صفحه اول
جلال رستگار مقدم- انسانها، همیشه و همه جا، به شایعه و شایعه پراکنی علاقه داشته اند.اما هیچوقت به اندازهی امروز، به ابزارهای شایعه پراکنی مجهز نبودهاند تا بتوانند توانایی غیرقابل تصور خود را در نشر دروغ و اکاذیب و مطالب غیرمعتبر، به کار بگیرند.شبکه های اجتماعی، به عنوان یکی از بسترهای جدید برای شکل گیری رسانه در مقیاسهای مختلف (از خرده رسانهها تا رسانه های کلان) زمینه برای نشر سریع اطلاعات و اخبار را فراهم کردند و این قابلیت، در کنار مزایای غیرقابل انکار خود، فضا برای نشر مطالب و اخبار و محتواهای غیرمعتبر و شایعه پراکنی را بازتر کرد. شایعه، خبر یا اطلاعى غیر موثق است که مبتنى بر مشهورات یا قول اجماع استیعنى اعتبار خود را از تواتر و شیوع خود مىگیرد یعنى از هرکس بپرسیم که علت صحت این خبر چیست، پاسخ مىدهد: «چون همه مىگویند پس صحت دارد» . شنونده نیز براى پذیرش آن مطلب کمتر به دنبال دلیل و مدرک واقعى است، بلکه به شیوع و تواتر آن بسنده مىکند. مىگویند: شایعه چون آب دریاستیعنى هرچه نوشیده شود، بیشتر ایجاد عطش مىکند. چرا که معمولا شایعه ایجاد ترس و نگرانى در جامعه مىنماید و مردم به علت عدم دسترسى به اطلاعات دقیق به آن پناه مىبرند و آن را دهان به دهان نقل مىکنند و گاه بر آن مىافزایند. بخشى از شایعات به منظور ایجاد ترس و وحشت و نگرانى در جامعه تولید و پخش مىشوند. گاهی منظور از شایعه ترویجبدبینى و آزار و اذیت نسبتبه اشخاص یا گروههاى محبوب یا مقتدر در جامعه است. شایعات، بیشتر در مسائل مهم و با اهمیتی است که به سبب ابهامات و کمبود اطلاعات و آگاهی درباره آن موضوع به سرعت در اجتماع منتشر میشود. در حقیقت اگر اهمیت موضوع و ابهامات نباشد، شایعات نه تولید میشود و نه انتشار مییابد. بنابراین، این دو ویژگی اهمیت و ابهام از مهمترین عناصر تولید و انتشار شایعات است. روانشناسان اجتماعی بر این باورند که شایعه بر اساس سه رشته از احساسات «ترس، امید و تنفّر» انتشار مییابد؛ زیرا انسانها هنگامی که از پدیدهای احساسترس داشته باشند یا از موضوعی احساس تنفر کنند و یا به چیزی امید بسته باشند، از آمادگی لازم برای ساخت و رواج شایعه درباره آن، برخوردار هستند. افراد، شایعه را به این دلیل تکرار میکنند که بعضی از نیازهای آنان از این طریق، ارضا میشود. شایعهای که سوءظن یا تنفّر را به همراه دارد یا شایعهای کهترس یا امیدواری را بیان و اثبات میکند، قادر به تکرار شدن است و توسط احساسات و هیجانهای گوینده شایعه تقویت میشود. این مرحله پایان عمر شایعه و سرانجام مراحل تولد و انتشار آن است. در بین شایعات مواردی وجود دارند که به مدت یک یا چند ساعت و یا چند روز دوام می یابند و شایعاتی نیز وجود دارند که سالها و حتی قرنها ادامه می یابند. برخی شایعات را «غوص کننده » می نامند چون برای مدتی پنهان می شوند ولی چنانچه شرائط مهیا شود، مجددا زنده شده و انتشار می یابند. مرگ طبیعی شایعه وقتی است که یکی از دو عنصر «ابهام » یا «اهمیت » که در قانون شایعه ذکر شد، از بین بروند. ابهام وقتی مرتفع می شود که اطلاع رسانی صحیح انجام شود و مردم به رسانه های گروهی و مسؤولان خود اعتماد کامل داشته باشند (هرچند که برخی مطبوعات غیر وزین با درج اخبار غیر موثق و غیر مستند خود به عناصر ترویج دهنده شایعه تبدیل می شوند) . البته در مواقع جنگ و بحرانها سانسور بیشتری بر رسانه ها اعمال می شود و طبعا شایعات رواج بیشتری می یابند. در این مواقع شاید بتوان به عنصر دوم (یعنی اهمیت موضوع) پرداخت و اهمیت شایعات را در جامعه کاست. البته در شرائط عادی معمولا از راه ابهام زدائی و بی اعتبار کردن منابع شایعه پرداز می توان به جنگ شایعه رفت. برخی شایعات ساده و کم اهمیت نیز باید از سوی مسؤولان نادیده انگاشته شوند چرا که «الباطل یموت بترک ذکره » یعنی مرگ باطل به ترک ذکر آن است. بیشترین شایعات به وسیله زبان ها منتشر می گردد. اسلام برای جلوگیری از خطرات زبان, به مسلمانان دستور فرمود، مراقب زبان خود باشند و جمله ای را که شنیده اند و از صحّت و سقم آن مطلع نیستند نگفته و از غیبت, تهمت و آبروریزی مؤمن خودداری نمایند.