گزارش
کتایون اسلامی- نشست سالانه سازمان ملل با حضور سران کشورها به یکی از محورهای اصلی دیپلماسی بینالمللی تبدیل شده است که تصویری زنده از تعاملات سیاسی، چالشها و همکاریهای جهانی ارائه میدهد؛ بنابراین حضور رئیسجمهور در این اجلاس و محورهای سخنرانی در آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مهمترین گردهمایی سیاسی بینالمللی است که هر سال در ماه سپتامبر در مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار میشود. این نشست از سال ۱۹۴۵، که سازمان ملل تأسیس شد، به صورت منظم برگزار میشود و سران کشورها، رؤسای دولتها، وزرای خارجه و نمایندگان عالیرتبه کشورهای عضو در آن شرکت میکنند. نشست سالانه فرصتی است تا رهبران جهان درباره موضوعات کلیدی بینالمللی نظیر صلح، امنیت، توسعه اقتصادی، تغییرات اقلیمی و حقوق بشر به بحث بپردازند. سخنرانیهای سران کشورها در این نشست، الگویی جهانی در سیاستورزی بینالمللی ایجاد کرده است. هر سال در بخش آغازین نشست، سران کشورها فرصتی برای ارائه دیدگاهها و مواضع خود درباره مسائل جهانی دارند. آیا پزشکیان مستقیم با ترامپ دیدار خواهد داشت؟ در آستانه سفر مسعود پزشکیان رئیس جمهور به نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل برخی چهره های اصلاح طلب پیشنهاد دیدار مستقیم او با رئیس جمهور امریکا را مطرح کرده اند. پیشنهاد دیدار پزشکیان با ترامپ در حالی مطرح می شود که رئیس جمهور آمریکا همزمان با مذاکرات نماینده ویژه اش با ایران فرمان حمله به تاسیسات هسته ای ایران را صادر کرد. ترامپ در حالی پیش از این از مذاکره و توافق با ایران سخن می گفت که در ادامه به صراحت از تسلیم بدون قید و شرط ایران به عنوان آنچه دنبال می کند یاد کرد. از سوی دیگر رهبر کره شمالی در دوره قبلی ترامپ با او ملاقات کرد تا بلکه تحریم های کره شمالی لغو شود اما در نهایت ترامپ حتی تا کنون هیچ تحریمی را از کره شمالی لغو نکرده است. همچنین شوق ترامپ به اقدامات نمایشی و به خصوص خودشیفتگی بیش از حد او در هنگام ملاقات با زلنسکی رئیس جمهور اوکراین تصاویری زننده از تحقیر رئیس جمهور یک کشور به رسانه ها نشان داد که هیچ بعید نیست در صورت ملاقات او با هر یک از مقامات ایران همان اقدامات و اظهارات تحقیر آمیز تکرار شود. به نظر می رسد مسائل و مشکلات بین ایران و آمریکا ریشه ای تر و عمیق تر از آن است که به خصوص بعد از حمله نظامی آمریکا به ایران زمینه ای برای هر گونه ملاقات مستقیم بین دو کشور مثمر ثمر باشد. در عین حال شاید مذاکرات غیر مستقیم ایران با مقامات آمریکایی و حتی ملاقات مستقیم مقامات ایران و آمریکا در سطوح پایین بتواند زمینه ای برای کاهش تنش بین دو کشور فراهم کند. کیهان و دیدار پزشکیان و ترامپ در آستانه سفر مسعود پزشکیان به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، بار دیگر روزنامه کیهان تیغ انتقاد خود را متوجه جریان اصلاحطلب کرده و در دو گزارش جداگانه، پیشنهاد دیدار احتمالی رئیسجمهور ایران با دونالد ترامپ را به شدت تخطئه کرده است. کیهان در تیتر یک خود نوشت: «دیدار با ترامپ نسخه کودکانه غربگرایان برای اقتصاد ایران». این روزنامه با یادآوری مذاکرات دو دهه گذشته مدعی شد: «۲۲ سال مذاکره بیحاصل نه تنها هیچ دستاوردی نداشته، بلکه به نوعی یک رکورد منفی در تاریخ دیپلماسی جهان محسوب میشود؛ رکوردی که دیپلماتهای به اصطلاح متخصصی آن را به ثبت رساندند که کوچکترین دستاوردی را در طی این ۲۲ سال به دست نیاوردند.» کیهان برای نشان دادن بیاعتمادی به هر نوع گفتوگو با آمریکا به نقل قولی از حسن روحانی در سالهای ابتدایی مذاکرات هستهای استناد کرد که گفته بود ایران «اگر نگوییم هیچ، مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد». این روزنامه نتیجه گرفته که چنین تجربهای کافی است تا «تئوری کرنش در برابر غرب» برای همیشه کنار گذاشته شود. کیهان با حمله به اظهارات اخیر کرباسچی، مرعشی و ابطحی نوشته: «این اظهارات نهتنها نشاندهنده بیگانگی این طیف با واقعیتهای سیاست بینالملل است، بلکه بار دیگر ثابت میکند که غربگرایان هنوز هم سادهترین و ابتدائیترین راهکارها، یعنی «سلام علیک»، «تماس تلفنی»، و «اطمینان دادن به صهیونیستها» را بهعنوان نسخههای اقتصادی و سیاسی برای ملت ایران تجویز میکنند. این طیف تا حدی مجنون وار خود را در برابر آمریکا حقیر میبینند که احتمالا حتی حاضر به این هستند که طبق دستورالعمل سال گذشته ترامپ، نشیمنگاه وی را نیز ببوسند.» در گزارش این روزنامه حتی به علی مطهری و محمود سریعالقلم نیز حمله شده و پیشنهادهای آنان «تماس با یهودیان نیویورک» یا «سلامعلیک با ترامپ» تعبیر شده است؛ عباراتی که آشکارا برای تمسخر و تحقیر مخالفان به کار رفتهاند. کیهان در ستون اخبار ویژه نیز با عنوان «پوست موز اصلاحطلبان زیر پای رئیسجمهور در سفر نیویورک» ادعا کرده که: «این روزها رسانههای اصلاحطلب تلاش دارند در آستانه سفر رئیسجمهور به نیویورک برای ایشان نسخه «تسلیم» را در زرورق «فرصت» بپیچند و کلیدواژههایی مثل «ابتکار فوری، توافق موقت، تغییر در سیاست اسرائیل و حتی دیدار با ترامپ» را اجتماعیسازی کنند.» کیهان سپس با زبانی تند به فعالان اصلاحطلب تاخت و نوشت: «پیشنهاد دیدار با ترامپ در حالی مطرح میشود که افراد پیشنهاد دهنده به اندازه یک دانشجوی ترم یک روابط بینالملل هم سواد ندارند و درک درستی از دیدار دو شخصیت سیاسی و شرایط جهان ندارند.» در جای دیگری از همین مطلب، این روزنامه پا را فراتر گذاشت و ادعا کرد: «اصرار برخی از این سیاستمداران به پیچیدن نسخههای سادهانگارانه در مناسبات پیچیده روابط بینالملل، بدون فکر و اندیشه و در نظر گرفتن واقعیت در حال وقوع در صحنه، فراتر از بیسوادی و کمدانی پیشنهاد دهندگان تلقی میشود و سمت و سوی همسویی با دشمن را دارد.» توصیه جدی عبدی به پزشکیان؛ قبل از نیویورک، تهران را حل کن سفر مسعود پزشکیان به نیویورک در آستانه مجمع عمومی سازمان ملل، با امیدهایی برای گرهگشایی از بحران سیاست خارجی ایران همراه شده است، اما عباس عبدی معتقد است مشکل اصلی باید ابتدا در تهران حل شود و بدون اصلاح رویکرد داخلی، نیویورک صرفاً اتلاف وقت خواهد بود. او در یادداشتش در روزنامه اعتماد نوشته: برخی گمان دارند که سفر پزشکیان به نیویورک میتواند گره بحران کنونی ایران در سیاست خارجی را باز کند. با اطلاعات کنونی، تصور نمیرود که این سفر گرهی را باز کند، زیرا مساله اصلی ابتدا باید در تهران حل شود، سپس راهی نیویورک شد. اگر آقای پزشکیان نتواند یا نخواهد که مساله را در تهران حل کند، سفرش به نیویورک نه تنها سودی ندارد، بلکه زیان محض است و اگر در تهران به راهحلی برسد، آنگاه شاید در نیویورک یا هر جای دیگر هم به نتیجه برسد. عبدی با اشاره به منطق مرسوم تصمیمگیری در ایران نوشته است: «هر تصمیم سیاسی از موازنه سود و زیان تبعیت میکند. اگر سود آن بچربد آن تصمیم گرفته خواهد شد، در غیر این صورت خیر. معنای سود و زیان و ارزیابی مقایسهای آنها در هر تصمیم سیاسی بسیار پیچیده است و در طول زمان متغیر است. برخی افراد به علت فقدان امید به آینده، سود و زیان کنونی را حتی اگر اندک باشد، مهمتر از سود و زیان فراوان در آینده میدانند.» او تأکید کرده است که سیاستمدار باید «سود و زیان شخص خود را از ملاحظات تصمیمگیری خارج کند» و تصمیمها را صرفاً با نگاه ملی و منافع مردم اتخاذ کند. عبدی با اشاره به ویژگی سیاستگذاری ایران مینویسد: «به طور کلی، سیاستگذار به سود و زیان کوتاهمدت نگاه میکند و گویی دنیا برایش همین امروز و فردا است و نگاهی به آینده ندارد.» او نمونهای از فاجعه سیاستهای کوتاهمدت را در قیمت بنزین و نادیده گرفتن آثار بلندمدت آن ذکر کرده است. او درباره سفر پزشکیان میگوید: «اگر آقای پزشکیان بخواهد با این دو ویژگی پا به نیویورک بگذارد، جز اتلاف وقت کار دیگری نکرده است.» عبدی در ادامه تأکید میکند که ابتدا باید «وضعیت آینده ایران از طریق کسب حداکثر سود احتمالی برای کشور و مردم و پرهیز از هزینههای سنگین و احتمالی در آینده» در تهران حل شود و سپس اقدام به سفر به نیویورک شود. او خطاب به پزشکیان مینویسد: «آقای پزشکیان! شما باید انتخاب کنید. خیر و نیکی با پای خویش به سراغ کسی نخواهد آمد. اگر این سیاست و ادامه آن را برای کشور و مردم مفید نمیدانید، ابتدا این را در تهران حل کنید آنگاه سوار هواپیما شوید. شترسواری دولا دولا نداریم. اگر میخواهید سیاستهای گذشته ادامه یابد، یا نروید یا نامزد رقیب خود را با چند نماینده شاخص آنان راهی نیویورک کنید، قطعا صریحتر و شفافتر حرف خواهند زد.» عبدی نتیجهگیری میکند: «هنگامی که برگشتید، میفهمیم که از ایران چه کسی به سازمان ملل رفته بود؟ پزشکیان نماینده ملت ایران، یا شبحی از رقیب او در لباس پزشکیان؟ خود دانید؛ البته دیگران هم میدانند.» کسانی که پیشنهاد می کنند پزشکیان با ترامپ دیدار کند به اندازه دانشجوی ترم یک روابط بین الملل هم سواد ندارند سال 1398 بعد از آنکه ترامپ از برجام خارج شد، برخی از سیاستمداران معتقد بودند که اگر روحانی در راهروهای سازمان ملل با ترامپ دیداری کوتاه داشته باشد، میتوان انتظار داشت، روزنهای برای توافق باز شود. روزنامه فرهیختگان نوشت: از شهریور 98 تا شهریور 1404 وقایع متفاوتی در جهان رخ داده، نظم جهانی در آستانه تغییرات غیرقابل اجتنابی قرار دارد، ایران یک جنگ را پشت سر گذاشته و منطقه همچنان ملتهب است، اما برخی از سیاستمداران منتسب به جناح اصلاحطلب، همچنان به راهکارهایی اصرار دارند که برای ایران سال98 نیز دستاوردی به همراه نداشت، چه رسد به حالا که تنش با غرب به سطوح بالایی رسیده است. حالا نیز به رسم هرساله، قرار است رئیسجمهور برای شرکت در اجلاس سالانه به نیویورک برود، مسعود پزشکیان راهی آمریکا خواهد شد، آن هم در شرایطی که کمتر از سه ماه از تجاوز آمریکا به تأسیسات هستهای ایران و کمتر از دو روز از رد قطعنامه تعلیق تحریمهای ایران در شورای امنیت گذشته، اروپا آخرین پیشنهاد ایران که به گفته مکرون، معقول به نظر میرسید را رد کرده و فعال شدن مکانیسم ماشه تقریباً قطعی به نظر میرسد. در این موقعیت امکان به نتیجه رسیدن یک توافق برد - برد برای ایران بسیار ضعیف است، اما همچنان برخی از فانتزیگرایان اصلاحطلب، تصور میکنند اگر رئیسجمهور دیداری مستقیم با رئیسجمهور آمریکا داشته باشد، رسیدن به یک توافق دور از ذهن نخواهد بود، اصرار برخی از این سیاستمداران به پیچیدن نسخههای سادهانگارانه در مناسبات پیچیده روابط بینالملل، بدون فکر و اندیشه و درنظرگرفتن واقعیت در حال وقوع در صحنه این گمانه را تقویت میکند که برخی از این افراد، نهتنها تحلیلهایشان مبتنی بر نظم 10 سال گذشته جهان است، بلکه به اندازه دانش یک دانشجوی ترم یک روابط بینالملل از مناسبات بینالمللی شناخت ندارند و تصور میکنند با یک لبخند، سلام و دیدار تمام چالشهای پیچیده جهانی حل میشود. باید به این نکته توجه داشت که اگر رئیسجمهور به دنبال ارائه تصویری از ایران مقتدر مدافع صلح است، دقیقاً باید بر عکس این توصیههای سادهانگارانه عمل کند. «پزشکیان» اگر تأییداتی اخذ کند، میتواند با ترامپ در نیویورک دیدار مستقیم و بیواسطه کند در شرایطی که بناست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل از سر گرفته شود، حالا بحث راهحلی تازه در عرصه سیاست خارجی مطرح است؛ راهی که هیچ وقت پیش از آن در تاریخ بعد از انقلاب امتحان نشده است و آن گفتوگوی مستقیم دو رئیسجمهور ایران و آمریکاست. آیا چنین ایدهای از منظر واقعیت سیاسی شدنی است؟ محمد عطریانفر، فعال سیاسی، درباره این موضوع به «انتخاب» گفت: «من بر این باورم تا زمانی که نظام سیاسی به پایداری خود و به خدمت به مردم میاندیشد، نه سیاستهای دفاعی را کنار میگذارد و نه امر دیپلماسی را تعطیل میکند. دیپلماسی و دفاع دو روی یک سکهاند و هر کدام کارکرد خود را دارند. اینکه برخی این دو را در برابر هم قرار میدهند اشتباه است و کشور هیچوقت بینیاز از امر دفاع و حفظ امنیت ملی با استفاده از ابزار سیاست خارجی نخواهد شد. پس هیچ وقت دیپلماسی و دفاع تعطیل نمیشود؛ حتی در سختترین شرایط و همه باید مشوق کارگزاران نظام برای ادامه گفتوگوهای دیپلماتیک و از آن سو حامی اقدامات دفاعی برای کوتاهکردن دست دشمن از سرزمینمان باشیم». او ادامه داد: «واقعیت این است که باید به همه کارگزاران کشور تذکر بدهیم بدهیم که باید واقعبین باشند و هیچ مسئلهای را سادهسازی نکنند. با سادهسازی مسائل هیچ مشکلی حل نمیشود. کارگزاران کشور باید به وظایف و مأموریتهای خود در عرصه سیاست خارجی عمل کنند و تصور نکنند که امر مذاکره تعطیل شده است». این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «در ابتدای کار دولت آقای پزشکیان توافقی شد بر اینکه محور امور رهبری باشند و سیاستهای ایشان راهنمای عملکرد دولت باشد. با این وصف هر تصمیم بزرگی با تدابیر ایشان همراه است و اگر بنا باشد آقای پزشکیان نقطه عطفی در سنت مذاکراتی با غرب غرب بنا گذارد و تدبیری تازه به خرج دهد باید تأیید رهبری را داشته باشد و اگر تأییداتی در حوزه مذاکره اخذ کند در آن صورت میتواند حتی با آقای ترامپ هم دیدار مستقیم و بیواسطه داشته باشد و از این فرصت برای منافع کشور بهره ببرد. آمریکا هم متوجه میشود که مذاکره آقای پزشکیان با ترامپ با تأیید رهبر انقلاب بوده است و چنین مذاکرهای میتواند راهگشا باشد». عطریانفر در پایان گفت: «به هر حال چالشهای ما با دنیا باقی است و تمامشدنی نیست و اگر حتی به توافقی هم برسیم همه مسائل حل نمیشود اما باید در مسیر اعتمادسازی قدم برداریم. حتی اگر مکانیزم ماشه فعال و تحریمهای شورای امنیت از سر گرفته شود هم نباید گوشهنشین شویم و عزا بگیریم. باز هم میشود راههای دیپلماتیک را پیدا کرد؛ زمانیکه تأثیر بازگشت تحریمهای شورای امنیت بیش از تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد ایران نیست اما تأثیرات حقوقی، بینالمللی و اجتماعی دارد که باید با تعدیل سیاستهایمان آثارش را کم کنیم». نیویورک میتواند صحنهای تاریخی باشد مسعود پزشکیان با دونالد ترامپ دیدار خواهد کرد؟ تحلیلگران هشدار میدهند که این ملاقات حتی ممکن است آخرین فرصت برای عبور ایران از بحران تحریمها باشد. رویداد۲۴ نوشت: در آستانه سفر مسعود پزشکیان به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل، بار دیگر بحثی قدیمی، اما حساس در فضای سیاسی ایران جان گرفته است: آیا رئیسجمهور ایران میتواند یا باید در نیویورک با دونالد ترامپ دیدار و گفتوگو کند؟ پاسخ این پرسش تا همین چند سال قبل و با توجه به تجاربی مثل امتناع سیدمحمد خاتمی از رویارویی در راهرو با بیل کلینتون، یک «نه» قاطع بود. حالا، اما با در نظر گرفتن شرایط و اوضاع و احوال مملکت که به شدت زیر سایه جنگ و فشار تحریم قرار گرفته، قدری متفاوت به نظر میرسد. شاهد آنکه در همین چند روز گذشته بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران به صراحت به رئیس جمهور پیشنهاد کردهاند که به فکر دیدار با ترامپ باشد و حتی این دیدار را آخرین فرصت نظام برای حل مشکلات پیش رو تلقی کردهاند. مصطفی کواکبیان، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی احتمال داد که شاید مسعود پزشکیان نخستین رئیسجمهور ایران باشد که با ترامپ دیدار مستقیم خواهد داشت. این اظهار نظر بلافاصله به تیتر رسانهها تبدیل شد و موجی از واکنشها را در فضای سیاسی ایران برانگیخت. محمدتقی فاضل میبدی نیز در تحلیلی هشدار داد که این دیدار شاید آخرین فرصت نظام برای جلوگیری از بازگشت تحریمهای شورای امنیت و فشارهای شدیدتر بر اقتصاد ایران باشد. از نگاه او، شرایط بهگونهای است که نمیتوان به راهکارهای تکراری دل بست و مذاکره مستقیم میان دو رئیسجمهور میتواند حداقل از شدت بحرانها بکاهد. محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب، با نگاهی متفاوت، اما در همان مسیر، گفته است اگر بنا باشد پزشکیان نقطه عطفی در روابط ایران و غرب ایجاد کند باید تأیید رهبر انقلاب برای دیدار با ترامپ بگیرد. او تأکید کرده چنین مذاکرهای برای آمریکا معنای روشنی دارد و نشان میدهد که مذاکره مستقیم با رئیسجمهور ایالات متحده با چراغ سبز بالاترین مقام جمهوری اسلامی انجام شده و بنابراین میتواند راهگشا باشد. عطریانفر معتقد است ایران حتی اگر دوباره با بازگشت تحریمهای شورای امنیت و فعال شدن مکانیزم ماشه روبهرو شود، نباید به انزوا برود و گوشهنشینی کند، بلکه باید مسیر اعتمادسازی و گفتوگو را ادامه دهد. اما در برابر این نگاهها، اصولگرایان با تردید و هشدار به موضوع مینگرند. روزنامه فرهیختگان، رسانه نزدیک به این جریان، امروز در یادداشتی تأکید کرده که دیدار احتمالی پزشکیان با ترامپ نهتنها امتیازی برای ایران به همراه ندارد بلکه میتواند نشانهای از ضعف و عقبنشینی تلقی شود. از منظر آنان، این اقدام تنها کارت برندهای در اختیار دولت ترامپ قرار خواهد داد و بدون تضمین روشن برای رفع تحریمها، به زیان ایران تمام خواهد شد. با این حال، پرسش اساسی این است که آیا چنین دیداری واقعاً محتمل است؟ تجربه نشان داده که هرگونه حرکت در سطحی چنین حساس بدون چراغ سبز رهبر انقلاب امکانپذیر نیست. در عین حال، شرایط خاص کنونی ـ از بحران تحریمها و فشار اقتصادی بر ایران گرفته تا نیاز آمریکا به مدیریت بحرانهای خاورمیانه ـ ممکن است فضا را متفاوت کند. پزشکیان به عنوان شخصیتی میانهرو، آرام و کمتر جنجالی نسبت به رؤسای جمهور پیشین، میتواند بستری برای یک تجربه تازه باشد؛ تجربهای که اگر رخ دهد نهتنها در ایران بلکه در جهان بهعنوان رویدادی نمادین ثبت خواهد شد. پیام و اهمیت دیدار با ترامپ چیست؟ پیام احتمالی چنین دیداری نیز روشن است؛ انجام این دیدار یعنی ایران آماده است که از قالبهای سنتی فاصله بگیرد و در مسیر گفتوگویی مستقیم با آمریکا گام بردارد. این اقدام میتواند نشانهای از انعطافپذیری و تمایل به کاهش تنشها باشد، هرچند به معنای تضمین فوری برای رفع تحریمها یا حل همه مشکلات نخواهد بود. اهمیت این دیدار، پیش از آنکه در نتایج عملی فوری آن باشد، در شکستن یک تابوی تاریخی است؛ تلاشی برای آغاز روندی تازه که ادامه و دوام آن وابسته به اراده تهران و واشنگتن خواهد بود. در نهایت، اما چه دیدار رخ دهد و چه نه، طرح چنین احتمالی خود بیانگر تغییر فضای سیاسی ایران است. حتی طرح نام پزشکیان در کنار ترامپ در رسانهها نشان میدهد که در آستانه اجلاس سازمان ملل، ایران به دنبال راههایی متفاوت برای عبور از بحران است. اکنون چشمها به نیویورک دوخته شده تا روشن شود آیا این شهر صحنه نخستین مواجهه مستقیم میان رؤسای جمهور ایران و آمریکا خواهد بود یا همچنان دیوار بیاعتمادی پابرجا باقی میماند. چرا دیدار پزشکیان و ترامپ بیفایده است؟ فرارو نوشت: همانطور که انتظار میرفت، شایعه احتمال دیدار مسعود پزشکیان با دونالد ترامپ در یک پایتخت عربی منطقه، از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد. اسماعیل بقائی در این باره گفت: «شایعه دیدار پزشکیان با ترامپ در هفته آینده، نارضایتی طرفهای مذاکراتی از عمان، پیشنهاد ایران برای مذاکره مستقیم و مشابه آنها، همه این ادعاها خبرسازیهای جعلی و بیاساس است.» سخنگوی دستگاه دیپلماسی مجموعهای از شایعات که این روزها منتشر شده بود را همزمان تکذیب کرد که هر کدام از آنها و به خصوص علت نشر این اخبار، بحثی جداگانه میطلبد. در این یادداشت میخواهم به موضوع دیدار ترامپ و پزشکیان بپردازم. وضعیت روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بسیار پیچیده است. متغیرهای گوناگون و تاثیرگذاری دارد که مسئله اسرائیل تنها یکی از آنها محسوب میشود. ۴۶ سال تخاصم میان دو طرف و در هم پیچیدن کلاف ارتباط بین دو پایتخت چیزی نیست که صرفاً با یک دیدار دیپلماتیک اتفاق خاصی در آن رخ دهد. به این موضوع باید توجه کرد که اصل ضدیت با آمریکا یک اصل بنیادین در بخشی از ساخت و نیروهای سیاسی ایرانِ امروز به حساب میآید. سفارت اشغالشده آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ یک نماد از این تخاصم است که سالگرد رخداد مربوط به آن هر سال گرامی داشته میشود. در آن سوی مرز، آمریکاییها تقریباً تنها از ابزار حمله مستقیم نظامی علیه ایران استفاده نکردند. جمهوری اسلامی ایران با یکی از پیچیدهترین رژیمهای تحریمی جهان روبروست که از سوی آمریکا وضع شده است. بهانه این تحریمها نیز گوناگون بوده؛ حقوق بشر، حمایت از تروریسم، برنامه هستهای و ... . بخشی از این تحریمها با تصویب در کنگره آمریکا به قانون تبدیل شدند و بخش دیگر وابسته به فرمان اجرایی رئیسجمهور هستند. بخشی از آنها اولیه هستند و بخشی دیگر ثانویه. در حالی که طی ۴۶ سال گذشته جمهوری اسلامی به عنوان یک ساختار سیاسی و مردم ایران به عنوان تنها گروهی که از تحریمها و فشار اقتصادی رنج میبرند صدای خاصی برای دفاع از خود در آمریکا و دستگاه قانونگذاری این کشور نداشتند، این حلقه همواره تنگتر شده است. چرا این مقدمه فشرده را با هم مرور کردیم؟ به این خاطر که یادمان نرود مسائل بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا آنقدر پیچیده است که یک دیدار بین روئسای جمهور دو کشور به تنهایی اهمیت خاصی ندارد. مگر این که بخشی از یک روند تنشزدایی طراحی شده در عالیترین سطوح کشور باشد. یعنی دو طرف ارادهای برای پایان دادن به این شرایط داشته باشند. بازگشایی سفارتخانهها در دو پایتخت، ادامه تماسهای دیپلماتیک و تلاش برای اعمال تغییر دو طرفه در برخی سیاستهای تنشزا میتواند مفید باشد. حدود نیم قرن تنش میان دو کشور، اتفاقی نیست که فوری بتوان آن را حل کرد. این روند را سالها پیش میشد آغاز کرد و تابوی دیدار رئیسجمهور ایران با آمریکا را از بین برد. امروز و در این شرایط بدون آن طرح راهبردی تنشزدایی حتی اگر دیداری اتفاق بیافتد، صرفاً از آن یک عکس یادگاری به جا خواهد ماند و نه چیزی بیشتر. سفر پزشکیان به نیویورک نباید کلیشهای و تشریفاتی باشد محمدجواد حقشناس، فعال سیاسی، گفت: اگر قرار باشد این سفر تنها یک سفر کلیشهای و تشریفاتی باشد و در آن تنها به سلسله سخنانی در صحن مجمع عمومی برای ثبت در تاریخ بسنده شود، فایدهای برای ایران نخواهد داشت. ایران برای عبور از بحرانهایی که با آن دست به گریبان است، نیازمند یک دیپلماسی پویا، پرتحرک و متکی بر شناخت زمان و مکان و مخاطب است. این سفر باید با مدنظر قرار دادن مخاطبان جهانی برنامهریزی و اجرا شود.» محمدجواد حقشناس، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در خصوص بیانیه اخیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص تعلیق روابط با آژانس در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه میگوید: «بهترین مسیری که ایران میتواند طی کند، بهرهگیری از یک دیپلماسی فعال و بهرهگیری از همه ظرفیتهایی است که کشور دارد. اما متاسفانه در برخی برههها ایران تجربیات قبلا آزموده شده را دوباره میآزماید. ایران در بسیاری از موارد از همان منافذی آسیب میبیند که در گذشته از آنها زخم خورده بود. امروز لازم است مسیرهای تازهای برای استیفای منافع ملی امتحان شوند. ایران در بخش گفتمانسازی و ارایه راهبرد به ایدههای نوین و خلاقانهتری نیاز دارد. روشن است برخی روشهای قدیمی و راهبردهای قبلی منتج به نتایج مورد نظر کشور نمیشود. لذا باید منتظر فرصتهایی باشیم که در آن بتوان نهایت دستاورد را به نفع کشور برداشت کرد.» حقشناس ادامه میدهد: «سفر رییسجمهور پزشکیان به نیویورک یکی از مهمترین فرصتهای پیش روی کشور است که باید از آن بهره لازم را برد. اگر قرار باشد این سفر تنها یک سفر کلیشهای و تشریفاتی باشد و در آن تنها به سلسله سخنانی در صحن مجمع عمومی برای ثبت در تاریخ بسنده شود، فایدهای برای ایران نخواهد داشت. ایران برای عبور از بحرانهایی که با آن دست به گریبان است، نیازمند یک دیپلماسی پویا، پرتحرک و متکی بر شناخت زمان و مکان و مخاطب است. این سفر باید با مدنظر قرار دادن مخاطبان جهانی برنامهریزی و اجرا شود. ایران از این سفر باید نهایت بهرهبرداری را داشته باشد. دستاورد این سفر باید ایجاد یک ظرفیت دیپلماسی ویژه برای ایران باشد.» او میگوید: «پس از حمله اسراییل به قطر، جهان عرب و کشورهای منطقه نیز، بیشتر از هر زمان دیگری آماده شنیدن سخنان ماست. پزشکیان هم در شرایط مناسبی قرار دارد و میتواند با ایجاد گفتمانی معقول زمینه نزدیکتر شدن مواضع کشورهای منطقه را فراهم سازد. از سوی دیگر در سازمان ملل امکان گفتوگوهای مستقیم و دوجانبه با رهبران کشورهای اروپایی و اعضای شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد. در جریان بیانیه اخیر شورای امنیت سازمان ملل، ۴کشور رسما از ایران حمایت کردند، ۲کشور رای ممتنع دادند و ۹کشور هم رای مخالف به ایران دادند. رییسجمهور پزشکیان و عراقچی، وزیر خارجه باید زمینههای گفتوگو با ۱۵عضو کشورهای عضو شورای امنیت را در دستور کار قرار دهند. با رهبران، وزرای خارجه و نمایندگیهای این کشورها باید وارد گفتوگوهای مستقیم شد تا در بزنگاهها به جانب عدل و انصاف رای دهند.» این فعال سیاسی یادآور میشود: «همچنین گفتوگوی سازنده با تروییکای اروپایی هم میتواند اثرات خاص خود را داشته باشد. استفاده از ظرفیتهایی که ایران در منطقه دارد در کنار ظرفیتهای جدیدتری چون مصر، عربستان و عراق، وزن و نفوذ ثقیلتری را در اختیار ایران قرار میدهند. ضمن اینکه نباید از چهرههای داخلی که ظرفیت ایجاد ارتباط با افکار عمومی جهانی را دارند، غافل شد. چهرههایی چون سید محمد خاتمی و حسن روحانی میتوانند پیام بخش بزرگی از فضای سیاسی و مردم ایران را به جهانیان منتقل کنند. این افراد و این اسامی، قبلا توجه میلیونها ایرانی را به خود جلب کرده و در سطح جهانی هم صاحب اعتبار و جایگاه ویژهای هستند.» حقشناس با اشاره به اینکه برای گفتوگو با جهانیان باید از ظرفیتهای داخلی کشور بهره برد، یادآور شد: «افرادی مانند محمدجواد ظریف در این بخش میتواند کمک زیادی به دولت بکند. ایران همزمان با گفتمانسازی و ایجاد ارتباط در حوزه رسمی و اجرایی به نقشآفرینی چهرههای موثر در حوزه دیپلماسی عمومی و جلب توجه افکار عمومی سایر کشورها نیز نیاز دارد. چهرههایی مانند ظریف در این بخش میتوانند اثرگذار باشند و گفتمان صلحطلبانه ایران را به جهانیان منتقل کنند. همچنین لازم است صدای واحدی از درون کشور در مواجهه با جهانیان ارسال شود. ایران باید این پیام را منتقل کند که اقدامات رییسجمهور، وزیر خارجه و سایر مقامات ایرانی در واقع حرف و صحبت و نظر کلیت نظام است.» سیاست دولت و نظام جمهوری اسلامی کاملا مشخص است اسدالله بادامچیان، فعال سیاسی اصولگرا و رییس شورای مرکزی حزب موتلفه از زاویه متفاوتی به بحث ورود کرده و در خصوص راهبرد برونرفت از شرایط حساس فعلی میگوید: «سیاست دولت و نظام جمهوری اسلامی کاملا مشخص است. ایران طی نیم قرن اخیر، هرگز به کشوری تجاوز نداشته است. این در حالی است که در این بازه زمانی یک جنگ تحمیلی ۸ساله و یک جنگ تحمیلی ۱۲ روزه را تجربه کرده است. امروز همه افراد و گروههای سیاسی در ایران آگاهند که غربیها از مفاهیمی چون حقوق بشر و جامعه مدنی و دموکراسی و…استفاده ابزاری میکنند تا سلطه بیشتری ایجاد کنند. اکنون غرب در حالت سلطهگری است و مانند فرعون الی فی الارض عمل میکند. به همین دلیل است که امریکا و فرانسه و انگلیس و…رسما به ایران میگویند که اساسا نباید دانش هستهای داشته باشد! برد موشکهایش کمتر از ۲۰۰کیلومتر باشد و در منطقه به گونهای که مدنظر امریکاست، عمل کند. طبیعی است ایران در برابر این زیادهخواهیها مقاومت کند و زیر بار خواستههای نامعقول طرف مقابل نرود.» بادامچیان ادامه میدهد: «در چنین موقعیتی به عنوان یک فعال سیاسی معتقدم یکی از مراحل حساس رویارویی جمهوری اسلامی مقتدر و غرب سلطهگر از راه رسیده است. توجه داشته باشید، وقتی میگوییم غرب منظور رهبران سلطهگر این کشورهاست، چراکه مردم امریکا امروز در حال درگیری با رویکرد سلطهگرانه کشورشان هستند. در ۱۳۰شهر امریکا تظاهرات آزادی امریکا به راه افتاده است. کار به جایی رسیده که یکی از نزدیکترین افراد به ترامپ در روز روشن در دانشگاه ترور میشود اما FBIحاضر نیست ابعاد گوناگون این ترور را کشف کند! این رخدادها بیانگر تضاد و تعارضات فراوان در هیات حاکمه امریکا با مردم این کشور است.» او میگوید: «ایران ۴۵ سال است با تحریم و فشار کشورهای امریکا و اروپایی روبهرو است، اما تلاش کرده در مسیر اهداف و ایدههایش حرکت کند. امروز ایران با وجود تحریمها صادرات غیرنفتی بیش از ۵۷میلیارد دلاری دارد. شخصا از تهدیدات غربیها در مورد فعالسازی مکانیسم ماشه و…هراسی ندارم، چراکه میدانم این کشور در مسیر پیشرفت به پیش میرود. جنگ بین ایران و اسراییل را محتمل نمیدانم. اسراییل توان جنگ دوباره با ایران را ندارد. البته تلاش میکنند با جنگهای روانی گسترده، بر آتش انتظارات در ایران بدمند و مشکلات را افزونتر کنند.» بادامچیان در پاسخ به این پرسش که چقدر مهم است در درون کشور یک صدای واحد به گوش برسد و انسجام ملی تقویت شود؟ میگوید: «در حال حاضر نمودارهای انسجام در بالاترین حد است. امروز گروههای مختلف سیاسی و رسانههای جناحهای مختلف در خصوص تمامیت ارضی کشور و اینکه دانش هستهای حق مسلم ماست و…تضادی ندارند. اما طبیعی است که در درون گروههای مختلف سیاسی دیدگاههای متفاوتی وجود داشته باشد. برخی گروههای سیاسی معتقدند ضرورتی برای مذاکره با آژانس وجود ندارد. طیف سیاسی دیگری میگوید ایران باید نه فقط با آژانس، بلکه با سایر طرفها هم گفتوگو و مذاکره داشته باشد. یک طیف میانهای هم هستند که میگویند، مذاکره به خودی خود، فاقد اهمیت است. باید دید کدام مذاکره، منافع ملی کشور را در عالیترین شکل محقق میکند؟ این تفاوتها در مواضع گروهها و احزاب سیاسی کاملا عادی و منطقی و البته باعث پیشرفت است.» این فعال سیاسی اصولگرا در پایان یادآور میشود: «هیچ گروه سیاسی در ایران حاضر نیست دست به اقدامی بزند که باعث اتلاف منافع ملی کشور شود. اشکالی که در برخی گروههای سیاسی وجود دارد، این است که برخی دوستان سیاسی، مسائل نظری و تحلیلی را به برخورد با دولت و تخریب دولت بدل میکنند. به نظرم این طیفها باید در سطح رسانهها و سایر مراکز تحلیلی به بحث و تبادل نظر بپردازند تا نهایتا بهترین نتیجه کسب شود. نهایتا اداره امور هم باید در اختیار دولتی قرار گیرد که با رای اکثریت مردم روی کار آمدهاند. دولت هم زیرنظر رهبری آنچه به نفع کشور است را دنبال میکند.»