گزارش
یلدا همایونفر- کشور ایران یکی از کشورهای مهم مهاجرپذیر درمنطقه خاورمیانه است.امنیت مرزها با کنترل ورود و خروج بیگانگان و مدیریت صحیح براین قشر در زمان حضور در کشور ارتباط مستقیم دارد. وضع مقررات ورود و خروج برای بیگانگان که به حضور آنها در خاک ایران مشروعیت ببخشد و اعمال نظارت صحیح بر حسن اجرای این مقررات میتواند تضمین کننده ورود مجاز بیگانگان و حفظ و امنیت مرزها باشد. عدم رعایت این مقررات برای ورود به خاک ایران موجب سلب حاکمیت جمهوری اسلامی شده و فرد بیگانه مرتکب جرم ورود غیرمجاز به ایران شده و مجازات قانونی را برای چنین فردی بهدنبال خواهد داشت. ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران تابع شرایطی است که در قانون ورود و اقامت اتباع خارجه مصوب 1310 و اصلاحات بعدی آن تعیین شده است. مسألهی ورود، عبور، توقف، اقامت و خروج بیگانه در هر کشور با امنیت و نظام سیاسی آن کشور بستگی دارد و در این مورد حق ثابتی برای بیگانگان وجود ندارد. فلذا با توجه به مسائل سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی و امنیتی ضوابط و حدود مربوط به آن را قوانین معین میکنند. تشکیل سازمان ملی مهاجرت خواست رییسجمهور و دلسوزان نظام اسلامی است ماه پیش رئیس سازمان ملی مهاجرت با بیان اینکه تشکیل این سازمان خواست رئیس جمهوری و دلسوزان نظام اسلامی است، گفت: حدود ۷۵ چالش و مساله اساسی در ابعاد مختلف در حوزه مهاجران احصا شده است. عبدالله مبینی افزود: در سالهای گذشته تغییراتی در سطح منطقه رخ داده که موجب مهاجرتهای گستردهای به سمت مرزهای ایران شده است. وی با بیان اینکه ضرورت داشت در سیاستگذاری، برنامهریزی، ساماندهی و اجرای امور اتباع تدبیر شود، ادامه داد: مرکزی که با تحلیل محیطی، راهبردهای دقیق را تعیین کند که پدیده مهاجرت میتواند چه سود و چه استفادهای داشته باشد را نداشتیم. رئیس سازمان ملی مهاجرت اضافه کرد: در چندماه گذشته حدود ۷۵ چالش و مسأله اساسی در ابعاد مختلف در حوزه مهاجران احصا شده است که باید با برنامه با آن مواجه شد. مبینی اظهار داشت: جنبههای سلبی و تهدید یا جنبههای مثبت مهاجرت باید با هم در نظر گرفته شود و این دو باید با هم تلفیق شود تا بتوان با تدبیر با مسأله مواجه شد. وی عنوان کرد: با دستور رییسجمهور و مطالبه وزیر کشور، تشکیل سازمان ملی مهاجرت به یک مطالبه جدی تبدیل شده است. امروز حدود ۶ میلیون نفر اتباع در کشور هستند و هزینههای زیادی در عرصههای مختلف در اینباره انجام میگیرد. رئیس سازمان ملی مهاجرت خاطر نشان کرد: ۵۵ درصد مهاجران افغانستانی در ایران هستند و ۴۴ درصد در کشور پاکستان و مابقی در سایر کشورها حضور دارند اما حدود ۶۳ درصد سهم کمکهای سازمانهای بینالمللی برای زیست مهاجرین افغانستانی به پاکستان و ۳۲ درصد به ایران داده میشود. مبینی با بیان اینکه در کمکهای بینالمللی هم نوعی بیعدالتی وجود دارد، گفت: با تغییر رویکرد و نگاههای سنتی و همچنین بازگشت نگاه سیستمی و بهرهگیری از ابزارهای نوین باید اقداماتی صورت داد که تهدیدات کاهش یافته و فرصتها در این موضوع افزایش یابد. این مهم دستیافتنی و نیازمند عزم همگانی است. وی افزود: حکمرانی نوین و هوشمند باید مد نظر باشد؛ از این رو درباره مهاجرت و مهاجران سامانههایی را آماده کردیم و به افتتاح رسیده و باید وارد مرحله عملیاتی بشود تا از وضعیت کنونی خارج شویم. مروری بر تبعات ناشی حاشیهنشینی اتباع و مهاجران خارجی بهزاد مرادیپور معاون اجتماعی سازمان ملی مهاجرت می گوید: توزیع پراکندگی و ترکیب جمعیتی اتباع خارجی در کشورمان به دلیل نبود سیاستگذاری مناسب، عدم ساماندهی، نبود برنامه معین و مشخص و عدم نظارت متولیان بر محل اسکان آنها در طول سالهای گذشته سبب افزایش جمعیت شهرهای اقماری کلانشهرها و حاشیهنشینی و به دنبال آن بروز مشکلات و معضلات فراوانی برای مهاجرین و ساکنین بومی شده است. پایین بودن هزینه اجاره مسکن، بالابودن تعداد بالای افراد خانوار، دسترسی راحت به مشاغل غیرمجاز و زیرزمینی و تمایل کارفرمایان به نیروی کار ارزان قیمت به خصوص اتباع غیرمجاز (فاقد مدارک هویتی) و پیوندهای خویشاوندی با اتباعی که قبلا در کشور سکونت داشتهاند از مهمترین عوامل تمایل مهاجران و سکونت در این مناطق به خصوص برای افرادی است که به صورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند؛ موضوع علاوه بر تغییر در ترکیب جمعیتی و هرم سنی و جنسی، استفاده از امکانات و فرصتهای شغلی اتباع ایرانی را با مشکل مواجه میکند؛ به طوری که مهاجرت ساکنان بومی را به مناطق دیگر بهدنبال داشته است. تشدید و گسترش سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی مهاجران در کشور باعث افزایش آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی، افزایش مشاغل زیرزمینی، کاهش کنترلگری اجتماعی و افزایش تمایلات قانونگریزانه را به دنبال خواهد داشت؛ چنانچه این مهم مورد توجه قرار نگیرد، تبعات آن غیرقابل جبران خواهد بود. حاشینهنشینی مهاجران را میتوان بازی دو سرباخت دانست زیرا از یکسو علاوه بر افزایش آسیبهای گفته شده، امکان بهرهمندی از فرصتهای مهاجران به ویژه نخبگان علمی، فرهنگی، مذهبی، فعالان اقتصادی، سرمایهگذاران، علاقمندان به انقلاب اسلامی، دانشجویان (سفیران فرهنگی ) را از بین خواهد برد و از سوی دیگر این شیوه زندگی باعث سردرگمی، بلاتکلیفی، مشخص نبودن آینده و چشمانداز روشن، تنش و ستیز میان مهاجرین خارجی و جامعه میزبان به ویژه نسل دوم و سوم مهاجران خواهد شد و در نهایت عدم رضایتمندی آنها باوجود هزینههای سنگین در یارانههای آشکار و پنهان بهویژه در زمانی که کشور به دلیل تحریمهای ظالمانه در شرایط دشواری قرار دارد را در بر خواهد داشت.تشدید و گسترش سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی مهاجران در کشور باعث افزایش آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی، افزایش مشاغل زیرزمینی، کاهش کنترلگری اجتماعی و افزایش تمایلات قانونگریزانه و... را به دنبال خواهد داشت؛ چنانچه این مهم مورد توجه قرار نگیرد، تبعات آن غیرقابل جبران خواهد بود بهمنظور ساماندهی وضعیت حضور مهاجران در حاشیهشهرها و مناطق ممنوعه و جلوگیری از افزایش ناهنجاریهای روانی - رفتاری و پیشگیری از وقوع جرائم و آسیبهای اجتماعی راهی جز شناسایی کلیه اتباع و مهاجرین خارجی، پیادهسازی نظام واحد و حکمرانی هوشمند الکترونیک و ساماندهی مطلوب آنها وجود نخواهد داشت. این موضوع چالشی است که تشکیل سازمان ملی مهاجرت به عنوان متولی و سیاستگذار با پیادهسازی نظام هوشمند الکترونیک، در تعامل با سایر سازمانها و دستگاههای مرتبط میتواند به نحوه مطلوب مدیریت کند؛ مضاف بر آن استفاده حداکثری از قابلیتها و ظرفیتهای مهاجرین (ظرفیت نخبگان و...) متناسب با نیازهای کشور تا زمان بازگشت کرامتآمیز آنها به کشورشان را محقق سازد. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که تشدید و کنترل مرزها به منظور اشراف بر ورود و خروج و جلوگیری از ورود غیرقانونی اتباع و مهاجرین خارجی امری ضروری است و نباید مورد غفلت قرار گیرد. ایران و افغانستان؛ ضرورت نگاه فرصتمحور در مواجهه با پدیده مهاجرت به گفته محسن دودانگه ، معاون اقتصادی سازمان ملی مهاجرت، کشور ایران سالیان متمادی پذیرای میلیونها مهاجر از کشورهای همسایه بوده است. حضور قدرتهای خارجی و دخالت آنها در کشورهای همسایه ایران در منطقه غرب آسیا و تغییرات سیاسی سریع در این کشورها، همواره موجب سرازیر شدن میلیونها آواره و پناهنده به کشور شده است؛ بهگونهای که در ۴۰ سال اخیر نزدیک به ۵۰ میلیون نفر از کشورهای همسایه در فواصل زمانی به ایران مهاجرت کرده و پس از اقامتهای گوناگون به صورت خودخواسته یا اجباری به کشورهای مبدا خود بازگردانده شدهاند؛ بخشی دیگر از این جمعیت نیز در کشور باقی مانده و سکنی گزیدهاند. بهگونهای که اکنون نزدیک به ۶ میلیون مهاجر در کشور وجود دارد؛ جمعیتی بیشتر از ۹۰ کشور (معادل جمعیت ۳۰ کشور دنیا) با تولید سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد دلار. مهاجران حاضر در کشور را از نظر سرمایه میتوان در سه گروه مجزا طبقهبندی کرد؛ نخست، گردش مالی جاری (سرمایه در گردش) مهاجرین؛ حدود ۶ میلیون مهاجر در کشور برای رفع مایحتاج اولیه، خوراک و اسکان درآمد و هزینههایی را ایجاد میکنند که با توجه به نبود نظام مشخص بانکی اتباع و موانع عدیده موجود برای اتباع خارجی این اعتبارات خارج از این نظام گردش دارد. دوم، پساندازهای خرد؛ اغلب مهاجران در ایران از اتباع افغانستان هستند و به دلایل مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، ایران را برای زندگی انتخاب کردهاند، این افراد در بخشهای مختلف صنعت و تولید مشغول فعالیت بوده و به همراه خانواده و یا به شکل مجردی برای تأمین آتیه خود و خانواده اقدام به پس اندازهای خرد میکنند. برآورد شده است که سالانه نزدیک به یکصد میلیون تومان متوسط پسانداز این جمعیت در کشور است. همچنین در مقابل فرصتهای بهرهبرداری اقتصادی از مهاجرین که بهشدت در کشور مغفول مانده است، سالانه چندین میلیارد دلار بهصورت آشکار و پنهان در بخش یارانهها بابت جمعیت ۶ میلیون نفری اتباع خارجی هزینه میشود، یارانههای مربوط به نان، حاملهای انرژی (آب، برق، گاز)، حمل و نقل، تحصیل، کالاهای اساسی و... که تمام مردم کشور را دربرمیگیرد، لاجرم جامعه مهاجرین نیز از آنها منتفع میشوند. یک مقایسه ساده در قیمت نان بین ایران و افغانستان نشان میدهد که هر قرص نان در افغانستان تا ۸ برابر قیمت آن در ایران است و با یک محاسبه ساده اعداد چند صد میلیون دلاری در این بخش حاصل میشود. اکنون برای اصلاح ساختار مواجهه با اتباع خارجی و مهاجرین، سازمان ملی مهاجرت در حال شکلگیری است تا در یک راهحل منسجم، همهجانبه، چندسویه و ساختارمند در تمامی ابعاد متولی امور مهاجرین و اتباع خارجی در کشور شده و با همکاری تمامی دستگاهها، سازمانها و نهادهای مرتبط رویکردی جدید را برای کشور به ارمغان آورد. لزوم تشکیل وزارتخانه یا سازمانی برای ساماندهی مهاجرین در ایران عباس علیپورمدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مهاجرت می گوید: ویژگیهای برجسته و مهم این میهمانان خارجی (اتباع) را میتوان در موارد ذیل برشماری کرد: حضور گسترده اتباع خارجی در ایران همواره امتداد ناامنی همسایگان در غرب (به ویژه کردهای عراقی) و در شرق (به ویژه افغانها) بوده است. به نظر میرسد با توجه به ویژگیهای سیاسی و امنیتی منطقه و احتمال هرگونه بحران در کشورهای همجوار (۱۵ کشور همجوار و همسایه) در آینده، شاهد حضور مهاجرین جدید باشیم. بنابراین جنگزدگی و بحران ویژگی اصلی مهاجرین در ایران بوده است. دومین ویژگی مهم و مشخصه بارز اتباع خارجی در ایران (به ویژه همسایگان شرقی) عدم تمایل به برگشت پذیری آنها است. مادامی که مهاجرین در ایران استقرار پیدا کردند، شاهد حضور موجهای جمعیتی بعدی پس رویدادی بودهایم. به عبارت دیگر با استقرار و تثبیت مهاجرین در ایران، شاهد حضور خانوادههای آنها در سالهای بعد بودهایم. این خانوادهها امروزه در فرهنگ ایرانی - افغانی هضم شده و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بسیاری از ویژگیهای جامعه ایران را پذیرفته و از جامعهپذیری بالایی برخوردارند. سومین ویژگی برجسته اتباع خارجی (به ویژه افغانها) پایین بودن سطح زندگی در بین اتباع خارجی است. این جمعیت غالبا در حاشیه شهرهای بزرگ (در شرق و مرکز کشور) سکنی گزیده و بعضا توانستهاند ترکیب جمعیتی بسیاری از مناطق را دستخوش تحول و دگرگونی سازند. به طور نمونه میتوان گفت جمعیت قابل توجهی از روستاها و شهرهای اطراف کلانشهرهایی همچون تهران و مشهد اتباع خارجی ساکن هستند. اگر فقط به لحاظ جمعتی مقایسهای تطبیقی از تعداد اتباع خارجی در ایران با جمعیت استانهای داخلی کشور داشته باشیم؛ تعداد (غیررسمی) اتباع خارجی در ایران از سرجمع جمعیت هشت استان کمجمعیت کشور (یعنی ایلام، سمنان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، چهارمحال بختیاری، زنجان و یزد) بیشتر است.مطابق با آمار رسمی در استان تهران بیش از یک میلیون و ششصد هزار تبعه خارجی مستقر شدهاند و آمارهای غیررسمی از حضور اتباع قانونی و غیرقانونی بیش از دو و نیم میلیون نفر در اطراف تهران خبر میدهند حضور در کلانشهرها و استقرار در مرکز و حاشیه شهرهای بزرگ ویژگی دیگر اتباع خارجی در کشور است. پراکنش جمعیتی اتباع در ایران هم محدود به گستره یک جغرافیایی نیست، بلکه در تمامی عرصههای زیستی کشور پراکنده شدهاند. (شدت و تراکم آن متفاوت است). فقط در استان تهران بیش از یک میلیون و ششصد هزار تبعه خارجی (طبق آمار رسمی) مستقر شدهاند و آمارهای غیررسمی حضور اتباع قانونی و غیر قانونی را در اطراف تهران بیش از ۲ و نیم میلیون نفر تخمین زدهاند. در کنار ویژگیهای مذکور، مدیریت بر اتباع خارجی و سرنوشت آنها ضرورتی انکارناپذیر قلمداد میشود. با آنکه در سالهای اخیر خدمات نسبتا خوبی در کشور انجام گرفته است، اما متاسفانه برنامه جامع ملی ساماندهی اتباع در کشور وجود نداشته و سازمانهای ذیربط غالبا خدمات رسان بوده و تاکنون هیچ نهادی متولی کامل و جامع اتباع خارجی در ایران نبوده است. مطابق وظایف سازمانها و نهادهای متولی اتباع خارجی در ایران چهار نهاد و دستگاه بزرگ به عنوان متولیان اصلی و بیش از ۲۰ دستگاه دیگر به صورت تخصصی درگیر مباحث مربوط به اتباع خارجی هستند. سردرگمی با نحوه مواجهه با اتباع خارجی در ایران و گسترش روزافزون نیازهای این قشر از جامعه کنونی ایران، کشور را با چالشهای اساسی روبرو کرده است. حال با توجه به ویژگی و مشخصههای یاد شده، سئوال این است که آیا وقت آن نرسیده است که مسئولان ذیربط با سازوکارهای قانونی، حقوقی و مدیریتی به مشکلات اتباع در ایران پایان دهند؟ شواهد نشان میدهد کشورهای مختلف دنیا امروزه با تشکیل وزارتخانه و سازمانهای تخصصی، مشکلات مهاجرین را حل و فصل کرده و از حضور اتباع خارجی در کشور خود فرصتهای ویژهای خلق کردهاند؛ به عبارت دیگر، آیا وقت آن نرسیده است که سازمانی تخصصی در حوزه مهاجرت تشکیل شود تا بهعنوان یک نهاد فرادست بتواند گسیختگیهای ساختاری و کارگزاری این بخش را سامان دهد؟ پاسخ به این سئوالات در حیطه وظایف و اختیارات قانونگذاران و دولت خواهد بود. پیشنهاد میشود در راستای تامین منافع ملی، یک وزارتخانه یا سازمان با ماموریتهایی خاص تشکیل شود؛ نهادی که بتواند در عرصه مهاجرین هم مطالبهگر باشد و هم پاسخگو.