صفحه آخر
یک استاد دانشگاه بیان کرد: مطالعات بومی سینمای تجربهگرای ایران را باید برای پیدا کردن زبان ویژه سینمای ایران آغاز کرد و توسعه داد. چراکه هنوز آثار فیلمسازانی نظیر عباس کیارستمی از این منظر مورد بررسی قرار نگرفتهاند و قابلیتهای زیادی برای رسیدن به تاریخ سینمای تجربی در ایران دارند. مجید شیخ انصاری استاد دانشگاه و پژوهشگر سینما در جلسه پژوهش برخط سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران با موضوع «تحول زبان و تمهیدات بیانی در سینمای تجربهگرا» با اشاره به ویژگی تعریفگریزی سینمای تجربی گفت: انجام و توسعه مطالعات بومی سینمای تجربهگرای ایران برای پیدا کردن زبان ویژه سینمای کشورمان یک ضرورت است. جلسه پژوهش برخط سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در اینستاگرام معاونت فرهنگی و آموزش انجمن سینمای جوانان ایران با شناسه کاربری @ amoozesh.iycs برگزار شد. در این جلسه برخط رامتین شهبازی دبیر علمی نشستهای برخط میزبان دکتر مجید شیخ انصاری پژوهشگر و مدرس سینما بود و این نوبت به موضوع «تحول زبان و تمهیدات بیانی در سینمای تجربهگرا» اختصاص یافت. شیخ انصاری در ابتدای این گفتوگو درباره جایگاه سینمای تجربی و تحولات آن بیان کرد: پیش از هر چیز باید بررسی کنیم که آیا میتوانیم درباره تکنیکهای بیانی در سینمای تجربی فکر کنیم و به فرضیهسازی بپردازیم و نتایجی از بررسی سیر تاریخی آن بگیریم. در مقدمه باید بگویم که سینمای تجربهگرا آموختن سینما به واسطه تجربه نیست. سینمای تجربهگرا تعریفگریز است. اما وقتی ویژگی تاریخی مییابد میتوان درباره گذشته آن صحبت کرد. وی افزود: در ابتدا این سوال پیش میآید که سینمای تجربی گونهای از فیلمسازی است یا تاریخ سینما را میتوانیم برابر با سینمای تجربی بدانیم. در واقع محور تحول سینما از دل سینمای تجربی گذشته است یا سینمای تجربی یک شاخه است که در همه این سالها به فعالیت خود ادامه داده است. آنچه در تاریخ سینما زبان و تمهیدات بیانی است نتیجه تاریخی شدن تجربیاتی است که به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه در تاریخ سینما رخ داده است و با تعریف کنونی، سینمای تجربهگرا نام گرفته است. شیخانصاری با اشاره به قاعدهمندی سینما توضیح داد: این قاعدهمندی بر اساس محدودیتهای چهار حوزه شکل گرفته است. در واقع زبان سینما ناشی از چهار محدودیت است. بنابراین سینماگران تجربی تلاش کردهاند در برابر این محدودیتها راهکارهایی را پیدا کنند. شبیه آنچه در فلسفه علم وجود دارد که ابتدا پارادایمی شکل میگیرد، بعد مشکلاتی ایجاد میشود و امکانات پاسخگوی آن نیست. حال اگر بخواهیم این چرخه در سینما اعمال کنیم اینطور است که افرادی برای بیان مقصودی تلاش میکنند برخی از رمزها را در قالب مدیوم سینما به مخاطبان خود در مدلها ارائه کنند. حال این مدلها یا مطابق با تعریفهای مخاطبان هستند و وارد ساحت زبان و تمهیدات بیانی سینما میشوند و پیش فرض اول مبنی بر این که زبان و تمهیدات موجود بیانی در سینما نتیجه تجربیات طول تاریخ سینما هستند. اگر مورد اقبال واقع شوند وارد حیطه زبان کلاسیک سینما شده و اگر نه موضع تاریخی خود را حفظ کردهاند. بنابراین فیلمی که امروز ساخته میشود و طراوت و تازگی خود را دارد یا تجربه تجربهگرا در ما ایجاد میکند یا اگر برایمان عادی باشد به ساحت زبان و بیان مورد استفاده وارد شده است. شاید مشخصترین آن استفاده از جامپ کاتها باشد که اولین بار یک فعالیت تجربهگرایانه در سینما بود اما اکنون استفاده از آن مرسومتر است.