روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ دي - شماره 4055

گزارش تحلیلی کائنات از مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیهاالسلام؛

پیوند دین و سیاست در اندیشۀ فاطمی

 هدی میثمی - امامت و ولايت در اسلام، از پايه هاى اصلى اعتقاد و زيربناى زندگى سياسى، اجتماعى و فرهنگى به شمار مى آيد. اما ولايت در باور شيعه از جايگاهى خاص و رفيع برخوردار است تا جايى كه از نماز، روزه، حج، و جهاد نيز برتر و بالاتر است. رويكرد حضرت زهرا عليهاالسلام، به عنوان اولين حامى و مدافع ولايت بر حق الهى و آغازگر دفاع از حريم ولايت، تعيين كننده محور ارزش هاى اجتماعى و سياسى در حركت تاريخى اسلام است. رويكرد ايشان در دفاع از حريم ولايت پس از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تا زمان شهادتشان، از فرازهاى مهم تاريخ اسلام به شمار مى رود. در اين زمان است كه فاطمه عليهاالسلام همچون سياستمدارى بزرگ در دفاع از ولايت «دانشگاه سياسى» خود را مى گشايد و در مكتبى كه عمرش كمتر از صد روز بود، ضمن نشر «فرهنگ سياسى» خود، مشعل هدايت را فراروى حقيقت مداران قرار مى دهد.
هیچ کس مانند فاطمه زهرا(س) عمق و ژرفاى امامت را نشناخت و هیچ فردى چون او در راه تبیین امامت و شناسایى آن و دفاع از امام خویش تلاش نکرد.
او از طرق مختلف براى دفاع از امامت امامان بر حق، سعى و کوشش کرد، گاه با بیان خطبه‏هاى غرّا و روشنگرانه عظمت و فضیلت مقام امامت و شخص امام على(ع) را آشکار ساخت گاه با منطق و استدلال امامت دوازده امام را به اثبات رساند و فواید و مزایاى بى‏شمار آن را برشمرد و گاه براى اثبات امامت امام على(ع) به محاجّه و دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، براى دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اوّلین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.
مبارزات سیاسی حضرت زهرا علیهاالسلام نشان دادند که یک زن، که عنصر پیونددهنده بین رسالت و امامت است، چگونه می تواند با جثه ضعیف خود و روح عظیم الهی خویش، بار سنگین مبارزه را بر دوش کشد و با جان و مال خود تا آخرین نفس، خط الهی را دنبال کند و فریب سیاست پیشگان زر و زور و تزویر را نخورد و نشان دهد که در سخت ترین عرصه های سیاسی و اجتماعی جامعه، که حتی مردان رزم دیده و مقاوم هم دچار تزلزل می شوند، یک زن ایستا و مقاوم می تواند در مقام دفاع از حق و ولایت بایستد و رسالت خویش را جانانه به ثمر برساند.
حضور سیاسی فاطمه زهرا علیهاالسلام نشان داد که یک زن با آگاهی و اتخاذ شیوه های سیاسی مدبّرانه می تواند در صحنه های گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفی می کند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصه های سیاسی را به نقّادی می کشاند و بر آن مهر ابطال می زند.
راضیه مرضیه علیهاالسلام با زندگی و مبارزه خود، در عرصه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، عبادی، خانه داری، همسرداری، تربیت فرزند و بخصوص در صحنه های گوناگون سیاسی، نشان داد که یک زن می تواند با حفظ حریم عفّت و ارزش های انسانی، در تمامی عرصه های جامعه حضور داشته باشد و اسلام چنین می خواهد که زن نیز همچون مرد، در تمام عرصه های جامعه عنصری فعّال و پویا باشد و با پیروزی انقلاب اسلامی، این تحوّل و نگرش نسبت به زن در جامعه ایجاد شد و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله ، و مقام معظّم رهبری، حضرت آیة الله خامنه ای(مدطله العالی)، نیز در سخنان خود بر این امر تأکید داشته و صحّه گذاشته اند.
دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله و انسیه حورا، حضرت فاطمه علیهاالسلام ، با اخلاق و رفتار و کارنامه عملی و فکری خویش، مکتبی را برای زنان پایه گذاری کرد که زمزم تکامل و تعالی و چشمه سار والای کرامت انسانی است، که زنان امروز نیز با تأسّی به این اسوه و الگوی برتر، می توانند به گسترش ارزش های دینی بپردازند و با ایجاد حسّ مسئولیت پذیری، خودسازی، روحیه شهادت طلبی، دفاع، انفاق و ایثار و استقامت و پایداری و صبر، تلاش کنند تا در جهان امروز، به جایگاه حقیقی خویش دست یابند و بدین وسیله، با بازبینی سنّت های جاهلی و احقاق حقوق الهی و شرعی و تکیه بر هویّت اسلامی، با حفظ حجاب به عنوان نماد استقام و پایداری، مسیر فاطمی را ادامه دهند. بی سبب نیست که یوسف زهرا علیهاالسلام الگوی تمام عیار خویش را در زمان ظهور این گونه معرفی می کند:
«فی ابنة رسول اللّه لی اسوةٌ حسنه»؛ در دختر رسول خدا، فاطمه زهرا علیهاالسلام برای من، اسوه ای نیکو و شایسته است. از بهترین شیوه هاى دفاع این است که مردم را نسبت به جایگاه و عظمت یک امر مهم آشنا سازیم. فاطمه زهرا(س) از این شیوه بهترین بهره ها را برد و در قالبهاى مختلف، عظمت و جایگاه رفیع و بلند امامت را بیان کرد. زهرای اطهرعلیها السلام دفاع جانانه ای از ولایت امیرمؤمنان علیه السلام نمود و در این راه، مشتاقانه جام پرافتخار شهادت را سر کشید و افتخار اولین شهید راه ولایت را تا ابد به نام خود ثبت کرد.
حضرت زهرا (س) در واقع به نوعی فدای مظلومیت امام خود شد ، آری امامی مظلوم ، گستره و عمق « مظلومیت » به نوع و شدت « ظلم » بستگى دارد . ظلم گاهى نسبت به مال است و گاهى نسبت به جان و گاهى نسبت به آبرو و ناموس و خانواده و فرزندان و گاهى نسبت به دین و جامعه دینى مى باشد . اگرچه درباره امام على ( ع ) تمام انواع ظلم اتفاق افتاده است اما نسبت به مقام خلافت و امامت ایشان بزرگى ظلم بخاطر گستره‌ی جامعه بشریت همه‌ی طول تاریخ را فراگرفته است . در این میان آنچه شدت ظلم را براى قضاوت در طول تاریخ بیشتر به نمایش مى گذارد ویژگى هاى خاص شخص مظلوم است که به هر اندازه از نقاط ضعف به دور باشد و داراى علم و تقواى بیشتر باشد و انگیزه شخصى نداشته باشد شدت مظلومیت او در نگاه همگان بیشتر خواهد بود .
نعمت دائمى، نجات ابدى و عدالت اجتماعى
فاطمه زهرا(س) فرمود: «أبوا هذه الأمّة محمّدٌ و علىّ یقیمان أودهم و ینقذانهم من العذاب الدّائم ان أطاعوهما و یبیحانهم النّعیم الدّائم ان وافقوهما؛(6) محمد(ص) و على(ع) دو پدر امت(اسلامى) مى‏باشند که کجیهاى آنان را راست (و انحرافات را اصلاح) مى‏کنند. اگر مردم آن دو را اطاعت کنند، از عذاب دائمى نجاتشان مى‏دهند و اگر موافق و همراه آن دو باشند، نعمتهاى پایدار(الهى) را ارزانیشان دارند.» آن حضرت در بخشى از خطبه‏اى که در جمع زنان مهاجر و انصار ایراد کرده، مى‏فرماید: «به خدا سوگند! اگر پاى در میان مى‏نهادند و على(ع) را بر زمام امور که پیغمبر(ص) برعهده او نهاده بود، مى‏گذاردند و این حجت واضح را پذیرا مى‏شدند، ایشان را به آسانى به راه راست مى‏برد و حق هر یک را به او مى‏سپرد، چنان که کسى زیانى نبیند و هر کس میوه آنچه کشته است، بچیند. این شتر را سالم به مقصد مى‏رساند و حرکتش براى کسى رنج آور نبود و تشنگان عدالت را از چشمه سرشار و زلال حقیقت سیراب مى‏کرد؛ چشمه‏اى که آب زلال آن فوّاره زنان از هر طرفى جارى است و هرگز رنگ کدورت نپذیرد.»
پیوند دین و سیاست؛ حقیقت امامت در اندیشۀ فاطمی
سیره ائمّه اهل بیت علیهم السلام نشان مى دهد که آنان، دین را جداى از سیاست نمى دانستند و به تعبیرى که در بعضى از زیارت نامه ها وارد شده: «ساسه العباد؛ سیاستمداران بندگان خدا»
به تعبیر امام خمینى قدس سرّه: «اگر کسى دین را از سیاست جدا بداند، خدا، رسول و ائمّه معصومین علیهم السلام را تکذیب کرده است» و «اسلام دینى است که با سیاست آمیخته است».
هم چنین علّامه شهید، مرحوم مطهّرى، در کتاب «ولاءها و ولایتها» مى گوید: « ولاءِ محبّت (عشق و علاقه به اهل بیت)، و ولاءِ امامت به معنى الگو قرار دادن امامان براى اعمال و رفتار خویش، و ولاءِ زعامت به معنى حقّ رهبرى اجتماعى و سیاسى امامان، وولاء تصرّف یا ولاء معنوى که بالاترین مراحل، ولاء تصرّف است.
اینگونه است که آن حضرت حقیقت مفهوم امامت را در پیوند مرجعیت دینی و سیاسی امام در جامعۀ اسلامی تعریف می کند؛ از یک سو فلسفۀ احکام و عبادات را تبیین می کند و از سوی دیگر نیز کارکردهای سیاسی شریعت اسلام را بر می شمردو می فرماید: کنگره عظیم اسلامى «حج» پایه هاى اسلام را مستحکم نموده، و قدرت و توان مسلمین را در زمینه هاى مختلف فکرى و فرهنگى و نظامى و سیاسى افزایش مى دهد.
لذا در خطبه فدک سخن از توحید و مبدأ، و معاد، و فلسفه احکام، و حوادث دوران بعثت پیامبر (صلى الله علیه وآله) استولى در خطبه دوّم (خطبه زنان مهاجر و انصار) سخنان او فقط بر محور خلافت و امامت و مصالح مسلمین دور مى زند.
حضرت فاطمه(س) و ترسیم نظام اجتماعی امامت و رهبری امت
گفتنی است خداوند با برگزیدن على علیه السلام به امامت امّت ، دین اسلام را کامل گردانید و دشمنان را ناامید و مأیوس ساخت. ولایت نیز به معناى صاحب اختیار و سرپرست و امامت امّت است، و تمام این معانى بعد از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله براى على علیه السلام فعلیّت پیدا مى کند.
«امامت ، در جهت جانشینى از نبوّت، در راستاى حراست از ایمان و انتظام بخشیدن به امور فردى و اجتماعى جامعه (زندگى مردم) مقرّر گشته است و تحقّق آن در میان امّت یک مسأله لازم اجتماعى است». در یک جامعه سالم و الهى همه امتیازات خصوصاً تقسیم پست ها بر محور ارزش ها و معیارهاى خدایى دور مى زند. زد و بندهاى سیاسى، گروه بندى ها و فرصت طلبى ها، تعصب هاى قومى و قبیله اى، و بالاخره معاملات پشت پرده سوداگران بازار سیاست، در تصدى این پست ها راهى ندارد.
بانوى اسلام (علیها السلام) در جمع زنان مدینه آنان را مخاطب ساخته و مى گوید: چرا؟ و به کدام مجوز مردان شما محور خلافت را از آنچه پیامبر (صلى الله علیه وآله) در بیانات صریح و سخنان روشن خود بیان کرده بود منحرف ساختند؟
در واقع بانوى اسلام (علیها السلام) این حقیقت را به آنها یادآورى مى کندکه یکی از شرایط رهبران الهى، دلسوزى و خیرخواهى براى امت است، حال آیا آنها کسى را دلسوزتر از على (علیه السلام) سراغ داشتند؟ کسى که همّتش سیر کردن گرسنگان و سیراب کردن تشنه کامان بود، درد و رنج هاى مردم او را رنج مى داد، و غم و اندوه آنان قلبش را مى فشرد.
لذا می بینیم روح بزرگ زهرا (علیها السلام) نگران شخص خود نبود، او نگران امت اسلامى بود که با خلافت شورایی چه آینده شوم و دردناکى در پیش خواهد داشت.
وصایت و وراثت
اصل سخن درباره امامت این است که خداوند هیچ گاه روى زمین را از حجّت خود (پیغمبر یا امام) خالى نمى گذارد، خواه او ظاهر و آشکار باشد یا مخفى و پنهان.
و لذا پیغمبر صلى الله علیه و آله صریحاً على علیه السلام را به وصایت و جانشینى خود انتخاب فرمود، على نیز فرزندش امام حسن را وصى خود معرفى نمود، او هم برادرش امام حسین را به عنوان جانشینى تعیین نمود و به همین ترتیب تا امام دوازدهم که مهدى منتظر است.
این موضوع تازگى ندارد و همه پیغمبران خدا از حضرت آدم تا خاتم این برنامه را اجرا کرده اند و براى خود جانشین تعیین نموده اند.
لیکن تأسف آور این است که در «سقیفه» مطلقا سخنى از وصایاى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در امر خلافت به میان نیامد با اینکه همه مى دانستند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله طبق روایت معروف، فرموده بود:«إنّی تارک فیکم الثّقلین: کتاب اللّه و عترتی، ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی أبدا؛ من دو چیز گرانمایه را در میان شما به یادگار مى گذارم که اگر به آنها چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و خاندانم را»و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نه یک بار، بلکه چندین بار و در موارد مختلف آن را بیان کرد.
آیا توصیه هاى مکرّر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله از نخستین روز آشکار کردن دعوتش که در حدیث «یوم الدّار» منعکس است و به وضوح سخن از وصایت و خلافت على علیه السّلام مى گوید و یا آنچه که در آخرین ساعات عمر پیامبر صلّى اللّه علیه و آلهکه داستان «قلم و دوات» است پیش آمد، کافى نبود که حداقل سخنى از خلافت على علیه السّلام که شایسته ترین فرد بود به میان آید؟ به راستى شگفت آور است!! ولى از یک نظر نیز مى توان گفت شگفت آور نیست! زیرا هنگامى که از بیمارى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله سوء استفاده مى کنند و از آوردن «قلم و دوات و کاغذ» براى نوشتن آخرین پیام، جلوگیرى مى نمایند و حتّى زشت ترین کلمات را درباره پاک ترین فرزندان آدم علیه السّلام یعنى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بر زبان جارى مى کنند، پیدا است از قبل تصمیماتى درباره خلافت گرفته اند که هیچ چیز حتّى سخنان رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله نمى تواند مانع آن شود. چه مى توان کرد؟ مسأله مقام است که انسان را به سوى خود جذب مى کند و همه چیز را پشت پرده فراموشى قرار مى دهد.
لذا حضرت زهرا(س) در فرازی فرمود: «فَقْدِ النَّبِىِّ (صلى الله علیه وآله) وَ ظُلْمِ الْوَصِیِ ؛ در حالی که پیامبر صلی الله علیه و آله رفته و وصی او مظلوم شده است».
بی شک «فریاد دردآلود حضرت زهرا(س)در حمایت از امیرمؤمنان على (علیه السلام) به عنوان وصى و جانشین پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) که گروهى از بازیگران سیاسى، آیات قرآن و توصیه هاى مؤکد «رسول الله» را درباره او نادیده گرفته بودند. حقیقت مفهوم امامت به معنی وصایت پیامبر(ص) را آشکار می کند. موخره: در تهیه این متن از گفتار حضرت آیت الله مکارم شیرازی و صدراله زین العبادی بهره گرفته شده است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه