کائنات ضرورت بهکارگیری روشهای علمی در مدیریت منابع آب را بررسی می کند
بحران آفرینی تصمیمهای غلط
جلال بیرجندی- در حالیکه نشانههای بحران آب از فرونشستهای عمیق تا کاهش ۴۰ درصدی بارش، هر روز پررنگتر میشود، سه کارشناس برجسته آب، اقلیم و حکمرانی تأکید کردند ایران نه در آستانه بحران، بلکه «در دل آن» قرار دارد.
درحالیکه شایعات و تحلیلهای پراکنده درباره کمبود آب هر روز پررنگتر میشود، سه کارشناس برجسته حوزه آب، اقلیم و مدیریت منابع در میزگرد ایسنا تصویر مشترکی ترسیم کردند: «ایران دیگر در آستانه بحران نیست؛ در دل آن است. از کاهش ۳۰ تا ۴۰ درصدی بارش طی پنج سال، برداشت گسترده و بیضابطه از آبهای زیرزمینی و فرونشستهای عمیق در تهران گرفته تا ضعف پنجدههای در حکمرانی آب، دیپلماسی شکننده با همسایگان و الگوی کشتی که هیچ نسبتی با واقعیت اقلیمی کشور ندارد؛ هر سه محقق تأکید کردند که زنجیرهای از تصمیمهای غلط، فشارهای اقلیمی جهانی و مصرف افسارگسیخته ما را وارد دورهای کرده که بهگفته متخصصان «بازی دومینو»ی تبعات آن تازه از سالهای ۱۴۰۷ و ۱۴۰۸ آشکار خواهد شد.
آنها هشدار میدهند اگر اصلاحات فوری در مدیریت منابع، الگوی کشت و ساختار اداره آب رخ ندهد، بحران نهتنها در مرزهای اقتصادی و زیستمحیطی باقی نمیماند، بلکه به امنیت، سلامت و حتی سکونتپذیری شهرهای بزرگ گره خواهد خورد.
آنچه که در ذیل تقدیم میشود، دیدگاه دکتر مهدی زارع استاد تمام پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، دکتر رضا سپهوند دبیر کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و دکتر لیاقتی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی است در پاسخ به سؤال ابعاد بحران آب در کشور، اینکه چگونه ایران میتواند از این پیچ بحران به سلامت عبور کند.
ورود ایران به ششمین سال خشکسالی
دکتر مهدی زارع، استاد تمام پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، در میزگرد بررسی بحران آب با اشاره به کاهش مستمر بارشها در کشور، گفت: کاهش بارندگی بهدلیل تداوم خشکسالی و همچنین ضعف در بهکارگیری روشهای علمی در مدیریت منابع آب، کشور را وارد شرایط نگرانکنندهای کرده است.
وی با یادآوری سال آبی ۹۸–۱۳۹۷ که یکی از سالهای پربارش کشور بود و سیلاب فروردین ۹۸ در ۱۹ استان رخ داد، اظهار کرد: پس از آن سال، عملاً بهصورت پیدرپی با کمبود بارش روبرو بودهایم. سال آبی ۵–۱۴۰۴ ششمین سالی است که متوسط بارندگی کشور بهطور قابل توجهی کمتر از میانگین بلندمدت ۵۰ ساله ثبت میشود. سال آبی ۵–۱۴۰۴ ششمین سالی است که متوسط بارندگی کشور بهطور قابل توجهی کمتر از میانگین بلندمدت ۵۰ ساله ثبت میشود.
زارع افزود: در پنج سال گذشته بارندگی سالانه تقریباً همواره زیر ۲۰۰ میلیمتر بوده و در برخی سالها این مقدار به حدود ۱۵۰ میلیمتر رسیده است و این در حالی است که در سالهای نسبتاً پربارش، متوسط بارندگی کشور حدود ۲۵۰ میلیمتر است. بنابراین اکنون با کاهش حدود ۳۰ تا ۴۰ درصدی بارش نسبت به دورههای نرمال مواجه هستیم. استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله با اشاره به افزایش تعداد مصرفکنندگان آب، توضیح داد: جمعیت ایران در سال ۱۴۰۴ حدود ۸۸ میلیون نفر برآورد میشود و اگر ۵ تا ۷ میلیون مهاجر، چه مجاز و چه غیرمجاز را نیز در نظر بگیریم، تعداد ساکنان کشور به حدود ۹۵ میلیون نفر میرسد. این در حالی است که این جمعیت واقعی معمولاً در آمار رسمی منعکس نمیشود؛ زیرا آمار رسمی فقط مبتنی بر افراد دارای مدارک هویتی است، در حالی که همه مصرفکنندگان آب الزاماً دارای شناسنامه و کارت ملی نیستند و در آمارها ثبت نشدهاند. جمعیت ایران در سال ۱۴۰۴ حدود ۸۸ میلیون نفر برآورد میشود و اگر ۵ تا ۷ میلیون مهاجر، چه مجاز و چه غیرمجاز را نیز در نظر بگیریم، تعداد ساکنان کشور به حدود ۹۵ میلیون نفر میرسد. همه مصرفکنندگان آب الزاماً دارای شناسنامه و کارت ملی نیستند و در آمارها ثبت نشدهاند.
وی با تاکید بر اینکه خشکسالی در کشور تنها در سطح هواشناسی و کشاورزی باقی نمانده و در بسیاری مناطق وارد مراحل اقتصادی و اجتماعی شده است، ادامه داد: در برخی حوزهها مانند دریاچه ارومیه و تالاب هامون، حتی نشانههای خشکسالی اکولوژیک مشاهده میشود؛ به این معنا که برخی گونهها از محیط حذف شدهاند و یا میشوند و این موضوع در بلندمدت مشکلات جدی برای تنوع زیستی و محیطزیست کشور ایجاد خواهد کرد.
زارع با بیان اینکه آثار خشکسالی در شهرها هنوز بهطور کامل آشکار نشده است، گفت: یکی از مهمترین نمونهها تهران است. بیش از یک سال است گزارشهایی درباره فرونشست زمین در منطقه ۱۸ منتشر میشود که مقدار فرونشست بین ۱۸ تا ۳۰ سانتیمتر در سال گزارش شده است؛ پدیدهای که بخشی از تبعات مستقیم خشکسالی و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی است.
ریشه های خشکسالی
ین روزها بحران آب، در حال زورآزمایی برای کمرمق کردن کشور است. در طی سالهای اخیر، متوسط بارندگی کاهش قابل توجهی داشته است، به طوری که وضعیت آب ذخیرهسازی شده در سدها و میزان بارش در بیشتر نقاط کشور، رنگ قرمز به خود گرفته است.
از ابتدای مهر تا هشتم آذر ۱۴۰۴، ایران با کاهش بیسابقه بارشها مواجه شده است؛ استان گیلان با ۱۹۲ میلیمتر کاهش بارش و مازندران با ۱۱۴ میلیمتر کاهش، شدیدترین خشکسالی تاریخ خود را تجربه میکنند. کارشناسان هشدار میدهند که این بحران، کل کشور و حتی کشورهای همسایه را تهدید میکند و میتواند پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی گستردهای به دنبال داشته باشد.
شمال ایران، سرزمین جنگلهای سرسبز و شالیزارهای طلایی، این روزها رنگ خشکی و نگرانی به خود گرفته است. آمار تازه سازمان هواشناسی کشور نشان میدهد از ابتدای مهر تا هشتم آذر ۱۴۰۴، بارشها در سراسر ایران به شدت کاهش یافته و شمال کشور بیش از هر منطقهای درگیر این خشکسالی بیسابقه است.
گیلان که همیشه با بارشهای مداوم و چشمهها و رودخانههایش شناخته میشد، امسال با کاهش ۱۹۲/۶ میلیمتری بارش نسبت به میانگین بلندمدت مواجه شده است. کارشناسان میگویند چنین خشکسالیای در تاریخ هواشناسی استان سابقه ندارد. شالیزارهای برنج و باغهای چای، حالا چشمانتظار باران هستند، اما زمینهای ترکخورده و رودخانههای کمآب هشدار میدهند که طبیعت هم از این خشکی خسته شده است.
در همسایگی گیلان، مازندران هم در وضعیت هشدار قرار دارد. کاهش ۱۱۴/۸ میلیمتری بارشها، زندگی کشاورزان و خانوادههای روستایی را تحت فشار قرار داده است. تولید برنج، مرکبات و محصولات باغی که سالها ستون اقتصاد محلی بود، در معرض تهدید است و ترس از افزایش قیمت مواد غذایی و مهاجرت از روستاها در هوا موج میزند.
طبیعت فریاد میزند
خشکسالی شمال ایران فقط کمبود باران نیست؛ جنگلها و مراتع در حال تخریباند، فرسایش خاک افزایش یافته و تنوع زیستی در خطر است. ذخایر آب سدها افت کرده و دسترسی به آب شرب و نیازهای صنعتی به چالش افتاده است. کارشناسان هشدار میدهند که اگر اقدام فوری صورت نگیرد، این بحران میتواند تنشهای اجتماعی و اقتصادی را نیز تشدید کند. خشکسالی ۱۴۰۴، زنگ خطری است برای شمال ایران و کل کشور. این بحران نشان میدهد که مدیریت منابع آب نیازمند بازنگری جدی است و تغییرات اقلیمی دیگر موضوعی دور از دسترس نیست. طبیعت هشدار داده و حالا نوبت تصمیمات فوری و اقدامات هماهنگ است.
مدیریت منابع آب اولویت اول و آخر
در این مورد مهدی رهنما، رئیس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو گفت: «امروز بدون تردید در دوره خشکسالی قرار داریم. طی چند سال گذشته شرایط خشکسالی را تجربه کردیم، اما امسال وضعیت بهمراتب حادتر شده و با خشکسالی عمیقتری روبهرو هستیم. میزان بارشها در بسیاری از مناطق کشور در فصل پاییز به کمترین مقدار در ۵۰ سال گذشته رسیده و این موضوع کاملاً تایید میکند که کشور با خشکسالی گسترده مواجه است.»
او ادامه داد: «این خشکسالی بر منابع آب سطحی و زیرزمینی و بر همه شئون زندگی تاثیر گذاشته است. اینکه این شرایط چه مدت ادامه خواهد داشت، بر اساس مدلهای اقلیمی باید بررسی شود. پیشبینیها نشان میدهد در منطقه ما کاهش بارش و افزایش دما ادامهدار خواهد بود. مدیریت منابع آب باید اولویت اول و آخر ما باشد. امروز منابع آب سطحی را به دلیل نبود بارش و منابع آب زیرزمینی را به دلیل مصرف بیرویه تقریباً از دست دادهایم و دیگر آب قابل توجهی برایمان باقی نمانده است.»
وقتی صحبت از مدیریت منابع آبی به میان میآید، ذهن همه ناخودآگاه به کلیشه پرتکرار میزان مصرف آب در بخشهای مختلف، معطوف میشود. اگرچه بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد، شرب ۸.۲ درصد و صنعت چیزی حدود ۲.۱ درصد از منابع آبی را مصرف میکنند؛ ولی متهم شدن بخش کشاورزی به تنهایی چندان صحیح نیست.
نقش ساختوساز در بحران آب چیست؟
در این موضوع پیروز حناچی، شهردار اسبق تهران گفت: «این گزاره که در پایتخت بیشترین استفاده از آب در بخش کشاورزی مصرف میشود، اشتباه است. مصرف عمده آب در بخش کشاورزی در کل کشور و در مساحت کشور ادعای دقیقتری است و این موضوع در مورد کلانشهرها صدق نمیکند. در کلانشهری همچون تهران، تمامی منابع آبی از سد ماملو تا سد طالقان، به سمت این کلانشهر هدایت میشود. اگر منابع آبی را در سطح کل کشور تقسیم کنیم، ممکن است این مقدار به چشم بیاید، اما در اطراف کلانشهرها اینطور نیست. »
رضا حاجیکریم رئیس فدراسیون صنعت آب ایران نیز با اشاره به این برداشتهای نادرست میگوید: «این آمار (۸۰ تا ۹۰ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی) در سالهای نرمال از نظر بارش صحت دارد، اما دو نکته مهم باید مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه در سالهایی مثل امسال که خشکسالی به شدت افزایش پیدا کرده، مصرف آب در بخش کشاورزی نیز به طور چشمگیری کاهش یافته است. هم اکنون در بسیاری از استانها، دولت برای کشت اول و حتی کشت دوم محدودیتهای شدیدی اعمال کرده و همین امر باعث افت محسوس مصرف آب در این بخش میشود.»
او افزود: «نکته دوم نیز تفاوت قابل توجه الگوی مصرف در کلانشهرها است. برای نمونه در استان تهران حدود ۵۵ درصد از کل مصرف آب مربوط به بخش شُرب است؛ بنابراین آن الگوی کشوری که میگوید عمده مصرف در کشاورزی است، در کلانشهرها مصداق ندارد و باید به این نکات توجه کرد.»
بحران کمبود منابع آبی در کلانشهرها به خصوص پایتخت، از جنس آب شرب است و کشاورزی و صنعت ضریب چندانی ندارد. نکته قابل تامل این است که آب شرب فقط در بخش خانگی مصرف نمیشود، بلکه رد پای آن را در صنعت ساختمان نیز میشود دید. صنعت ساختمانسازی به گفته عدهای از کارشناسان، در رده صنایع آببر قرار میگیرد. تقریبا بیشتر مراحل ساخت یک ساختمان، با مصرف آب همراه است. برای ساخت مصالح مانند سیمان و بتن، آبپاشی در مراحل خاکبرداری، غرقاب مرتب زمین پس از بتنریزی و حتی شستوشوی مخازن حمل بتن و دستگاهها از آب آشامیدنی استفاده میشود. ساخت هر متر مکعب بتن نیازمند ۲۰۰ تا ۳۵۰ لیتر آب است.
هنگامی که عملیات ساختوساز در یک منطقه مسکونی آغاز میشود، شرکت آب منطقه اقدام به تغییر تعرفه آب بها میکند. این اقدام تنها باعث اخذ آب بهای بیشتر میشود و بازدارندگی در قبال مصرف آب شرب در عملیات ساختمانی ندارد. طبق مقررات ملی ساختمان مهندسان ناظر و مجریان باید برای عملیات اجرایی از آب غیر شرب استفاده کنند و از مصرف آب تصفیه شده شهری اجتناب کنند. حتی اگر از آب انشعاب شهری برای عملیات عمرانی استفاده نشود، عمده آب به کارگیری شده، ناشی از حفر چاه و استخراج آب شرب زیرزمینی است. این کار باعث تحلیل منابع آبی زیرزمینی در شرایط دشوار آبی و فرونشست زمین خواهد شد.
البته برخی از فعالین صنعت ساختمان، آببر بودن این حوزه را چندان صحیح نمیدانند و مصرف آب در این بخش را قابل اغماض قلمداد میکنند. غلامرضا خوشگفتار منفرد کارشناس مسکن و ساختمان گفت: مصرف آب در ساخت ساختمان قابل توجه نیست؛ یعنی مصرفی نیست که ما نگران آن باشیم. الان هم بر اساس پروتکلهایی که وجود دارد، از آب خام استفاده میشود نه از آبهای شبکه.
خوشگفتار منفرد تاکید کرد: «نه اینکه مصرف آب در ساخت ساختمانها اصلا وجود نداشته باشد، اما این مصارف، مصارف قابل اغماضی است؛ یعنی در کل مصارفی که داریم، مصارف نگرانکنندهای نیست. مضاف بر اینکه الان ما از آبهای خام استفاده میکنیم؛ کسانی که ساختمان میسازند اجازه ندارند از انشعابات آب شرب استفاده کنند و میروند از آبهای خام استفاده میکنند. به همین دلیل این موضوع از نظر ما خیلی نگرانکننده نیست که بخواهیم دنبال این باشیم که حالا کمش کنیم یا اضافهاش کنیم.»
حتی با فرض عدم استفاده از انشعابات شهری در عملیات اجرایی ساختمانها، نمیتوان منکر حفر چاه و استفاده از آبهای زیرزمینی در فرآیند ساخت شد. این کارشناس مسکن و ساختمان درباره منشأ آب مصرفی گفت: «درست است که یک بخش آن آبهایی است که از چاهها به دست میآید، اما یک بخش عمده، آبهایی است که همین الان از سیستم فاضلاب شهری به دست میآورند.»
کمی قبل احمد کرمیراد، عضو انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سازههای فولادی ایران در مورد میزان آب مصرفی در صنعت ساختمان بیان کرده بود: «در شرایطی که بیش از ۶۰ درصد آب تهران از طریق چاهها تأمین میشود و این رقم در برخی کلانشهرهای مرکزی تا ۹۰ درصد افزایش مییابد، باید به مسئله بهرهبرداری صحیح از منابع آبی توجه جدی داشت.»
او افزوده بود: «برای تولید بتن از آب شرب شهری استفاده میشود؛ این در حالی است که نه دریا و نه دریاچهای در اطراف تهران وجود دارد و آب مصرفی بتن، دقیقاً همان آب با کیفیت آشامیدنی است که با کمترین هزینه قابلیت تصفیه دارد.»
عضو انجمن تولیدکنندگان سازههای فولادی تصریح کرده بود: «سازههای بتنی برای عملآوری نیازمند استفاده مداوم از آب هستند. درحالیکه در سازههای فلزی، این نیاز به حداقل میرسد و این تفاوت میتواند نقش بسزایی در مدیریت بحران آب داشته باشد.»
بر اساس یک پژوهش که میزان آب مصرف شده در سیستمهای ساختمانی را مقایسه گرده است، گرچه میزان آب مصرفی در سازه اسکلت فلزی به نسبت سازه بتنی کمتر است، ولی این میزان اختلاف قابل توجهی نیست. بر اساس نمودار زیر که مصرف آب هر کدام از سیستمهای ساختمانی درج شده است، این گزاره اثبات میشود.
صنعت ساختمان چقدر آب میخورد؟
راه حل تداوم صنعت ساختمان در شرایط کمبود منابع آبی این روزها، مدیریت هوشمندانه منابع آبی، عدم استفاده از آب شرب، به کارگیری آبهای خاکستری و حرکت به سوی روشهای ساختمانی فناورانه است. یکی از این روشها به کارگیری سیستم سازه ICF است. سازههای ICF یا قالبهای عایق ماندگار، نوعی فناوری نوین در صنعت ساختمانسازی هستند که در آن دیوارها با بلوکهای فومی سبک شکل میگیرند و سپس فضای میان آنها با مقدار کنترلشدهای از بتن پُر میشود. این قالبها به دلیل ماندگاری دائمی، علاوه بر ایجاد عایق حرارتی و صوتی مؤثر، نیاز به بتنریزی حجیم و کارهای پرمصرف را کاهش میدهند و در نتیجه مصرف آب نیز بهطور قابلتوجهی کمتر میشود. حاصل این روش، سازهای سبک، مقاوم و سریعالاجراست که عملکرد مطلوبی در برابر زلزله دارد و بهعنوان گزینهای کارآمد و آیندهنگر در پروژههای عمرانی کشور شناخته میشود.
وضعیت موجود هیچکس را غافلگیر نمیکند
از دهه ۱۳۸۰ تا کنون درگیر برخی توهمات و تصمیم اشتباه شده ایم که ردپای آن را روی اقتصاد ومحیط زیست به وضوح میبینیم. برخی توجیه می آورند که هدف از برخی اقدامات آسیب زا به محیط زیست و منابع طبیعی درواقع توسعه اقتصادی است. اما از دهه ۱۳۷۰ اصلا معنای توسعه اقتصادی تغییر کرد. در آن دوران گفته شد این مدل توسعه ای که با فدا کردن منابع طبیعی همراه باشد، اصلا پایدار نیست.
آمارهای آلودگی هوا در کلانشهرها، ابعادی نگران کننده پیدا کرده و بسیاری از شهرهای بزرگ کشور، درگیر شرایطی شده اند که عملا تنفس را با مشکل مواجه کرده است. شهرهایی از جمله اهواز، تهران، اصفهان، مشهد به عنوان شهرهایی صنعتی و تجاری بین شهرهایی قرار دارند که در یک ماه اخیر مدام در شرایط حاد آلودگی هوا قرار دارند و در نتیجه با تعطیلی یا دورکاری ادارات و مدارس مواجه می شوند.
به گزارش فرارو، آلودگی هوا دست از سر شهروندان شهرهای بزرگ بر نمی دارد اما به نظر می رسد راهکارهایی مثل کاهش شیفت کارمندان و کارگران یا دورکاری نیز می تواند اثراتی مستقیم یا غیرمستقیم بر وضعیت اقتصاد کشور داشته باشد. همچنین برخی اقتصاددان معتقدند ریشه بخشهایی از آلودگی های زیست محیطی تصمیم گیری های حوزه اقتصاد است. دکتر مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع پرداخته است:
بخشی از خشکسالی کشور ریشه در تصمیمات غلط اقتصادی دارد
مرتضی افقه به فرارو گفت: «نمی توانیم در بررسی شرایط موجود، 3 دهه بی تدبیری برخی مسئولان را نادیده بگیریم. این که می گویم 3 دهه، به این علت است که دهه اول پس از انقلاب به جنگ اختصاص دارد و شاید نتوان به اندازه دهه های بعدی انتظاری در جهت پیشرفت اقتصادی داشت. متاسفانه یک گرداب بزرگ شکل گرفته که هر کاری انجام شود، تبعاتی شدید دارد. ریشه آلودگی در کشور به عدم آمایش سرزمینی بر می گردد که مثل برنامه های توسعه فقط نوشته شد اما به آن عمل نشد. برخی افراد با نفوذ محلی یا سیاسی برخی صنایع را در برخی شهرهای خاص متمرکز کردند تا به زعم خود، زرنگی کرده و منفعتی برای خود و شهر خود ایجاد کرده باشند. در استان اصفهان میبینیم که تصمیم گیری های اشتباه در حوزه های صنایع و کشاورزی چه به روز طبیعت آورده است. ما برنامه های علمی متعددی داشتیم و اتفاقا می توانستیم از طریق همین برنامه ها و بر اساس اصول آمایش سرزمین، پیش برویم تا فشار بر زمین، طبیعت و منابع را کاهش دهیم اما با بی کفایتی و بی تدبیری، 50 درصد جمعیت را در چند کلان شهر متمرکز کرده ایم، سپس به ناچار واحدهای صنعتی در این کلان شهرها متمرکز شد تا به بازار هدف نزدیک باشند. همه این ها حاصل مجموعه ای از بی تدبیری هاست که ریشه در تفکری ضدتوسعه و ضد تولید دارد.»
وی افزود: «در شرایطی که سایه جنگ همچنان به طور کامل از کشور دور نشده و تحریم های متعدد، اقتصاد کشور را تحت فشار قرار داده است، این نوع تصمیم گیری ها جای تعجب دارد. متاسفانه بخشی از خشکسالی کشور نیز ریشه در همین تصمیمات غلط دارد. با توجه به همه این موارد وضعیت موجود هیچکس را غافلگیر نمی کند و شاید از سالها پیش چنین روزهایی قابل پیش بینی بود. این موضوع را نمی توانیم نادیده بگیریم که بخشی از علت حل نشدن مشکلات زیست محیطی اتفاقا، فقر و تورمی است که کنترل نشده است. برای مثال، آن پدر خانواده ای که خودروی فرسوده یا مستهلک دارد اما این خودرو را از رده خارج نمی کند و همچنان با آن کار می کند، دلیلی به جز مشکلات معیشتی ندارد. این مجموعه اتفاقات در عرض یک شب رخ نداده و حاصل سالها اشتباه است.»
توسعه ای که با فداکردن محیط زیست کسب شود پایدار نیست
این اقتصاددان در ادامه گفت:«متاسفانه از دهه 1380 تا کنون درگیر برخی توهمات و تصمیم اشتباه شده ایم که ردپای آن را روی اقتصاد ومحیط زیست به وضوح میبینیم. برخی توجیه می آورند که هدف از برخی اقدامات آسیب زا به محیط زیست و منابع طبیعی درواقع توسعه اقتصادی است. اما از دهه 1370 اصلا معنای توسعه اقتصادی تغییر کرد. در آن دوران گفته شد این مدل توسعه ای که با فدا کردن منابع طبیعی همراه باشد، اصلا پایدار نیست. بنابراین، مفهوم توسعه را باز تعریف کردند. بر اساس تعریف جدید توسعه، توسعه ای پایدار است که منتهی به حفظ محیط زیست و حفظ منابع طبیعی برای نسل های جدید باشد و به همین دلیل از تاریخی که این تعریف ارائه شد، در کشورهای پیشرفته، صنایع مجبور شدند برای پیشگیری از توسعه الودگی از فیلترهای بسیار گرانقیمت استفاده کنند. سالهاست که دولت های پیشرفته با قوانین بسیار سفت و سخت مانع از آن می شوند که تولید به محیط زیست آسیب برساند. این استدلال اشتباهی که برخی می گویند آسیب به محیط زیست در سایه تلاش برای توسعه اقتصادی بوده را نمی توانم بپذیرم.»
وی افزود: «تا زمانی که سیاست گذاری برای توسعه اقتصادی در دست افرادی باشد که سواد مرتبط و کافی را ندارند، نمی توان انتظار حفظ محیط زیست را داشت. آن مفاهیمی که برخی افراد برای توجیه آسیب به محیط زیست استفاده می کنند درواقع مفاهیم ضدتوسعه ای است. نمی شود که آسیب های گسترده به محیط زیست را اینگونه توجیه کرد که ما قصد توسعه داشتیم. اصلا یکی از اصول بنیادین توسعه پایدار، حفظ محیط زیست است. هزینه های احیا و بازسازی محیط زیست دهها برابر آن چیزی است که برخی آقایان تصور می کنند. مشکل کشور ما قوانین نیست. اتفاقا قانون برای حفظ محیط زیست در کنار توسعه صنعتی و اقتصادی کم نداریم. مشکل اصلی عدم توجه و رعایت این قوانین است. قانون می گوید اگر حتی یک درخت در مسیر توسعه یک کارخانه قطع شود، واحدهای صنعتی باید درختی را جایگزین کنند. اما در طول سالهای اخیر اصلا توجهی به حفظ محیط زیست نشد و سازو کارهایی پیش رفت که بیشتر ضدتوسعه است تا حامی توسعه. اگر قرار بود در کشور ما توسعه به درستی اجرا شود، از 7 برنامه توسعه، 6 عدد آن با این رکورد تحقق سی درصدی پیش نمی رفت. عجیب است که آقایان میبینند برنامه های توسعه چقدر ناموفق بوده و باز هم در برنامه های بعدی همان بندهارا تکرار می کنند.»
غیرقابل سکونت شدن بخشهایی ازکشور بهدلیل خشکسالی نادرست است
دکتر حسین اردکانی، استاد دانشگاه توضیح داد که ادعاهای غیرقابل سکونت شدن بخشهایی از ایران درست نیست. خشکسالیها در ایران طبیعی و پریودیک است و نمیتواند دائمی باشد. او تاکید کرد که باید منابع آب ذخیره و مدیریت شوند تا دورههای خشکسالی بعدی قابل تحمل باشند.
اردکانی گفت: ایران در حدود ۳۰ درجه عرض شمالی قرار دارد و هوا در این منطقه حالت نشست دارد. این شرایط باعث گرم شدن هوا و حل شدن ابرها میشود و بارندگی محدود میشود. برای بارش، دو عامل اصلی لازم است که یکی حرکت صعودی هوا و رطوبت کافی است. به همین دلیل کشورهایی در عرضهای بالاتر بارش بیشتری دارند.
این هواشناس با سابقه به گذشته اشاره کرد و گفت در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ بارشهای شدید و سیلابها رخ داد و همچنین در دهه ۴۰ سرمای شدید و برف سنگین ثبت شده است. این نشان میدهد که خشکسالیهای فعلی ناهنجاری مقطعی هستند، نه تغییر دائمی اقلیم.
او درباره شایعات ابر دزدی و انتقال مصنوعی رطوبت گفت: «ابرها باید با جریانهای جو حرکت کنند. هیچ روش علمی برای دزدیدن یا جابهجایی مصنوعی ابرها از خلیج فارس به البرز وجود ندارد.» همچنین فناوری هارپ نمیتواند خشکسالی یا ترسالی ایجاد کند و شواهدی برای این ادعا وجود ندارد.
درخصوص بارورسازی ابرها، اردکانی گفت این روش تنها میتواند ۱۰ تا ۲۰ درصد بارشها را افزایش دهد و باید با دقت علمی انجام شود. در گذشته متخصصان خارجی به ایران آمدند و با برنامهریزی موفق شدند متوسط بارشها را حدود ۲۰ درصد افزایش دهند. پدر علم هواشناسی ایران درباره طولانی شدن تابستان توضیح داد: «تابستان در منطقه ما پنج ماهه شده چون شار گرمایی شدید در جو ایجاد شده و جریانهای پرفشار مانع نفوذ سیستمهای بارشی میشوند.»
او تاکید کرد که مدیریت آب و آمادهسازی مردم برای کمبود بارش، ضروری است. سدها باید مدیریت شوند و صرفهجویی آب باید از قبل آغاز شود. برای بازگشت به شرایط سبز و عادی، باید تالابها پر شوند، زمین اصلاح شود و درختکاری و چمنکاری گسترده انجام گیرد. وی همچنین با اشاره به دیگر شایعهای که این روزها در فضای مجازی پربازدید شده یعنی ابر دزدی، اظهار داشت: واقعا چطور میشود ابر را دزدید؟ باید مسیر آن عوض شده یا کلاً حل شده و از بین برود یا همراه با باد در ارتفاعات حرکت کند و از دسترس خارج شود. اردکانی افزود: اکنون شاهدیم ابرهای زیادی از روی دریای سیاه به سمت ترکیه میآیند و بارشهای خوبی نیز ایجاد میکنند، در برخی موارد نیز استانهای آذربایجان شرقی و غربی ایران را تحت تاثیر قرار میدهند، همچنین گاهی اوقات از روی دریای خزر عبور کرده و با رطوبت خوبی که از آن میگیرند بارندگیهای خوبی را در استانهای شمالی رقم میزنند، اما به دلیل سیستمی که در مناطق پایینتر ایران حاکم است نمیتوانند به این مناطق نفوذ کنند.
هارپ، سونامي و شايعات فراوان
يكي از بحثبرانگيزترين شايعات، نقش «هارپ» در ايجاد خشكسالي است. پدر علم هواشناسي ايران ميگويد: طبقه يونوسفر از ۸۰ كيلومتر به بالا قرار دارد و انرژي قابل توجهي ندارد. هيچ مدركي وجود ندارد كه هارپ بتواند خشكسالي يا ترسالي ايجاد كند. همه اين حرفها گمانهزني است. حتي نسبت دادن سونامي بزرگ اقيانوس هند به هارپ نيز علمي نيست. اردكاني درباره پديده ابر دزدي اظهار ميكند: ابر را نميشود دزديد. يا بايد مسيرش عوض شود، يا حل شود، يا با باد به ارتفاعات برود. ابرها از درياي سياه تا تركيه و شمال ايران حركت ميكنند، ولي سيستمهاي جوي اجازه نميدهند هميشه به مناطق مركزي برسند. اين ربطي به دزدي ندارد.
چرا تابستان در ايران به ۵ ماه رسيد؟
اين بخش از گفتههاي اردكاني يكي از مهمترين تحليلهاي اوست، اين پژوهشگر باسابقه اضافه ميكند: خاورميانه، هند و شمال آفريقا زير سلطه «فشار كم حرارتي» هستند و با افزايش گرماي زمين، اين منطقه بيشتر از گذشته انرژي خورشيد را جذب ميكند.در سطوح بالاي جو، جريان پرفشار ايجاد ميشود و هوا نشست ميكند و اين نشست اجازه نميدهد سامانههاي بارشي به كشور نفوذ كنند. او توضيح ميدهد: شار گرمايي منطقه در سالهاي اخير تقويت شده. وقتي گرما زياد ميشود، جريانهاي بارشزا نميتوانند وارد كشور شوند. اينگونه تابستان عملاً به پنج ماه ميرسد و پاييز و زمستان كوتاه و خشك ميشوند.
اردكاني ميگويد: سازمان هواشناسي بايد از شش ماه قبل پاييز خشك را اعلام ميكرد. سدها بايد مديريت ميشد. جيرهبندي بايد قبل از بحران آغاز ميشد. اتمسفر اجازه بارش نميدهد و مردم بايد صرفهجويي كنند. به باور او، كشور بايد شيوه مديريت منابع آب و خاك را تغيير دهد با احياي تالابها، درختكاري هدفمند در بيابانها، تغيير جنس خاك براي افزايش نفوذپذيري، ذخيره سيلابها، ساخت مخازن جديد اردكاني در پايان يكي از مهمترين نگرانيهاي مردم را پاسخ ميدهد؛ نگراني از غيرقابل سكونت شدن بخشهايي از كشور. او ميگويد: ادعاي غيرقابل سكونت شدن بخشهايي از ايران درست نيست. اقليم ايران هميشه چرخه خشكسالي و ترسالي داشته. اما ما بايد خودمان را براي اين چرخهها آماده كنيم. مشكل نه اقليم است، نه جغرافيا؛ مشكل مديريت است.
نقشه خشکسالی روز صفر جهان
دانشمندان با شبیهسازیهای اقلیمی نقشه شرایط خشکسالی روز صفر در سراسر جهان را تهیه کردند که نشان میدهد در آینده در بسیاری از شهرها و روستاهای جهان میزان نیاز به آب بهشدت از میزان منابع آبی در دسترس پیشی خواهد گرفت.
به گزارش تک دیلی، شرایط خشکسالی بحرانی موسوم به روز صفر در نقاط زیادی از جهان به سرعت در حال نزدیک شدن بوده و صدها میلیون نفر را در معرض خطر کمبود شدید آب قرار میدهد.
بر اساس تحقیقات انجام شده در مرکز آب و هوای دانشگاه ملی پوسان در کره جنوبی گرمایش جهانی احتمال خشکسالیهای چند ساله را تسریع میکند. این دورههای خشکسالی طولانی مدت مناطق زیادی را به سمت کمبود شدید آب سوق داده و در چند دهه آینده بر منابع آب آشامیدنی، کشاورزی و جوامع در سراسر جهان فشار وارد خواهد کرد.
محققان برای بررسی این خطر، از شبیهسازیهای اقلیمی پیشرفته برای تخمین زمانی که تقاضای آب محلی از میزان موجود از طریق بارندگی، رودخانهها و مخازن فراتر میرود، استفاده کردند. این نقطه اوج به خشکسالی روز صفر مشهور است که هفت سال قبل در کیپ تاون آفریقای جنوبی و شش سال قبل در چنای هند رخ داد و مشخص شد شهرها چقدر در برابر کمبود آب آسیبپذیر هستند.
با بررسی کمبود طولانی مدت بارندگی، کاهش جریان آب رودخانهها و افزایش مصرف آب، نقاط بحرانی خشکسالی روز صفر در سراسر مدیترانه، جنوب آفریقا و بخشهایی از آمریکای شمالی شناسایی شدند. این تجزیه و تحلیل نشان میدهد که شهرهای این مناطق به ویژه در معرض خطر هستند.
طبق شبیهسازیها، خشکسالی روز صفر احتمالاً در 15 سال آینده در 35 درصد از مناطق آسیبپذیر جهان ایجاد خواهد شد و تا پایان قرن حاضر این شرایط حدود 750 میلیون نفر را در سراسر جهان، از جمله 470 میلیون نفر از ساکنان شهرها و 290 میلیون نفر را در مناطق روستایی، تهدید خواهد کرد.
پیشبینی میشود منطقه مدیترانه بیشترین میزان مواجهه با خشکسالی شهری را داشته باشد، در حالی که شمال و جنوب آفریقا و بخشهایی از آسیا با شدیدترین تأثیرات بر مناطق روستایی مواجه هستند.
بر اساس مطالعه مذکور گرمایش جهانی باعث تسریع شرایط خشکسالی روز صفر در سراسر جهان میشود. به دلیل افزایش تنش هیدرولوژیکی، ۱۴ درصد از مخازن اصلی آب در اولین رویدادهای خشکسالی روز صفر خشک شده و این امر تأثیرات شدیدی بر معیشت مردم خواهد داشت. لذا این پدیده دیگر یک سناریوی دور از دسترس نیست و بدون سازگاری فوری و مدیریت پایدار آب، صدها میلیون نفر با کمبود بیسابقه آب در آینده روبرو خواهند شد.