روزنامه کائنات
5

گزارش

1401 سه‌شنبه 26 مهر - شماره 4230

گزارش کائنات در مورد شاخص‌های توسعه همه‌جانبه

کنترل اجتماعی آموزش و پرورش

 مژگان صادقی - بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همه ی این کشور ها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است. در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می‌آیند، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پراهمیّتّی را به دست آورده اند. عنایت و توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکار ناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییرات در عرصه های مختلف فعالیت های اقتصادی، اجتماعی جوامع می‌باشد. ترقی و پیشرفت های علمی و تکنولوژی در دنیای امروز و سرعت تغییرات و دگرگونی در اسلوب و روش های علمی و تکنولوژی بسیار سریع و حیرت انگیز است و غفلت و عدم توجه کافی به آموزشهای لازم و مناسب و غفلت از هماهنگی و تطابق سطح کیفی و کمی و نیروی انسانی با سطح رشد علمی و فنی از هر جامعه ای نهایتاً تنگناها و مشکلات عدیده ای را فرا راه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد نمود.
نظام آموزش و پروش در زمینه کاهش فقر، نابرابری، بیکاری و دیگر شاخص ­های توسعه همه جانبه و انسانی می‌تواند بسیار موثر باشد. این امر متوجه متولیان و مسئولان کشوری و وزارت آموزش و پرورش است که به توسعه­ ی متوازن شاخص­ های آموزشی از قبیل تعداد آموزشگاه ­ها، کلاس ­ها، مدارس نمونه دولتی و استعدادهای درخشان، ساختمان ­های در اختیار آموزش و پرورش، مدارس شبانه روزی، مدارس فنی و حرفه­‌ای و در کل توزیع عادلانه بودجه در مناطق مختلف همت گمارند. زیرا در صورتی فرایند توسعه به معنای عام به اهداف خود می­رسد که در هر بعد نیز به صورت همه ­جانبه­ ای رشد نماید. بسیاری از صاحب ­نظران وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن را از نشانه­ های مهم توسعه ­نیافتگی می‌­دانند. در حقیقت کشورهایی که امروزه به عنوان کشورهای توسعه­ یافته شناخته می‌­شوند، ضمن این که از شاخص ­های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردارند، توزیع درآمدها و امکانات نیز در این جوامع نسبتاً عادلانه است. اما در کشورهای توسعه ­­نیافته هم مقادیر این شاخص­ ها پایین است و هم توزیع آنها بسیار ناعادلانه است.
براي رسيدن به جامعه اي ايده آل، پيشرفته و پويا که در آن انسان ها صاحب حق و حرمت باشند، نيازمند تشکيلات نو، معلمان نوانديش و دانش آموزان نوپرداز هستيم. شهيد مطهري از جمله کساني بود که درد دين داشت و تلاش مي کرد دين را آنگونه بفهمد و بفهماند که در دنياي امروز کارساز باشد. «مرحوم مطهري، دين را آنگونه مي ديد که اولا عادلانه باشد و ثانيا متناسب با شان انسان آزاد باشد.»
آموزش و پرورش را مي توان مهمترين اندام و به منزله قلب پيکره جامعه دانست که هرگونه آسيبي به آن، موجب زيان ساير بخش ها مي شود. وظيفه آموزش و پرورش تربيت نيروي آگاه، کارآمد و متعهد براي کشور است. آموزش و پرورش مي تواند موجب شکوفايي ساير بخش هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي شود و اين استعداد و توانايي تنها با تقويت آموزش و پرورش ايجاد مي شود. با مطالعه در سرنوشت و سير صعودي کشورهاي پيشرفته متوجه نقش مهم آموزش و پرورش در ارتقا و به فعليت رسيدن استعداد ساير بخش هاي اين کشورها مي شويم. براساس مطالعات کارشناسان اقتصادي، شکوفايي اقتصاد و صنعت ژاپن مرهون آموزش و پرورش اين کشور بوده و خود آنها هم به اين مساله اذعان دارند. آموزش و پرورش بايدروحيه توليد علم و اختراع و پيشرفت و کسب آگاهي راگسترش دهد. با توجه به تفاوت هاي دو جهان ديروز و امروز، از «فناوري» به عنوان فرزند «علم» بايد نام برد. انسان امروز به خود حق داده است که در هر چه که در دسترس اوست تصرف کند. انسان امروز علاوه بر تصرف در طبيعت حتي به خود حق مي دهد براي دستيابي به خواست ها و تمايلات نفساني خود، در سرنوشت انسان هاي ديگر نيز تصرف کند و ما اين تصرف را در چهره کريه استثمار انسان از انسان و در عرصه استعمار کشور ها و انسان ها شاهد بوده ايم. همچنين با وجود برخي نظريه هاي افراطي در دنياي قديم که سعادت انسان را در گرو ترک دنيا و پرهيز از زندگي در جمع و انزواطلبي قلمداد مي کرد، با تاکيد بر استفاده درست از مظاهر زندگي مادي مي توان به فرموده امام علي(ع) اشاره کرد: انسان بايد براي دنيا آنگونه کار کند که گويي براي هميشه در اين دنيا زنده است و از سويي براي آخرت بايد به گونه اي کار کند که گويي لحظه اي ديگر ازدنيا مي رود. استفاده از مزاياي دنيا با غرق شدن در مظاهر مادي دنيا متفاوت است. انديشمندان جهان به اين نتيجه رسيده اند که اگر جامعه اي مي خواهد به سمت توسعه پايدار اقتصادي برود و شرايط ايده آلي داشته باشد بايد از نظر فرهنگي و علمي به رشد و بالندگي برسد. سوق دادن دانش پژوهان و دانشجويان به سوي فرهيختگي و بستن راه هاي نفوذ فرهنگ هاي بيگانه بر عهده معلمين است. شايد در همه موضوعات زندگي کشور عنواني به بزرگي، عظمت و سهمگيني آموزش و پرورش نباشد. آموزش و پرورش يعني دو عامل انسان سازي. آموزش و پرورش بايد ايجاد سازگاري بين زندگي مادي و معنوي را جا بيندازد آموزش و پرورش بايد نيروهايي معنوي و اخلاقي و انسان هايي را که دردنياي امروز زندگي مي کنند، تربيت کند که متناسب با جامعه امروزي باشند و براي اين کار بايد انساني تربيت شود که گرايش هاي معنوي در او قوي تر از گرايش هاي نفساني باشدو عقل او بر هوسش غلبه کند.
نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیری و نوسازی جامعه
اهمیت آموزش و پرورش در دنیای امروز به حدیست که بسیاری از جامعه شناسان آنرا مهمترین نهاد در ساخت یک جامعه موفق می‌دانند.
متاسفانه تغییرات سریع و گاه تصمیمات سیاسی همواره سایه سنگین خود را بر روی این نهاد می‌اندازند. در حالی که تغییرات در این نهاد باید بسیار فکر شده و محاسبه شده باشند چرا که جامعه پذیری گرچه از خانواده شروع میشود اما در مدرسه است که قوام و جهت می‌یابد. جامعه پذیری به معنای همسازی و همنوایی فرد با ارزشها ، هنجارها و نگرشهای گروهی اجتماعی است یا به مفهوم دیگر ، اجتماعی شدن فراگردی است که به واسطه آن ، هر فرد ، دانش و مهارتهای اجتماعی لازم برای مشارکت مؤثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی را کسب می‌کند. مجموعه این ارزشها ، هنجارها ، نگرشها ، دانشها ، مهارتها ، فرد را قادر می‌سازد که با گروهها و افراد جامعه ، روابط و کنشهای متقابل داشته باشد. فراگرد اجتماعی شدن ، امری مستمر و به اعتباری مادام العمر است.
آموزش قواعد و نظم با جامعه پذیری
یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی ، از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی ، به افراد است. رفتار نامنظم و خلاف قاعده ، معمولا از انگیزه‌های ناگهانی یا محرک آنی ناشی می‌شود. چنین رفتاری ، نتایج و خشنودیهای آتی را در مقابل لذات و رضایتمندی‌های آنی و گذرا ، نادیده می‌گیرد. برعکس ، رفتار مبتنی بر نظم و انظباط ، به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به یک هدف آتی ، خشنودیهای آنی و گذرا را به تعویق انداخته ، آنها را تعدیل و تحدید می‌کند.
آموزش مهارتها توسط جامعه پذیری
هدف دیگر فراگرد جامعه پذیری ، آموختن مهارتها است (Skills). فقط با اکتساب و یادگیری مهارتهاست که افراد می‌توانند ، در جامعه ، منشأ اثر واقع شوند. در جامعه‌های سنتی ، امور زندگی ، از طریق تقلید و تکرار آموخته می‌شد. در جوامع امروز ، یادگیری مهارتهای انتزاعی خواندن و نوشتن و مهارتهای دشوار دیگر ، از راه آموزش و پرورش رسمی ، مهمترین وظیفه اجتماعی کردن است.
ایجاد امید و آرزو در افراد
هر جامعه ارزشها و الگوهای مخصوص خودش را دارد فراگرد جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی ، تحت نظم و انظباط در می‌آورد، به او امید و آرزو می‌دهد. به عنوان مثال در جوامع غربی که ثروتمند شدن یک ارزش است سعی می‌شود ارزش موفقیت اقتصادی از کودکی به افراد به عنوان یک هدف کلی آموزش داده شود.
نیل به آرزوها و یا منع از رسیدن به اهداف
فراگرد جامعه پذیری از طریق برآوردن خواستها ، آرزوها ، امیدها و سوداهای فردی یا ممانعت از دستیابی بدانها برای فرد هویت (Identity) می‌آفریند.
نقش اجتماعی جامعه پذیری
فراگرد جامعه پذیری ، نقشهای اجتماعی (Social Roles) و نگرشها ، انتظارات و گرایشهای مربوط به آن نقشها را به فرد می‌آموزد. نقش‌های اجتماعی ، آمال و آرزوها ، هویتها و قواعد و نظامات رفتاری ، روابط متقابل تنگاتنگی با یکدیگر دارند، مثلا معلمی یک آرزوی معنوی و شغلی است، قواعد و هنجارهای ویژه‌ای دارد، نوعی هویت شخصی است، بالاخره ، یک نقش اجتماعی است. بنابر سنتهای جامعه ، معلم از احترام و مسئولیت معنوی خاصی برخوردار است.
انواع کارکردهای آموزش و پرورش
نهاد آموزش و پرورش چه کارکردهایی برای جامعه ، فرد در جامعه ، یا هر دو ، انجام می‌دهد و رابطه آن با سایر نهادها چیست؟ در اغلب جوامع امروز ، نهادهای آموزش و پرورش ، ابزارهای مهم تحقق اهداف و مقاصد اجتماعی به شمار می‌روند. و انتظار می‌رود که موجبات رشد و توسعه اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی جامعه را فراهم سازد. پاسخ گویی به این انتظارات ، دامنه گسترده‌ای از کارکردها را برای آموزش و پرورش بوجود می‌آورد.
انتقال فرهنگ توسط آموزش و پرورش
فرهنگ (Culture) ، شاخص نحوه و روش زندگی است که هر جامعه‌ای برای رفع نیازهای اساسی خود از حیث دوام و بقا و انتظام امور اجتماعی اختیار می‌کند. به بیان دیگر فرهنگ به ابزارها و رسوم و معتقدات و علوم و هنرها و سازمانهای اجتماعی دلالت می‌کند، یا آنچه جامعه می‌آفریند و به انسانها وا‌می‌گذارد، فرهنگ نام دارد. در نتیجه ، برای تولید دوباره فرهنگ یا باز آفرینی فرهنگی ، آموزش و پرورش رسمی ضرورت پیدا می‌کند.
نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیری افراد
انتقال ارزشها ، گرایشها ، هنجارها و آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی ، به منظور اجتماعی کردن نسلهای جدید جامعه صورت می‌گیرد. اساس جامعه پذیری براین واقعیت استوار است که انسان به صورت شخص زاده نمی‌شود، بلکه از طریق پرورش و آموزش اجتماعی به یک شخص تبدیل می‌شود.
گزینش و تخصیص (Selection And Allocation) بوسیله آموزش و پرورش
هر جامعه‌ای نیاز به نیروی کار ماهر و متخصص دارد. تربیت حرفه‌ای و تخصصی افراد جامعه ، یعنی ، آماده کردن آنان برای جذب در نیروی کار. بدین ترتیب آموزش و پرورش نقش مهمی در گزینش و تخصیص افراد به مقامات و مشاغل اجتماعی ایفا می‌کند. نحوه عملکرد افراد در مدارس ، طول مدت تحصیل و رشته تحصیلی ، در تعیین شغل ، درآمد و منزلت اجتماعی آینده آنان ، تاثیر بسزایی دارند. از اینرو آموزش و پرورش رسمی ، سهم مهمی در تسهیل تحرک اجتماعی افراد بر عهده دارد.
نظارت اجتماعی (Social Contro ) توسط آموزش و پرورش
آموزش و پرورش با ابقای ارزشهای وفاداری به نهادهای جامعه ، به عنوان ساخت و کار کنترل اجتماعی عمل می‌کند. چون خودمداری فردی به منزله تهددیدی برای نظم اجتماعی به شمار می‌رود، از این رو ، آموزش و پرورش رسمی می‌تواند از طریق تربیت و آموزش اخلاقی ، این تهدید را کاهش دهد. فرض بر این است که افراد با جذب و درونی کردن ارزشهای جامعه به کنترل خود پرداخته و حامی نظم اجتماعی می‌شوند.
یگانگی اجتماعی وآموزش و پرورش
آموزش و پرورش رسمی ، وسیله مهمی برای تبدیل یک جامعه نامتجانس به جامعه‌ای یگانه و یکپارچه ، از طریق توسعه و تقویت فرهنگ و هویت مشترک است. از اینرو ظهور دولتهای ملی با ایجاد نظامهای آموزش و پرورش همگانی مقارن بوده است. نهادهای آموزشی ، مخصوصاً در کشورهایی که مهاجرپذیر بوده‌اند، وظایف و مسئولیتهای خطیری در ایجاد یگانگی بر عهده دارند.
نوآوری با آموزش و پرورش
آموزش و پرورش می‌تواند منشأ تغییرات اجتماعی نیز باشد. هر جامعه دستخوش تغییر و دگرگونی است. در اغلب جوامع ، تغییر با پیشرفت مرتبط تلقی شده از آموزش و پرورش انتظار می‌رود که جامعه را در نیل به پیشرفت یاری رساند. گسترش آموزش و پرورش و اهمیت یافتن دانش فنی و تخصصی در دوره‌های بازسازی و توسعه جامعه ، می‌تواند به پیدایی نخبگان جدید ، و در نتیجه ، به تحول در سلسله مراتب قدرت و منزلت منجر شود.
کارکرد سرمایه گذاری آموزش و پرورش
آموزش و پرورش کلیدی است که در را به سوی نوسازی جامعه (Modernilation) می‌گشاید. در نیم قرن گذشته پدیده مهم و فراگیر آموزش و پرورش از دیدگاههای علمی و تخصصی گوناگونی در دانشگاهها مورد مطالعه قرار گرفته است. ولی یک تحول مهم در علم اقتصاد که ارتباط ویژه‌ای با جامعه شناسی و آموزش و پرورش دارد. این تحول ، معمولاً ، تحت عنوان رویکرد سرمایه انسانی (Human Capital) یا سرمایه گذاری انسانی (Human Investment) به آموزش و پرورش ، شهرت یافته است. این رویکرد ، آموزش و پرورش را اساساً به منزله نوعی سرمایه گذاری از سوی جامعه و فرد تلقی می‌کند.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه