صفحه اول
افسانه مویزی- اختلالات روانی، شرایطی هستند که بر افکار، احساسات، رفتارها و نحوه درک فرد از دنیای اطرافش تاثیر میگذارند. همچنین میتوانند باعث ناراحتی و اختلال در زندگی روزمره، کار، روابط، فعالیتهای اجتماعی و بهطورکلی سلامت روان شوند. بیماری روانی به مجموعهای از اختلالات روان قابل تشخیص اشاره دارد که تغییرات قابلتوجه در تفکر، احساسات یا رفتار و ناراحتی یا مشکل در عملکرد در فعالیتهای اجتماعی، کاری یا خانوادگی را شامل میشود. آمار اختلالات روانی در ایران ۲۵ درصد است علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، صبح دیروز در نشست خبری هفته سلامت روان در خصوص شیوع اختلالات روانی در کشور، گفت: بر اساس آخرین پیمایشی که در سطح کشور انجام شده است، شیوع اختلالات روانی حدود ۲۵ درصد ذکر شده است. در این میان اختلالات افسردگی و اضطرابی از شایعترین اختلالات در سطح کشور گزارش شدهاند. بنابراین درجاتی از اختلالات اضطرابی و درجاتی از اختلالات افسردگی در حدود ۲۵ درصد از افراد مشاهده میشود. او متذکر شد: ما شاید تنها کشور منطقه باشیم که موضوع سلامت روان را در نظام شبکه بهداشتی خود ادغام کردهایم. در حال حاضر، حدود ۳۲۰۰ روانشناس در شبکه سلامت کشور فعالیت دارند. از میان آنها، ۱۲۰۰ نفر بهصورت فعال در حوزههای مربوطه حضور دارند. رئیسی یادآور شد: یکی از موضوعاتی که در نشست اخیر با وزرای بهداشت در حوزه سلامت روان در کشور قطر، مطرح کردیم این بود که اگر بخواهیم در منطقه سلامت روان پایدار داشته باشیم، باید جنگ، بحران و بیعدالتیهایی که در منطقه رخ میدهد متوقف شود. این در حالی است که خودِ منطقه در بسیاری از این بحرانها دخیل نیست، بلکه فشارها و بیثباتیها از بیرون وارد میشود و سلامت مردم را هدف قرار میدهد. آمار اختلالات روانی در ایران بالای ۵۰ درصد است نه ۲۵ درصد اما علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس، روانشناس اجتماعی و عضو فرهنگستان علوم پزشکی گفت: «مشاهدات میدانی و مطالعات اکتشافی نشان میدهند که آمار اختلالات روان در ایران بسیار بیشتر از ۲۵ درصدی است که وزارت بهداشت اعلام کرده است. حتی نمیتوان گفت این رقم تنها به ۲۷ درصد نزدیک است؛ برخی آمارها تا ۵۰ تا ۶۰ درصد هم میرسند، اگرچه اعتبار آنها قابل بحث است. واقعیت این است که از سال ۱۴۰۱ به بعد زمینهسازی برای افزایش اختلالات روان در کشور شدت گرفته است و این موضوع از طریق افزایش آسیبهای اجتماعی قابل شناسایی است.» او افزود: «میزان طلاق به حدی رسیده که دولت دیگر آن را به طور رسمی اعلام نمیکند و بسیاری از شاخصهای اقتصادی نیز به شکل رسمی منتشر نمیشوند. بنابراین آماری که وزارت بهداشت در سال ۱۴۰۴ برای سال ۱۴۰۱ ارائه میدهد، در شرایط فعلی جامعه ایران قابل اتکا نیست. رخدادهای سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۴، از جمله جنگ ۱۲ روزه، شرایطی را فراهم کردهاند که افراد نیاز به بهروزرسانی و پایش دارند تا بتوان آمار دقیقتری به دست آورد. پیشبینی میشود که میزان اختلالات روان بسیار بالاتر از ارقام فعلی باشد و در آینده نیز روند افزایشی آن ادامه پیدا کند.» فقر و نابرابری اقتصادی نقش تعیینکنندهای در اختلالات روانی دارد شریفی یزدی گفت: «در بعد اجتماعی، فقر و نابرابری اقتصادی نقش تعیینکنندهای دارند. فاصله طبقاتی، مشکلات اقتصادی و فشارهای ناشی از زندگی شهری اضطراب و استرس را افزایش میدهند. شکاف نسلی، تغییر سبک زندگی، تحولات فناوری و تغییر ارزشها و هنجارها نیز افراد را سردرگم کرده و تنش ایجاد میکنند؛ بسیاری از آموزههایی که از نسلهای گذشته آموختهایم، امروز پاسخگوی نیازهای نسل جدید نیست و همین باعث سردرگمی و تنهایی افراد میشود.» او افزود: «تنهایی و انزوا بهویژه در شهرهای بزرگ، به دلیل کاهش ارتباطات واقعی اجتماعی، بسیار اهمیت دارد و بر سلامت روان اثرگذار است. خشونت و مشکلات خانوادگی، از جمله بحرانهای ارتباطی بین زوجین، والدین و فرزندان، خشونت خانگی و انواع طلاقها—شامل طلاق رسمی، اقتصادی، عاطفی، جنسی و سکوت—نیز از عوامل مهم اجتماعی برای افزایش اختلالات روانی به شمار میآیند.» بیسوادی سیاسی باعث اضطراب و سرخوردگی میشوند عضو فرهنگستان علوم پزشکی گفت: «عوامل سیاسی نیز در سلامت روان تأثیر دارند. بیسوادی سیاسی، ناامیدی اجتماعی، فشارهای بینالمللی و تحریمها باعث اضطراب و سرخوردگی میشوند. محدودیت در آزادیهای اجتماعی، همچنین کمبود سرمایهگذاری در حوزه سلامت روان، بر شدت مشکلات روانی میافزاید و حس بیقدرتی و سرخوردگی را در افراد تشدید میکند.» او ادامه داد: «عوامل اقتصادی نیز تاثیر عمیقی بر سلامت روان دارند. تورم، بیکاری، رکود، عدم آگاهی اقتصادی و ترس از ناتراز بودن هزینه و درآمد، کمبود دسترسی به خدمات درمانی و محرومیتهای اقتصادی از جمله عواملی هستند که باعث افزایش اضطراب، استرس و اختلالات روانی میشوند. محدودیتهای دسترسی به خدمات روانپزشکی و رواندرمانی و نابرابری در توزیع این خدمات نیز به تشدید بحران کمک میکند، به ویژه که بسیاری از استانها تنها یک یا دو بخش روانپزشکی فعال دارند و بیماران برای بستری شدن مدتها در صف انتظار میمانند.» به باور او: «در مجموع، عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به شکل ترکیبی، زمینه افزایش بیماریهای روانی در جامعه را فراهم میکنند. تابو بودن مسائل روانی، کمبود آموزش، فشارهای خانوادگی و اجتماعی، تغییرات سبک زندگی و فناوری، خشونت خانگی، محدودیت آزادیهای اجتماعی، ناامیدی سیاسی و مشکلات اقتصادی همه در کنار هم باعث شدهاند که اختلالات روانی بیش از گذشته در جامعه شایع شود و نیاز به اقدامات جامع و چندجانبه در حوزه سلامت روان بیش از هر زمان دیگری احساس شود.»