روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۱ يکشنبه ۱۶ بهمن - شماره 4306

گزارش کائنات از نحوه کنترل امور در زمان تشکیل دولت موقت

شرایط تغییر و تثبیت نظام سیاسی در انقلاب

  کریم همایی - بعد از پیروزی انقلاب و پس از برگزاری جلسات متعدد اعضای مرکزی شورای انقلاب اسلامی ، به پیشنهاد آن شورا به شخص امام خمینی ( ره ) ، طی حکمی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی ، مهندس مهدی بازرگان به ریاست اولین دولت در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی انتخاب و تنفیذ گردیدند که از شانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۵۷ لغایت ۱۴ آبان سال ۱۳۵۸ شمسی مشغول به فعالیت در این مسند بودند . مهدی بازرگان از اعضای اصلی و فعال نهضت آزادی در ایران بود . دلیل گزینش و انتخاب مهندس بازرگان، سوابق عالی سیاسی ، علمی ، مذهبی و نقطه قوت ایشان آشنایی به امور اجرایی و معتمد بودنشان در میان گروه های مختلف بیان شده است. وظیفه مهم دولت موقت به ریاست ااو فراهم نمودن جوانب امور مربوط به برگزاری همه پرسی برای تغییر و تثبیت نظام سیاسی، مقدمات نگارش و تصویب قانون اساسی و انتخابات مهم مجلس شورای ملت بود . دولت موقت سیاست اولیه همراهی قدم به قدم با احزاب سیاسی و دوری از هرگونه تنش ، نا آرامی و بحران را دنبال و از اتخاذ و اجرای اقدامات عجولانه و بدون تفکر که به هرگونه آشوب دامن می زد ، پرهیز می نمود. سیاست خارجی دولت موقت بر اساس اصل بیطرفی و قطع وابستگی و حفظ مناسبات با تمامی دولت ها و کشورها من جمله آمریکا بود . از اهم اتخاذ تصمیمات ، فعالیت ها و اقدامات دولت موقت در عرصه سیاست خارجی می توان به برچیده شدن پایگاه های نظامی و سیاسی ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای غربی از ایران، عضویت در جنبش عدم تعهد، اقدام به رسمیت شناختن جنبش آزادی بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات ، قطع هرگونه رابطه با رژیم اشغالی و حکومت تبعیض نژادی (نفی آپارتاید)
 آفریقای جنوبی اشاره نمود.
در روز شانزدهم بهمن ماه ۵۷ که دولت موقت انقلاب بنا به پیشنهاد شورای انقلاب و تأیید امام خمینی به عنوان دولت رسمی ایران معرفی شد، در امریکا جناحهایی که هر یک در حدود مسئولیتهای از پیش تعیین شده خود برای جلوگیری از موفقیت امام خمینی در ایران تلاش می کنند، بر فعالیتهای خود افزوده اند. جناح مرتبط با وزارتخارجه امریکا با هدایت سایروس ونس ـ وزیر خارجه امریکا ـ و سرپرستی ویلیام سولیوان، سفیر این کشور در ایران برای برقراری روابط گسترده تر با میانه روها از گروه نظامی هایزر واقع بینانه تر عمل می کند سولیوان شخصاً دانسته که دیگر خشونت و عملیات نظامی توفیقی به همراه ندارد، او اکنون امیدوار است که با استفاده از همراهان و موافقان بختیار دامنه اختلاف و تفرقه را گسترده تر کند. بنا به نوشته مجله تایم «ویلیام سولیوان سفیر امریکا در ایران همکاران خود را ترغیب کرده است که با مخالفان رژیم [شاه] در ایران و دستیاران رهبر شیعیان ایران به گفتگو بنشینند و سیاست سفارت امریکا در تهران را برای آنها تشریح کنند.»
اسناد و گزارشهای جلسات پیاپی استمپل و دیگر مأمورین سفارت امریکا با چند تن از اعضا و مسئولین «نهضت آزادی» و «جبهه ملی» که بعدها از مجموعه اسناد سفارت امریکا در تهران منتشر گردید به وضوح نشان می داد که منظور از «مخالفان رژیم در ایران و دستیاران...» کسانی جز این اعضا نبوده اند. در همین حال بنا به گزارش همان مجله، سولیوان اظهار داشته است که «بزرگترین هراس واشنگتن برانگیخته شدن یک کودتای نظامی در ایران است که مسلماً باعث بروز جنگ داخلی می شود و بر حضور امریکا در ایران اثر منفی می گذارد. وزارت خارجه امریکا احتمالات دیگر را هم در نظر داشت. سایروس ونس در خاطراتش می نویسد: «احتمال عدم موفقیت دولت هم نباید از نظر دور بماند. و در صورتی که حکومت بختیار در معرض سقوط قرار بگیرد، باید نقشه هایی برای دست زدن به اقدامات ضروری به منظور خاتمه دادن به اغتشاش و خونریزی و خشونت آماده اجرا باشد».
منظور وی از «اقدامات ضروری» همان طرحهایی است که جناح دیگر، با هدایت برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، و به سرپرستی ژنرال هایزر، در گروه مشترک مستشاران نظامی امریکا و فرماندهان ارتش شاه در تهران در دست اجرا دارد. هایزر در یادداشتهایش می نویسد: «به فرماندهان گفتم: ما یک ارتش کامل داریم که ماههاست از آن استفاده نشده. افسران آمادگی خود را برای طراحی یک برنامه مکتوب اعلام کردند و برای انجام آن حداقل یک ماه وقت خواستند.»
در یکی از سندهایی که از دفتر ویژه اطلاعات، به ریاست ارتشبد حسین فردوست (و با حاشیه نویسی وی به تاریخ ۱۶ بهمن ۵۷) به دست آمد، در جمع بندی چند گزارش از افسران نظامی عضو دفتر ویژه جهت ارائه به رئیس ستاد ارتش چنین گفته شده است:
«چند نفر از افسران دفتر معتقدند که شخص تیمسار ریاست، بطور محرمانه و فوراً به پیشگاه همایونی شرفیاب و نیت ایشان را در مورد اوضاع جاری و بخصوص تکلیف ارتش سؤال نمایند... عموم افسران دفتر معتقدند که هرگاه مذاکرات و سایر اقدامات مسالمت آمیز بین دولت قانونی و مخالفین به نتیجه مثبت نرسد و درگیری ارتش با مخالفین اجتناب ناپذیر باشد، مراجعت شاهنشاه به کشور... ضروری است... چند نفر از افسران دفتر معتقدند که تیمسار ریاست در این زمینه با شخص حضرت آیت الله شریعتمداری مذاکره فرمایند که ایشان به طور محرمانه به ریاست دولت تذکر دهند که شاهنشاه برای حفظ وحدت ارتش به کشور مراجعه فرمایند»!
فردوست در ذیل این گزارش می نویسد: «رژیم که باید حفظ شود و احتیاج به اخذ اوامر نیست اما از راه مسالمت در آتیه امکان پذیر است»! این گفته نشان می دهد که فردوست ظاهراً چون به ناتوانی ارتش آگاه بوده به دیدگاه سولیوان بیشتر تمایل پیدا کرده بوده بخصوص آنکه دوستان او در ساواک، در این ایام به جمع طرفداران مذاکره با میانه روها پیوسته اند. در همان حال که کاخ سفید برای آنکه زمینه های مساعد برای طرحهای بعدی فراهم گردد، سعی بسیار به کار می برد تا دولت بختیار را بر سر پا نگاه دارد، مردم ایران که روزهای پیروزی را آغاز کرده اند به تظاهرات خود در سراسر کشور ادامه می دهند. پس از معرفی دولت موقت، شعار «حمایت از دولت منتخب انقلاب» شعار همه مردم ایران می گردد. و همچنان حماسه مردم با خون و شهادت نیرو می گیرد. بنا به گزارش مطبوعات تنها در تظاهرات آغاجاری ۱۳ تن از مردم بی دفاع به شهادت رسیده اند. همچنین به دنبال شهادت دو نفر در تظاهرات گرگان و در اعتراض به آتش سوزی مغازه ها و اماکن عمومی توسط مأموران نظامی، ۲۰ هزار نفر از مردم گرگان به تظاهرات وسیعی دست زدند و در بیمارستان مرکزی این شهر متحصن شدند. در بسیاری از شهرها مردم خود کنترل اوضاع و اداره امور شهر را به دست گرفته اند و با هوشیاری در انتظار فرمان امامند. در همین روز، (۱۶ بهمن) آیت الله طالقانی طی مصاحبه ای مطبوعاتی اظهار داشت: «بختیار ممکن است مقاومت کند ولی به نظر ما نتیجه ندارد و خونریزیها بیشتر می شود.
حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی نیز در پیامی برای امام خمینی نوشت: «اکنون که ملت مسلمان ایران با استقبالی که از جنابعالی بعمل آورد، برای چندمین بار رأی خود را که از هر مراجعه به آراء عمومی قاطعتر است، اظهار کرد و خود را سرکوب کردن کاخهای ارتجاع همچنان مصمم نشان داد. عموم ملت از درجه داران و افسران و افراد ارتش که تا حال به نهضت اسلامی رسماً نپیوسته اند، انتظار دارند رشد اسلامی و علاقه خود را به سعادت و استقلال مملکت نشان دهند و فوراً به ملت ملحق شوند و در تکمیل این نهضت نقش مهم را ایفاء نمایند و نام ارتش را در تاریخ به اسلام خواهی و حمایت از آزادی با افتخار ثبت نمایند. ما هرگز نمی خواهیم در دنیا منعکس شود که ارتش مسلمان ایران در برابر انقلاب اسلامی موضع معارض اتخاذ کرده است، و این وظیفه امراء محترم ارتش است که نگذارند چنین چیزی در دنیا منعکس گرد.»
انقلاب اسلامی روزهای پر مخاطره ای را می گذراند، اینک خطر وقوع کودتا تنها یک شایعه نیست. پس از معرفی دولت موقت خطر لحظه به لحظه نزدیکتر می شود. بختیار دولت بی اختیار خود را «تنها دولت قانونی» می خواند، «حزب توده»، «چریکهای فدایی» و «سازمان مجاهدین» معدود عناصر خویش را گرد آورده اند تا فرصتهای احتمالی آینده را از دست ندهند.
در آخرین بیانیه حزب توده که با شعار منافقانه «حمایت از شورای انقلاب» منتشر شده آمده است:
«فرصت تشکیل سازمانی ارتش ۵ میلیونی کارگران فراهم است»!
خبرگزاری فرانسه در روز پانزدهم بهمن ماه گزارش داد: «یک دیدار تاریخی میان امام خمینی و شاپور بختیار در شرف انجام است»!
این خبرگزاری گفت: «شاپور بختیار دیروز خطاب به نمایندگان مطبوعات گفت برای فعالیتهای مهندس مهدی بازرگان در جهت انجام یک دیدار میان او [: بختیار] و امام خمینی، آرزوی موفقیت دارد»!
در چنین شرایطی است که رهبر انقلاب در یکی از چندمین دیدارهای خود در شانزدهم بهمن، پس از شرح تاریخچه وابستگیهای رضاخان و پسرش، و ذکر رنجهای ملت در طول دوران سلطنت آنها شدیداً به دولت بختیار و حامیان خارجی وی هشدار داد و تلویحاً فهماند که کودتا خیال خامی است و تأکید کرد اگر وضع به چنین مراحلی برسد، فرمان یکسره کردن کار پس مانده های رژیم شاه را صادر خواهد کرد. معرفی دولت موقت انقلاب در روز شانزدهم بهمن ۵۷، شرایط را به نفع انقلاب به سرعت دگرگون کرده است. رادیو تلویزیون مسکو در بعد از ظهر این روز با قطع برنامه عادی خود، بدون هیچ گونه اظهار نظری خبر معرفی دولت انقلاب را اعلام کرد. ولی تأکید کرد که «استانفیلد ترنر، رئیس «سیا»، در بیاناتی تلویزیونی در واقع گفته است که امریکا به مداخله در امور داخلی ایران ادامه می دهد».
در امریکا نیز، توماس رستون، سخنگوی وزارتخارجه این کشور در یک کنفرانس مطبوعاتی که با شتاب زدگی برگزار گردید، اعلام کرد: «سیاست دولت امریکا هنوز به اعلامیه چهارم ژانویه وزارت خارجه که در آن همکاری همه جانبه با دولت بختیار اعلام شده بود، متکی است». بنا به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس از واشنگتن، «سخنگوی وزارت خارجه امریکا از اظهار نظر مستقیم درباره دولت بختیار بعد از انتخاب بازرگان خودداری کرد». این خبرگزاری علت برخورد محتاطانه امریکا را چنین توضیح داد: «حمایت آشکار جیمی کارتر از شاه درست یک ماه پیش از آنکه وی مجبور به ترک ایران شود، برای کارتر یک شکست تبلیغاتی بوده است». آسوشیتدپرس ضمن مخابره این خبر اعلام کرد: «با انتخاب مهدی بازرگان از سوی آیت الله خمینی به سمت نخست وزیری شانس دولت بختیار بیش از پیش ضعیفتر می شود».
در داخل کشور، معرفی رئیس دولت موقت از سوی امام خمینی و به راه افتادن سیل عظیم قشرهای مختلف مردم و جامعۀ روحانیت و فرهنگیان و دانشگاهیان برای نشان دادن پشتیبانی از دولتی که امام معرفی کرده است نشانگر یکپارچگی مردم در اطاعت از رهبری است. در مقابل این نیروی خردکننده، گروههای سیاسی مخالف خط مشی انقلاب اسلامی ناگزیر به موضع انفعالی کشیده شدند. از دیدگاه آنها، استمرار شرایط موجود و طولانی شدن دوران رویارویی ها فرصتی به دست می دهد تا گروههای گمنام و آنان که به دلیل عدم همسویی با قیام اسلامی مردم در ماههای اخیر از متن حوادث کنار بوده اند مجالی برای ابراز وجود بیابند.
پس از پایان مراسم معرفی دولت آقای بازرگان، آقای هاشمی رفسنجانی در توضیحی به خبرنگاران اظهار داشت: «نباید این تصور به وجود بیاید که اینکه امام خمینی گفته اند که مخالفت با این دولت خلاف شرع است و عقوبت دارد، نوعی شدت عمل است. چون اعلامیه های امام را دیده اید که مکرر فرموده اند که همه مردم در اظهار عقیده و انتقاد نسبت به دولت و رژیم در جمهوری اسلامی آزادند و هیچ گونه دیکتاتوری و فشاری در مورد مخالفین نخواهد بود. در مورد «عقوبت» نظر ایشان به آن کسانی است که احیاناً بخواهند با توطئه و خیانتها با آرای مردم و اکثریت مردم مقابله کنند که در این صورت این را نه ملت اجازه می دهد و نه رهبر ملت». شاپور بختیار نیز همچنان حکومت اسلامی را یک مجهول می داند و در سخن گفتن از دولت منتخب شورای انقلاب و معرفی شده از سوی امام لحن تهدید دارد. او در مصاحبه ای رادیویی اظهار می کند:
«ایران یک دولت دارد، بیشتر از این غیرقابل تحمل است؛ نه برای بنده نه برای شما و نه برای هیچ ایرانی دیگر،... نخست وزیر منتخب امام اگر وارد عمل شود توقیف خواهد شد. دولت اسلامی در حد شهر قم آزاد است و ما هم یک واتیکان پیدا می کنیم.»
پشتوانه این تهدیدها، پیامهایی بود که از کاخ سفید دریافت می شد! زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر و یکی از مقامات اصلی گروه ویژه رئیس جمهور امریکا برای بررسی بحران ایران، برداشت خود را از موقعیت کشورمان در روزهای شانزدهم و هفدهم بهمن ماه ۵۷ چنین توضیح می دهد: «روز پنجم فوریه (۱۶ بهمن ۵۷) ژنرال هایزر شخصاً در اطاق کابینه کاخ سفید درباره اوضاع ایران موقعیت نظامیان به رئیس جمهوری گزارش داد... ما تا آخرین لحظه فکر می کردیم که یک اقدام نظامی در ایران امکان پذیر است. اطلاعاتی که ما در دست داشتیم میزان از هم پاشیدگی و ضعف روحیه را در ارتش ایران نشان نمی داد، و نظریات هایزر هم کم و بیش امیدوارکننده بود، هر چند من روی هم رفته، البته نه به اندازه سولیوان بدبین تر از هایزر بودم. در دفتر یادداشت های روزانه خود بتاریخ ۱۷ ژانویه درباره اوضاع ایران نوشته ام «ما مرتباً گزارش های ضد و نقیضی درباره روحیه نظامیان ایران و میزان آمادگی آنها دریافت می کنیم و علامتی که می تواند صحت نظریات هایزر را به محک امتحان بزند داده نمی شود».

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه