انرژی
کائنات|اوپک در واکنش به مقاله اخیر رئیس آژانس بینالمللی انرژی در روزنامه فایننشال تایمز مبنی بر اینکه که تقاضای برای سوختهای فسیلی پیش از سال ۲۰۳۰ به اوج میرسد، تأکید کرد که برآوردهای ثابت شده و مبتنی بر دادههای موجود این ادعا را تأیید نمیکند. به گزارش کائنات و به نقل از شانا، دبیرخانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در واکنش به طرح ادعایی مبنی بر اینکه «تقاضا برای سوختهای فسیلی تا پیش از سال ۲۰۳۰ میلادی به اوج خود میرسد» که در قالب مقاله فاتح بیرول، رئیس آژانس بینالمللی انرژی ۱۲ سپتامبر در روزنامه فایننشال تایمز چاپ شد، توضیحاتی را ارائه کرده است که متن کامل آن به شرح زیر است: «نادیده گرفتن نیاز به سوختهای فسیلی یا اینکه بگوییم عصر سوختهای فسیلی رو به پایان است، روایتی بسیار خطرناک و غیرعملی است. در دهههای گذشته، بیشتر از «اوج عرضه» سخن به میان میآمد و در دهههای اخیر بحث «اوج تقاضا» مطرح است، اما گویا هیچ یک محقق نشد. تفاوت مباحثی که چنین پیشبینیهایی را بسیار خطرناک میکند، این است که بیشتر با درخواستهایی برای توقف سرمایهگذاری در پروژههای تازه نفت و گاز همراه است. چنین روایاتی تنها باعث ضربه شدید بر پیکره سیستم انرژی جهانی میشود و در همین حال هیثم الغیص، دبیرکل اوپک معتقد است این موضوع منجر به هرج و مرج انرژی در مقیاسی بالقوه و بیسابقه میشود و پیامدهایی وخیم برای اقتصاد کشورها و میلیاردها نفر در سراسر جهان در پی خواهد داشت. چنین طرز فکری درباره سوختهای فسیلی به نظر میرسد مبتنی بر واقعیت نیست و در مسیری ایدئولوژیک هدایت میشود، همچنین پیشرفتهای فناورانه در صنعت نفت و راهحل هایی را که برای کمک به کاهش انتشار گازهای گلخانهای در پیش گرفته شده است را نادیده میگیرد. این تفکر همچنین اشارهای به این نکته که سوختهای فسیلی مانند ۳۰ سال گذشته همچنان بیش از ۸۰ درصد از ترکیب انرژی جهانی را شامل میشوند ندارد و در عین حال نقش حیاتی این سوختها در تضمین امنیت انرژی جهان به کل نادیده میگیرد. نوآوری در فناوری تمرکز کلیدی اعضای اوپک است، به همین دلیل است که کشورهای عضو در پروژههای تولید هیدروژن، تقویت راهکارهای جذب کربن و تأسیسات ذخیرهسازی آن، اقتصاد دایرهای کربن و تولید انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری زیادی میکنند. در حالی که برخی ممکن است پیشنهاد کنند که تعدادی از این فناوریهای متمرکز بر نفت هنوز در مراحل اولیه هستند، اما آنها این واقعیت را نادیده میگیرند که بسیاری از فناوریهای مورد اشاره در سناریوهای به صفر رساندن انتشار کربن هم در حد حرف، تجربی یا حتی تئوری هستند. در سالهای اخیر، شاهد بودهایم که مسائل مربوط به انرژی دوباره در اولویت نخست کشورها قرار گرفته است، زیرا بسیاری از آنها میبینند که چگونه سیاستها و اهداف تجربی به صفر رساندن انتشار کربن بر زندگی آنها تأثیر میگذارند. آنها در این باره نگرانیهای قانونی دارند و این پرسشها برایشان مطرح است که هزینه آنها در شکل کنونی چقدر خواهد بود؟ چه مزایایی خواهند داشت؟ آیا هیجان کاذب است؟ آیا گزینههای دیگری برای کمک به کاهش انتشار گازهای گلخانهای وجود دارد؟ و اگر این پیش بینیها، سیاست ها و اهداف محقق نشود، چه اتفاقی میافتد؟ خوشبختانه، در بسیاری از جوامع نیاز به امنیت انرژی و توسعه اقتصادی برای همراهی با کاهش انتشار گازهای گلخانه ای دوباره بیدار شده است، این موضوع به نوبه خود سبب ارزیابی دوباره برخی سیاستگذاران در رویکردشان به مسیرهای انتقال انرژی شده است.