صفحه اول
مهندس ایوب سمیرمی- سالگرد زلزله بم فرصتی است برای توجه به زلزله. رخداد زلزلههای قطور آذربایجان شرقی در روزهای آغازین آخرین ماه سال ۱۳۹۸و پیشتر از آن زمینلرزههایی مانند راور و فاریاب کرمان، دیهوک یزد، لافت هرمزگان، خانه زینان فارس، بافق یزد، برزک، سومار، احمدسرگزاب گیلان، ترکمانچای آذربایجانشرقی، سنگان خراسانرضوی، قصرشیرین، قلعهقاضی هرمزگان و … دلیلی بر لرزهخیزی سرزمین ایران و فعالیت گسلهای پخش شده در سراسر کشور است. با توجه به لرزهخیزی بالای کشور، توجه به خطر زلزله در همه طرحهای عمرانی و برنامهریزی خرد و کلان هم از ناحیه دولت و هم مردم ضرورت دارد. بر اساس آمارها و نقشه پهنهبندی اگرچه ۹ درصد مساحت سرزمین کشور در منطقه لرزهخیز با خطر بالاست اما در همین ۹ درصد مساحت خطر زلزله بالا، ۲۷ درصد جمعیت کشور، ساکن هستند. تنها همین واقعیت نشان از ریسکلرزهای در گستره کشور را دارد. گسلهای پخش شده در سرزمین ایران، لرزهزا و در سراسر فلات ایران توزیع یافتهاند، به جز نواحی کویری ایران که آن هم به دلیل پوشش و عدم امکان مطالعات، از نظر پوشش گسلی تنک است، سایر نواحی ایران و به ویژه نواحی با تمرکز جمعیتی بالای کشور، منطبق بر امتداد گسلهای لرزهزا است.بر اساس برآوردها طول کل گسلهای اصلی و شناخته شده ایران، بیش از ۴۰ هزار کیلومتر (حدود محیط کره زمین) بوده که این شاخص نیز نشانه بارزی از خطر بالای زلزله در کشور را نشان میدهد. ایران به دلیل قرار گیری در کمربند لرزه خیز آلپ-هیمالیا و در محل تصادم ورقه های اوراسیا-عربستان، از نظر زمین شناسی فعال است. حدود ۸ درصد از زمین لرزه های دنیا و حدود ۱۷ درصد از زلزله های بزرگ دنیا در فلات ایران رخ میدهد. حرکت همگرایی ورقه های زمین ساختی اوراسیا-عربستان سبب تغییر شکل فعال در ایران به عنوان یکی از لرزه خیزترین نواحی جهان شده است. بخش اعظم فلات ایران از نظر زمینساختی متاثر از تغییر شکل و کوتاه شدگی ناشی از برخورد جوان ورقه های قاره ای (عمدتاً در مرزهای سیاسی) است. در این میان تنها پهنه مکران در شمال دریای عمان (بقایای پوسته اقیانوسی تتیس) دارای شرایط زمین ساختی متفاوت از سایر بخش های بلوک ایران است. در این بخش از ایران پوسته اقیانوسی عمان با همگرایی به سمت شمال و به زیر پوسته قارهای ایران فرو می رود. تغییر شکل در پوسته ایران به طور غیر یکنواخت و عمدتاً در مرز خرده صفحات توزیع شده است. بیشتر زمین لرزه ها در کمربندهای زاگرس، البرز، کپه داغ و یا در راستای گسل های راستالغز که مرز بلوک های وسیع و لرزه خیز را تشکیل می دهند، متمرکز است. بنابراین حاشیه بلوک های ایران مرکزی، آذربایجان و دریای مازندران دارای لرزه خیزی بالاست. این بخش های لرزه خیز هم خود دارای نرخ تغییر شکل و در نتیجه میزان لرزه خیزی متفاوت هستند. انرژی بخشی از تغییر شکل حاصل از همگرایی با رخداد زمین لرزه آزاد می شود که در زاگرس برابر با ۳ درصد، در البرز و کپه داغ برابر با ۳۰ درصد و در ایران مرکزی و بلوک لوت برابر با ۱۰ درصد است. بنابراین تفاوت لرزه خیزی در بخش های مختلف پوسته ایران که حاصل ماهیت پوسته و نوع دگریختی و میزان تغییر شکل است سبب شده که شدت و دوره های تکرار زمین لرزه ها نیز متغیر باشد. در بندر عباس و تنگه هرمز در هر دو سال یک زمین لرزه با بزرگای بیش از ۶ و ۲ یا ۳ زمین لرزه با بزرگای ۵ یا ۶ ریشتر رخ می دهد. در حالی که در محدوده بم و جیرفت تنها زمین لرزه با بزرگای بیش از ۶ در ۵ دی ۱۳۸۲ ثبت شده است. ژرفای زمین لرزه ها در پوسته ایران نیز عمدتاً کمتر از ۳۰ کیلومتر است. زمین لرزه های کم عمق دارای پتانسیل تخریب بالایی هستند. این واقعیت که ایران در کمربند زلزله جهانی قرار دارد و استفاده از تجربیات دیگر کشورهای زلزله خیز و موفق در ساماندهی به امور شهری و مقاوم سازی شهرها در مناطق زلزله خیز بیش از گذشته احساس می شود. کارشناسان فن معتقدند در صورتی که هزینه های گزاف امداد رسانی و جبران خسارتهای مادی و معنوی حوادث طبیعی نظیر سیل و زلزله در مسیر بازسازی و ایجاد تغییرات بنیادی در حوزه شهرسازی و تمهیداتی لازم برای پیشگیری از حوادث غیر مترقبه قرار گیرد، نتایج به مراتب بهتر از گذشته خواهد بود.