این وکالت، نه دادنی است، نه ندادنی
با توجه به دوقطبی تازهای که سر وکالت دادن یا ندادن با هشتگهای #من_وکالت_میدهم و #من_وکالت_نمیدهم شکل گرفته است، مایلم به استحضار دو گروه برسانم که در حال دادن یا ندادن چیز اشتباهی هستید.
در حقوق عمومی، یعنی رابطه حقوقیای که دستکم یک سر آن قدرت سیاسی قرار دارد، چیزی که داده میشود یا داده نمیشود وکالت نیست، «نمایندگی» است و میان نمایندگی و وکالت تفاوتهای فاحشی وجود دارد.
اگر زمانی، کریمخان زند خود را «وکیلالرعایا» خواند یا در صدر مشروطه به نماینده پارلمان، وکیل مجلس گفته میشد، به این دلیل بود که آن زمان نمایندگی برایمان شناختهشده نبود و ما نزدیکترین مفهومی را که با آن آشنا بودیم، به کار گرفتیم.
حالا بیش از یک قرن از آغاز مشروطه گذشته است؛ ولی متأسفانه همچنان بسیاری و از جمله برخی از حقوقدانان گمان میکنند، نمایندگی (انتخاب مقامهای عمومی و نه فقط نماینده مجلس، از طریق رأیدادن) نوعی انتخاب وکیل است.
باور کنید مهمتر از وکالت دادن یا ندادن آن است که قبلش یاد بگیریم چرا نمیتوان قدرت سیاسی ناشی از حق تعیین سرنوشت ملت را در قالب رابطه وکیل و موکل به دیگری منتقل کرد، سپس سر این دعوا کنیم که چه کسی شایستگی نمایندگی ملت را دارد.
برخی از تفاوتهای وکیل و نماینده:
1- وکیل فقط از موکل وکالت دارد؛ اما نماینده فقط نماینده کسانی که به او رأی دادهاند، نیست.
2- وکیل در هر مورد خواست موکل را جویا میشود یا در چارچوب اجازه پیشینی او اقدام میکند، نماینده به تشخیص خود تصمیممیگیرد و رأی میدهد و در هر مورد نظر رأیدهندگان را جویا نمیشود.
3- موکل هر وقت خواست میتواند وکیل را عزل کند (اصطلاحاً میگوییم وکالت عقد جائز است، یعنی مجوز برهم زدن آن وجود دارد)، اما نماینده برای مدت معینی انتخاب میشود و در قریب به اتفاق نظامها، طی این مدت، نمیتوان او را به سبب اقدامات مرتبط با سمت نمایندگیاش عزل کرد.
امیدوارم دو طرف ماجرا این هشدار را یک تذکر ملانقطی در نظر نگیرند؛ چراکه اشتباه گرفتن وکالت و نمایندگی صرفاً یک خطای لفظی نیست، بلکه آثار عملی دارد:
شما در ذهنتان وکالت دادهاید و از وکیل خود همان انتظاری دارید که از هر وکیل دیگری میتوان داشت؛ اما آن کس که به خیال شما وکیل میشود، خود را نماینده شما میداند و در هر یکی از تفاوتهایی که میان وکالت و نمایندگی برشمردم، به مقتضای نمایندگی اقدام میکند، نه وکالت.
معاون محیط زیست انسانی اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران:
در تهران «مازوتسوزی» نداریم
زیرتیتر: تولید گاز متان در مراکز دفن زباله تهران
معاون محیط زیست انسانی اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران تاکید کرد: نیروگاههای استان تهران و کارخانجات اطراف تهران از مازوت استفاده نمیکنند و بنابراین در تهران مازوتسوزی نداریم.
زهره عبادتی در این باره گفت: ما در حال حاضر در نیروگاههایی که در اطراف تهران هستند و در استان تهران، سوخت مازوت نداریم.
و درباره تولید گاز متان در مراکز دفن زباله جنوب تهران نیز گفت: زمانی که زباله را دفن میکنیم، یکسری فرآیندهای بیهوازی در مراکز دفن اتفاق میافتد تا پسماندها تجزیه شوند.
معاون محیط زیست انسانی اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران ادامه داد: زمانیکه فرآیند دفن پسماند بیهوازی است، یکی از گازهایی که ناشی از این فرآیند تولید میشود، گاز متان است. بنابراین تولید گاز متان در مراکز دفن پسماند، موضوعی طبیعی است، مگر اینکه مدیران اجرای پسماند، از روشهایی غیر از روش دفن استفاده کنند، اما تا زمانی که روش مدیریت پسماند، دفن زباله است، گاز متان هم تولید میشود.
عبادتی تاکید کرد: البته باید توجه داشته باشیم که متان، گازی است که میتواند تبدیل به انرژی شده و گرما و برق تولید کند. بنابراین گازی اقتصادی است. منتها نیازمند این است که در مراکز دفن پسماند، این گاز با روشهای مهندسی، استحصال شود. حتی در همه جای دنیا نیروگاههایی را در کنار مراکز دفن زباله ایجاد میکنند تا از این گاز استفاده کنند.
وی گفت: ما در این زمینه پیگیریهایی را انجام دادیم. شهرداری تهران هم برنامههایی دارد که امیدواریم زودتر اجرا شود. هرچند قبلا هم برنامههایی ارائه شد،اما متأسفانه به دلیل تحریمها امکان اجرای پروژهها ایجاد نشد. با این حال اطلاع داریم که پروژه استحصال گاز متان در برنامههای شهرداری تهران وجود دارد.
معاون محیط زیست انسانی اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران که در یک برنامه تلوزیونی صحبت میکرد، مجددا درباره بحث سوخت مازوت در تهران، تاکید کرد: با پیگیریهایی که انجام دادیم و باتوجه به حساسیت و آلودگی که در کلانشهر تهران وجود داشت، نیروگاههای استان تهران سوخت مازوت مصرف نمیکنند.
وی افزود: کارخانجاتی هم که در اطراف تهران هستند اعم از کارخانجات بزرگ سیمان، علیرغم اینکه گازشان تامین نشده، غیر فعال شدند، اما از مازوت استفاده نکردند. بنابراین در تهران مازوتسوزی نداریم.
عبادتی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: باید توجه کرد که در قانون مدیریت پسماند، مسئول جمع آوری، تفکیک، مدیریت و بازیافت زبالهها، تحت عنوان مدیران اجرایی پسماند معرفی شدند که در شهرها شهرداریها و در روستاها دهیاریها هستند البته درباره پسماندهای ویژه، خود تولیدکننده مسئول اجرایی مدیریت این پسماندهاست.
وی افزود: بنابراین وظیفه مدیران اجرایی است که برنامههای مدیریتی پسماندشان به نحوی اجرایی شود که فرآیندهای بازیافت و تفکیک زبالهها به درستی انجام شود. در شهر تهران از آنجایی که شیوه مدیریتی پسماند هنوز به روشهای مدیریتی پیشرفته انجام نمیشود، شاید مردم هم خیلی تفکیک را به درستی انجام نمیدهند.
عبادتی ادامه داد: البته بعضا مشاهده میکنیم که پسماند در منازل به صورت تفکیک شده جمعآوری میشود، اما غرفههایی که این پسماندهای تفکیک شده را تحویل میگیرند، کم است یا اینکه اگر شهرداریها برای تحویل پسماندها به در منازل مراجعه نمیکنند. مردم هم همین پسماند تفکیک شده را در کنار مخازن زباله قرار می دهند که اینها به صورت غیر مجاز از سوی زبالهگردها جمع آوری شده و به مراکز غیر مجازی تحویل داده می شود که آنها هم به صورت غیراصولی بازیافت کرده و پلاستیکهایی به صورت غیربهداشتی و غیراصولی ممکن است تحویل مردم داده شود. زبالههای تر نیز توسط شهرداریها به مراکز دفن رفته و در آنجا دفن میشود.
وی گفت: مردم باید دو کار اصلی را انجام دهند؛ اولا باید در کشور و شهرمان تلاش کنیم که سرانه تولید زباله را کم کنیم. مثلا از کیسههای پارچهای یا ظروف چندبار مصرف استفاده کنیم. حداقل در تهران باید تلاش کنیم که سرانه تولید زباله را که ۷۹۰ گرم به ازای هر نفر است، به ۷۱۰ گرم کشوری برسانیم.البته این ۷۱۰ گرم هم نرمان نیست و ایده آل رسیدن به استاندارد جهانی ۳۰۰ گرم است. در عین حال در کنار این اقدام، مردم می توانند تفکیک زبالههای تر و خشک را در منازل انجام دهند. عبادتی گفت: اگر تفکیک زباله به درستی در منازل انجام شود و به درستی از سوی شهرداریها جمعآوری و مدیریت شود، بسیار خوب است. بنابراین در کنار اینکه مردم تفکیک را در منازل انجام می دهند، مدیریت اجرایی پسماند هم باید برنامههایشان به گونهای باشد که به درستی این پسماندها را جمع آوری و مدیریت کنند که در این صورت هم دفن زباله کاهش می یابد که مشکلات زیست محیطی زیادی اعم از شیرابه، گاز متان و آلودگی آب و خاک در مراکز دفن و... را هم کاهش می دهد.
وی افزود: از طرفی مدیران اجرایی پسماند، موظفند که برنامههای مدیریتی شان را به گونهای انجام دهند که هم سرانه زباله کاهش یابد که بخشی از این کار مربوط به فرهنگسازی است و هم بازیافت را به خوبی انجام دهند و پسماندها از دسترس افراد سودجو خارج شود تا بازیافت غیراصولی که در جنوب و جنوب غرب تهران متاسفانه به وفور می بینیم، کنترل و جمع آوری شود و به صورت اصولی و مکانیزه جمع آوری و بازیافت شود. الان واقعا از شهرداریها در بحث مدیریت پسماند گلایه داریم.
وی با بیان اینکه سازمان محیط زیست ناظر عالی مدیریت پسماند است، گفت: طی جلسات و مکاتبات این موضوعات پیگیری شده اما هنوز به نتیجهای که به حفظ محیط زیست کمک کند نرسیدیم و ضرورت دارد که شهرداریها در بحث پسماند خشک ورود کنند. البته پیگیریهای حقوقی از طریق مراجع قضایی داشته و شهرداریها هم برنامههایی را ارائه دادند که هنوز منتج به نتیجه نشده است. امیدواریم هرچه زودتر این موضوع به عنوان یکی از اولویتهای شهرداریها به ویژه شهرداری تهران باتوجه به حجم قابل توجه پسماند در تهران، قرار گیرد و شاهد مدیریت پسماند خشک به صورت به صرفه و اقتصادی و هم به صورت زیست محیطی باشیم.