صفحه آخر
عبدالوهاب شهیدی، خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی، در بیمارستان رسالت تهران دار فانی را وداع گفت. خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی که عصر روز گذشته به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده بود، صبح روز دوشنبه، بیستم اردیبهشتماه، دار فانی را وداع گفت. این خواننده ۹۹ ساله موسیقی ایرانی روز شانزدهم اردیبهشتماه سال جاری برای مقابله با بیماری کووید۱۹ واکسینه شد. مرحوم شهیدی در سال ۱۳۰۱ در میمه اصفهان به دنیا آمد. این هنرمند از اوایل سال ۱۳۲۰ فعالیتهای هنری خود را با فراگیری موسیقی ردیف دستگاهی ایران، آواز، نوازندگی سنتور و نوازندگی عود نزد اسماعیل مهرتاش آغاز کرد و علاوه بر مهارتهایی که در حوزه خوانندگی و آهنگسازی داشت، در حوزه عودنوازی نیز نوازندهای معتبر به حساب میآمد. این هنرمند در طول سالهایی که در عرصه موسیقی فعالیت میکرد، با هنرمندانی چون جلیل شهناز، فرامرز پایور، علیاصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمتالله بدیعی، حسن ناهید، محمدرضا شجریان و محمد اسماعیلی همکاری داشته است. «در مدح علی (ع)»، «دو بیتیهای بابا طاهر»، «راز عود»، «عود من خداحافظ»، «گله دارم شتربانا»، «نگاه گرم تو (زندگی)»، «تنها بیا»، «بیتو به سر نمیشود»، «گلهای تازه» از جمله آثاری است که تاکنون توسط مرحوم شهیدی در دسترس مخاطبان قرار گرفت است. همکاری با ارکسترها و مجموعههای مختلف موسیقایی در بخشهای رادیو و تلویزیون و کارهای ارکسترال از دیگر فعالیتهای این خواننده فقید موسیقی ایرانی به حساب میآید. او دهها سال در خدمت موسیقی ایرانی بود و در دوره طولانی فعالیت هنری خود با نخبگان موسیقی و آواز ایرانی، همچون فرامرز پایور، جلیل شهناز، حسین تهرانی، رحمتالله بدیعی و محمدرضا شجریان همکاری داشت. او بهویژه در رادیو و تلویزیون حضوری پررنگ داشت و به عنوان خواننده «برنامه گلها»ی رادیوی ایران نیز شناختهشده بود. صدای گرم او در ترانه «نگاه گرم تو» را علاقمندان موسیقی ایرانی از یاد نخواهند برد. شجریان در جشن خانه موسیقی درباره این خواننده پیشکسوت گفته بود: «او بزرگمرد هنر و آواز ایران است و سالیان درازی است که دستش را بوسیدهام و در حضور او کرنش کردم و هیچگاه به خود اجازه ندادم که در حضور او عرض هنر کنم و از این بابت که من آمدهام جایزه او را تقدیم کنم متاسفم. استاد مرا ببخش و من در اندازهای نیستم که جایزه شما را بدهم.» هوشنگ ابتهاج نیز دربارهاش گفته بود: «شهیدی همیشه برای من یک تصویر از آرزویی بود که درباره هنرمند داشتم. همیشه میتوانستم بهعنوان یک هنرمند به او تکیه کنم؛ به اخلاق هنری و به اخلاق انسانیاش.