روزنامه کائنات
4

جامعه

1404 يکشنبه 18 آبان - شماره 4949

عبور از شرایط ناترازی

 کریم همدانی-باید ۳۰ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شود تا بتوان از شرایط ناترازی عبور کرد. ناترازی برق در ایران به معنای عدم تعادل بین تولید و مصرف برق است که به دلایل متعددی رخ داده است. ناترازی انرژی برق در ایران به مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی، زیرساختی و مدیریتی مرتبط است که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:
افزایش تقاضا برای انرژی: رشد جمعیت و توسعه اقتصادی منجر به افزایش نیاز به انرژی در بخش‌های مختلف خانگی، صنعتی و کشاورزی شده است. این افزایش تقاضا، به‌ویژه در فصول گرم و سرد سال، فشار زیادی بر سیستم تأمین انرژی کشور وارد می‌کند.
۲ساختار نامناسب تأمین و توزیع انرژی: وابستگی به منابع فسیلی مانند نفت و گاز، به‌ویژه در تولید برق، فرسودگی زیرساخت‌های انتقال و توزیع انرژی، کارایی سیستم را کاهش داده و منجر به هدر رفت انرژی می‌شود. در نتیجه تغییرات در تولید انرژی به دلیل مسائل فنی و فرسودگی شبکه‌های توزیع و انتقال برق، اتلاف انرژی در این شبکه‌ها، کمبود سوخت یا شرایط جوی، می‌تواند منجر به ناترازی در تأمین برق شود.
تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی: تحریم‌های بین‌المللی تأمین مواد اولیه، تجهیزات، فناوری و سرمایه‌گذاری‌های خارجی را دشوار کرده و بر تولید، انتقال و توزیع انرژی تأثیر منفی گذاشته است.
 مدیریت و سیاست‌گذاری ضعیف: در دهه‌های گذشته، به دلیل محدودیت‌های مالی و اقتصادی، سرمایه‌گذاری‌های لازم برای احداث نیروگاه‌های جدید و به‌روزرسانی نیروگاه‌های موجود انجام نشده است. این امر باعث شده تا ظرفیت تولید برق نتواند همگام با رشد تقاضا افزایش یابد. در نتیجه کمبود سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های انرژی و عدم توجه به بهینه‌سازی مصرف، منجر به ناترازی در تأمین انرژی شده است.
از سوی دیگر بهینه‌سازی مصرف در بخش‌های مختلف ضروری است. در بخش خانگی، بخش عمده گاز مصرفی – حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد – از طریق پنجره‌ها، درها، دیوارها و روش‌های ناکارآمد هدر می‌رود. استفاده از پنجره‌های دوجداره، پرده‌های مناسب و فرهنگ‌سازی می‌تواند مصرف را کاهش دهد. میرافضلی انتقاد می‌کند که تبلیغات فعلی مانند “گاز کمتر مصرف کنید” پیش‌پاافتاده و کودکانه است و به جای آن، باید آموزش‌های عملی برای کاهش مصرف ارائه شود تا مردم بدانند چگونه انرژی را حفظ کنند. او پیشنهاد می‌دهد که قیمت گاز آزاد شود، اما نه به صورت مستقیم؛ بلکه با محاسبه روزانه و بر اساس استاندارد مصرف برای هر خانواده یا منطقه اقلیمی. برای مثال، در تهران، استاندارد روزانه می‌تواند ۱۰ متر مکعب باشد؛ اگر مصرف کمتر از این میزان باشد، تفاوت قیمت به صورت تشویقی به حساب فرد بازگردانده شود و اگر بیشتر، با نرخ پلکانی و تصاعدی جریمه اعمال گردد. این سیستم می‌تواند انگیزه‌ای قوی ایجاد کند، به طوری که یک خانواده روستایی با صرفه‌جویی، ماهانه دو تا سه میلیون تومان درآمد کسب کند. جالب اینکه، قشر کم‌درآمد جامعه – حدود ۳۰ درصد – بیشترین مصرف گاز را دارند، زیرا خانه‌هایشان استاندارد نیست، اما با این طرح تشویقی، می‌توانند از صرفه‌جویی سود ببرند. برای جلوگیری از سوءاستفاده، باید سیستم‌های کنترلی مانند کنتورهای ورودی روستاها و جرایم سنگین و خردکننده اعمال شود تا کسی جرأت دزدی گاز نداشته باشد. میرافضلی تاکید دارد که ایران نباید همه چیز را از نو اختراع کند و باید از تجربیات موفق جهانی بهره ببرد.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه