جامعه
اسد مستوفی- ایران گرفتار جامعه ای «بی گفت و گو و شنیدن های بی کیفیت» شده است که افراد در آن مونولوگ وار روز را و شب را سپری می کنند و در حوزه های عمومی کنشگری فعال و اثرگذاری ندارند، اگر بخواهیم مشکلات جامعه ایرانی را به طور بنیادین بررسی کنیم، بی گمان فقدان فرهنگ گفت و گو و شنیدن های بی کیفیت، یکی از مهم ترین و اساسی ترین چالش های است که باید در اولویت ترمیم و اصلاح قرار گیرد، حالا که انبوه از نگرانی ها هر روز جامعه و خانواده هایمان را آزار می دهد باید از آغاز شروع کرد و تمرین کنیم شنیدن را و گفتن را. خانواده بهسان موجودی زنده، اگر در معرض مزاحمتها و تهدیدهای بیرونی قرار نگیرد و عوامل خارجی در پی شکست اقتدار و کارآیی آن برنیایند، بهطور غالبی میتواند خود را بازسازی کند و در درون خود سازوکارهایی برای مواجهة سازنده با اوضاع متحول، رویارویی با ناملایمات، حمایت از اعضای خود و کنترل و هدایت آنان دارد. در این حالت، خانواده به منبعی الهامبخش از انرژی مؤثر تبدیل میشود که میتواند در بعد فردی انسانهایی دیندار، بانشاط، سختکوش و آرمانطلب پرورش دهد؛ در بعد اجتماعی با جامعهپذیر کردن درستِ اعضای خود، به تقویت همبستگی عمومی و حس غمخواری کمک کند و امنیت اجتماعی را اعتلا بخشد، و خواستههای نسل نو را مدیریت کند؛ در بعد سیاسی با پرورش نسل مشارکتپذیر، به نظام سیاسی کشور اقتدار بخشد و در تعاملی دوسویه نظام را کنترل و هدایت کند؛ و در بعد اقتصادی با اصلاح فرهنگ تولید، توزیع و مصرف و نهادینه ساختن روحیة کار و تلاش، اقتدار اقتصادی مسلمانان را تضمین کند؛ و تمام این امور را با بازتعریفِ درستِ زنانگی و مردانگی و ترسیم موقعیتها و نقشهای جنسیتی استمرار بخشد و پویا سازد. خانواده همواره از مهمترین و مقدس ترین نهادهای اجتماعی در جوامع بشری به حساب می آید. این اهمیت در تمام جهان از ابتدا وجود داشته و امروزه با وجود پیشرفت تکنولوژی بشر همچنان حفظ بنیاد خانواده به عنوان یکی از ارکان اساسی حفظ سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی مطرح می باشد.پیوند و اتحاد میان زن و مرد به عنوان ازدواج و تشکیل خانواده در جهان مرسوم است. سنت ازدواج از نخستین آداب و رسوم بشر بوده چرا که گفته شده است فرزندان آدم و حوا پس از رسیدن به سن بلوغ از پدر و مادر خود تقاضای همسر نموده اند.در ایران اسلامی، ازدواج به دو مفهوم مذهبی و فرهنگی اشاره دارد. دین مبین اسلام نیز به ازدواج و تشکیل خانواده تاکید بسیار داشته و ازدواج را از مهم ترین مستحبات دانسته است. بی توجهی به فرهنگ گفت و گو در خانواده به اعتقاد روانشناسان و کارشناسان، موجب تعضیف بنیان این نهاد مهم اجتماعی و مهم تر، بروز انواع آسیب های اجتماعی در جامعه شده است که باید برای رفع این معضل فراگیر تدابیر اصولی اندیشید.مهارت گفت و گو بین اعضا برای تحکیم بنیان خانواده و با هدف پیشگیری از آسیب های اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی از ضرورت های امروز این نهاد است که متاسفانه مورد غفلت واقع شده و موجب تضعیف و اختلال در پیوند بین فرزندان و والدین شده است.بر اساس مطالعات انجام شده برای داشتن خانواده ای سالم، در طول شبانه روز باید هزار و ۵۰۰ کلمه بین اعضای خانواده مبادله شود در حالی که اکنون به ۵۰۰ کلمه کاهش یافته و این رقم در استان های کشور متفاوت است، در مطالعه دیگری گفته شده در ۱۰ سال پیش تاکنون گفت و گوی بین اعضای خانواده ایرانی از ۲ ساعت به ۲۰ دقیقه کاهش یافته است. در گذشته و در زندگی سنتی اعضا یک خانواده دور هم جمع می شدند و از سیر تا پیاز مسایل ریز و درشت زندگی همدیگر صحبت می کردند و راه حل مشکلات را می یافتند و با گفت و گوهایی که بین آنها رد و بدل می شد، صمیمیت آن ها بیشتر و مستحکم بود.به هر حال چالش کاهش گفت و گو در میان خانواده های ایرانی یک آسیب مهمی قلمداد می شود، همین آسیب، زمینه ساز طلاق های عاطفی زیادی در جامعه ایران شده است.وقتی گفته می شود از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است بدان معنی است که خانواده ها گفت و گو نمی کنند، زوج ها در کنار هم زندگی می کنند، ولی ارتباط کلامی و عاطفی بین آنها کمرنگ است و یا وجود ندارد.به اعتقاد کارشناسان خانواده در ایران یکی از نظام های قدیمی در شکل دهی سنت ها، آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی بوده و صمیمت بین اعضا یکی از موارد مهم در خانواده های موفق است، ارتباط نزدیک، گفت و گوی صمیمانه و رفع مشکلات با گفت و گو از بهترین راه حل های رسیدن به تفاهم در میان خانواده ها و لذت برن از کانون گرم خانواده است. 2 سیاست «ضد رفاهی» در ایران استاد دانشگاه و معاون اسبق وزارت رفاه با بیان اینکه امروز سیاستهای تعیین نرخ ارز و پرداخت یارانه انرژی که منجر به گرانی در طول این سالها شده است مهمترین سیاستهای ضدرفاهی ما بودهاند، به سیاست غلط یکسان سازی نرخ ارز اشاره کرد گفت: تورم ساختاری اقتصاد ایران ناشی از افزایش مکرر نرخ ارز است که بار تورمیاش دارد کمر مردم را میشکند.محمدرضا واعظ مهدوی در وبینار عدالت اجتماعی و سیاستهای رفاهی که به همت موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی و با همکاری پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد با اشاره به مفهوم عدالت گفت: حضرت امیرالمؤمنین (ع) میفرماید عدالت مفهومی است که در سخن و کلام، دایره گسترده و وسیعی دارد، اما در عمل بسیار تنگ و باریک است. در واقع عمل به عدالت بسیار ضعیف است، اما در میدان سخن همه از آن میگویند و چه بسا بسیاری از قاتلان تاریخ با مفهوم عدالت به قتل پرداختند. هیچ حکومتی در جهان نیست که داعیه ظلم داشته باشد. همه میگویند ما برای ارتقای عدالت آمدهایم. وی افزود: بنابراین ضروری است وقتی از عدالت سخن میگوییم باید ابتدا آن را تعریف کنیم. تعاریف مختلفی در این باره وجود دارد. مثلاً آنها که با مالیات موافقاند آن را مصداق عدالت میدانند اما شماری دیگر آن را ضدعدالت میدانند. بنابراین باید ابتدا تعریف کنیم که چگونه عدالتی مدنظر ماست. این عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد تعریفی از واژه عدالت ارائه و اظهار کرد: یک نگاه این است که عدالت را برابری و حقوق یکسان انسانها بدانیم. از آموزههای اسلامی برمیآید که همه انسانها حقوق یکسان و حق برخورداری از سطوحی از رفاه اجتماعی دارند. این نگاه در قانون اساسی ما تبلور عینی پیدا کرده است. واعظ مهدوی ادامه داد: لذا اگر قصد واکاوی سیاستهای رفاهی را داریم باید ببینیم سیاستهای رفاهی چه مقدار در راستای این رویکرد طراحی و جهت داده شده است. معاون اسبق وزارت رفاه درادامه به اصول ۳، ۲۹ و ۴۳ قانون اساسی اشاره کرد و گفت: علت اینکه هنوز با این شرایط و اهداف تعیین شده در قانون اساسی فاصله داریم ناشی از عملکرد خود ما و عدم اجرای این سیاستها است. نابرابریهای اجتماعی، عملکرد مسئولانه ما را در برابر حل مسائل نابرابری میطلبد. روند عادی حرکت بازارها، نابرابریزاست و باعث میشود گروهی از افراد به دلایل مختلفِ مشروع و نامشروع پیش بیفتند و عدهای عقب بمانند. وی تاکید کرد که کاهش نابرابریهای اجتماعی نیاز به عملکرد مسئولانه توسط دولتها دارد که لازمه حکمرانی خوب است. دولتها باید سیاستهای بازتوزیعی را دنبال و برای کاهش نابرابریها هدفگذاری کنند. واگذاری امور به بازارها، نابرابریزا است و کشورهایی که بازار در آنجا عملکرد مطلق دارد مانند کشورهای افریقایی و امریکای لاتین اختلاف بین دهکها 40 تا 80 برابر است اما برعکس کشورهایی که مکانیزمهای بازتوزیعی دارند این نابرابری را به نسبت ۴ و ۵ برابر رساندهاند. ایران تقریباً از این جهت، شرایط متوسطی دارد و برای اینکه به این هدف برسیم، قانون اساسی مهمترین سیاستی است که باید مدنظر قرار دهیم. واعظ مهدوی با طرح این پرسش که «وقتی از دستیابی به عدالت سخن میگوییم باید به سیاستهای فرابخشی بپردازیم و مکانیزم های کلان توسعه را درنظر بگیریم یا به سیاستهای درون بخشی بپردازیم؟» گفت: آیا ارتقای عدالت و رفاه به تنهایی وظیفه وزارت رفاه و ساختار رفاه اجتماعی است و یا معتقدیم کل نظام اقتصادی باید کارکرد فرابخشی داشته باشد و نظام اقتصادی و اجتماعی مترادف با اهداف را شکل دهد؟ تجربه جهانی به ما میآموزد که اثر سیاستهای فرابخشی بالاتر از سیاستهای بخشی بوده و عملکرد مسئولانه دولتها و رسیدن به بسته سیاست اجتماعی مورد نیاز است. وی مهمترین عامل سلب رفاه اجتماعی را تورم و بها دادن به نامولدها دانست و گفت: سیاستهای نامولد است که بخش انگلی و پارازیتی اقتصاد و بخش واسطه گری را رشد میدهد و باعث میشود جوانان ما به جای اینکه به کار و تلاش امید داشته باشند و آینده خود را بسازند، امروز ناامید می شوند، زیرا میبینند تورم روز به روز قدرت مالی و امکان برنامه ریزیشان برای آینده را از آنها میگیرد، به همین علت است که آنها به کشورهای خارجی امید می بندند و مهاجرت میکنند اما اگر احساس کنند که مولدها در کشور مقبولیت دارند و رشد میکنند و میتوان در راستای کار و تولید و رفتن به عرصههای خدمات، کشاورزی و صنعت موفق شد، خب میمانند و این کار را انجام میدهند، اما متاسفانه اینطور نیست و فکر میکنند برای رشد باید به سمت واسطه گری و استفاده از رانت بروند.