جامعه
مسعود لاهیجی- در لغتنامه دهخدا، امنیت، “بی خوفی و امن، ایمن شدن، در امان بودن” معنی شده است. فرهنگ معین نیز امنیت را این چنین تعریف مینماید: “ایمن شدن، در امان بودن، نداشتن بیم و بی بیمی”. امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و بسترساز توسعه جوامع انسانی است. سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقاء امنیت و احساس ناشی از آن است. در این میان, ضرورت پرداختن به موضوع امنیت شهری از آنجایی مهم می شود که وابستگی متقابل میان امنیت و توسعه اجتناب ناپذیر است. امنیت زمینه ساز و بستر توسعه اقتصادی, اجتماعی و زیست محیطی است. رضایت خاطر فرد معمولا با احساس آرامش در ارتباط است، آرامش یک حس درونی و ذهنی است که با فضاهای شهری رابطه تنگاتنگی دارد و امنیت یکی از شاخصههای مهم و تعیین کننده در میزان رضایتمندی شهروندان است. فردی که در یک فضای شهری زندگی میکند یا اوقات فراغت خود در آنجا میگذراند به دنبال آرامش خاطر است چنانچه این آرامش و امنیت در فضای مذکور تامین شود میزان رضایتمندی و ماندگاری در فضاهای شهری بالا میرود، اما در صورتی که شهروندان حس خوبی نسبت به محل زندگی یا گذران اوقات فراغت خود نداشته باشند سعی میکنند مکان مورد نظر را ترک کنند فقدان حس امنیت در فضاهای شهری و نبود توجه کافی مدیران شهر به این فضاها زمینه را برای ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی فراهم میکند و زیست پذیری شهرها را تحت تاثر قرار میدهد البته مبحث امنیت ابعاد متفاوتی را شامل میشود که شامل ابعاد اجتماعی، کالبدی و مدیریتی است. مفهوم فضای شهری امن در مقابل مفهوم فضای شهری ناامن قرار دارد. پدیده ناامنی دارای دو جنبه عینی و ذهنی است و کلیه عرصههای زندگی را در برمیگیرد. مقوله ناامنی از جنبه عینی، کلیه مظاهر ناامنی از جمله سرقت، قتل، خشونت و … را شامل میشود و مقوله ناامنی از جنبه ذهنی، شامل داوری در خصوص امنیت منطقه و فضا است. ناامنی پدیدهای همانند فقر است و میتوان گفت که فقر مقدمه دیگر پدیدههای آسیب شناختی از جمله ناامنی، خشونت شهری و غیره است. از لحاظ کمی و آماری ناامنی را میتوان با تعداد پرخاشگریها، تعداد مکانهای وقوع جرم، ماهیت، جنسیت و سن افراد قربانی محاسبه نمود. این جنبهها، از لحاظ تعریفی و طبقه بندی نیازمند مطالعات خاص آماری هستند. بخش دیگر ناامنی شهری، رهیافت ذهنی پدیدهها به معنی احساس ناامنی است. اهمیت ناامنی معمولاً در بعد نمادی و فرهنگی آن با آثار مختلف از جمله اضطراب و غیره همراه میباشد. این بعد نمادی و فرهنگی معمولاً در دوران بحران خصوصاً در عصر فراصنعتی بیشتر محسوس است؛ در این شرایط بعضی مکانها توسعه یافتهتر از دیگر جاها میباشد و تقریباً سمبلهای ناامنی را در متروها، پارکهای شهری، مجتمعهای بزرگ، محلهها و … به وجود میآورد. مفهوم ناامنی، علی رغم کنترلهای بیش از حد پلیس، هنوز یکی از ویژگیهای اجتماعی خطرناک به شمار میرود . همچنین مهاجرپذیری زیاد یک شهر، طبق نظریههای موجود میتواند انسجام اجتماعی آن جامعه شهری را تضعیف کند و در اثر آن زمینههای بروز رفتارهای آنومیک در همه نقاط شهر از جمله فضاهای شهری رو به افزایش نهد. بنابراین مفهوم یک فضای شهری امن به صورت جامع شامل همه عوامل موثر در سطوح سه گانه مذکور میشود. به عبارت دیگر یک فضای امن شهری در صورتی معنا مییابد که در همه سطوج عوامل بازدارنده نقش خود را به صورت مطلوب ایفا نمایند و سطوح بالاتر به عنوان چتر حمایتی مانع ریزش، انتشار و ایجاد ناهنجاری به سطوح پایینتر گردند. درصورت وقوع حقیقی جرایم و خشونت درهر فضا و منطقهای، اگر مردم احساس ناامنی کنند و توانایی داشته باشند، آن فضا و منطقه را ترک خواهند نمود. اگر خیابانی در شهر فضای ناامنی به وجود آورد و مردم در آن احساس ناامنی کنند، کمتر از آن استفاده خواهند کرد، حتی در این صورت خیابان مذکور ناامنتر خواهد شد. با این اوصاف، یک فضای شهری امن تحت تأثیر عوامل مختلف و در سطوح متعددی تولید میشود. فضای شهری امن قدر مسلم فضایی است که هم از نظر عینی و هم از نظر ذهنی امنیت و آسایش خاطر برای حاضرین، عابرین و ناظرین به وجود آورد.