صفحه اول
انوشیروان دادپور- یکی از متغیرهای اثرگذار بر فضای جنگ و پساجنگ، تابآوری اجتماعی و انسجام ملی در دو سوی منازعه است. در ایران، علیرغم فشارهای اقتصادی و چالشهای داخلی، تجربه نشان داده که در بزنگاههای امنیتی و تهدید بیرونی، جامعه تمایل به همگرایی و حمایت از نهادهای ملی دارد. حضور چشمگیر مردم در آیین تشییع شهدای حمله اخیر اسرائیل به ایران، نشانهای از آمادگی روانی جامعه برای دفاع از حاکمیت ملی است. این تابآوری میتواند پشتوانهای کلیدی برای راهبرد بازدارندگی فعال ایران باشد. یكي از مهمترين مسائل براي جوامع در عصر جهاني شدن موضوع انسجام و وحدت ملي است. انسجام و همبستگي ملي به معناي باور داشتن يك ملت به مباني و ارزشهاي مشترك يا به زبان سادهتر گذر كردن يك ملت از مرحله من بودن و پذيرفتن ما بودن به مفهوم واقعي آن است. در صورت تحقق چنين فرآيندي است كه يك ملت به وفاق و اجماع واقعي يا تعميميافته دست يافته و براي آن ملت امكان نيل به اهداف خود در حوزههاي مختلف و مبارزه با چالشهاي فرارو، بهويژه در حوزه فرهنگي، فراهم ميشود. در مقابل، رژیم صهیونیستی با بحران جدی انسجام اجتماعی مواجه است. از یکسو، شکافهای ایدئولوژیک و سیاسی داخلی و عدم وجود یک ملت با تعریف کلاسیک آن و از سوی دیگر، بحران اعتماد پس از حمله غافلگیرکننده اکتبر ۲۰۲۳، قدرت بسیج اجتماعی را کاهش داده است. همین مسئله باعث میشود اسرائیل برای جلوگیری از فرسایش داخلی، بهجای ورود به یک جنگ پرهزینه، به حملات محدود، عملیات سایبری یا جنگهای نیابتی تمایل بیشتری داشته باشد. انسجام ملی و تابآوری اجتماعی نهتنها پشتوانه راهبردی برای مواجهه نظامی است، بلکه در مدیریت پس از بحران، کنترل افکار عمومی، روایتسازی و حتی در پایداری در برابر فشارهای بینالمللی نقش کلیدی ایفا میکند. اگر ایران بتواند از ظرفیتهای ملی خود در زمینه اطلاعرسانی، وحدت سیاسی و کارآمدی مدیریتی بهره گیرد، در سناریوهای پیشرو موقعیت بهتری خواهد داشت. برعکس، شکنندگی اجتماعی در جبهه مقابل، میتواند عاملی تعیینکننده در خودداری آنها از اقدامات پرخطر باشد. محتملترین آینده برای آتشبس فعلی، بازگشت به جنگ اطلاعاتی و برخی عملیات های ویژه در سطح محدود است.. جنگ تمامعیار، اگرچه در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد، اما همواره بر لبهی تصمیمهای سیاسی، حوادث امنیتی یا بازیهای اطلاعاتی ایستاده است. در چنین صحنهای، فقط توان نظامی یا دیپلماتیک تعیینکننده نیست؛ بلکه قدرت تابآوری جامعه، انسجام درونی، روایتسازی رسانهای و مدیریت افکار عمومی است که برنده واقعی منازعه را مشخص خواهد کرد. و امروز، بیش از همیشه، آینده به کسانی تعلق دارد که «نه فقط میدان جنگ، بلکه افق میدان را» میفهمند. دستیابی به اتحاد و انسجام ملّی در درون جوامعی نظیر ایران، که از تجمیع خرده فرهنگهای گوناگون قومی مذهبی ایجاد شدهاند، بیش از هر چیز، به تحکیم مولفههای هویت ملّی بستگی دارد. برای ایجاد همبستگی اجتماعی و وفاق ملّی در میان جوامع، بهرهگیری از وسایل ارتباط جمعی، اهمیت ویژهای دارد و میتواند به شکل ابزار قدرتمندی، برای یکپارچه ساختن جامعه عمل نماید و از طریق تاثیرگذاری بر اذهان تودهها، سهم خاصی در شکل دادن به وحدت گروهها و اقوام در درون جامعه داشته باشد و احساس مشترک را در میان جامعه به وجود آورد؛ زیرا تمامی موجودات، متکی به ارتباط هستند و در سایه همین ارتباط، خرده فرهنگها و فرهنگهای خاص ناپدید میشوند و به نوعی تمامی ساکنان، تشابه پیدا میکنند.