی
در همین راستا، ضرورت دارد همگان با مشارکت حداکثری، انتخاب هوشمندانه و آگاهانه و افزایش کارایی و کارآمدی نظام در انتخابات پیش رو شرکت نموده و به وظیفه خود در حفظ و ارتقاء اقتدار نظام اسلامی عمل نماییم. از مهم ترین شیوهها و راهکارهای مشارکت افزایی می توان به گزارههای زیر اشاره کرد:
بهره گیری از وجود نخبگان، صاحبنظران و افراد دلسوز انقلاب اسلامی: یکی از ظرفیتهای نظام وجود نخبگان، صاحب نظران و افراد دلسوز انقلاب است که در این راستا باید مشارکت سیاسی نخبگان بیشتر شود و در بدنه مدیریتی کشور از وجود نخبگان، صاحبنظران و افراد دلسوز انقلاب اسلامی بهره برداری شود.
آگاه سازی و توجیه عامه مردم: از مهمترین مؤلفههای این راهکار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تبیین و تشریح اهمیت و ضرورت انتخابات در تعیین سرنوشت کشور
تبیین نقش مشارکت حداکثری در افزایش مشروعیت، عزت، اقتدار و امنیت همهجانبه جمهوری اسلامی
تشریح وضعیت حساس کشور در مواجهه با استکبار جهانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری
تبیین و تشریح نقشهها، سیاستها و… شوم دشمنان
تشریح ابعاد شرعی، حقوقی، تکلیفی و مسئولیتی حضور افراد در انتخابات
اعتمادسازی افراد جامعه: برخی از مهم ترین مؤلفهها و شاخصهای در این رابطه محسوب میشوند.
تبیین القائات، شبهات، تردیدافکنی، اهداف و سیاستهای دشمنان
تبیین رقابتی بودن انتخابات
نمایشی نبودن انتخابات
ارائه پاسخهای اقناعی و مستدل
اطلاع رسانی دقیق، سریع و صریح
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل انتخابات و اقدامات دشمن در زمینه اعتماد زدایی چنین فرمودند: «اگر مردم در کشور به آینده امیدوار نباشند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ اگر احساس آزادی نکنند، به انتخابات روی خوش نشان نمیدهند. دشمنان ملت ایران میدانند که وقتی اعتماد وجود نداشت، مشارکت ضعیف خواهد شد؛ وقتی مشارکت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها این را میخواهند؛ هدف دشمن این است. میخواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند.» (۲۹/۳/۸۸)
ایجاد رضایتمندی در میان مردم: از مهم ترین مؤلفهها و شاخصهای رضایتمندی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ارائه برنامههای راهبردی برای آینده کشور
مشخص کردن چشم انداز روشن برای امیدواری مردم
اصلاح رفتار و عملکرد
ارائه پاسخهای اقناعی و مستدل
عذرخواهی از برخی سوءمدیریتها و تلاش برای جبران کاستیها
از دیگر راهکارهای مشارکت افزایی می توان به قانونمداری و رعایت اصول تبلیغات، مناظرات و…، توجه نامزدهای ریاست جمهوری به نیازهای اصلی و مبنایی جامعه، نهادینه کردن آرامش سیاسی و… در جامعه، رعایت تقوای سیاسی در مناظرات، پرهیز از سیاه نمایی و امیدوار کردن ملت به حل مشکلات، کنار گذاشتن اختلافات بین مسئولان و قوای سهگانه، ایجاد ثبات در اقتصاد در آستانه انتخابات، و... اشاره کرد. در یک جمع بندی کلی میتوان گفت مشارکت افزایی در انتخابات نیازمند شیوهها و راهکارهای مناسب و بهینه است که بهره گیری از وجود نخبگان، صاحبنظران و افراد دلسوز انقلاب اسلامی؛ آگاه سازی و توصیه عامه مردم؛ اعتمادسازی افراد جامعه؛ و ایجاد رضایتمندی در میان مردم از مهمترین این شیوهها است.
پیشنهادهایی برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پیامدهای مثبت سیاسی - امنیتی ناشی از افزایش مشارکت مردم در انتخابات را بررسی کرد.
دفتر مطالعات سیاسی این مرکز فرصتهای ناشی از مشارکت حداکثری مردم در انتخابات را از بعد امنیتی مورد بررسی قرار داده و تصریح کرد که اعتماد مردم به حکومت سبب افزایش مشارکت – مردم در انتخابات - و قوام حکومت، ایجاد زمینههای مناسب توسعه و افزایش ضریب امنیتی میشود ضمن این که از دیدگاه حکومت اسلامی ، نقش آفرینی مردم صرفا در مشروعیت بخشی خلاصه نمیشود، بلکه این حضور در عینیت بخشی و کارآمدی حکومت هم نقش اساسی دارد. مرکز پژوهشها از مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی، کاهش تعارضات خشونت آمیز، کاهش ریسک ناشی از تصمیمات خطا و بیاثر ساختن جنگ روانی دشمن به عنوان دستاوردهای افزایش مشارکت مردم در انتخابات نام برد و افزود: در مقابل، مشارکت سیاسی اندک میتواند منشاء مشکلات و چالشهای متعددی برای امنیت جمهوری اسلامی ایران باشد. مرکز پژوهشها سپس راهکارهایی برای افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات ارائه داد و افزود: ایجاد رقابت سالم، توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در کنار توسعه سیاسی، تشویق مردم به مشارکت در انتخابات کوچک ولی ملموستر، تقویت سیستم آموزشی کشور در راستای یک راهبرد بلندمدت جهت ارائه آموزش سیاسی به افراد جامعه، استفاده مناسب از تبلیغات ، توجه به ویژگیهای مناطق مرزی و محروم، ارائه توجیهات قانونی و مستند برای رد صلاحیتها، مدیریت مناسب نحوه برخورد انتظامی با نارضایتیهای احتمالی، رای دهی تاکتیکی، جلب مشارکت نخبگان، تاکید بر گفتمانهای جوان محور، رویکرد عدم تشابه به تبلیغات تاکتیکی ، اعمال کنترلهای رسانهای و شفافیت در اعلام نتایج انتخابات از جمله مواردی هستند که عمل به آنها سبب افزایش مشارکت مردم در انتخابات میشود.
در بخش دیگری از گزارش مرکز پژوهشها آمده است: هر چه آراء باطله یا سفید در یک انتخابات کم باشد ، نشانهای از آگاهی ، حساسیت و عدم انزوای سیاسی تلقی میشود و به هر حال شرکت در انتخابات به عنوان اصلیترین نماد مشارکت سیاسی مردم در یک نظام مبتنی بر جمهوریت تلقی میشود و میتواند منشاء آسیبها و فرصتهای متعددی برای امنیت ملی کشور باشد.
راهکارهای افزایش مشارکت سیاسی چیست؟
برای ساماندهی به 9 دسته مختلف طیف غایبان، سه دسته علل را برای حاضر نشدن ایشان در پای صندوقهای رأی میتوان در نظر گرفت که توجه به آنها میتواند رمز عبور از موانع مشارکت حداکثری باشد. این عوامل را میتوان بهترتیب چنین برشمرد: 1- ناآگاهی، 2- بیاعتمادی، 3- نارضایتی. که برای مقابله با آن، سیاست آگاهسازی، اعتمادسازی و رضایتمندسازی پیشنهاد میشود:
1- آگاهسازی؛ اولین مانعی که موجب میشود تا فرد با بیحوصلگی و تنبلی از حضور در پای صندوق رأی طفره رود، ناآگاهی است. همانطور که گفته شد، بخشی از افراد جامعه آنقدر از جایگاه اجتماعی خود بیاطلاعند که نمیدانند تأمین بخش زیادی از حقوقشان با مشارکت در امور سیاسی از جمله انتخابات حاصل میشود. گاه فرد، اطلاعاتی نیز از این جایگاه دارد؛ ولی این آگاهی تا بدان حد نیست که فرد را به اقدام وادار کند. بیشتر این افراد از اقشار کمسواد جامعه هستند که در مسیر آموزشهای جامعهپذیری سیاسی، در مدارس و مراکز آموزشی قرار نگرفتهاند و در این زمینه نیازمند آگاهیبخشی و آموزشند.
راه مساعدت برای حضور چنین افرادی در پای صندوق رأی «آگاهسازی» است. شرح اهمیت جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام تصمیمگیری کشور، شرح اهمیت حضور و مشارکت حداکثری در پای صندوقهای رأی، شرح میزان تأثیرگذاری رأی تکتک افراد در انتخابات مجلس و اینکه گاه یک رأی میتواند سرنوشت انتخاباتی را دگرگون سازد، شرح ابعاد شرعی ضرورت حضور در انتخابات، شرح وضعیت حساس کشور در مواجهه با استکبار جهانی در آستانه انتخابات مجلس و نقشی که مشارکت حداکثری میتواند در شکست نقشههای شوم دشمن داشته باشد، تبیین نقش مشارکت حداکثری در افزایش مشروعیت و اقتدار جمهوری اسلامی، بخشی از آگاهیهایی است که میتواند در این زمینه سودمند باشد. وظیفه اصلی آگاهسازی در این زمینه بر عهده اصحاب رسانه است که در رأس آن، صاحبان منبر و تریبون، مطبوعات، پایگاههای خبری و رسانه ملی قرار دارند که انتظار میرود با انجام وظیفه قانونی خود در این زمینه ثمربخش باشند. همچنین گروههای مرجع و تأثیرگذار بر اقشار مختلف جامعه نیز در این زمینه نقش کلیدی و مهمی برعهده دارند.
2- اعتمادسازی؛ دسته دیگری از افراد جامعه، کسانی هستند که از اهمیت مشارکت سیاسی و حضور در انتخابات آگاهند؛ اما به دلیل «بیاعتمادی» حاضر نیستند در رأیگیری شرکت کنند. منشأ این بیاعتمادی را میتوان در تجربیات تلخ فردی، برخی حوادث در انتخابات گذشته و القائات و شبههافکنیهای دشمنان نظام اسلامی دانست که ذهن افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و اراده آنان را برای حضور در انتخابات سست میکند.
تلاشهای رسانههای دشمنان انقلاب اسلامی در قالب طرح ادعای تقلب، رقابتی نبودن، نمایشی بودن، فرمایشی بودن، مهندسیشده بودن آرا و... از جمله ترفندهایی است که اذهان عمومی را نشانه رفته است. اوج این سناریوی تبلیغاتی در قالب کودتای مخملین سال 88 بود که مشاهده کردیم چطور «ادعای تقلب» به «رمز آشوب» فتنهگران مبدل گردید.رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تاریخی خود در نمازجمعه تهران در تحلیل انتخابات و اقدامات دشمن در زمینه اعتمادزدایی چنین اشاره داشتند: «اگر مردم در کشور به آینده امیدوار نباشند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ اگر احساس آزادی نکنند، به انتخابات روی خوش نشان نمیدهند. اعتماد به نظام جمهوری اسلامی در این انتخابات آشکار شد و من بعد عرض خواهم کرد که دشمنان همین اعتماد مردم را هدف گرفتهاند؛ دشمنان ملت ایران میخواهند همین اعتماد را در هم بشکنند. این اعتماد، بزرگترین سرمایه جمهوری اسلامی است؛ میخواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند؛ میخواهند ایجاد شک کنند، ایجاد تردید کنند درباره این انتخابات و این اعتمادی که مردم کردند، تا این اعتماد را متزلزل کنند. دشمنان ملت ایران میدانند که وقتی اعتماد وجود نداشت، مشارکت ضعیف خواهد شد؛ وقتی مشارکت و حضور در صحنه ضعیف شد، مشروعیت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها این را میخواهند؛ هدف دشمن این است. میخواهند اعتماد را بگیرند تا مشارکت را بگیرند، تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند. این، ضررش بهمراتب از آتشزدن بانک و سوزاندن اتوبوس بیشتر است. این، آن چیزی است که با هیچ خسارت دیگری قابل مقایسه نیست. مردم بیایند در یک چنین حرکت عظیمی اینجور مشتاقانه حضور پیدا کنند، بعد به مردم گفته بشود که شما اشتباه کردید به نظام اعتماد کردید؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن این را میخواهد. این خط را از پیش از انتخابات هم شروع کردند؛ از دو سه ماه پیش از این. من اول فروردین در مشهد گفتم هی دارند دائماً به گوشها میخوانند، تکرار میکنند که بناست در انتخابات تقلب بشود. میخواستند زمینه را آماده کنند. من آن وقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفی را که دشمن میخواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگویید. نظام جمهوری اسلامی مورد اعتماد مردم است. این اعتماد آسان به دست نیامده؛ سی سال است که نظام جمهوری اسلامی با مسئولانش، با عملکردش، با تلاشهای فراوانش توانسته این اعتماد را در دل مردم عمیق کند. دشمن میخواهد این اعتماد را بگیرد، مردم را دچار تزلزل کند. این هم یک نکته.»(29/3/88)
بدیهی است که اغلب اقشار آسیبپذیر این دسته را، جوانان، دانشجویان و طبقات متوسطی تشکیل میدهند که بیشتر در معرض شبههپراکنی رسانههای بیگانه و تأثیرپذیری از فضای مجازی قرار دارند و میتوانند بر دیگر اقشار جامعه نیز تأثیرگذار باشند؛ از اینرو مواجهه با این معضل، یکی از ضروریات نظام سیاسی است تا مانع شیوع «بیماری بیاعتمادی سیاسی» در جامعه گردد.راه مقابله با این معضل، «اعتمادسازی» است. اعتمادسازی هم از طریق ارائه پاسخهای اقناعی و مستدل حاصل میآید که این امر بر عهده رسانههای عمومی و تریبونهای مختلف است.
در اعتمادسازی گروههای مرجع و تأثیرگذار و بانفوذ در میان تودههای ملت، از جایگاه ویژهای برخوردارند، چراکه در اغلب مواقع، فرد بیاعتماد به نظام سیاسی تنها از این گروههای مرجع حرفشنوی دارد؛ از اینرو نقش محوری در اعتمادسازی را در جایی که رسانه ملی و مطبوعات داخلی به دلیل قرار داشتن در درون نظام، از اعتبارشان نزد مخاطب کاسته شده است، گروههای مرجع باید بر عهده بگیرند.همچنین برای مقابله با رسانههای شبههافکن بیگانه نیز باید چارهای اندیشید و ضمن مقابله سختافزارانه با آنها، ابعاد پشت پرده و اغراض منفعتطلبانه آنها را برای مخاطبان واکاوی کرد. به تعبیری دیگر، کلیدواژه دیگر مقابله با بیاعتمادی و راه حل مهم اعتمادسازی را باید در «بصیرتافزایی» دانست. در فرایند بصیرتافزایی است که تلاش دشمن برای فریب افکار عمومی و در نتیجه، بیاعتمادسازی به شکست خواهد انجامید. در واقع دشمن در ترفند بیاعتمادسازی، مخاطبان خود را از میان بیبصیرتها شکار میکند!
توصیه همهجانبه رهبر معظم انقلاب بر افزایش بصیرت در سالهای اخیر را نیز در همین راستا باید تحلیل کرد. معظمله باصراحت خطاب به ملت فرمودند: «در زندگی پیچیده اجتماعی امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد. جوانها باید فکر کنند، بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانی، متعهدان موجود در جامعه ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهی و حوزوی، باید به مسئله بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راههای جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است.»(15/7/88)
در کنار موارد مذکور باید به این نکته نیز اشاره کرد که برای اعتمادسازی، نهادهای قانونی متولی برگزاری انتخابات نیز باید ضمن شفافسازی و پاسخگویی به شبهات احتمالی مطرح شده، با حساسیت کامل از هر اقدامی که به ترویج شایعات کمک میکند، پرهیز کنند. متولیان امر باید به گونهای دقیق و قانونی عمل کنند تا جای هیچگونه ابهام و تردیدی باقی نماند. اطلاعرسانی بهموقع و صحیح، قرار گرفتن در مقام پاسخگویی و حاضر شدن در برابر جایگاه خبرنگاران و رسانههای عمومی، ارائه پاسخهای اقناعی و پذیرش خطا و اشتباهات در صورت وجود، یکی دیگر از ضرورتهای اعتمادسازی خواهد بود.
3- رضایتمندسازی؛ بخش اصلی از کسانی که در روز انتخابات به پای صندوقهای رأی نمیآیند، آنهایی نیستند که بیاطلاع بوده و یا تحت تأثیر القائات بیاعتماد شدهاند؛ بلکه کسانی هستند که به دلیل مشکلات متنوع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که وجود بخشی از آن، طبیعی و بخشی دیگر به دلیل سوء مدیریتهاست، حاضر نیستند پای صندوقهای رأی بروند. فشارهای اقتصادی، بوروکراسی تنبل و اذیتکننده ادارات، وجود بیکاری و معضلات اینچنینی، آنان را از صف رأیدهندگان جدا کرده است.
برای کسب رضایت این افراد و رفع کدورتهای ایجاد شده، بیش از هر کس، مسئولان و دستگاههای اجرایی وظیفه دارند که با اصلاح رفتار و ارائه پاسخ و عذرخواهی از سوءمدیریتها و تلاش برای جبران کاستیها برای کسب رضایت تلاش کنند. ضمن آنکه معتمدان ملت و کارشناسان متخصص نیز وظیفه دارند تا با توجیه این بخش از جامعه، این مهم را برای افراد تبیین کنند که اتفاقاً راه صحیح حل معضلات موجود، مشارکت سیاسی و تلاش برای انتخاب کاندیدای اصلح و کنار گذاشتن ناکارآمدان است نه قهر با صندوقهای رأی! در واقع، این حضور فعال در انتخابات و گزینش بهترینها و آنهایی که برنامه و راهکاری برای حل معضلات کشور دارند، میتواند راهگشای مشکلات کشور باشد. از سوی دیگر، لازمه این امر، آن است که نباید از حضور ملت بهرهبرداری سیاسی شود و مشارکت ایشان را به معنای رضایتمندی رأیدهندگان از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و عملکرد مسئولان دانست؛ بلکه بهترین تفسیر، آن است که چنین اظهارنظر کنیم که ملت آنچنان به رشد و ارتقای سیاسی رسیده است که باوجود نارضایتی از وضع موجود، به جای انفعال، به صحنه آمده و بر استفاده از حق مشارکت سیاسی خود تأکید میورزد. در واقع، به جای تفسیرهای فرصتطلبانه و بهرهبرداری سیاسی از رأی ملت که خود مانعی برای افزایش مشارکت سیاسی است، باید بر ارتقای فرهنگ سیاسی جامعه تأکید شود.
البته باید توجه کرد که هرچند طبق توضیح داده شده، حضور ملت در انتخابات الزاماً به معنای رضایت ایشان از وضع موجود نیست؛ اما میتوان این حضور در انتخابات را به معنای قبول و پذیرش نظام سیاسی دانست؛ چراکه نمیتوان پذیرفت فرد بدون قبول و اعتماد به نظام سیاسی، در پای صندوق رأی حاضر شده باشد؛ از اینرو به همین دلیل است که میزان مشارکت سیاسی ملت در انتخابات را میتوان کف اعتماد و مقبولیت نظام سیاسی دانست. این حقیقت در اظهارات رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته است. برای نمونه، معظمله در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاستجمهوری فرمودند:
«یک پیام دیگر این انتخابات و این حضور عظیم مردمی، وجود اعتماد متقابل میان نظام اسلامی و مردم است. اینکه در این انتخابات، عرصه برای گفتوگو کردن، برای ورود افراد با گرایشهای مختلف، برای به صحنه آوردن و روی دایره ریختن نظرات گوناگون، باز شد. این، نشانه اعتماد به نفس نظام است و نشانه این است که نظام اسلامی به مردم خود اعتماد دارد؛ به مردم اعتماد میکند. متقابلاً مردم هم به نظام اعتماد کردند، آمدند آرای خودشان را در صندوقها ریختند. اگر اعتماد به نظام نباشد، این توجه مردمی، این اقبال مردمی، وجود نخواهد داشت. این کسانی که دم از بیاعتمادی مردم میزنند - اگر این سخن از روی غرض نباشد، از روی غفلت است - کدام اعتماد از این بالاتر که مردم میآیند در عرصه انتخابات وارد میشوند، به نظامشان، به دولتشان اعتماد میکنند، رأی خود را به آنها میسپارند و منتظر میمانند که نتیجه این رأیگیری را از آنها بشنوند؟ این اعتماد بالای مردم است. این اعتماد به توفیق الهی، به فضل الهی همچنان هست و ما انتظار داریم از مسئولان کشور، از دستاندرکاران بخشهای مختلف که با رفتار خود، همچنان این اعتماد را افزایش بدهند. این سرمایه اصلی نظام اسلامی است.»(12/5/88)
در کنار راهکارهای اصلی، برخی اقدامات مقطعی نیز میتواند به بهبود رضایت عمومی در آستانه برگزاری انتخاباتها کمک کند. تبلیغات مؤثر نامزدهای انتخاباتی و توجه ایشان به نیازهای اصلی جامعه، پرهیز از سیاهنمایی و امیدوار ساختن ملت به حل مشکلات، کنار گذاشتن اختلافات بین مسئولان و قوای سهگانه که موجب تشویش اذهان عمومی و نابسامانی در بازار میشود، پرهیز از تصویب و اجرای قوانینی که در آستانه انتخابات میتواند موجب افزایش فشار بر تودههای ملت شود، نظارت و ایجاد ثبات در اقتصاد در آستانه انتخابات، اتمام و راهاندازی پروژههایی که میتواند موجب افزایش خدمات عمومی شود و... نمونهای از این قبیل اقدامات است.