روزنامه کائنات
4

جامعه

۱۴۰۲ شنبه ۶ خرداد - شماره 4367

کرامت انسانی

 جلال عزتی- مقصود از کرامت ذاتی آن است که خداوند انسان را به گونه‌ای آفریده است که در مقایسه با برخی موجودات دیگر از لحاظ ساختمان وجودی،از امکانات و مزایای بیشتری برخوردار است و یا تنظیم و ساختار امکاناتش به شکل بهتر صورت پذیرفته و در هر حال از دارایی و غنایی بیشتری برخوردار است.
کرامت انسان در قرآن، به عنوان یک اصل آفرینش در نظر گرفته شده و کرامت در سرشت انسان تنیده شده است. خداوند متعال می‌فرماید: «و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر مماً خلقنا تفضیلاً؛ ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا بر نشاندیم، از چیزهای پاکیزه روزی‌اشان دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم.»
کرامت انسانی به معنی بزرگواری و ارزش و حرمت داشتن همه انسان‌ها است. به گفته علامه طباطبائی، آیات مختلفی از قرآن مانند آیه ۷۰ سوره اسراء و ۱۳ سوره حجرات به کرامت انسان اشاره دارد. امام علی(ع) نیز در نامه به مالک اشتر، بر‎ ‏احترام و حفظ حرمت غیرمسلمانان تأکید نموده است.
مفسران در ذاتی یا اکتسابی بودن کرامت انسان اختلاف نظر دارند؛ برخی مانند علامه طباطبائی و سید محمدحسین فضل‌الله قائل به کرامت ذاتی همه انسان‌ها هستند. در مقابل، مفسرانی همچون شیخ طوسی و زمخشری قائل به کرامت اکتسابی هستند که شامل قابلیت‌های بالقوه انسان، مانند تقوا، ایمان و کارهای خوب او می‌شود.
در قانون اساسی ایران و بسیاری از کنوانسیون‌های بین‌المللی مانند اعلامیه حقوق بشر به موضوع کرامت انسانی اشاره شده است.
بدون تردید یکی از مهم ترین موضوعات قرآنی، حول محور انسان و ویژگی های او سیر می کند. در واقع آن گونه که قرآن انسان را ترسیم نموده، در هیچ جایی به چنین نحوی، جنبه های متفاوت و کرامت انسانی در نظر گرفته نشده است. در حقیقت در بین مخلوقات، انسان از ویژگی های بسیار متمایزی برخوردار است که به احسن الخالقین خطاب شده است.
در قرآن در آغاز به خلقت انسان و سیر طبیعی آفرینش او اشاره می شود که چگونه انسان به دنیا آمد بعد از آن که به آفرینش زمین و آسمان اشاره می شود، به این مطلب اشاره می نماید که:
و لقد خلقنا الانسانَ من صَلصالٍ من حمأ مسنون؛ و همانا ما انسانی را از گل و لای سالخوردة تغییر یافته آفریدیم. آن گاه بعد از آن که در آیات مختلفی به خلقت او می پردازد به نتیجه این آفرینش اشاره می کند که: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم؛ که ما انسان را در (مقام) احسن تقویم (نیکوترین مراتب صورت وجود) بیافریدیم. در حقیقت از میان مخلوقات گوناگون الهی، این انسان است که دارای ویژگی های ممتازی است که مقام خلیفه الهی را در میان موجودات از آن خود کرده است. اگرچه در این جا خلافت الهی برای نخستین انسان، یعنی حضرت آدم(ع) ثابت شده، اما منحصر در ایشان نبوده است و عمومیت داشته و شامل انسان های بعد از او نیز می شود.
برای عمومیت این منظور الهی می توان به آیه دیگری در این باره اشاره کرد که خداوند می فرماید:هو الذی جعلکم خلائف فی الارض.
البته در این مورد که چه کسانی از فرزندان آدم می توانند به این مقام برسند، آنهایی که علم اسماء را دارا بوده و به آن متصف گشته اند؛ هم چون پیامبران الهی و ائمه معصومین.
علاوه بر مقام خلافت الهی، خداوند به انسان عظمت و شرافت دیگری بخشیده و آن دمیدن روح خود در او بوده است بعد از آن که او را (انسان را) در نیکوترین وجه و زیباتر ترکیب آفرید: و نفخت فیه من روحی.
این که خداوند از روح خود در انسان می دمد، نشان گر شرافت و قداست این مخلوق الهی است و به عبارت دیگر همین روح دمیده شده در آدم او را سزاوار و شایستة تقدیس و تکریم فرشتگان ساخته است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه