صفحه آخر
بنیامین صادقی- با نزدیک شدن به زمان اکران آنلاین فیلم «قهرمان»، آخرین ساخته اصغر فرهادی، در آمازون پرایم، منتقدان خارجی یکی از پس دیگری در مورد این فیلم مطالبی را منتشر کردند. این در حالی است که اکران «قهرمان» در فرانسه با فروش بسیار خوبی همراه بود. این نقدهای همزمان اگرچه ممکن است بهخاطر اکران آنلاین این فیلم باشد، اما میتواند شانس «قهرمان» که نماینده ایران در اسکار امسال است را هم بالا ببرد. سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب میزبان انبوه فیلمسازان مستعد بود و بزرگانی چون عباس کیارستمی از نسل پیشین به تدریج جای خود را به جوانترهایی از جمله اصغر فرهادی دادند و یک میراث ماندگار برای آنها یادگار گذاشتند. فرهادی از انگشتشمار سینماگرانی است که دو بار توانسته برنده اسکار بهترین فیلم بینالمللی (با نام پیشین اسکار بهترین فیلم خارجیزبان) شده و اگر امسال با «قهرمان» بتواند این افتخار را تکرار کند، در تاریخ سینما جاودانه میشود. آخرین فیلم فرهادی داستان مردی به نام رحیم را روایت میکند که از همسر اولش جدا شده و یک پسربچه مبتلا به لکنت زبان دارد. رحیم که سه سال به دلیل بدهی در زندان بوده، در یک مرخصی دو روزه سعی میکند سرنوشت خود را تغییر دهد اما به زودی در تاری تنیده شده از دروغهای مصلحتی گرفتار میشود. در همین رابطه، جاستین چنگ (Justin Chang)، روزنامهنگار و منتقد آمریکایی، در روزنامه لسآنجلس تایمز درباره این فیلم نوشت: یکی از بینشهای زیرکانه فرهادی در قهرمان این است که موسسات حتی بیشتر از افراد، از تبدیل داستانهای الهامبخش به آنچه برایشان منفعت مالی یا اعتبار دارد، سود میبرند. فرهادی همیشه در افشاسازی زنجیرههای به هم پیوسته از پیچیدگی خوب عمل کرده است؛ به عنوان نمونه، وی در فیلم جدایی نادر و سیمین از مساله طلاق یک زوج برای پرداختن به معضلات مربوط به طبقه اجتماعی، پول، دین و مذهب و جنسیت در تهران استفاده کرد. فیلم قهرمان هم همان راه روشنگری اجتماعی را در پی میگیرد. ای. او. اسکات، روزنامهنگار و منتقد فرهنگی، در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: فرهادی با نظم و بینش یک رماننویس دسته اول فیلم میسازد. قهرمان هم تنش و سرعت یک فیلم مهیج را دارد هم از غنا و تیزبینی یک رمان سه جلدی قرن نوزدهمی برخوردار است. زمانی که روایت داستان به پایان تلخ و شیرین و راضی کننده خود میرسد، ممکن است به این نتیجه برسید که روایت هدف اصلی نبوده و نیست. در ابتدای فیلم، رحیم برادر همسر سابقش را در کارگاهش ملاقات میکند. این کارگاه گورستانی باستانی است که در پهلوی یک صخره کنده شده است. کارگاه با داربست پوشیده شده که استعارهای برای موضوع این فیلم جذاب و مبتکرانه هستند؛ مجموعهای از نردبانها و گذرگاههایی که همزمان اسرار مرگ و زندگی را میپوشانند و دسترسی به آن را فراهم میکنند. دبورا یانگ، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی، نیز برای نشریه هالیوود ریپورتر چنین نوشت: اصغر فرهادی کارگردان و فیلمنامهنویس به لطف کار در تئاتر میتواند درام را در غافلگیرکنندهترین جاها پیدا کند. قهرمان که بینهایت با درام طبقه متوسطی جدایی نادر از سیمین تفاوت دارد، فرهادی را در یک حکایت پیچیده از حقیقتهای نصفه و نیمه و دروغها به مبانی داستاننویسی ملی باز میگرداند. اشلی حاجیمیرصادقی، نویسنده و منتقد ایرانی-آمریکایی در تازهترین مطلب خود برای سایت موویوب فیلمهای فرهادی را از آغاز تا امروز ردهبندی کرده است: 6- همه میدانند: تجربه فرهادی در فیلم ساختن در اسپانیا به زبان اسپانیولی. یک داستان معمایی که ضرباهنگ آرام و کند آن شاید ابتدا هنگام شناساندن فضا و معرفی کردن شخصیتها کمی آزاردهنده باشد اما بازی بازیگران بینقص است. تنش میان نشانههای نمایشی و معمایی دست به دست میشود و میخواهد به این پاسخ دهد که چه کسی مسئول رخدادهاست؟ 5- چهارشنبهسوری: نخستین فیلمی که نام فرهادی را به ویژه خارج از مرزهای ایران سر زبانها انداخت. نام فیلم یادآور جشن و مراسمی است که ایرانیها در آخرین سهشنبه سال پیش از فرارسیدن نوروز میگیرند. در داستان هم شخصیتها میخواهند گذشته را برای دیگران به یادگار بگذارند و یک زندگی تازه را آغاز کنند. فرهادی با «چهارشنبهسوری» فرهادی شد. 4- درباره الی: فرهادی با این فیلم وارد بخش مسابقه جشنواره برلین شد و خرس نقرهای بهترین کارگردان را برد. فیلم ابتدا سرخوش و آرام و آشنا پیش میرود و ماجرای سفر رفتن چند خانواده را روایت میکند اما با دگرگون شدن شرایط همه چیز به هم میریزد و کابوس آغاز میشود. وقتی بحرانها یکی یکی رخ مینمایند، فیلم یک تریلر جلوه میکند. 3- فروشنده: گرچه فرهادی دومین جایزه اسکار خود را با فیلم به دست آورد اما حاشیه و جنجال پیرامون غیبت او در مراسم کم نبود. داستان برگرفته از «مرگ دستفروش» آرتور میلر است و به بهانه آن روابط میان یک زوج جوان را واکاوی میکند. مرد بین تلاش برای بهتر شدن حال روحی همسرش و گرفتن انتقام سرگردان مانده و همین بر تنشها افزوده است. 2- قهرمان: تازهترین فیلم فرهادی و اثری که با وجود داشتن تفاوتهای اساسی، همچنان امضای کارگردان برنده اسکار را میتوان پای آن دید. فیلم مرزهای اخلاقی بودن و نبودن را درمینوردد و تماشاگر را در معرض داوری کردن قرار میدهد که قهرمان کیست. فرهادی با فیلم تحسینشده جشنواره کن سراغ شیوه ارزشگذاری بر کار قهرمان و ضد قهرمان میرود. 1- جدایی نادر از سیمین: با اینکه ایرانیها علاقهای وافر به واقعگرایی دارند اما فرهادی با این فیلم سینمای واقعگرا را به سطحی تازه میرساند. اینجا یک داستان چندلایه روایت میشود و به عملکرد ارزشهای اخلاقی، جامعه و روابط در ایران امروز میپردازد. فیلم نخستین اسکار تاریخ سینمای ایران را برد و فرهنگ و سینمای این کشور را به مخاطبان گستردهتر معرفی کرد.