روزنامه کائنات
5

گزارش

1404 دوشنبه 9 تير - شماره 4861

کائنات دستاوردهای ایران از جنگ با اسرائیل را بررسی می کند

نقش ایران در معادلات دنیا

 ناصر داور- «ایران به عینه نشان داد که نه تنها می تواند از موجودیت خود حراست کند بلکه توانِ انتقام‌جویانه قابل ملاحظه‌ای نیز دارد. این موضوع تا حد زیادی موقعیت ایران به عنوان یک قدرت مهم منطقه ای را تثبیت خواهد کرد. حملات موشکی ایران به تل آویو و حیفا منجر به ایجاد خسارات گسترده ای شدند و صحنه های عجیبی را خلق کردند.»
به گزارش میدل ایست آی؛ پس از 11 روز تبادل آتش و جنگ، ایران و اسرائیل به نقطه آتش‌بس رسیدند. آتش‌بسی که اواخر دوشنبه گذشته از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام شد. اسرائیل در تاریخ 13 ژوئن به ایران حمله کرد و مدعی شد که می خواهد زیرساخت های هسته ای ایران را نابود سازد. این رژیم به تاسیسات نظامی و هسته ای ایران حمله کرد و البته که شماری از مقام های امنیتی و نظامی و دانشمندان هسته ای ایرانی را به شهادت رساند.
تهران که بارها اعلام کرده به دنبال سلاح اتمی نیست، خیلی زود با انجام حملات موشکی به اسرائیل، اقدامات انتقام جویانه را در دستورکار قرار داد. به نظر می رسد که ایران در بحبوحه جنگ اخیر، توانسته چشم اندازها و ادراک دقیقی را در مورد توان نظامی و هسته ای خود پیدا کند. در عین حال، نظام سیاسی ایران درک بهتری را نسبت به جایگاه داخلی خود هم کسب کرده است.
بازنگری در راهبرد هسته‌ای
عده ای به این مساله اشاره می کنند که حملات اسرائیل و آمریکا به توانمندی های هسته ای ایران خسارت‌هایی را وارد کرده است. گزارش های رسمی حاکی از این هستند که راکتور آب سنگین اراک، تاسیسات غنی سازی در نطنز و فردو و همچنین آزمایشگاه تحقیقاتی در اصفهان هدف حمله قرار گرفته اند. مکان هایی که سال ها محل انجام فعالیت های هسته ای ایران بوده اند.
اگرچه که هنوز ادراک روشنی در مورد سطح خسارت حملات رزیم اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران وحود ندارد. البته که هیچ گزارشی دال بر نشت مواد خطرناک هسته ای نیز گزارش نشده است. اسرائیل شماری از دانشمندان هسته ای ایران را نیز به شهادت رسانده است. برخی به طور خاص به این مساله اشاره می‌کنند که حملات اخیر علیه ایران، چشم اندازهای مشخصی را پیش روی آینده دیپلماسی هسته ای با ایران قرار داده اند. در واقع می تواند این حملات را آغاز کننده یک روند تازه ارزیابی کرد. ارزیابی‌های نهادهای اطلاعاتی آمریکا نشان می دهد که ایران به دنبال سلاح های هسته ای نیست و این کشور یک عضو معاهده منع اشاعه هسته ای(NPT) است و تهران تاکید دارد که غنی سازی اورانیوم برای اهداف صلح‌آمیز حق مسلم ایران است. رهبر معظم انقلاب اسلامی پیشتر فتوایی را صادر کرده که بر مبنای آن تاکید می شود ایران به دنبال ساخت تسلیحات هسته ای نیست. با این همه، در پی تحولات روزهای اخیر و تجاوز به ایران، طیف های قابل توجهی از مردم ایران به خیابان ها ریخته و خواستار ساخت تسلیحات اتمی به عنوان ابزار بازدارندگی برای ایران شده اند. برخی کارشناسان معتقدند که وجود تاسیسات هسته ای بدون بهره گیری از بازدارندگی اتمی، این تاسیسات را در برابر حملات دقیق خارجی آسیب‌پذیر می کند. در این چهارچوب، عده ای تاکید دارند که ایران زین پس با اتخاذ سیاست ابهام راهبردی، در حوزه هسته ای وارد می شود و توانمندی های خود در حوزه مذکور را نه تایید و نه رد می کند.
قدرت نظامی ایران می تواند دوام یابد و تلافی‌جویی کند
اسرائیل برنامه ای گسترده برای ضربه زدن به سایت هایی نظامی ایران نیز داشت. این رژیم به طور خاص سایت‌های موشکی و لانچرهای پرتاب موشک ایران را برای حمله مد نظر داشت. با این همه، ایران در بحبوحه جنگ اخیر پالس های معناداری از قدرت موشکی خود را ارسال کرد. موشک های ایرانی بارها و بارها سامانه‌های دفاعی اسرائیل و شماری از دیگر کشورهای منطقه را دور زدند و به اهداف اسرائیلی برخورد کردند.
ایران نشان داد که نه تنها می تواند از موجودیت خود حراست کند بلکه توانِ انتقام‌جویانه قابل ملاحظه‌ای نیز دارد. این موضوع تا حد زیادی موقعیت ایران به عنوان یک قدرت مهم منطقه ای را تثبیت خواهد کرد. حملات موشکی ایران به تل آویو و حیفا منجر به ایجاد خسارات گسترده ای شدند و صحنه های عجیبی را خلق کردند. در حالی که اسرائیل پیشتر شاهد حملات موشکی و راکتی از جانب حماس، حزب الله لبنان و حوثی‌های یمنی بوده، با این حال، هیچکدام از آن ها قادر نبوده اند مثل ایران به اسرائیل خسارت بزنند.
«علی رزق»، تحلیلگر سیاسی و امنیتی لبنانی گفته است که ایران به متحدانش نشان داد که تا چه اندازه مایل و قادر به تقابل مستقیم نظامی با اسرائیل است. در سال های اخیر، ایران کمتر در معرض تهاجم مستقیم بود و عمدتا گروه های متحد این کشور در درگیری های نظامی درگیر بوده اند. جالب است که ایران حتی در مقابل تجاوز آمریکا به سایت هسته ای خود نیز ساکت ننشست. این کشور به پایگاه هوایی العدید در خاک قطر که میزبان نظامیان آمریکایی است حمله گسترده ای را انجام داد. اینکه ایران این حمله را انجام داد و بر آن اصرار داشت به متحدین این کشور نشان داد که تهران حقیقتا اراده ای قوی دارد.
جنگ، مردم ایران را متحد کرد
ورای ملاحظات هسته ای و نظامی، عده ای این سوال را مطرح می کردند که آیا جنگ افروزی اسرائیل و آمریکا منجر به تغییر نظام سیاسی در ایران می شود؟ هم رهبران آمریکا و هم اسرائیل تاکید داشتند که تلاش برای تغییر نظام سیاسی یکی از اهداف کلیدی آن ها از تجاوز به ایران در کنار حمله به سایت های هسته ای این کشور بوده است. با این حال، در نهایت شاهد هیچگونه حمایت داخلی در ایران برای ساقط کردن نظام سیاسی در این کشور نبودیم.
علی رزق معتقد است که یکی از مهمترین نتایج درگیریهای اخیر این بود که اساسا آمریکا در موقعیتی نیست که بخواهد دستورکار تغییر نظام سیاسی در ایران را دنبال کند. آمریکایی ها فهمیده اند که حرکت به سمت این گزینه بسیار پُرخطر است. علی رزق بر این باور است که جنگ اخیر سبب شد تا مردم ایران بیش از پیش با رهبری سیاسی خود متحد شوند. درست به همین دلیل است که بیراه نیست اگر بگوییم جمهوری اسلامی ایران در نتیجه تجاوز اخیر به خاک این کشور، قوی تر از قبل شده است و موقعیت خود را تثبیت شده می بیند.
در این راستا، تشدید احساسات ضدصهیونیستی در ایران افزایش چشمگیری یافته و البته کسانی که پیشتر حامی نظام جمهوری اسلامی ایران نبودند، اکنون قویا از آن حمایت می کنند. اساسا به همین دلایل است که گفته می شود نتانیاهو در قبال ایران به یک اشتباه راهبردی دست زد.
آغاز فصلی جدید در معادلات منطقه
به گزارش روزنامه القدس العربی، نهادهای امنیتی اسرائیل همواره بر اساس اصل «منفعت نهایی» دست به تصمیم‌گیری می‌زنند؛ به این معنا که هر اقدام جدید را تنها در صورتی مجاز می‌شمارند که سود حاصله از آن بر زیان‌های احتمالی پیشی بگیرد. با طولانی‌شدن جنگ و کاهش تدریجی اهداف قابل تحقق در برابر افزایش هزینه‌ها و خسارات، تحلیل‌گران امنیتی اسرائیل هشدار دادند که تداوم حملات نه‌تنها بی‌ثمر، بلکه زیان‌بار خواهد بود.
این رویکرد در مقایسه با بحران غزه نیز معنادار است؛ جایی که اختلاف‌نظرها در رهبری اسرائیل درباره ادامه جنگ، ناشی از ارزیابی متفاوت ارتش و نتانیاهو است. ارتش معتقد است که «منفعت نهایی» رو به کاهش گذاشته و باید به جنگ پایان داد، اما نتانیاهو با انگیزه‌های سیاسی و شخصی، همچنان بر تداوم عملیات نظامی اصرار می‌ورزد.
در حمله به ایران تلاش نتانیاهو و حلقه نزدیکانش برای برپایی «جشن پیروزی» چندان ثمربخش نبود؛ چراکه بخش قابل‌توجهی از جامعه اسرائیل اعتماد و باور خود را به روایت‌های رسمی نخست‌وزیر از دست داده‌اند و ادعای او درباره «محو کامل تهدید هسته‌ای و موشکی ایران» را جدی نگرفتند.
ترامپ و بازگشت به نقطه صفر؛ مذاکرات هسته‌ای ایران در سایه ناکامی اسرائیل
در سوی دیگر، دونالد ترامپ علاقه‌مند است گفت‌وگوها برای دستیابی به توافقی تازه بر سر برنامه هسته‌ای ایران ادامه پیدا کند. به نظر می‌رسد هیأت آمریکایی قصد دارد با همان پیشنهاد پیشین به میز مذاکره بازگردد: ممنوعیت غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران و تأمین سوخت غنی‌شده مورد نیاز نیروگاه‌های برق از خارج؛ الگویی که پیش‌تر در توافق با امارات متحده عربی اجرا شده و احتمالاً در آینده برای عربستان سعودی نیز مطرح خواهد شد.
در نتیجه، روند مذاکرات عملاً به نقطه آغاز بازمی‌گردد، گویا هیچ جنگی در میان نبوده است؛ مخصوصاً اگر تهران همچنان مخالفت خود را با این طرح حفظ کند. یکی از نتایج این جنگ می‌تواند تضعیف جایگاه و نقش اسرائیل در فرآیند توافق نهایی باشد، چراکه ترامپ اکنون بر این باور است که امتیازات قابل‌توجهی به تل‌آویو داده و اسرائیل باید خود را «مدیون» او بداند و دیگر حق سنگ‌اندازی در مسیر توافق مورد نظر واشنگتن را نخواهد داشت.
در جریان این جنگ، نتایج عمدتاً در سطح تاکتیکی باقی ماند و نتوانست اهداف راهبردی و بلندمدت تل‌آویو را محقق کند. واقعیت آن است که اسرائیل در تحقق هیچ‌یک از مقاصد استراتژیک خود کامیاب نشد و در عرصه راهبردی با ناکامی جدی روبه‌رو شد.
با این همه، یک حقیقت بنیادین همچنان پابرجاست: اسرائیل در هر شرایطی نقش آغازگر و متجاوز را ایفا کرده و ایران همواره در موضع دفاعی قرار گرفته است. این تجاوز از آن جهت نگران‌کننده و مخاطره‌آمیز است که با همراهی و مشارکت کامل ایالات متحده چه در فاز تهاجمی و چه در عرصه دفاعی انجام شد؛ کشوری که هنوز قدرت بلامنازع جهان به شمار می‌رود. این حمله، تنها علیه ایران نبود، بلکه عملاً ملت‌های منطقه را نشانه گرفت، چراکه هدف غایی آن تثبیت هژمونی اسرائیل بر خاورمیانه است. هژمونی‌ای که به اسرائیل امکان می‌دهد با سهولت بیشتری به ارتکاب جنایات علیه مردم فلسطین ادامه دهد، سیاست جداسازی کامل فلسطینیان از سرزمین مادری‌شان را دنبال کند، حذف سیاسی و حتی فیزیکی این ملت را پیش ببرد و همچنین دست‌اندازی به بخش‌هایی از سوریه و لبنان و نقض مکرر حاکمیت کشورهای منطقه را عادی جلوه دهد.
ناکامی اسرائیل در برابر ایران
بیش از سی سال است که اسرائیل با تهدید حمله به ایران، در پی نابودی برنامه هسته‌ای این کشور بوده؛ با این ادعا که تهران مصمم به ساخت سلاح هسته‌ای برای نابودی اسرائیل است. در فضای سیاسی و امنیتی اسرائیل، اجماعی قاطع وجود داشته که مقابله با تهدید هسته‌ای ایران نه صرفاً یک هدف، بلکه اصلی‌ترین اولویت راهبردی رژیم است؛ اولویتی که بعدها با اضافه شدن تهدید موشکی، ابعاد تازه‌ای یافت و هر یک به‌تنهایی یا توأمان، به‌عنوان تهدیدی وجودی برای اسرائیل تلقی شدند.
اکنون و پس از دستیابی به آتش‌بس، روشن شده که هیچ‌یک از این دو برنامه به‌طور کامل نابود نشده است.
این ناکامی راهبردی به این نتیجه مهم منتهی می‌شود که اسرائیل، قادر به نابودی توانمندی‌های هسته‌ای و موشکی ایران نیست. حتی بزرگ‌ترین دستاورد اسرائیل یعنی کشاندن آمریکا به مشارکت مستقیم در حمله به ایران نیز ممکن است به نقطه‌ضعف راهبردی تبدیل شود؛ زیرا تل‌آویو در این روند از دکترین امنیتی دیرینه خود یعنی «اسرائیل، خودش از خودش دفاع می‌کند» دست کشیده است؛ اصلی که استقلال تصمیم‌گیری را تضمین می‌کرد. اکنون با اتکا و وابستگی هرچه بیشتر به آمریکا، اسرائیل ناگزیر به تمکین بیشتری خواهد شد و نمونه آن را در دیکته‌های ترامپ به نتانیاهو به‌روشنی دیدیم.
اگر این واقعیت را هم در نظر بگیریم که این نخستین نبرد اسرائیل با یک کشور غیرعربی بود، دامنه این ناکامی راهبردی برای تل‌آویو عمیق‌تر و پررنگ‌تر می‌شود. اسرائیل اکنون وارد رویارویی مستقیم و خونینی با ایران شده که پیامدهای آن هنوز به‌طور کامل روشن نیست و شاید به نقطه عطفی در تاریخ منطقه تبدیل شود. به‌قول وینستون چرچیل: «این پایان ماجرا نیست، حتی آغاز پایان هم نیست؛ شاید پایانِ آغاز باشد»، و واقعیت این است که این جنگ، صرفاً نخستین دور از تقابل نظامی مستقیم میان اسرائیل و ایران به‌شمار می‌آید.
ایران همچنان ظرفیت کافی برای تولید سلاح هسته‌ای (در صورت اتخاذ تصمیم سیاسی) را حفظ کرده و این برگ برنده‌ای مهم برای تهران در مذاکرات با آمریکاست. در سوی مقابل، اسرائیل نیز در براندازی نظام حاکم بر ایران ناکام ماند.
تجاوز آمریکا هیچ دستاوردی نداشت
تحلیل‌گر سرشناس عرب در سرمقاله جدید خود نوشت:‌ با مشاهده‌ و سخنرانی‌های رهبر معظم ایران در طول چندین دهه، می‌توانیم بگوییم که آنچه ایشان همیشه می‌گویند، حقیقت است.
«عبدالباری عطوان» تحلیل‌گر مشهور عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم در سرمقاله‌ای نوشت: حضر آیت‌الله «سید علی خامنه‌ای» نماد سیاسی و معنوی نظام جمهوری اسلامی ایران است و حرف اول و آخر را در مورد کشور می‌زند. حضور ایشان به معنای شکست سناریوی تغییر نظام و روی کار آمدن فرد دیگری، طبق معیارهای آمریکا و اسرائیل خواهد بود.
عطوان نوشته مهم‌ترین عبارت در سخنرانی اخیر آیت‌الله خامنه‌ای تاکید ایشان بر این مساله بود که «تجاوز آمریکا هیچ دستاوردی نداشته و حملات آمریکا به سه سایت هسته‌ای تأثیر قابل توجهی نداشته است.»
به گفته این تحلیلگر معروف عرب، آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند که «ترامپ درباره نتایج حملات آمریکا اغراق کرد و واشنگتن ضربه شدیدی دریافت کرد». ایشان متعهد شدند که ایران تسلیم آمریکا نشود و کشورش با بمباران پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه به هرگونه تجاوز جدید آمریکا پاسخ خواهد داد.
عبدالباری عطوان افزود: با مشاهده‌ و سخنرانی‌های رهبر معظم ایران در طول چندین دهه، می‌توانیم بگوییم که آنچه ایشان همیشه می‌گویند حقیقت است. این مرد دروغ نمی‌داند. وقتی تهدید می‌کند، به وعده‌هایش عمل می‌کند و وقتی تهدید می‌کند، وعده‌اش را عملی می‌کند. قبل از تجاوز آمریکا، ایشان تاکید کردند که ایران آمادگی بالایی برای پاسخ دادن و حمله به دشمنان آمریکایی و اسرائیلی در خانه‌ها و پایگاه‌های خودشان دارد و این امر تحقق یافت و اتفاق افتاد. ما شاهد بودیم که موشک‌های بالستیک ایران از تمام سیستم‌های دفاع موشکی عبور کردند و به اهداف خود در قلب تل‌آویو، حیفا، بئرالسبع، صفد، عسقلان و اشدود رسیدند. آنچه اغراق درباره تأثیر حملات آمریکا به سه سایت هسته‌ای در سخنرانی ایشان را مورد تاکید قرار می‌دهد، اسناد محرمانه‌ سازمان‌های اطلاعاتی آمریکاست که «عمدا» به سی‌ان‌ان درز کرده است.
وی افزود: این اسناد تایید کردند که تنها خسارات جزئی به تاسیسات هسته‌ای ایران وارد شده و آنها را تنها برای چند ماه به تأخیر انداخته است، نه سال‌ها آنطور که رئیس جمهور ترامپ ادعا می‌کند. شاید از دست دادن عقل و حملات بی‌شرمانه‌ او به این شبکه خبری، به این درزها اعتبار می‌بخشد. آنچه سال‌ها طول خواهد کشید تا جبران شود، ویرانی کامل شهرهای اشغالی فلسطین، مانند تل‌آویو و حیفا، و روحیه فروپاشیده شهرک‌نشینان اسرائیلی است که بیش از ۱۲ روز، روز و شب، را در پناهگاه‌ها و تونل‌های مترو گذراندند.
عطوان در این مقاله ادامه داد: علاوه بر این، هفت سامانه موشکی هوایی و زمینی نتوانستند موشک‌های ایرانی را قبل از رسیدن به اهدافشان رهگیری کنند و این رژیم نتوانست از شهرک‌نشینان، شهرها، مراکز اطلاعاتی و مؤسسات تحقیقاتی خود مانند وایزمن محافظت کند. اگر اظهارات ترامپ در مورد نابودی کامل سه سایت هسته‌ای درست باشد و مقامات ایرانی علاوه بر دستگاه‌های غنی‌سازی مرکزی، نتوانستند این تأسیسات را قبل از حملات از اورانیوم غنی‌شده خالی کنند، پس چرا ترامپ از ایران می‌خواهد که به مذاکرات هسته‌ای بازگردد؟ مذاکراتی که در هر پنج دور قبلی بر توقف کامل عملیات غنی‌سازی و مصادره بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالای ۶۰ درصد که در این سایت‌ها یا سایر مکان‌های امن ذخیره شده بود، متمرکز بود؟ نابودی کامل سایت‌های هسته‌ای، اگر درست باشد، به معنای از بین رفتن اساس بحران و پایان تهدید هسته‌ای ایران برای دهه‌های آینده و شاید برای همیشه خواهد بود. «دیوانه حرف می‌زند، اما عاقل گوش می‌دهد!»
تحلیلگر سرشناس عرب در ادامه تاکید کرد: ما با این گفته آقای خامنه‌ای موافقیم که ایران از این جنگ پیروز بیرون آمد و تمام ادعاهای اسرائیل و آمریکا مبنی بر پیروزی تاریخی، نوعی دروغ و تبلیغات بی‌ارزش و ساده‌لوحانه است که برای پنهان کردن شکست و ناکامی طراحی شده‌اند. وقتی می‌گوییم نتانیاهو و ترامپ دو فریبکارترین مردان تاریخ مدرن هستند، چیز جدیدی اضافه نمی‌کنیم. ده‌ها مثال وجود دارد که این واقعیت را تایید می‌کند و این مجال برای فهرست کردن همه آنها بسیار کوتاه است. وقتی وسعت ویرانی در قلب تل‌آویو، حیفا و بئرالسبع و چگونگی تبدیل آنها به شهرهای ارواح را می‌بینم، و وقتی اخبار را می‌خوانم و تماشا می‌کنم که تایید می‌کند صدها هزار اسرائیلی، طبق گفته وزارت بهداشت اسرائیل، پس از تخریب خانه‌ها و آپارتمان‌هایشان و آوارگی، به روانپزشکان و دیگران که سعی در یافتن سرپناه دارند، مراجعه کرده‌اند و مهمتر از آن، در جستجوی امنیت، راه دریا را به سمت قبرس در پیش گرفته‌اند و ۲۰۰۰۰ دلار به هر کسی که وسیله‌ای برایشان فراهم کند، پرداخت می‌کردند، وقتی این صحنه را در تمام فصل‌هایش با صدا و تصویر دنبال می‌کنم، متوجه می‌شوم که چه کسی در این جنگ و شاید در جنگ‌های آینده نیز بازنده و چه کسی پیروز است... و گذر زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
سیلی موشکی ایران، گران‌تر از تمام جنگ‌های گذشته صهیونیست‌ها
رسانه آمریکایی گزارش داد، حمله موشکی ایران، سه میلیارد دلار خسارت روی دست صهیونیست‌ها گذاشته و ضربات ۱۲ روزه ایران، رژیم صهیونیستی را در شوک و بحران مالی فرو برده است.
رسانه آمریکایی بلومبرگ گزارش داد که رژیم صهیونیستی هزینه خسارت‌های وارده در جریان جنگ ۱۲ روزه با ایران را ۱۰ میلیارد شِکِل (معادل ۳ میلیارد دلار) برآورد کرده است، که شامل بازسازی ساختمان‌های هدف قرار گرفته و پرداخت غرامت به کسب‌وکارهای محلی می‌شود.
محاسبات منتشرشده توسط وزارت دارایی و سازمان مالیات رژیم صهیونیستی در این هفته، نشان‌دهنده میزان نفوذ ایران از طریق باران موشکی دو هفته‌ای به سامانه‌های دفاعی این رژیم است.
«شای آهرونوویچ» رئیس سازمان مالیات رژیم صهیونیستی که مسئول پرداخت غرامت است، به خبرنگاران گفت: «این بزرگ‌ترین چالشی است که تاکنون با آن روبه‌رو شده‌ایم؛ چنین حجمی از خسارت در تاریخ اسرائیل بی‌سابقه است.»
این مبلغ شامل هزینه جایگزینی تسلیحات و سامانه‌های دفاعی مصرف‌شده در عملیات نیست، که احتمالاً پس از تکمیل ارزیابی‌ها رقم نهایی را بسیار بالاتر خواهد برد.
اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی هم در یک کنفرانس خبری گفت هزینه کل جنگ ممکن است تا ۱۲ میلیارد دلار برسد، در حالی که امیر یارون، رئیس بانک مرکزی رژیم صهیونیستی، این رقم را حدود نیمی از آن بیان کرده است.
به گزارش بلومبرگ، صرف‌نظر از رقم نهایی، این مسئله چالشی جدی برای اقتصادی است که پیش‌تر نیز به‌خاطر ۲۰ ماه درگیری مستمر تحت فشار بوده است.
بانک مرکزی رژیم صهیونیستی رشد اقتصادی ۳.۵ درصدی برای امسال پیش‌بینی کرده است، هرچند این میزان ممکن است تحت تأثیر جنگ اخیر کاهش یابد.
در شب ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد ماه)، نیروهای رژیم صهیونیستی در اقدامی متجاوزانه دست به حملاتی علیه اهداف غیرنظامی، نظامی و تأسیسات برنامه هسته‌ای ایران زدند که به شهادت تعدادی از مقام‌ها، چهره‌های هسته‌ای و غیرنظامیان بی‌گناه انجامید.
در پی آن، رهبر انقلاب در پیامی به شهروندان، حملات به ایران را جنایت خواندند و گفتند که رژیم صهیونیستی با سرنوشتی تلخ و وحشتناک روبرو خواهد شد. در همین راستا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد که جمهوری اسلامی در پاسخ به این حملات، عملیات «وعده صادق ۳» را علیه اهداف نظامی در سرزمین‌های اشغالی آغاز کرده است.
در دور جدید پاسخ موشکی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی، چندین موضع حساس و حیاتی در سرزمین‌های اشغالی از جمله تل‌آویو و حیفا هدف قرار گرفت و این موشک‌باران خسارت هنگفتی روی دست صهیونیست‌ها گذاشته است.
خدمات اضطراری رژیم صهیونیستی هم اعلام کردند که بر اثر حملات موشکی، ۲۸ نفر کشته و بیش از ۱۳۰۰ نفر زخمی شده‌اند.
اگرچه رژیم صهیونیستی دارای یکی از پیشرفته‌ترین سامانه‌های پدافند هوایی در جهان است، اما معمولاً انتظار می‌رود بین ۱۰ تا ۱۵ درصد موشک‌ها از آن عبور کنند و متخصصان ایرانی با کشف نقاط ضعف این پدافندها، ضربات مهلکی وارد آوردند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا هم با اذعان به قدرت موشکی ایران گفت: «این موشک‌های بالستیک خیلی از ساختمان‌ها را نابود کردند.»
در طول کارزار ۱۲ روزه، اقتصاد رژیم صهیونیستی تقریباً به‌طور کامل تعطیل شد، به‌طوری‌که مدارس و کسب‌وکارها بسته شدند، به‌جز موارد ضروری. کابینه افراطی رژیم صهیونیستی تحت نظارت بنیامین نتانیاهو، باید به کسب‌وکارها غرامت پرداخت کند که وزارت دارایی آن را تا ۵ میلیارد شِکِل برآورد کرده است.
میزان غرامتی که کابینه ممکن است بپردازد، دو برابر خسارت‌هایی است که از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون برای اموال پرداخت شده، از جمله مبالغ پرداخت‌شده به جوامعی که در حملات آن ماه توسط نیروهای حماس تخریب شدند.
هزینه‌هایی که از آن زمان تاکنون بر دوش کابینه نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بوده شامل موشک‌هایی است که از سوی حزب‌الله لبنان به روستاهای شمال اراضی اشغالی فلسطین شلیک شده‌اند.
شبکه خبری بلومبرگ گزارش می‌دهد که جنگ رژیم صهیونیستی با ایران به‌دلایل اصلی بسیار پرهزینه‌تر از درگیری با حماس و حزب‌الله بوده است.
اول اینکه جوامعی که مورد حمله نیروهای مقاومت فلسطین و لبنان قرار گرفتند، کوچک و در مناطق روستایی بودند. در مقابل، خود ایران موشک‌های بالستیک را به شهرهای پرجمعیت در مرکز رژیم صهیونیستی شلیک کرد؛ منطقه‌ای به وسعت حدود ۱۶۰۰ کیلومتر مربع شامل کلانشهر تل‌آویو. جایی که دست‌کم ۵۰ درصد جمعیت رژیم صهیونیستی در محله‌های متراکم یا ساختمان‌های بلند زندگی می‌کنند.
دلیل دوم این است که موشک‌های ایران بسیار قدرتمندتر از تسلیحات گروه‌های مقاومت هستند و برخی از آن‌ها حداقل ۵۰۰ کیلوگرم مواد منفجره و بمب‌های ترکش‌دار دارند که پس از برخورد پخش می‌شوند.
برآورد رژیم صهیونیستی این است که ایران در آغاز جنگ حدود ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ موشک از این نوع در اختیار داشته و همچنان نیمی از آن‌ها را حفظ کرده است. علاوه بر مناطق مسکونی، مؤسسه علمی وایزمن، یکی از مراکز تحقیقاتی اصلی رژیم صهیونیستی، و بزرگ‌ترین پالایشگاه نفت این رژیم در حیفا آسیب جدی دیدند.
افکار عمومی آمریکا علیه حمله به ایران
نظرسنجی‌ رسانه‌های آمریکایی نشان می‌دهند بیشتر مردم آمریکا با حمله به ایران مخالفند و همچنین اختلافات داخلی در حزب جمهوری‌خواه و نگرانی از جنگ منطقه‌ای افزایش یافته است.
نتایج نظرسنجی ان‌بی‌سی نیوز نشان می‌دهد، تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای حمله هوایی متجاوزانه به چند تأسیسات هسته‌ای ایران در ۲۲ ژوئن، باعث دودستگی میان مردم آمریکا شده و شکاف‌هایی را در ائتلاف‌های هر دو حزب آشکار کرده است.
در ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد ماه)، رژیم صهیونیستی در اقدامی متجاوزانه دست به حملاتی علیه اهداف غیرنظامی، نظامی و تأسیسات برنامه هسته‌ای ایران زد که به شهادت تعدادی از مقام‌ها، چهره‌های هسته‌ای و غیرنظامیان بی‌گناه انجامید. در پی آن، رهبر انقلاب در پیامی به شهروندان، حملات به ایران را جنایت خواندند و گفتند که رژیم صهیونیستی با سرنوشتی تلخ و وحشتناک روبرو خواهد شد. و در همین راستا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد که جمهوری اسلامی در پاسخ به این حملات، عملیات «وعده صادق ۳» را علیه اهداف نظامی در سرزمین‌های اشغالی آغاز کرده است.
در دور جدید پاسخ موشکی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی، چندین موضع در سرزمین‌های اشغالی از جمله تل‌آویو و حیفا هدف قرار گرفت که تلفات سنگینی وارد کرد و تل‌آویو را وادار کرد تا دست به دامان آمریکا شود و ایالات متحده هم در اقدامی متجاوزانه دست به بمباران سه تاسیسات هسته‌ای ایران زد، اما در نهایت پس از ۱۲ روز، ایران آتش‌بس مدنظر خود را به جنگ‌افزوزان تحمیل کرد.
براساس نظرسنجی ان‌بی‌سی نیوز در میان بزرگسالان آمریکایی، ۴۵ درصد با حملات هوایی مخالف و ۳۸ درصد موافق بودند. ۱۸ درصد دیگر از آمریکایی‌ها هم گفته‌اند نه موافق و نه مخالف این حملات هستند که نشان‌دهنده ناپایداری وضعیت است.
در حالی که این نظرسنجی از دوشنبه تا چهارشنبه انجام می‌شد، ایران پاسخ موشکی تلافی‌جویانه‌ای به پایگاه نظامی آمریکا در منطقه انجام داد. با وجود اقدام خصمانه آمریکا علیه حاکمیت ایران، در این میان، هنوز سوالاتی درباره پیامدهای نهایی حملات آمریکا از جمله میزان واقعی آسیب به برنامه هسته‌ای ایران مطرح است.
حمایت از حملات هوایی متجاوزانه ایالات متحده، طبق پیش‌بینی‌ها، به شکلی حزبی تقسیم شده است.
در میان دموکرات‌ها، ۷۷ درصد با حملات مخالفند و ۶۱ درصد به‌شدت مخالفند. در نقطه مقابل، ۷۸ درصد جمهوری‌خواهان از حملات حمایت می‌کنند و ۶۰ درصد به‌شدت حامی آن هستند. افراد مستقل بسیار مرددتر هستند؛ ۴۵ درصد مخالف، ۲۱ درصد موافق و ۳۴ درصد بی‌طرف‌اند؛ تقریباً دو برابر نسبت کل جمعیت.
مقدمه‌چینی برای حملات ایالات متحده علیه ایران، شکافی را در حزب جمهوری‌خواه نمایان کرد؛ بین کسانی با گرایشات انزواطلبانه در جناح «ماگا» و طرفداران سیاست خارجی سنتی و مداخله‌گر.
درگیری لفظی بین مفسر راست‌گرا «تاکر کارلسن» و سناتور «تد کروز» از تگزاس این شکاف را برجسته کرد؛ کارلسون استدلال کرد که حمله به ایران خیانت به شعار «اول آمریکا» رئیس‌جمهور آمریکاست.
اما اگرچه در نظرسنجی شکاف در میان جمهوری‌خواهان وجود دارد، این شکاف برعکس مناظرات عمومی بین چهره‌های برجسته طرفدار ترامپ است. اگرچه همه جناح‌های جمهوری‌خواه از حملات حمایت می‌کنند، اما حامیان جنبش MAGA حمایت به‌مراتب بیشتری نسبت به جمهوری‌خواهان سنتی نشان داده‌اند.
۸۴ درصد از جمهوری‌خواهان نزدیک به جنبش «ماگا» از حملات حمایت کردند و از آن میان، ۷۰ درصد آنان حمایت شدید دارند. در مقابل، ۷۲ درصد از جمهوری‌خواهان سنتی از حملات حمایت می‌کنند، که ۴۹ درصدشان حمایت شدید دارند.
در حالی که مخالفان حملات بیشتر از موافقان هستند، اکثریت (۶۰ درصد) از ادامه اقدام نظامی در صورت باقی ماندن برنامه هسته‌ای ایران حمایت می‌کنند.
برآوردهای اولیه اطلاعاتی نشان می‌دهند که حملات تنها برنامه هسته‌ای ایران را سه تا شش ماه عقب انداخته‌اند، هرچند برای ارزیابی نهایی زمان بیشتری لازم است. ترامپ و دولتش این برآوردها را رد کرده‌اند.
در مجموع، ۲۶ درصد از آمریکایی‌ها معتقدند آمریکا باید همه گزینه‌های نظامی را مدنظر قرار دهد. ۳۴ درصد دیگر نیز از ادامه عملیات نظامی، ولی فقط به صورت حملات هوایی حمایت می‌کنند. ۴۱ درصد باقی‌مانده معتقدند که آمریکا نباید اقدام نظامی بیشتری در ایران انجام دهد.
در میان پیشروها (چپ‌گراها)، ۷۵ درصد معتقدند که آمریکا نباید هیچ اقدام نظامی بیشتری در ایران انجام دهد.
در عین حال، حامیان جناح سنتی حزب دموکرات تقریباً به طور مساوی تقسیم شده‌اند؛ ۵۴ درصد مخالف اقدام بیشتر و ۴۵ درصد موافق اقدام محدود در صورت ادامه برنامه هسته‌ای ایران.
نزدیک به یک‌پنجم (۱۹ درصد) از دموکرات‌های سنتی معتقدند که آمریکا باید همه گزینه‌ها را بررسی کند.
حمایت از ادامه اقدام نظامی در ایران با نگرانی شدید نسبت به گسترش درگیری به یک جنگ منطقه‌ای گسترده در غرب آسیا همراه است.
۷۸ درصد از آمریکایی‌ها به‌طور کامل یا نسبی نگران تشدید درگیری هستند. این آمار شامل ۵۵ درصد جمهوری‌خواهان، ۸۳ درصد مستقل‌ها و ۹۵ درصد دموکرات‌هاست.
اکثریت آمریکایی‌ها (۶۰ درصد) معتقدند ترامپ باید پیش از حملات متجاوزانه خود از کنگره مجوز می‌گرفت.
اگرچه پاسخ‌ها در این مورد کاملاً حزبی بودند، ۱۹ درصد جمهوری‌خواهان نیز معتقدند ترامپ باید ابتدا مجوز کنگره را می‌گرفت. همچنین ۹۲ درصد دموکرات‌ها و ۷۱ درصد مستقل‌ها با نیاز به اخذ مجوز موافق بودند.
نظرسنجی شبکه ان‌بی‌سی نیوز با همکاری سروی‌مانکی به‌صورت آنلاین در تاریخ ۲۳ تا ۲۵ ژوئن، از میان ۵۴۴۸ بزرگسال آمریکایی انجام شد و حاشیه خطای این نظرسنجی مثبت و منفی ۳.۱ درصد اعلام شده است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه