سیاستی در میانه میدان
عبدالرسول کلهر - نویسنده- يکي از موضوعات مورد توجه در هر کشوري بررسي تغيير و تحول در سياست گذاري و اجراي سياست خارجي است که با توجه به ميزان اهميت و قدرت يک کشور تاثيرات منطقه اي و جهاني خاص خود را دارد. در اين رابطه در ايران نيز در مقاطع گوناگون، موضوع تغيير در سياست خارجي به ويژه در مورد موضوعات حساسي همچون روابط ايران و آمريکا، همواره مورد توجه بوده است. یکی از مقوله های موثر بر امنیت ملی ایران ،مسئله ی سیاست خارجی است .گفتمانهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نه تنها با سیاست خارجی قبل از انقلاب متفاوت است بلکه در هر دوره ی ریاست جمهوری این ویژگی ها تغییر یافته اند.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، تحولی آشکار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی صورت گرفت و آن، ترمیم روابط با کشورهای همسایه، منطقه و فرامنطقهای بود. آغاز مذاکرات هستهای از مهرماه همان سال و دستیابی به توافق بعد از ۲۲ ماه گفتگوهای فشرده در نهایت برجام را خلق کرد تا بلکه تیرماه ۱۳۹۴ پایانی بر اختلافات یک دههای هستهای باشد؛ توافقی که از دیماه همان سال وارد فاز عملیاتی شد و در ابتدا خوش درخشید.
همانطور که انتظار میرفت، برجام در آغاز راه با گشایشهای زیادی در حوزههای مختلف به ویژه عرصه اقتصادی همراه بود. اروپاییهایی که در دولت دهم در سنگر آمریکا قرار داشته و تحریمهای شدیدی را بر ایران اعمال میکردند، در فضای پسابرجام گوی سبقت را در تعامل با تهران از یکدیگر ربودند.بنابراین، رفت وآمد هیاتهای سیاسی و اقتصادی که همزمان با مذاکرات هستهای کلید خوردهبود، پس از برجام با جدیت و سرعت بیشتری ادامه یافت. تنها در سفری که «حسن روحانی» رئیس جمهوری به برخی از کشورهای اتحادیه اروپا داشت، سندهای همکاری زیادی به امضا رسید که ۳۰ توافقنامه همکاری به ارزش تقریبی ۵۱ میلیارد دلار بین ایران با فرانسه و ایتالیا از آن جمله بود.
دیگر دستاورد تعاملات سازنده دولت روحانی و تیم دیپلماسی او به رهبری «محمدجواد ظریف»، در حوزه تجارت و انرژی خود را نشان داد. افزایش صادرات نفت از ۷۰۰ هزار بشکه در زمان تحریمها به حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز، صادرات روزافزون محصولات و کالاهای غیرنفتی، تحقق تراز تجاری مثبت، نوسازی ناوگان زمینی، هوایی (توافق با ایرباس و بوئینگ) و دریایی، رفع محدودیت برای مبادلات بانکی، حاکمیت نظم و شفافیت مالی و کنار زدن دلالان تحریم از جمله این نتایج بود؛ توافقاتی که با ورود «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ستیزهجو و پیمانشکن جدید آمریکا به کاخ سفید و فشارحداکثری وی بر تهران متوقف شد.
در چنین شرایطی، چشم بسیاری از ناظران به متحدان اروپایی آمریکا دوخته شدهبود که راهی برای نجات توافق و تدبیری برای دور زدن تحریمها بیابند. اردیبهشتماه امسال با فرارسیدن نخستین سالروز خروج آمریکا از توافق، شورای عالی امنیت ملی به ابتکار تازهای دست زد و آن کاهش پلکانی و تدریجی تعهدات بود تا بلکه روند متوازنسازی تعهدات تسریع شود.
دیدگاهی وجود دارد که نگاه مطلق به شرق و دوریگزینی از جهان غرب را رد میکنند. حامیان این رویکرد معتقدند پیگیری چنین سیاستی در چهار دهه گذشته بر تعمیق دشمنی ایران و غرب افزوده و وابستگی هر چه بیشتر تهران به سیاستهای شرق را در پیداشته است.
در این میان یک «دیدگاه بینابینی» نیز وجود دارد؛ دیدگاهی تعادلگرا و همهجانبهگرا که منعکسکننده دیدگاه دولت است. این دیدگاه بر حفظ تعادل در نگاه به غرب و شرق تاکید دارد. دراین رویکرد همزمان با توجه به حفظ عزت، اقتدار و استقلال کشور، گسترش همکاری ها با دو سوی جهان را در نظر گرفته میشود. از این منظر در جهانی که وضعیت دو قطبی جنگ سرد رنگ باخته، ارایه نسخه گرایش عمده به غرب یا شرق در سیاست خارجی کارایی ندارد.
افزون بر نگاه تعادلی به شرق و غرب، دولتمردان به ویژه شخص رئیس جمهوری نگاهی ویژه به کشورهای همسایه و منطقه دارد که طرح ایده «ابتکار صلح هرمز» از سوی او در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل امسال، گویای این واقعیت است؛ طرحی که در آن علاوه بر کشورهای منطقه از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل نیز دعوت شده تا در یک گفت وگوی جمعی برای رسیدن به صلح پایدار و درازمدت مشارکت کنند.
بیست و ششمین هفته تظاهرات در قدس علیه نتانیاهو
هزاران اسرائیلی در قدس اشغالی علیه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی تظاهرات کردند.
شبکه «کان» اعلام کرد که تظاهرات از مکانهای جداگانه به ویژه از میدان «صهیون» در قدس اشغالی تا محل اقامت نخست وزیر در خیابان بالفور برگزار شد. رادیو ارتش اسرائیل نیز اعلام کرد اعتراضات در اراضی اشغالی در اعتراض به بی کفایتی بنیامین نتانیاهو بیش از شش ماه است که به طور متوالی ادامه دارد. به گزارش منابع محلی بیش از ۲۰۰۰ تظاهرکننده برای اعتراض به سیاست های نتانیاهو به میدان «پاریس» در قدس اشغالی رفتند.
این هفته بیست و ششمین هفته اعتراضات با شعار استعفای نتانیاهو به خاطر بی کفایتی در مهار بیماری همه گیر کرونا و اتهاماتش در ۳ پرونده فساد است.
از سوی دیگر تشدید اختلافات میان نتانیاهو با بنی گانتس، وزیر جنگ و شریک دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی، این رژیم را به سوی برگزاری انتخاباتی جدید سوق می دهد.