جامعه
نقی ساجدی- آشکار است که ساختار برنامهریزی متمرکز به توسعهای همگون بر پایه مزیتها و کمبودهای مناطق منتهی نمیشود و نتیجهای جز بیتعادلی در توسعه ندارد. در فرآیند برنامهریزی باید پذیرفت که همه استانها ظرفیت یکسان ندارند و هرکدام از آنها مختصات جغرافیایی، قومیتی و آبوهوایی خاص خود را دارد. بنابراین، ارائه یک نسخه واحد برای کل کشور، با علم به وجود تفاوتها، عقلایی نیست. نمیتوان در گیلان که برخوردار از منطقه آزاد تجاری، زمینهای حاصلخیز، مناطق جنگلی، دریا، آبوهوای معتدل و غیره است همان نسخه پیشنهادی کرمان را پیاده کرد. باید از یکسانانگاری به مناطق کشور اجتناب کرد. به دنبال آن فراهم کردن زمینه رشد همه استانها و شهرستانها، متناسب با استعداد و حفظ رقابت سازنده، مستلزم توجه جدی به توسعه منطقهای است. همچنین بیشتر نظریههای توسعه، بر توسعه متوازن درونسرزمینی صحه گذاردهاند. بر این اساس، تمام مناطق با تکیه بر ظرفیتهای بومی خود باید از عدالت سرزمینی برخوردار شوند. این مهم زمانی محقق میشود که به یک سند توسعه منطقهای برسیم؛ سندی که بتواند ضمن پوشش ظرفیتها و توانمندیها، اولویتهای هر استان و منطقه را تعیین و هماهنگی قابل قبولی با اسناد بالادستی همچون سند آمایش سرزمین و برنامه هفتم توسعه داشته باشد؛ برنامهریزی منطقهای باید با برنامههای ملی هماهنگ باشد. برای دستیابی به توسعه دانشمحور و متوازن میتوان موارد زیر را موردتوجه قرار داد. ۱- آموزشوپرورش: مطمئناً اصیلترین زیربنای توسعه در هر جامعهای سرمایهگذاری در آموزشوپرورش برای افزایش سطح دانش، مهارت جامعه و توانمندسازی افراد برای ایجاد و بهرهبرداری از دانش و فناوری جدید است. باید برنامههای آموزشی متناسب با زیستبوم منطقهای تدوین کرد و به جامعه محلی کمک کرد تا تخصص و مهارتهای لازم برای توسعه شغلیشان را پیدا کنند. ۲- تعامل با بخش خصوصی: اقتصاد ایران از سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی تشکیلشده و بخش خصوصی یکی از عوامل اساسی در توسعه اقتصادی است. باید با بخش خصوصی در هر منطقه همکاری کرده و شرایط ملائمی برای سرمایهگذاری و توسعه کسبوکارها فراهم کرد تا خداینکرده این احساس به وجود نباید که دولت رقیب بخش خصوصی است. ۳- انتقال فناوری و تقویت ارتباطات: تسهیل انتقال دانش و فناوری بین دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، صنعت و جوامع کسبوکار بهمنظور بهرهبرداری از دانش و فناوری در حوزههای مختلف باید تقویت شود. با ایجاد ارتباطات مؤثر بین مناطق، بینش و دیدگاهی جامعتر و عمیقتر از توسعه متوازن به دست میآید. ۴- رویکردهای کارآفرینانه: ایجاد انگیزه برای کارآفرینی و تشویق به ایجاد و راهاندازی کسبوکارهای نوپا و ارتقای فرهنگ کارآفرینی در جامعه باید در اولویت قرار گیرد. خوشبختانه طی سالهای اخیر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، پارکهای علمی و فناوری در کنار شرکتهای دانشبنیان قدمهای بلندی در این راستا برداشتهاند که باید تقویت شود. ۵- سیاستهای حمایتی: تدوین و اجرای سیاستها و برنامههای حمایتی برای تشویق به فعالیتهای تحقیقاتی و نوآوری در سطح ملی و منطقهای موضوع دیگری است که نباید از آن غافل شد. طی سالهای اخیر متأسفانه مهاجرت نخبگان، مهاجرت دستهجمعی استارتاپ ها و شرکتهای دانشبنیان نگرانیهایی را برای آینده کشور به وجود آورده که ضرورت برنامهریزی برای ماندگاری نخبگان در کشور را میطلبد.