رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی
آموزشی وزارت آموزش و پرورش مطرح کرد؛
زمان کم آموزش در مدارس ایران
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه بر اساس مطالعات تیمز و پرلز، زمان آموزش در ایران نسبت به کشورهای برگزار کننده این آزمونها کمتر است گفت: سهم کمی از افت تحصیلی به برنامه درسی و کتابهای درسی مربوط میشود.
حجتالاسلام علی لطیفی با بیان اینکه جستجوگری، کاوشگری و اکتشاف یکی از رویکردهای جدی در برنامههای درسی فعلی است گفت: اگر قرار باشد محتوایی با رویکرد کاوشگرانه، آموزش داده شود نیازمند زمان بیشتر است. یکی از چالشها در مدارس که به نظر من در افت کیفیت هم نقش دارد، زمان آموزش در مدارس است. در مطالعه تیمز و پرلز ثابت شده که زمان آموزش در ایران کمترین زمان نسبت به کشورهایی است که آزمون تیمز و پرلز برگزار میکنند. برای تربیت دانش آموز پژوهشگر باید به دانشآموز به اندازه کافی وقت داده شود تا در محیط طبیعی و عملی آزمایش انجام دهد و فرمولی جلو نرود.
وی با بیان اینکه کتابهای درسی در حوزههایی مانند علوم و مطالعات اجتماعی بر اساس رویکرد کاوشگرانه و اکتشافی نوشته شده اما اینگونه اجرا نمیشود چون معلم زمان و فرصت ندارد افزود: وقتی زمان آموزش و امکانات در مدارس محدود باشد و اساساً مدرسه در کشور فضا و شرایطی که باید برای کاوشگر فراهم کند را نتواند فراهم کند، (کتابخانه و امکانات آزمایشگاهی نداشته باشد) معلم ناچار میشود مفاهیم را بهصورت فشرده و حافظهمحور منتقل کند و فرصت کاوش و تجربه از دانشآموز گرفته میشود. بنابراین باید به این سمت برویم که اصلاح انجام شود. وقتی فضا مهیا باشد دانش آموز انگیزه درس خواندن پیدا میکند.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه زمان آموزش یکی از مسائل چند وجهی است که وزیر آموزش و پرورش دستور بررسی دادند ادامه داد: در دوره ابتدایی بر اساس قانون، ۹۲۵ ساعت آموزشی به علاوه ۱۰۰ ساعت باید دانش آموز در کلاس باشد اما واقعیت مدارس چیز دیگری را نشان میدهد. یکی از دلایل آن دو شیفته بودن مدرسه است؛ وقتی مدرسه دو شیفته است مدرسه اول مجبور میشود زمان را کوتاهتر کند تا شیفت بعدی حاضر شود. همچنین مسائل مربوط به نیروی انسانی را نیز باید مورد توجه قرار داد یعنی بتوانیم برای معلمی که بیشتر از ۲۴ ساعت در هفته تدریس میکند جبران زحمت کنیم.
* افت تحصیلی نیازمند مطالعه و بررسی
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه افت تحصیلی موضوعی است که نیازمند مطالعه و بررسی مستقلی است ادامه داد: طبق مطالعات انجام شده، سهم کمی از آنچه که به عنوان افت تحصیلی گفته میشود به برنامه درسی و کتابهای درسی مربوط میشود. در برخی حوزهها، کیفیت آموزش کاهش یافته و طبیعی است که این مسئله خود را در نتایج تحصیلی نشان دهد. به صورت کلی مدرسهداری در کشور و حمایتی که باید از مدرسه در کشور انجام شود به اندازه کافی موثر نیست بنابراین با نتیجهای مانند افت تحصیلی مواجه می شویم.
تأثیرات عوامل زیستی، روانی
و اجتماعی بر سلامت روان افراد
دانشیار روانپزشکی و عضو هیأت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تأکید بر چندبعدی بودن سلامت روان گفت: مجموعهای از عوامل زیستی، محیطی، اجتماعی و روانشناختی میتواند بر سلامت روان افراد تأثیرگذار باشد. بهعنوان نمونه، مواد شیمیایی مغز یا انتقالدهندههای عصبی در صورت اختلال یا بدتنظیمی، میتوانند بر تفکر، هیجانات و رفتار انسان اثر گذاشته و سلامت روان فرد را تهدید کنند.
به گزارش وبدا، دکتر علیاکبر اسماعیلی اظهار کرد: استرسهای محیطی، مشکلات خانوادگی و روابط اجتماعی نقش تعیینکنندهای در بروز یا تشدید اختلالات روانی دارند. نگرش فرد نسبت به وقایع و شیوه معنا دادن به رویدادها از عوامل مهم روانشناختی است که میزان آسیبپذیری روانی را بهطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار میدهد.
وی افزود: نباید عوامل زیستی، روانی و اجتماعی را به صورت منفک بررسی کرد؛ چرا که هر یک از این عوامل بر دیگری اثر میگذارد و در مجموع چرخهای از تعاملات پیچیده را شکل میدهند. از اینرو، تحلیل سلامت روان باید با رویکردی جامعنگر و چند بعدی انجام شود.
این متخصص روانپزشکی با اشاره به نمود سلامت روان در عملکرد روزمره افراد گفت: سلامت روان در جنبههای مختلف زندگی فردی بروز پیدا میکند و از خواب، اشتها، بهداشت و نظافت شخصی و روابط زناشویی گرفته تا تعاملات شغلی، تحصیلی و اجتماعی را در برمیگیرد. هرگونه تغییر در این مؤلفهها میتواند نشانهای از بروز اختلال روانی باشد.
دکتر اسماعیلی تصریح کرد: افت عملکرد، غیبتهای مکرر از محل کار، کاهش ارتباطات اجتماعی و بروز اختلافات خانوادگی از پیامدهای نادیده گرفتن سلامت روان است.
به گفته دکتر اسماعیلی، در بسیاری از موارد، ایجاد تغییرات کوچک در محیط زندگی، بهرهمندی از حمایتهای مددکاری، دریافت مشاوره روانشناسی یا استفاده از تکنیکهای حل مسئله میتواند به بهبود وضعیت روانی افراد کمک کند؛ هرچند در برخی موارد نیز تنظیم شیمیایی مغز از طریق دارو درمانی مناسب، امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
پژوهشی درباره اینکه چه فضایی برای درمان مناسب تر است؛
نقش «معماری بیمارستان»
در بهبود فرایند درمان بیماران
نگاه بیماران و کارکنان چگونه می تواند معیارهای مهم طراحی در بیمارستان ها را مشخص کند و چه چیزهایی بر تجربه حضور در این فضاها اثر می گذارد؟ محققان در یک مطالعه پژوهشی جالب به این سوالات پاسخ دادهاند.
در سالهای اخیر توجه به نقش محیط در سلامت بیشتر شده است. معماری بیمارستان دیگر فقط به ساختن اتاق و راهرو محدود نیست و به عنوان بخشی مهم از روند درمان دیده میشود. پیشینه تاریخی این موضوع نشان میدهد که ارتباط بین پزشکی و معماری ریشهدار است. از دوران باستان تا امروز، فضاهای درمانی همیشه جایی بوده اند که قرار است امنیت، آرامش و حس کنترل به بیمار بدهند. پژوهش های مختلف ثابت کرده اند که نور مناسب، رنگ هماهنگ، حضور طبیعت، فضای باز و طراحی سنجیده، میتواند مدت بستری بیمار را کم کند، اضطراب را کاهش دهد و به افزایش رضایت افراد کمک کند. این تغییر نگرش باعث شده متخصصان سلامت، طراحان و معماران، بیمارستان را فقط یک ساختمان خدماتی نبینند بلکه آن را فضایی بدانند که باید برای بهبود حال بیماران و حتی کارکنان، تاثیرگذار باشد.
در کنار این نگاه کلی، بررسی نمونههای واقعی و تجربیات جهانی نیز نشان داده است که طراحی محیطی درست میتواند نقش حمایتی داشته باشد. حتی در برخی پژوهش ها روش های ساده مانند پخش تصاویر آرامش بخش یا قصه گویی برای کودکان به عنوان عناصر غیر دارویی معرفی شده اند که نگرانی بیماران را کم می کند. همین مطالعات، اهمیت توجه به گروههای مختلف استفاده کننده از بیمارستان را یادآوری می کند. معماری در چنین فضایی میتواند نقش یک مربی خاموش را داشته باشد. یعنی با هدایت رفتار افراد، استفاده از فضا را راحت تر کند. بیمارستانها نقاط تلاقی هنر، فناوری و درمان هستند. بنابراین لازم است طراحی آنها هم زیبا باشد و هم تابع اصول علمی که کیفیت خدمات پزشکی را بالا میبرد. با گسترش فناوری و افزایش نیازهای درمانی، توجه به این موضوع بیش از هر زمان ضروری شده است. در همین خصوص، صائمه هادی زاده از گروه مکانیک دانشگاه گیلان با همکاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان و دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود، پژوهشی را انجام داده است که به بررسی دیدگاه بیماران و کارکنان درباره شاخص های معماری بیمارستان می پردازد. این مطالعه تلاش کرده است روشن کند که از نگاه افراد حاضر در محیط درمان، کدام مولفه ها بر تجربه آن ها اثر بیشتری می گذارد.
افراد شرکت کننده در این تحقیق شامل بیماران و کارکنان بیمارستان های دولتی شهر رشت بودهاند. پژوهشگران ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای، عوامل مهم در معماری بیمارستان را استخراج کردند و سپس این عوامل را در قالب پرسشنامه طراحی کردند. پرسشنامه ها به افراد داده شد تا براساس تجربه خود اهمیت هر مولفه را مشخص کنند. داده ها بعد از جمع آوری وارد تحلیل آماری شدند تا مشخص گردد کدام ویژگی های محیطی ارزش بیشتری دارند.