روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1402 دوشنبه 3 مهر - شماره 4449

رگبار دیالوگ‌های دفاع‌مقدس در شهر

کائنات|  سازمان زیباسازی شهرداری تهران در آستانه هفته دفاع مقدس، دست‌ به‌کار ارزشمند و زیبایی‌شناسانه‌ای در بحث مبلمان شهری زده و برخی دیالوگ‌های ماندگار سینمای جنگ را روی بیلبوردهای مناطق مختلف به نمایش گذاشته است. همچنین در کنار این خاطره‌بازی سینمایی که یاد شهدا و رزمنده‌ها را زنده نگه‌ می‌دارد، منتخبی از وصیتنامه برخی شهدا هم به معرض نمایش گذاشته شده است به‌خصوص حرف‌هایی که خط و ربط و نسبتی با جامعه دارد.
برخی از دیالوگ‌های شاخصی که در طرح سازمان زیباسازی شهرداری تهران انتخاب و در بیلبوردها به نمایش درآمده به شرح زیر است. نکته مهم اینکه همان‌طور که در اشارات سینمای جنگ و دفاع‌مقدس انتظار می‌رود، نام ابراهیم حاتمی‌کیا، سردار سینمای جنگ، پرتکرارترین اسم است و فیلم‌ها و دیالوگ‌ها و شخصیت‌های خلق شده توسط او بیشترین سهم را دارند. برخی از این دیالوگ‌ها را با هم مرور می‌کنیم: «موج مرده»(ابراهیم حاتمی‌کیا): «قرار بود ما بجنگیم، شما مراقب بچه‌هامون باشید، وجدانتون رو قاضی کنید. کی کم‌فروشی کرد؟»
«۲۳نفر»(مهدی جعفری): «همه گفتن جنگ جای بچه‌ها نیست وایسین بزرگ شین. مگه کسی می‌دونه آدم کی بزرگ می‌شه؟!»
سریال «شوق پرواز»(یدالله صمدی): «همسر یه خلبان باید خیلی از خودش شجاع‌تر باشه.»
«آژانس شیشه‌ای»(ابراهیم حاتمی‌کیا): «به اون آقایون بگو بین عباس وBBC یکی رو انتخاب کنن، حافظ امنیت ملی برای من امثال عباسه»!
«غریب»(محمدحسین لطیفی): «کار ما حفظ این انقلابه، می‌فهمی؟»
«اتوبوس شب»(کیومرث پوراحمد): «بچه بودم. ۱۶‌سالم بود. دو روز بعد باز هم ۱۶ سالم بود ولی دیگه بچه نبودم.»
«منصور»(سیاوش سرمدی): «شما تو درس اخلاقتون درباره مذمت فرار از کار حرف نمی‌زنید؟!»
«موقعیت مهدی»(هادی حجازی‌فر): «همین که شما زنده برگشتی و من زنده برگشتم یعنی امکان مقاومت بود.»
«از کرخه تا راین»(ابراهیم حاتمی‌کیا): «چشمات چی شده؟/ گرفته به بال فرشته‌ها.»
«دوئل»(احمدرضا درویش): «اینجا مقام مسئول کیه؟/ مقام نداره، مسئول منم!»

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه