اقتصاد
محمود هرازی- ‑موضوع اقتصاد بدون نفت از جمله موضوعات پرتکرار رهبر انقلاب طی سه دهه اخیر است، موضوعی که با کلیدواژههای مختلفی بیان شده است. به طور تقریبی میتوان گفت سخنرانی اقتصادی نبوده که رهبر انقلاب از این موضوع یاد نکرده است. فرآیند مالی صادرات نیازمند ابزارهای متنوع تامین مالی است . در اقتصاد مشابه اقتصـاد ایـران کـه درآمـد نفـت پشـتوانه اقتصـاد و صادرات غیر نفتی است، وابستگی اقتصاد به طور فزاینده تداوم می یابد . جهت رفـع ا یـن مشـکل متنـوع سـازی منـابع صـادارتی و درآمدی بسیار حائز اهمیت است . اتکاء زیاد به درآمد نفتی موجب شده است تا استفاده بهینه از دیگر منابع بالقوه و بالفعـل در کشـور به عمل نیاید. زمانی مهمترین تهدید نفت، گاز طبیعی بود اما حالا انرژیهای تجدیدپذیر هم به آن اضافه شده است. بسیاری از کشورهای پیشرفته، تولید خودروهای بنزینی را در سالهای ۲۰۳۰ یا بعد از آن متوقف کردهاند و این یعنی هر روز شاهد کاهش نقش استراتژیک نفت در جهان هستیم. در چنین شرایطی، باقی ماندن نفت کشورهایی همچون ایران با ذخایر غنی نفت در زیرِ زمین، به معنای تلف کردن یک منبع ثروت عظیم است، چراکه احتمالاً نفت، بیست سال بعد، ارزش امروز را نخواهد داشت. پس باید از این ثروت تا زمانی که هنوز ثروت است استفاده کنیم. بودجه و اقتصاد جاری کشور را نباید به نفت وابسته کرد، اما ثروتی را که در زیر زمین مانده باید استخراج کرد تا تبدیل به ثروتی ماندگار برای نسلهای بعد شود؛ همان کاری که نروژ انجام داد و تبدیل به الگو شد. این همان دو مفهومی است که در اقتصاد بدون نفت باید آنها را از هم تفکیک کنیم. بسیاری از مدیران و کارشناسان اقتصاد معتقدند با تداوم و ادامهدار شدن محدودیتهای صادرات نفت، برای نجات کشور و برنامههای در دست اجرا از بحرانهای بهوجود آمده راهی جز طراحی و اجرای سیاستهای جدید مبتنی بر اقتصاد بدون نفت نیست. بهخوبی میدانیم که ساختار اقتصاد کشور مبتنی بر فراوانی منابع طبیعی مانند نفت است. حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی و افزون بر ۵۰ درصد درآمدهای دولت از بخش نفت تامین میشود و ۸۰ درصد صادرات کشور مربوط به این بخش است. در کشور ما از نفت بهعنوان درآمد ملی نه ثروت ملی استفاده میشود. نفت میتواند سوخت یا ماده اولیه کارخانهها در تولید هزاران نوع کالا باشد. بدیهی است که با صادرات نفت خام فقط یکبار درآمد ایجاد میشود، ولی با تولید کالاها و مصنوعات گوناگون هزاران بار درآمد خواهیم داشت. اما چه باید کرد؟ بهمنظور جایگزینی صادرات غیرنفتی بهجای صادرات نفت خام، ابتدا لازم است تصمیمسازان کلان کشور از بین الگوهای تجارت و رویکردهای گذشته و موجود، باتوجهبه مزیتها و قابلیتهای کشور و با اتخاذ راهبرد مزیت رقابتی، برنامهای مدون و متقن طرحریزی کنند و برای بلندمدت، نقشه راه را با جزئیات مشخص سازند. شاید تاکنون چنین راهبردی تعیین شده باشد اما در عمل تغییری ایجاد نشده و ساختار اقتصاد کشور همچنان به طلای سیاه تکیه کرده است موضوع توسعه صادرات غیرنفتی امری اساسی و اصولی در اقتصاد ماست. درگذشته شاید به لحاظ شرایط سیاسی و اقتصادی کشورمان، نگرشی نسبت به توسعه صادرات غیرنفتی وجود نداشت و لذا اقتصاد بهصورت تکمحصولی درآمد. دولتها هم به لحاظ سهلالوصول بودن درآمدهای نفتی، اقتصاد را متنوع نکردند و کشور را به سمت مصرفگرایی سوق دادند. البته این وضعیت برای اکثر کشورهای صادرکننده نفت وجود داشته و دارد که از این منظر سایر بخشها، مثل بخش کشاورزی، صنعت و خدمات همواره تابع این درآمد ارزی قرار گرفتهاند. اقتصاد مبتنی بر نفت قطعاً اقتصادی آسیبپذیر بوده که حساسیتش نسبت به ضربههای خارجی زیاد است، زیرا در این صورت اقتصاد تابعی از نوسانات خارجی میشود که در اختیار ما نیست و لذا شکنندگی اقتصاد در این شرایط بسیار زیاد خواهد بود. در واقع، اقتصاد ما باید در میان اقتصادهای جهانی محلی از اعراب داشته باشد و به قدری در تکنولوژی پیشرفت کند که کشورهای دیگر از تحریم ما متضرر شوند. اگر این کار را انجام میدادیم، اکنون وضعیت اقتصادی مناسبی داشتیم. بنابراین، در کوتاهمدت بیشتر مشکلات در بخشهایی رخ خواهد داد که تکنولوژی آن را در اختیار نداشته و کاملاً متکی به واردات هستیم، مانند برخی داروها، بعضی از سموم دفع آفات و کاتالیستهایی که در صنعت پتروشیمی برای تولید بنزین لازم است. در حال حاضر، به دلیل کمبود کاتالیست برای اگزوز خودروها، آلودگی محیطزیست بیش از همیشه جامعه را در معرض خطر قرار داده است. متأسفانه صنایع غذایی هم به معضل واردات دچار شده است و همانطور که میدانید، جزو کالاهای اساسی محسوب میشوند.