روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 دوشنبه 27 مرداد - شماره 4894

گزارش کائنات از فضاسازی‌های پر هیاهو علیه پزشکیان

جنگ هنوز تمام نشده است

 حجت رضوانیان - در سرمقاله روزنامه اینترنتی دفتر رهبر انقلاب آمده است: نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه، پرده از هدف اصلی تجاوز به ایران کنار زد و گفت که این درگیری می‌تواند به «تغییر رژیم» در ایران منجر شود. همچنین وزیر جنگ این رژیم هدف حملات را «تضعیف حکومت» معرفی کرد و وزیر دیاسپورا (وزارت امور اقلیت‌های یهودی خارج از اسرائیل) هم پا را فراتر گذاشت و خطاب به هسته‌های خفته‌ی منافق و سلطنت‌طلب و مزدور و اراذل و اوباش داخلی نوشت: «از فرصت تاریخی پیش‌آمده استفاده کنید؛ ما از مبارزه شما حمایت می‌کنیم». این اعترافات کم‌سابقه و بی‌پرده نشان داد که هدف اصلی جنگ، تلاش برای بی‌ثبات‌سازی ایران از درون بود، نه صرفاً بهانه‌های هسته‌ای و نظامی کشور.
دشمن در رسیدن به این هدف کلیدی خود ناکام ماند، اما این پایان ماجرا نیست. شکست در میدان، دشمن را از رؤیای بی‌ثبات کردن ایران منصرف نکرده است و هر متغیر داخلی یا خارجی که به اختلاف و آشوب منجر شود، مطلوب‌ترین سناریو برای دشمن است. تل‌آویو خوب می‌داند که نمی‌تواند ایران را از بیرون شکست دهد؛ بنابراین تمرکز اصلی دشمن بر عملیات روانی و بحران‌آفرینی داخلی است.
در چنین شرایطی، تنها یک حقیقت است که باید مبنای وحدت و اقدام قرار گیرد و آن «دفاع از کشور، دفاع از نظام و دفاع از ایران عزیز است».
فضاسازی‌های پرهیاهو علیه برخی مسئولان و دستگاه‌های مختلف کشور نه یک نقد سازنده، بلکه آتشی است که بذر بی‌ثباتی را در زمین می‌پاشد.
البته که نقد منصفانه، طبیعی و ضروری است، اما هنگامی که برخورد‌ها به سمت مطالبه‌ای سوق داده شود که نتیجه مستقیم آن شکستن ثبات سیاسی و اجتماعی است، آگاهانه یا ناآگاهانه همان نقشه‌ای اجرا می‌شود که دشمن آرزویش را دارد.
اگر فکر می‌کنیم که رفتاری خطاست، نمی‌شود و نباید با آن، با ارتکاب به خطای بزرگ‌تر برخورد کرد؛ چنین کاری فقط تنش ایجاد می‌کند و فرصت طلایی را به دشمنی می‌دهد که هنوز هم در پی خباثت است. اینجاست که پای اولویت‌ها به میان آمده و تعیین آنها در شرایط تهدید خارجی، کار دشواری نیست.
جنگ ۱۲روزه نشان داد که ملت ایران در بزنگاه‌های سخت، یکپارچه می‌ایستد. این سرمایه عظیم امروز در دست ماست و مسئولیت همگانی ایجاب می‌کند که از آن پاسداری کنیم.
روزنامه‌نگار، خطیب، مسئول دولتی، روحانی، استاد دانشگاه و جوان دانشجو، هرکدام وظیفه‌ای دارند که نگذارند اختلاف‌نظر طبیعی به بحرانی خودساخته بدل شود.
دشمن شکست‌خورده در جبهه نظامی، اکنون چشم به بی‌ثباتی داخلی دوخته است؛ نباید با بی‌دقتی و هیجان کاذب، همان چیزی را به او هدیه کنیم که در میدان نبرد به دست نیاورد.
این جنگ هنوز تمام نشده است. ایران امروز، نه‌فقط با موشک‌ها و توان دفاعی، که با انسجام اجتماعی و بلوغ سیاسی مردمش قدرتمند است.
وفاق ملی؛ از شعار تا سازوکار
دکتر «محمدحسین امیرحسینی» استاد دانشگاه شرق لندن و تحلیلگر مسائل بین الملل در یادداشتی نوشته است: سال نخست دولت دکتر مسعود پزشکیان را نمی‌توان با معیارهای مرسوم یک دوره عادی ریاست‌جمهوری ارزیابی کرد. در بسیاری از کشورها، سال اول حکم دوره تثبیت دارد: چینش آرام کابینه، هماهنگ‌سازی دستگاه‌ها، تنظیم سیاست‌های اجرایی، و تلاش برای تحقق وعده‌های انتخاباتی. اما برای پزشکیان، این سال عملاً به یک میدان چندلایه آزمون در حوزه‌های امنیت ملی، دیپلماسی منطقه‌ای، اقتصاد داخلی و مدیریت افکار عمومی تبدیل شد.پزشکیان در تلاش بوده است تا شعار وفاق ملی که در کارزار انتخاباتی خود مطرح کرده بود را از سطح شعار به حوزه طراحی سازوکار عملیاتی منتقل کند. این هدف از طرق گوناگون، از جمله برگزاری همایش گفت‌وگوی ملی با حضور نظریه‌پردازان برجسته و چهره‌های جناح‌های مختلف سیاسی دنبال شد. ترکیب کابینه نیز نسبت به گذشته از تنوع بیشتری برخوردار بود، هرچند همچنان نیاز به حضور پررنگ‌تر زنان و اقلیت‌ها احساس می‌شود.
دولت چهاردهم برای تحقق وفاق ملی، علاوه بر ایجاد بستر گفت‌وگوی سیاسی، به نقش همگرایانه رسانه‌ها و مدیریت روایت‌ها در شرایط بحرانی نیز توجه ویژه نشان داد. تجربه جنگ ۱۲ روزه و حوادث پیرامون آن ثابت کرد که انسجام داخلی بدون هماهنگی در میدان رسانه‌ای کامل نمی‌شود. علاوه بر این، افکار عمومی منطقه و جهان نیز از طریق تصمیمات نظامی و دیپلماتیک نمی گیرد، بلکه از مسیر رسانه‌ها شکل می‌گیرد. دیپلماسی رسانه‌ای فعال و اقداماتی مانند مصاحبه رئیس جمهور با شبکه تاکر کارلسون نشان‌دهنده ارتقای حساسیت دولت نسبت به نقش رسانه در سیاست خارجی و استفاده از ظرفیت رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بود.
صداقت سیاسی؛ بازگشت به واقع‌گرایی در حکمرانی
نگاهی دقیق‌تر به تجربه دولت‌های پیشین و روندهای حکمرانی در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که مشکل اصلی، نه در صداقت بلکه در پنهان‌کاری، اغراق، توهم و روایت‌سازی‌های غیرواقعی بوده است؛ رویکردهایی که نه‌تنها به بهبود وضعیت کشور کمک نکرده‌اند، بلکه فاصله میان دولت و ملت را افزایش داده و پایه‌های سرمایه اجتماعی را فرسوده‌اند.
به نظر می رسد پزشکیان با علم به هزینه‌ها، آگاهانه مسیر متفاوتی را برگزیده است. در سخنانش بارها تأکید کرده که مردم صاحبان اصلی کشورند و شایسته‌اند که حقیقت را – هرچند تلخ – از زبان مسئولان بشنوند، نه از رسانه‌های بیگانه یا رهبران دشمن. این شیوه از حکمرانی، هرچند در کوتاه‌مدت آماج حملات سیاسی قرار گیرد، اما در منظومه نظریه‌های مشروعیت‌ساز حکمرانی، دقیقاً همان نقطه‌ای است که بازسازی سرمایه اجتماعی آغاز می‌شود: در مرز میان تلخی واقعیت و صداقت مسئولانه. پزشکیان معتقد بوده است که اقتدار با پنهان کاری مسائل و بحران های کشور شکل نمی گیرد، بلکه با پذیرش شجاعانه بحران ها و ایجاد اراده ای شفاف برای آن ها شکل می گیرد.
در چارچوب نظریه‌های روابط بین‌الملل، رویکرد دولت چهاردهم در بیان صریح واقعیت‌ها و پرهیز از روایت‌سازی اغراق‌آمیز را می‌توان در قالب مفاهیم مشروعیت‌سازی از طریق شفافیت و قدرت نرم تحلیل کرد. مطابق دیدگاه‌های سازه‌انگاری (Constructivism) و نهادگرایی لیبرال (Liberal Institutionalism)، شفافیت و گفت‌وگوی صادقانه با جامعه داخلی، ضمن تقویت سرمایه اجتماعی، پیام روشنی به بازیگران خارجی ارسال می‌کند: دولت از پشتوانه واقعی مردمی برخوردار است و بر مبنای داده‌ها و واقعیت‌ها عمل می‌کند. افزون بر این، بیان شفاف واقعیت‌ها می‌تواند دامنه عملیات روانی رقبا را محدود و اثرگذاری پروپاگاندای خارجی را کاهش دهد، به‌گونه‌ای که میدان روایت‌سازی خصمانه برای آنان تنگ‌تر شود.
با این حال، پیروان نظریه‌ واقع‌گرایی (Realism)هشدار می‌دهند که افشای بیش‌ازحد محدودیت‌ها می‌تواند از سوی رقبا به‌عنوان نشانه ضعف تلقی شود. در عرصه اقتصاد سیاسی بین‌الملل نیز، تأکید بر مشکلات داخلی می‌تواند بر ارزیابی ریسک سرمایه‌گذاران و شرکای تجاری تأثیر منفی بگذارد و در نتیجه، هزینه‌های جذب سرمایه خارجی را افزایش دهد. که البته در شرایط فعلی کشور و با وجود مسئله تحریم ها و موانع موجود بر رسر راه جذب سرمایه خارجی، این مورد شاید چندان موضوعیت پیدا نکند.
بر این اساس، این استراتژی زمانی بیشترین کارایی را خواهد داشت که صداقت با مدیریت هوشمند پیام همراه شود؛ به‌گونه‌ای که در کنار بیان مشکلات، راه‌حل‌های عملی و نشانه‌های ملموس از توانایی کشور در غلبه بر چالش‌ها نیز ارائه شود. چنین ترکیبی می‌تواند صداقت را به سرمایه نرم و ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی ایران در یک محیط رقابتی و چندقطبی بدل کند.
یک دولت بحران‌زیست با چهره آینده‌نگر
سال نخست دولت دکتر مسعود پزشکیان تصویری روشن از یک دولت بحران‌زیست ارائه داد؛ دولتی که در نخستین ماه‌های فعالیت خود آزمون‌های چندلایه و بحران‌های جدی را پشت سر گذاشت. یکی از ویژگی‌های برجسته این دوره، تلاش آگاهانه برای ایجاد توازن میان میدان و دیپلماسی بود. در حالی که در گذشته، گاه یکی از این دو حوزه بر دیگری سایه می‌انداخت، پزشکیان کوشید نشان دهد که می‌توان هم در میدان قاطع بود و هم در دیپلماسی فعال.
ورود به سال دوم، مرحله‌ای حساس‌تر و تعیین‌کننده‌تر است. اختلافات رو به گسترش میان ایالات متحده و اروپا بر سر نحوه مواجهه با بحران‌های خاورمیانه و به‌ویژه جنگ غزه، فرصتی تازه برای بازتعریف و فعال‌سازی دیپلماسی متوازن با قاره سبز ایجاد کرده است. هم‌زمان، سپردن نقش میانجی‌گری در گفت‌وگوهای ایران و آمریکا به کشورهای حوزه خلیج فارس و تبدیل این مذاکرات به روندی عمدتاً دوجانبه، جایگاه اروپا را به حاشیه رانده و احساس نادیده‌گرفته‌شدن از سوی واشنگتن را در پایتخت‌های اروپایی تقویت کرده است. این احساس، همراه با نگرانی‌های هسته‌ای، از عوامل جدی‌شدن بحث فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا به شمار می‌رود.
در مقابل، حضور هم‌زمان ایران در سازوکارهای همکاری شرقی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای و امکان پیوند این عضویت‌ها به پروژه «ابتکار کمربند و جاده» چین، در کنار گسترش روابط با همسایگان، بستر تازه‌ای برای جهش در تجارت، ترانزیت و فناوری فراهم کرده است. بازگشت احتمالی سرمایه‌گذاران منطقه‌ای در صورت کاهش نسبی تنش‌های دیپلماتیک نیز می‌تواند موتور محرک بهبود زیرساخت‌های اقتصادی باشد. هدایت بخشی از این سرمایه‌ها به حوزه‌های نوآورانه، به‌ویژه توسعه و کاربرد هوش مصنوعی، می‌تواند سهم ایران را از اقتصاد رو به رشد این حوزه در خاورمیانه افزایش دهد. تحقق اهداف نقشه راه هوش مصنوعی، علاوه بر اقتصاد، در حوزه‌هایی چون فرهنگ، آموزش، رسانه، بهداشت و درمان، امنیت و سیاست تأثیرگذار خواهد بود و به بازتعریف قدرت ملی و جایگاه ایران در نظام بین‌الملل کمک خواهد کرد.
با این حال، دولت چهاردهم در سال دوم همچنان با خطر بازگشت تحریم‌های شدیدتر، تشدید مشکلات اقتصادی، بحران انرژی و منابع آبی و تغییر موازنه‌های ژئوپلیتیک روبه‌رو خواهد بود. بهره‌گیری هوشمندانه از فرصت‌های موجود و شناسایی به‌موقع فرصت‌های جدید، در کنار حفظ دیپلماسی فعال، شرط اصلی عبور موفق از این چالش‌هاست. از آنجایی که فعال‌شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل ممکن است بخش مهمی از این فرصت‌ها را محدود کند، اهمیت سیاست خارجی و دیپلماسی در سال دوم دولت دوچندان خواهد بود. اگر دولت این رویکرد را به درستی دنبال کند، می‌توان امید داشت که ایران به‌تدریج از بحران‌های موجود عبور کرده و جایگاه خود را در نظام بین‌الملل به شکلی پایدار ارتقا دهد.
حمله به پزشکیان با رمز «مذاکره»
اما ماجرا از کجا شروع شد؟ برای پاسخ به این سوال باید کمی به عقب بازگردیم؛ به دیدار مسعود پزشکیان با مدیران و اصحاب رسانه. او در این دیدار با اشاره به موضوع مذاکرات گفت: «به تصور من با دعوا به جایی نخواهیم رسید. صلحی که دشمن شما را به آن دعوت می‌کند، دفع نکنید. صحبت کردن من به معنای تسلیم شدن نیست، ولی اگر حرف نزنیم باید چه کار کنیم؟ می‌خواهید بجنگید؟ خب آن‌ها که زدند، دوباره درست کنیم، آن‌ها هم دوباره می‌زنند.»
او در ادامه بیان کرد: «ما بدون رضایت و هماهنگی با مقام معظم رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد؛ حتی اگر مخالف نظر خودم باشد، زیرا به این اعتقاد دارم. وقتی این هماهنگی را انجام دادیم، بهتر است بقیه نسبت به این کار نقد وارد نکنند؛ بدون هماهنگی کاری انجام نخواهیم داد.» در واقع، پزشکیان با اشاره به هماهنگی دولت با رهبر انقلاب بار دیگر بر این اصل تاکید کرد که هیچ مذاکره‌ای بدون تایید نظام از سوی وزارت خارجه انجام نمی‌شود. با این حال، پس از انتشار این سخنان، توپخانه تندروها و مخالفان دولت که مذاکره را به نوعی در تضاد با منافع خود می‌دانند، علیه دولت فعال شد. مواضعی که نشان از تلاش‌ها برای تخریب سیاسی رئیس‌جمهور است.
احسان صالحی، دبیر سابق شورای اطلاع‌رسانی دولت سیزدهم، از اولین کسانی بود که به سخنان رئیس‌جمهور واکنش نشان داد. او با انتقاد از بی‌دقتی تیم اطلاع‌رسانی دولت چهاردهم تاکید کرد: «این بی‌دقتی‌ها هم به ضرر رئیس‌جمهور تمام می‌شود، هم کشور.» روزنامه فرهیختگان هم با انتقاد همزمان از پزشکیان و جلیلی خواست تا مشاوران خودشان را تغییر دهند.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، که از جمله حاضران در جلسه با پزشکیان بوده و درباره مذاکره با آمریکا از او سوال پرسیده است، با انتشار یادداشتی پاسخ رئیس‌جمهوری را نوعی تسلیم در برابر آمریکا اعلام کرد. او در روزنامه کیهان نوشت: «چه کسی باور می‌کرد که ایران اسلامی به تنهایی در مقابل حملات نظامی و همه‌جانبه آمریکا و رژیم صهیونیستی و ده‌ها کشور عضو ناتو و برخی دولت‌های مزدور منطقه، نه فقط بایستد، بلکه حریف مجهز به مدرن‌ترین تسلیحات و برخوردار از حمایت ده‌ها سرویس اطلاعاتی و امنیتی را مجبور به گدایی آتش‌بس کند؟ آمریکا و اسرائیل آشکارا به شکست خود در مقابل ایران اعتراف کرده‌اند. آمریکا بعد از این شکست که دریوزگی آتش‌بس را در پی داشت، به گدایی مذاکره آمده است و عجیب آنکه برخی از مسئولان کشورمان گدایی آمریکا را «طلبکاری»! تلقی کرده و فریب دو قطبی جعلی مذاکره و جنگ را خورده‌اند!»
فؤاد ایزدی، چهره نزدیک به جلیلی، با انتشار متنی به اظهارات اخیر مسعود پزشکیان درباره مذاکره و جنگ واکنش نشان داد و مدعی شد: «سخنان اخیر رئیس‌جمهوری احتمال حمله نظامی بعدی به ایران را افزایش داد.»
حمید رسایی، نماینده تهران، در یادداشتی بار دیگر طرح عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهوری را مطرح کرد. او در بخشی از یادداشت خود مدعی شد: «آیا شخصیتی با این مواضع متناقض که بسیاری از سخنان او مصداق آب در آسیاب دشمن است، کفایت سیاسی دارد؟ به نظر من آقای پزشکیان کفایت سیاسی برای پست ریاست جمهوری را ندارد.» پس از این هم، تندروها و مخالفان دولت بار دیگر با تشبیه پزشکیان به بنی‌صدر، تلاش کردند بازی جدیدی علیه دولت به راه بیاندازند؛ بازی‌ای که یا منجر به عقب‌نشینی رئیس‌جمهور از مواضع خود شود یا با ایجاد فشار علیه دولت، باعث نارضایتی مردم گردد.
پزشکیان  اهل انکار بحران نیست
حسین  کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز ایران می نویسد:آقای پزشکیان نشان داد که سیاسی حرف نمی‌زند، بلکه اعتقاد خود را می‌گوید. تلاش او ارتباط با مردم است. به همین دلیل ادبیاتی به‌کار می‌گیرد که برای برخی سیاسیون قابل هضم نیست، هرچند امکان آن وجود دارد که این مسائل شفاف‌تر، در محافل خصوصی مطرح شود.
واقعیت این است که نخبگان ما از واقعیات جامعه با همه ابعادش آگاهی کامل دارند. مثلاً در جلسه مشترک دبیران کل احزاب با رئیس‌جمهوری، مباحث بسیار تندتری نسبت به جلسه مدیران رسانه‌ها مطرح شد.
جمع دبیران کل احزاب شامل اصلاح‌طلبان و اصولگرایان بود که قاعدتاً محل تضارب آرا بود و باوجود طرح سخنان تندتر، حاشیه نداشت. درباره واکنش‌های مثبت و منفی نسبت به جلسه رسانه‌ای، باید توجه داشت که از یک سو مقام معظم رهبری همواره به مسئولان توصیه کرده‌اند نباید پالس ضعف بفرستیم.
از سوی دیگر توصیه اکید رهبر انقلاب بر نقد منصفانه و پرهیز از سیاسی‌کاری است. لذا، اینکه بعضی به دلیل رقابت‌ سیاسی یا تلاش برای مطرح شدن، رئیس‌جمهوری را هدف حملات قرار دهند، درست نیست.
زیرا نباید در زمین دشمن بازی کنیم. پزشکیان بارها نشان داده که نقد منصفانه و مشفقانه را به‌خوبی پذیراست. کما اینکه در جلساتش با نخبگان، حرف‌های تندی زده می‌شود اما رئیس‌جمهوری با روی گشاده حرف‌های مخالف را می‌شنود. لذا درست نیست یک جمله یا حرفی که معتقدیم نباید رسانه‌ای شود را به ابزار تسویه حساب تبدیل کنیم.
آنچه پزشکیان در نشست مدیران رسانه گفت، واقعیاتی است که باید در جمع نخبگان و مسئولان گفته شود تا راهکاری پیدا شود. زیرا در مواجهه با هر بحران سه رویه ممکن است؛ عبور از بحرانی به بحران دیگر، یافتن راه‌حل یا اصلاً انکار وجود بحران. براساس شناخت از پزشکیان، می‌دانم که او اهل انکار مسأله و پاک کردن صورت مسأله نیست، به دنبال عبور صرف از بحران هم نیست. پزشکیان به دنبال حل بحران و پیداکردن راهکار است.
برای همین آن سخنان باید در جمع نخبگان مطرح می‌شد. نباید این رویه درست مواجهه با معضلات را به مسأله کشور و مردم تبدیل کنیم. یکی از ثمرات شیرین جنگ اخیر وحدت و انسجام بود که نباید به هیچ وجه خدشه‌دار شود.
سخنان پزشکیان نشانه قدرت است
عباس عبدی می گوید :به نظرم منتقدین سخنان آقای پزشکیان در یک جهان موازی زندگی می‌کنند. آنان با یک نگاه سنتی، گمان می‌کنند طرح نقدهای داخلی موجب تضعیف نظام می‌شود. این رویکرد سنتی است. گمان می‌کنند که دشمنان و دیگران برای ارزیابی اوضاع ایران به حرف‌های ما اکتفا می‌کنند. مثلاً اگر نگوییم وضع آب، برق، انرژی و...خراب است و به جایش بگوییم اینها خیلی عالی است، در این صورت دشمن فریب می‌خورد و گمان می‌کند ما قوی هستیم. ضرب المثل «با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتن» برای رفتارهای شخصی است. مثل آبروداری کردن و اینجور حرف‌ها. احتمالاً واکنش نتانیاهو را مصداق تأیید این ادعای خود می‌آورند، درحالی که برعکس است. همان نتانیاهو را در شرایط جنگی به دادگاه می‌برند و کسی نمی‌گوید که آبروداری کنید تا قدرت ما جلوی ایران تضعیف نشود. چرا نتانیاهو به سخنان پزشکیان استناد می‌کند؟ چون می‌داند که مردم به سخنان او وقعی نمی‌نهند، پس به پزشکیان استناد می‌کند. مسأله این است که آنان ده‌ها نفر دارند که به صورت برخط اطلاعات ایران را به صورت لحظه‌ای رصد می‌کنند و نیازی به این صحبت‌ها ندارند.
حتی می‌توانند نقشه خطوط انتقال آب تهران را هم از صداوسیمای ایران به شیوه‌هایی به دست آورند. رژیمی که آدرس و زمان حضور فرماندهان در آن مکان‌ها را می‌داند نیازی به اظهارات رئیس‌جمهوری ندارد. اما سخنان آقای پزشکیان نه نشانه ضعف، بلکه نشانه قدرت است و این ذهنیت غلط سنتی است که پذیرش ضعف را نشانه ضعف می‌داند، درحالی که این می‌تواند نشانه قوت و اراده برای حرکت باشد. چرچیل بعد از آنکه در سال 1940 و پس از آغاز جنگ جهانی دوم، نخست‌وزیر شد، سخنرانی مهمی را در مجلس عوام ایراد کرد و با واقع‌گرایی کامل به مردم بریتانیا گفت: «به جز خون و زحمت، اشک و عرق، چیزی برای دادن ندارم.» او با این سخنرانی خود توانست فضای عمومی اروپا را از شوک سقوط به دست هیتلر نجات دهد و پیروز این جنگ شود. در حالی که مطابق نگاه سنتی منتقدان پزشکیان، او باید وعده‌های خوب و امیدبخش می‌داد و جلوی هیتلر ضعف نشان نمی‌داد. باید پذیرفت که امید، از تن دادن به واقعیت جوانه می‌زند و نه از دروغ و انکار واقعیت که درخت تنومند امید را خشک می‌کند.
به نظرم هر دولت و نهاد و حتی هر فردی برای ارائه عملکردش باید چهارچوب روشنی از موقعیت و اهداف خود را ارائه دهد و سپس براساس آن چهارچوب عملکردش را نقد و ارزیابی کنیم. واقعیت این است که هم، آمدن آقای پزشکیان کاملاً اتفاقی بود و هم، جمع شدن افراد در ستاد او برای رأی آوردنش. اگر دقت کرده باشید در انتخابات هم وعده‌های اقتصادی ویژه‌ای نداد. اگر می‌گفتند چرا برنامه نداری، خیلی روشن و اتفاقاً برمبنای درست، می‌گفت که من همان قانون برنامه را اجرا خواهم کردم. دیگرانی هم که از داشتن برنامه دم می‌زدند، متوجه نبودند که کشور برنامه دارد و باید همان برنامه هفتم را اجرا کنند. پس وجه تمایز پزشکیان با دیگران چه می‌توانست باشد؟ اول؛ رویکردهای کلان او، چه در داخل و چه در خارج که مبتنی بر وفاق و همگرایی بود و این، تمایز مهمی با رقیب اصلی‌اش بود. در واقع این دو نامزد، از جهت این شعار در دو نقطه مقابل هم قرار داشتند و بسیاری از رأی دهندگان نیز برای گریز از عوارض رویکردهای رقیب او که مبتنی بر تقابل و ستیز و حذف بود، به پزشکیان رأی دادند. تمایز دوم، علمی بودن یا حداقل، اعتقاد به علمی بودن اداره امور نزد پزشکیان بود که به معتبر بودن نظر کارشناسی ختم می‌شد و در این ویژگی نیز در نقطه مقابل نامزد رقیب بود که درکی از الزامات علمی بودن اداره کشور نداشت. تمایز سوم که مهم بود، صداقت و شفافیت وی بود که در این مورد هم در نقطه مقابل رقیب اصلی خود قرارداشت و بالاخره تمایز چهارم، نیروهای حامی پزشکیان بودند که به سبد حکومت اضافه می‌شدند، درحالی که رقیب او از این سبد حکومت کم می‌کرد. با این حال، آقای پزشکیان پس از پیروزی باید رئوس کلی مشخص‌تری را در سیاست خارجی، رسانه و فضای مجازی و به‌کارگیری نیروها و ناترازی‌ها اعلام می‌کرد و خود را به انجام آنها ملتزم می‌دانست. در مجموع، بجز مسأله زنان، معتقدم در بقیه موارد، باید بهتر عمل می‌شد. البته برای طرح همین عملکرد باید به بیان صادقانه خود ملتزم باشند و خیلی صریح و روشن، مسائل را مطرح نمایند.
توهین به رأی مردم
علی‌محمد نمازی، فعال سیاسی، در گفت‌وگویی با انتقاد از اظهارات اخیر برخی نمایندگان تندرو از جمله حمید رسایی علیه رئیس‌جمهور، این مواضع را «فاقد وجاهت قانونی و توهین به رأی مردم» دانست.
به گفته نمازی، جریان‌های منتسب به رسایی نه در جایگاه سیاسی و نه در جایگاه قانونی قرار ندارند که بتوانند منتخب ملت را تهدید کنند یا او را به سازش‌کاری متهم سازند. وی یادآور شد: پزشکیان با رأی مستقیم مردم به این جایگاه رسیده و رأی او معتبرتر از ادعاهای جریانی است که در انتخابات گذشته نتوانست اعتماد عمومی را جلب کند. این فعال سیاسی تأکید کرد: سخن گفتن از استیضاح یا مقایسه رئیس‌جمهور با بنی‌صدر، نه‌تنها بی‌اساس است، بلکه توهینی آشکار به خون شهدا، قانون اساسی و رأی اکثریت مردم ایران محسوب می‌شود. به باور او، چنین رویکردهایی در عمل نادیده گرفتن میثاق ملی ملت با جمهوری اسلامی است. نمازی با اشاره به جایگاه رئیس‌جمهور در قانون اساسی تصریح کرد: رئیس‌جمهور، عالی‌ترین مقام رسمی کشور پس از رهبری است که در برابر قرآن سوگند یاد می‌کند پاسدار مذهب رسمی کشور و قانون اساسی باشد و در دفاع از تمامیت ارضی هیچ تلاشی را فروگذار نکند. بر همین اساس، او حق دارد آنچه را به صلاح ملت می‌داند اعلام و برای تحقق آن اقدام کند. به اعتقاد وی، تهدید و فشار علیه چنین جایگاهی، تضعیف ساختار جمهوری اسلامی و نادیده گرفتن نقش رأی مردم در حاکمیت است؛ موضوعی که بیش از آنکه جنبه سیاسی داشته باشد، پیامدهای اجتماعی و امنیتی نیز در پی خواهد داشت.
پروژه عدم کفایت سیاسی پزشکیان
در سال‌های اخیر، جریان تندرو و جبهه پایداری در مواجهه با دولت‌های غیرهمسو، از واژه «بنی‌صدر»، که در ادبیات سیاسی آنان به نوعی ناسزا محسوب می‌شود، برای حمله استفاده کرده‌اند. این واژه که رمز عملیات آنان بوده، بار دیگر در فضای سیاسی مطرح شده است.
این روزها می‌کوشند با استفاده از این هشتگ و کلیدواژه در شبکه اجتماعی ویراستی، که به پاتوق مجازی جریان موسوم به ارزشی یا انقلابی تبدیل شده، این واژه را پرتکرار کنند و از این طریق، نوعی بسیج عمومی در میان هواداران خود ایجاد کنند.
به دنبال براندازی دولت در زمان بحرانی
زمان‌سنجی این طیف سیاسی نیز در نوع خود جالب است. معمولاً زمانی به فکر براندازی دولت غیرهمسو می‌افتند که آن دولت با بحران‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند. مجتبی زارعی، نماینده مجلس، در یکی از نوشته‌هایش می‌نویسد:
«من شک دارم که طرح ادعای بی‌کفایتی پزشکیان و برکناری رئیس‌جمهور با چند واسطه، دست‌پخت موساد، ام‌آی۶ و سیا نباشد!»
تندروها با استفاده از واژگان «بنی‌صدر» و «عدم کفایت سیاسی»، علاوه بر تلاش برای القای تصویری ناکارآمد از دولت رقیب، می‌کوشند مشروعیت آن را نیز از اساس زیر سؤال ببرند. چرا که در ماجرای عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر، استیضاح‌کنندگان پای «انحراف از مسیر انقلاب و رهبری» را به میان آورده بودند. به این ترتیب، طیف جبهه پایداری بسیار حساب‌شده، رمز «بنی‌صدر» را انتخاب کرده تا در عملیات خود، تداعی‌گر تقابل با رهبری و نظام باشد.
بنی‌صدرسازی فقط یک پرده از داستان خالص‌سازی است
به‌ویژه آن‌که در زمان جنگ ۱۲روزه، این طیف و چهره‌هایی که امروز یا دیروز با آن‌ها همراهی می‌کردند، مانند سعید جلیلی و محمود احمدی‌نژاد، جزو ساکتین جنگ بودند. پس از جنگ نیز با فعال شدن دستگاه دیپلماسی و انتخاب علی لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، عرصه بر این طیف تنگ آمد. به این ترتیب، سود طیف سیاسی اقلیتی که امروز در اکثریت مجلس قرار دارد، در بازسازی و بازیابی جایگاه خود نهفته است. «بنی‌صدرسازی» فقط یک پرده از داستان بلند خالص‌سازان انحصارطلب است که در پرده‌های دیگر، با عناوین دیگری ادامه خواهد یافت.

دولت پزشکیان دمای التهاب جامعه را پایین آورد
 مسعود پزشکیان در یکسالی که از حضورش در راس دولت می گذرد، چند اقدام مهم را به سرانجام رساند که مهمترینش این بود که توانست دمای التهابی جامعه را بسیار پایین بیاورد.
احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاح طلب در آستانه یکسالگی استقرار کابینه پزشکیان در پاستور درباره کارنامه دولت چهاردهم اظهار داشت: اگر بخواهیم به دولت پزشکیان نمره بدهیم، طبیعتا نمی شود به کسی نمره کامل داد. اما واقعا می شود به دولت نمره قابل قبولی داد. در واقع مسعود پزشکیان در یکسالی که از حضورش در راس دولت می گذرد، چند اقدام مهم را به سرانجام رساند که مهمترینش این بود که توانست دمای التهاب جامعه را بسیار پایین بیاورد. به هر حال شهادت شهید رییسی و البته فضای انتخاباتی تیرماه ۱۴۰۳، به نوعی آرامش کشور را تحت تاثیر قرار داده بود اما پزشکیان با رفتار خود، آرامش را به افکار عمومی  تزریق کرد و جامعه ای که در آستانه قلیان و جوش بود، به آرامش رسید.
نماینده ادوار مجلس در گفتگو با «اطلاعات آنلاین» گفت: آقای پزشکیان همچنین خصوصیتی برجسته دارد که مکرر راجع به عملکرد قبلی ها حرف نمی زند. در حالیکه روسای پیشین دولت‌ها اصرار داشتند، همه عیوب و کاستی ها را گردن دولت پیش از خود بیاندازند. به ویژه در دولت سیزدهم که شاهد این ناهنجاری بودیم. در واقع برای مردم خوشایند نیست که مسئولی، مسئولان پیش از خود را مقصر بدانند. خوشبختانه پزشکیان به هنگام بحران و کمبود از کلمه «ما» استفاده می کند و اینطور نیست که خودش و دولتش را مبرا از اشتباه بداند و قبلی ها را مسبب و مقصر ناکاراَمدی های موجود معرفی کند.
او افزود: همچنین می توان به رابطه و همکاری مثال زدنی پزشکیان با مجلس اشاره کرد. در واقع گرفتن رای ۱۰۰ درصدی از مجلسی که به هرحال چهره های تندرو و رادیکال را در خود جای داده است، هنری بود که فقط از پزشکیان بر می آید. به هرحال اینکه دولت و مجلس بنای تعامل با یکدیگر داشته باشند، در کارآمدی سهم زیادی دارد.
این چهره درباره عملکرد وزیران دولت چهاردهم نیز تصریح کرد: در بررسی عملکرد وزرا، باید گفت که بعضی از وزیران نمره قابل قبولی گرفتند و همچنین برخی نتوانستند، مطابق انتظار عملکرد داشته باشند. مثلا وزرات امور خارجه در جنگ اخیر عملکرد پرتوانی از خود بر جای گذاشت. همچنین وزیران علوم، ارشاد، کار و به خصوص وزیر بهداشت کارنامه ای قابل تقدیر از خود بر جای گذاشتند. البته برخی هم ضعیف عمل کردند و بنابراین توقع این است، آقای پزشکیان در آغاز سال دوم، به فکر ترمیم کابینه باشد تا مقدمات گره گشایی فراهم شود. البته در این مورد مجلس هم باید با دولت همکاری کند. یعنی اینطور نباشد که گروهی از نماینده ها، به هنگام دادن رای اعتماد غرایض و اهداف سیاسی_ جناحی را مدنظر قرار بدهند.
وی توضیح داد: دولت پزشکیان از همان چند ساعت بعد از مراسم تحلیف که اسماعیل هنیه در تهران ترور شد، به خصوص در عرصه سیاست خارجی فشارهایی زیادی تحمل کرد. بنابراین نمره قبولی به این دولت به خاطر این است که همزمان با شروع به کار دولت، منطقه خاورمیانه تحولات جدی به خود دید.
شیرزاد یادآور شد: در دوره جنگ ۱۲ روزه، شاهد از خودگذشتگی بسیار بالایی از جانب دولتی ها بودیم و به همین دلیل بود که جامعه واکنشی منطقی به جنگ داشت و با آن فضای مملو از التهاب به راحتی کنار آمد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه