گزارش
احمد نراقی- روز گذشته رئیس جمهور در تماس تلفنی با امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه، درخصوص مذاکرات هستهای، گفت: ما با مذاکره مفید مخالفتی نداریم اما برنامه و نتیجه مذاکره باید لغو تحریمها علیه ایران باشد، مذاکره برای مذاکره بیفایده است. همچنین دیروزخطیب زاده درباره پیامدهای تاخیر در گفتوگوهای وین برای احیای برجام گفت: اصل گفتوگوها انجام میشود. ایران هم بارها اعلام کرده مذاکرات برای اطمینان برای اجرای بی کم و کاست تعهدات آمریکا ذیل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ ادامه خواهد داشت. گفتوگوها باید تامینکننده منافع عالیه مردم و ایران باشد که بارها با نقض مکرر آمریکا و بیعملی اروپا این منافع تامین نشده است.وی با بیان اینکه گفتوگوها باید تضمین کننده تامین منافع مردم ایران باشد، یادآور شد: با این هدف حتی یک ساعت هم تعلل نخواهیم کرد. انتقال دموکراتیک در ایران انجام شده است و باید همه اجازه این مساله را بدهند که این انتقال انجام شود. دولت و وزرا مستقر شدند. درباره ادامه مذاکرات پیامهایی که از سوی رییسجمهور و وزیر خارجه داده شده است، روشن است.رییس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای وزارت امور خارجه ادامه داد: طرف آمریکایی باید بداند با ذهنیت دوران ترامپ نتیجهای جز شکست حداکثری کسب نمیکند. آنها باید با دستور کار واقعی به وین بیایند و برجام را بی کم و کاست انجام دهند. این مساله ما را سریع به احیای برجام و توافق کمک میکند. اما سرنوشت برجام در روزهای آینده چه خواهد شد؟ چشم انداز احیای برجام پایگاه خبری Insider Voice در گزارشی در مورد آخرین وضعیت برجام نوشته است: برخی ناظران و تحلیلگران هشدار میدهند که در صورت شکست تلاشها جهت احیای برجام، احتمال اوج گیری تنشها میان تهران و واشنگتن بسیار زیاد است. در این رابطه به طور خاص به این مساله اشاره میشود که اگر دولت جدید ایران با رویکردی حداکثری در مذاکرات حاضر شود و دولت آمریکا هم حاضر به همراهی در این راستا نباشد، به احتمال فراوان روند متقابلِ تشدید تنشها میان دو طرف بار دیگر اوج خواهد گرفت. در این راستا احتمال دارد که ایران بار دیگر سطح غنی سازی اورانیوم خود را افزایش دهد و در جبهه مقابل آمریکا نیز با حمایت اتحادیه اروپا بر شدت تحریمهای خود علیه تهران بیفزاید. یک چنین چرخهای حتی میتواند دو طرف را به آستانه جنگ و درگیری نظامی برساند. در این چهارچوب، برخی تحلیلگران دولت بایدن را سرزنش میکنند، زیرا معتقدند این دولت علی رغم لفاظیهای خود مبنی بر علاقه اش جهت احیای برجام همچنان راه و روش دولت سابق آمریکا به ریاست جمهوری «دونالدترامپ» را در پیش گرفته و عملا «کارزار فشار حداکثری» علیه تهران را در قالبی جدید دنبال میکند. امری که عملا با واکنش دولت جدید ایران رو به رو خواهد شد و احتمال دستیابی به یک توافق میان دو طرف را تا حد زیادی کاهش میدهد و در نقطه مقابل، احتمال تشدید تنشها میان دو طرف را به شدت افزایش میدهد. پیامدهای تاخیر در برگزاری «مذاکرات وین» یک کارشناس ارشد مسائل بینالملل گفت: تعویق مذاکرات به مخالفان فرصت خواهد داد تا اینگونه در فضای سیاسی القا کنند که دولت جدید ایران در پی توافق نیست و صرفاً قصد دارد وقتکشی کند؛ و با این زمینهچینی از میان سناتورهای دموکرات تندرو و قانونگذاران کنگره یارکشی کنند. رضا نصری در پاسخ به این سوال که با توجه به این که دولت و وزارت خارجه بر اصل انجام مذاکرات احیای برجام و رفع تحریمها تاکید دارند، به نظر وی چقدر ضرورت دارد که این مذاکرات هرچه زودتر آغاز شود و تاخیر در برگزاری این مذاکرات، چه چالشها و پیامدهای احتمالی را به همراه دارد؟ گفت: تأخیر در مذاکرات چند پیامد منفی دارد. اول اینکه به جریانهای تندرو و مخالف توافق در واشنگتن فرصت بیشتری میدهد تا در برابر بازگشت احتمالی دولت بایدن به برجام مانعتراشی کنند یا موانع قبلی را تثبیت و تحکیم کنند. این موانع میتوانند سیاسی و حقوقی باشد. در واقع، مانعتراشیهای سیاسی در نهایت زمینهساز و مقدمهای بر مانعتراشیهای جدیتر حقوقی خواهد باید. وی ادامه داد: به عنوان مثال، تعویق مذاکرات به مخالفان فرصت خواهد داد تا اینگونه در فضای سیاسی القا کنند که دولت جدید ایران در پی توافق نیست و صرفاً قصد دارد وقتکشی کند؛ و با این زمینهچینی از میان سناتورهای دموکرات تندرو و قانونگذاران کنگره یارکشی کنند تا با تصویب قوانین سختگیرانه موانع حقوقی مهمی پیش پای دولت بایدن قرار دهند. مثلاً میتوانند در فرصت بدست آمده از طریق قانونگذاری در کنگره برای رسیدن به توافق برای ایران و دولت بایدن ضربالاجلهای غیرواقعبینانه تعیین کنند یا قانون جدیدی به تصویب برسانند که به موجب آن نقش و مداخله کنگره در فرآیند تایید توافق حاصله در وین به شدت افزایش یابد. یا ممکن است قانونی تصویب کنند که در آن شروط جدید و بعضاً غیرقابل تحققی برای انعقاد هر نوع توافق با ایران تعریف شده باشد. یعنی همانطور که مجلس شورای اسلامی در آذرماه طی یک قانون جدید شروط جدیدی برای احیای برجام برای دولت ایران تعریف کرد، کنگره نیز متقابلاً شروط خاص خود را به طرف مذاکرهکننده آمریکایی تحمیل کند. نصری افزود: طبیعتاً، لابیها و رژیم اسرائیل نیز در این میان نقش عمدهای ایفا خواهند کرد. حتی اگر لازم باشد، به صحنهسازی و اتهامزنیهای هدفمند در کارزارهای نظامی در عراق و سوریه روی خواهند آورد یا با ایجاد درگیریهای مستقیم با ایران فضای سیاسی واشنگتن را علیه توافق و دیپلماسی با ایران سامان خواهند داد. دوم اینکه در صحنه بینالمللی نیز تعویق مذاکرات به جریان متخاصم فرصت خواهد داد برای جوسازی و نهایتاً بهرهبرداری از سازوکارهای بینالمللی علیه ایران برنامهریزی کند، در اینجا، تعویق مذاکرات میتواند به صدور قطعنامه در شورای حکام آژانس علیه ایران، ارجاع مجدد ایران به شورای امنیت از جانب آژانس یا توسل دولتهای غربی به «مکانیسم ماشه» منتهی شود. چنانچه این اتفاقات رخ دهد، عملاً موقعیت مذاکراتی ایران به شدت تضعیف خواهد شد. در شرایط فعلی، در یکی از مهمترین مذاکرات تاریخ معاصر ایران، دو طرف اصلی - ایران و آمریکا - مواضع یکدیگر را صرفاً از طریق رسانهها یا واسطهها میشوند. از خود بپرسیم چقدر از این پیامها و مواضع در فرآیند انتقال غیرمستقیم گُم یا مغرضانه تحریف میشود؟ چقدر به دلیل اینکه واسطههای ذینفع باید میان دو طرف اصلی پیامرسانی کنند وقت و نیرو تلف میشود؟ چگونه میتوان از فرسایشی شدن مذاکرات وین جلوگیری کرد؟ نصری در واکنش به این سوال که مقامات در دولت و وزارت امور خارجه ایران تاکید دارند که این مذاکرات نباید فقط برای مذاکره باشد و همچنین نباید فرسایشی شود، و به نظر وی چگونه میتوان این سیاست را به پیش برد؟ گفت: طبیعتاً، مذاکره باید یک هدف غایی و یک «نقشه راه» برای رسیدن به آن هدف داشته باشد. در ابتدای دولت اول روحانی، آقای ظریف تمام کشورهای ۱+۵ را در جلسهای پشت میز نشانده بود و به کمک «پاور پوینت» به صورت سمعی و بصری برای آنها یک نقشه برای رسیدن از «نقطه الف» به «نقطه ب» ترسیم کرده بود. در واقع، اگر عزم سیاسی وجود داشته باشد، همیشه راهحل نیز وجود دارد و مذاکره فرسایشی نخواهد شد. اما، همانطور که ذکر شد، مشکل اینجاست که اتلاف وقت و گذر زمان این عزم سیاسی را در هر دو طرف مخدوش خواهد کرد. تاثیر و تبعات احتمالی انتقال پرونده هستهای از وزارت امور خارجه به شورای عالی امنیت ملی وی در همچنین در مورد برخی از گمانه زنیها مبنی بر انتقال پرونده هستهای کشور و مذاکرات برجام از وزارت امور خارجه به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و این که این تغییر و جابه جایی احتمالی چه تاثیرات و تبعاتی را میتواند در پی داشته باشد؟ اظهار کرد: به نظرم وزارت امور خارجه تخصصیترین، مجربترین، مجهزترین و کارآمدترین نهاد کشور در حوزه سیاست خارجی است و کادر آن برای پیشبرد این پرونده سرنوشتساز اصلح است. ضمن اینکه وزارت امور خارجه در چنین مواردی تحت نظر شورای عالی امنیت ملی و مطابق تصمیمات آن عمل میکند. در سالهای گذشته نیز وزارت خارجه مجری تصمیمات کلان شورای عالی امنیت ملی بوده است. پس انتقال پرونده هستهای از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملی معنی چندانی ندارد و صرفاً به مثابه حذف یک نهاد کارآمد و تخصصی از صحنه مذاکرات و دیپلماسی است. با توجه به وضعیت کنونی کشور، دولت رئیسی مجال سعی و خطا ندارد وی افزود: فردی مثل آقای دکتر عراقچی یک دیپلمات و متخصص کارکشته است که در چند دولت - فارغ از گرایشات سیاسی آنها - برای پاسداشت از منافع ملی به دستگاه دیپلماسی خدمت کرده و چنان به پرونده هستهای نیز تسلط دارد که نه تنها بند بند برجام را حفظ است بلکه با روحیات و شخصیتها و جریانهای ذینفوذ در پرونده نیز به خوبی اشراف دارد. ضمن اینکه از ریزترین جزئیات گفتگوها - که صرفاً از طریق حضور فیزیکی بر سر میز قابل لمس است - به صورت دست اول خبر دارد. چند سال باید به یک فرد جدید آموزش نظری و عملی داد تا بتواند تجربهای مشابه تجربه فردی مثل سیدعباس عراقچی کسب کند؟ وضعیت کشور به گونهای است که دولت آقای رئیسی دیگر مجال سعی و خطا ندارد و لازم است از این ظرفیتهای گرانقدر به بهترین شکل استفاده کند. آیا ناقوس مرگ برجام به صدا درآمده است؟ علی بیگدلی کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه به زودی مذاکرات برجام از سر گرفته می شود، اظهار داشت: اینکه مذاکرات شروع شود خیلی مهم نیست، زیرا این کار در گذشته نیز انجام شده و در آینده نیز رخ خواهد داد، مهم نتیجهای است که به دست میآید، درحال حاضر باید دید دو طرف همچنان بر روی مواضع گذشته خود هستند یا از آنها عبور کرده و آن را تعدیل کردهاند. وی افزود: با توجه به شرایطی که کشور در آن قرار دارد که از یک طرف مشکلات معیشتی و اقتصادی چالشهای بسیار زیادی را ایجاد کرده، به طوری که بسیاری از مردم در تامین مایحتاج ضروری خود با مشکل روبرو هستند و از طرف دیگر به دلیل شیوع گسترده کرونا در کشور اوضاع پیچیدهای حکمفرماست، دیگر ادامه این وضعیت امکان پذیر نیست و باید دید آیا ایران از خود انعطاف نشان خواهد داد یا اینکه همچنان بر مواضع قبلی خود تاکید میکند. بیگدلی با تاکید بر اینکه اگر ما خواهان احیای برجام هستیم، باید نگاه خود به غرب را عوض کنیم، اضافه کرد: در حال حاضر اوضاع منطقه بعد از اتفاقاتی که در افغانستان رخ داده بسیار پیچیده شده و میتوان گفت، خاورمیانه به مرحله جدیدی قدم گذاشته، بنابراین در مورد اینکه مذاکرات آتی به نتیجه برسد و برجام احیا شود، باید گفت که نمیتوان امیدوار بود آنچه که در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۱۵ به امضا رسیده در حال حاضر نیز قابلیت اتکا داشته باشد، زیرا که زمان و فضای آن زمان با امروز بسیار تفاوت دارد و به نظر نمیرسد که آمریکا نیز زیر بار چنین موضوعی برود. این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه آمریکا در کناره احیای برجام چهار شرط را مطرح کرده است، گفت: گفتگو و مذاکره در مورد مسائل مربوط به حقوق بشر، کنترل مسائل موشکی، عدم دخالت ایران در امور کشورهای منطقه و همچنین عدم کمک به گروههایی مانند حماس و حزبالله از جمله شروطی است که آمریکا برای احیای برجام آن را مطرح کرده، در حالی که این موضوع به نوعی خط قرمز ایران محسوب میشود و به نظر نمیرسد که ایران حاضر باشد، حتی در مورد این موضوعات گفتگو کند. وی خاطرنشان کرد: آمریکا میگویند حاضر است برجام را احیا کرده و تحریمها را بردارد، اما ایران باید تعهد بدهد که بعد از امضای برجام در مورد این شروط چهارگانه مذاکره کند که ایران نیز نمیخواهد به هیچ عنوان زیر بار چنین موضوع رود بنابراین در چنین شرایطی فضا بسیار پیچیده است و به نظر نمیرسد که به این زودیها نتیجه حاصل شود. فاصله خواستههای ایران و آمریکا بسیار زیاد است امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به این که فاصله خواستههای ایران و آمریکا در موضوع برجام از یکدیگر بسیار زیاد دارد، اظهارداشت: اگر قرار بود این فاصله کم شود در زمانی که بایدن به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و دولت روحانی سرکار بود این امکان وجود داشت برجام احیا شده و تحریمها رفع شوند، اما با توجه به اینکه خطوط قرمز دو کشور فاصله بسیار زیادی از هم دارند احیای برجام به این زودیها اتفاق نخواهد افتاد. وی افزود: در حال حاضر آمریکا بر سر مسائل موشکی و نفوذ منطقهای ایران بحثهای فراوانی دارد و درخواست مذاکره بر سر آنها را ارائه کرده، اما ایران به هیچ عنوان نمیخواهد، این مسائلی در مذاکرات مطرح شده و تنها خواستار آن است که بر سر برجام و مساله هستهای مذاکره شود، این موضوع مورد نظر آمریکاییها و اروپایی نیست و به همین دلیل مذاکرات به کندی پیش رفت و در حال حاضر نیز چند هفتهای است که گفتگوهای وین متوقف شده دست. ابوالفتح اضافه کرد: در سوی مقابل نیز ایران خواستار رفع کلیه تحریمها و بعد از آن راستیآزمایی است تا به تعهدات خود عمل کند، این در حالی است که آمریکا چنین موضوعی را قبول نمیکند، بنابراین با توجه به فاصله زیادی که وجود دارد به نظر نمیرسد در کوتاه مدت اتفاقاتی در حوزه برجام میافتد. این کارشناس مسائل آمریکا گفت: مهمترین موضوعی که در حال حاضر در مورد برجام و مذاکرات پیرامون آن وجود دارد این است که فردای احیای برجام چه اتفاقی خواهد افتاد، آمریکا اعلام کرده تحریمهای مرتبط با برجام را رفع خواهد کرد، اما موضوع مهم این است که فردای برجام چه رخ خواهد داد، جداول زمانی بازگشت ایران و آمریکا بر اساس تعهدات به چه صورت خواهد بود و یا بر سر سایر موضوعات از جمله موشکی و منطقهای مذاکرات صورت خواهد گرفت یا نه، آمریکا خواستار این است که ایران بر سر مذاکره در مورد سایر موضعات توافق کند، که ایران نیز قدر مسلم زیر با چنین چیزی نخواهد رفت، اینها مسائلی است که دو طرف بر اثر آنها اختلاف عمیق دارند و بر این اساس نمیتوان چشمانداز مشخصی را برای احیای برجام درنظر گرفت.