روزنامه کائنات
4

جامعه

۱۴۰۱ چهارشنبه ۵ بهمن - شماره 4300

کنشی در سبک زندگی

    مراد علیزاده- سبک زندگی به عنوان مجموعه در هم تنیده ای از الگوهای رفتاری فردی و اجتماعی، برآمده از نظام معنایی متمایزی است که یک فرهنگ در یک جامعه انسانی ایجاد می کند؛ و از آن جایی که هیچ کدام از جوامع بشری را نمی توان عاری از فرهنگ تصور کرد، بنابراین، می توان گفت تمام اجتماعات انسانی، از ابتدای تاریخ تا کنون دارای سبک زندگی خاص خود بوده و از الگوهای رفتاری متناسب با شاخص های فرهنگی خود برخوردار بوده اند. بر اساس چنین رویکردی، بحث از سبک زندگی و الگوهای نظام مند رفتاری، بحث تازه ای نخواهد بود؛ پس چرا اکنون سبک زندگی تا این حد اهمیت یافته و توجه بسیاری را به خود جلب کرده است؟ واقعیت آن است که اقتضائات زندگی در جوامع مدرن و متکی بر فرهنگ و تمدن غربی، به تدریج الگوهای خاصی را برای زندگی و رفتار ارائه کرده است. به زعم دانشمندان علوم اجتماعی در یک قرن گذشته، شرایط جدید کار، تولید، انباشتگی کالاهای مصرفی و همچنین فراهم آمدن زمان فراغت بیشتر برای بخش زیادی از اقشار جامعه، نشانه ای از تحول عمیق اجتماعی و فرهنگی بوده و این شرایط نوین، الگوهای رفتاری تازه ای را می طلبد که می توان آن ها را در قالب عنوان کلی سبک زندگی مورد بررسی قرار داد. حاصل این رویکرد نیز خواسته یا ناخواسته، تلاشی گسترده برای معرفی، ترویج و تثبیت سبک خاصی از زندگی خواهد بود که خاستگاه آن، فرهنگ سکولار غربی و عقبه معرفتی آن است.
سیاستمداران از سبک زندگی مردم حرف می‌زنند در برخی کشورها که سیاست‌گذاری متمرکزتر است،‌ شکل مطلوبی از سبک زندگی را تعریف می‌کنند و از مردم می‌خواهند که به آن سبک نزدیک شوند. این کلمه در رسانه‌ها هم بسیار به کار می‌رود. مثلاً از مسئولین نقل می‌شود که «سبک زندگی مردم کشور ما ایرانی و اسلامی است.»
جامعه‌شناسان به سبک زندگی در گروه‌های مختلف جامعه می‌پردازند و تغییرات سبک زندگی مردم را در طول زمان بررسی می‌ سبک زندگی با هویت، ارزش ها و فرهنگ یک جامعه ارتباط متقابل و دو سویه دارد، بنابراین سبک زندگی یک جامعه بر فرهنگ آن تأثیر می گذارد و همین طور است در مورد تأثیرپذیری سبک زندگی از فرهنگ. غرب همواره جهت تسلط و استعمار بر سایر کشورها و مخصوصاً بلاد اسلامی از عنصر ترویج سبک زندگی غربی و تجدد مآبانه به عنوان استراتژی اصلی خود استفاده کرده و نیروی خود را نیز متمرکز در ایجاد تضاد میان اسلام و مدرنیته کرده است. این سیاست غرب در طول سالیان متمادی با روش های مختلف دنبال شده است؛ از شیوه ی آمرانه ی رضاخانی دیروز گرفته تا جنگ نرم جهان امروز.
جهت مقابله با این استراتژی غرب باید هم عوامل ایجاد تضاد سبک زندگی اسلامی با مدرنیته را شناخت و هم به یافتن طرق راهبردی ایجاد سبک زندگی اسلامی- مدرن پرداخت. مهم ترین نقطه ی اتکای غرب جهت وصول به مقاصدش تخریب نظام معنوی و اخلاقی خانواده با تمرکز بر مسائل زنان است که موجب فروپاشی فرهنگ جامعه می گردد، به طوری که مسلمانان در میان زندگی سنتی اسلامی و اسلامی مدرن سردرگم شوند و سرانجام به سبک مدرن غربی روی آورند.
یکی از راهبردهای غرب در راستای تغییر سبک زندگی، تضعیف نهاد خانواده به وسیله ی تغییر هویت زنان مسلمان است؛ که با القای زن محوری، تضعیف نقش مرد، تضعیف نقش مادری و همسری، کم ارزش جلوه دادن خانه داری و ارزش مند جلوه دادن مشاغل بیرون از منزل، مصرف زدگی و... ابتدا به تغییر نگرش زنان مسلمان و در نتیجه به تقدس زدایی و سست کردن پایه های خانواده می انجامد. آن ها با درک نقش محوری و اهمیت جایگاه زن در خانواده به خوبی دریافته اند که برای رسیدن به اهداف خود گام اول را باید از این نقطه آغاز کنند. (عسگری پرور، برهان) و چه قدر جای تأسف دارد که آن ها به جملات امیرالمؤمنین علی a که می فرمایند: «جِهَادُ الْمَرْأَه حُسْنُ التَّبَعُّلِ » (کلینی، ج5، ص9) و«فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیحَانَه وَ لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَه» (کلینی، ج5، ص510) جهت دست یابی به اهداف خود دقت کرده اند؛ ولی ما مسلمانان به این سخنان عمیق و گران بها کم تر توجه می کنیم.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه