روزنامه کائنات
5

گزارش

۱۴۰۰ سه شنبه ۵ مرداد - شماره 3947

گزارش کائنات در مورد اینکه چرا مساحت جنگل‌های کشورمان از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۴ میلیون هکتار رسیده است؛

مرثیه‌ای برای یک ایران سبز

   امیر جلیلی - حق بر محیط زیست و مبانی فلسفی آن، از قواعد حقوق بشر و حقوق طبیعی نشأت گرفته شده است. ابتدایی ترین حق طبیعی انسان در این کره خاکی، «حق حیات» است. اما طی دهه های اخیر به دلیل استفاده بی رویه از منابع طبیعی، عدم نظارت و توجه به مباحث زیست محیطی و الگوهای صحیح، محیط زیست طبیعی به شدت مورد صدمه واقع شده است. جنگل‌های ایران بخشی از منابع طبیعی ایران هستند. بیشتر جنگل‌های این کشور، در نواحی شمالی، در حاشیه جنوب دریای کاسپین جای دارند. این مناطق جنگلی دارای آب و هوای معتدل شرجی می‌باشند و از شرق استان اردبیل تا استان خراسان شمالی کشیده شده‌اند و در این امتداد، سه استان گیلان، مازندران و گلستان را دربر می‌گیرند. رشته کوه البرز که بلندترین رشته کوه خاورمیانه است، همچون دیواری در مقابل رطوبت ناشی از دریای کاسپین ایستاده و مانع نفوذ آن‌ها به نواحی مرکزی ایران می‌شود؛ بنابراین این ابرها مجبور به بارش در نواحی شمالی می‌شوند و نواحی مرکزی خشک و بیابانی می‌شوند.
جنگل‌های ایران بر روی هم ۳٬۴۰۰٬۰۰۰ یا سه میلیون و چهار صد هزار هکتار جنگل در دامنه‌های شمالی کوه‌های البرز و استان‌های ساحلی دریای خزر وجود دارند. مساحت جنگل‌های دیگر که پراکنده درسایر نقاط کشور می‌باشند تا سه میلیون هکتار است. از این جنگل‌ها تنها ۱، ۳ میلیون هکتار برای بهره‌برداری صنعتی قابل استفاده‌است، بقیه جنگل‌ها به سبب کمبود در نگهداری درست یا آسیب‌های طبیعی مورد بهره‌برداری نیستند. براساس اسناد و مدارک موجود، ایران از زمان باستان تا آغاز قرن هیجدهم دارای جنگل‌های بسیار و گوناگون بود. پهنه جنگل‌های موجود در ایران با مرزهای کنونی در زمان هخامنشیان به بیش از ۱۶ میلیون هکتار می‌رسید. از بین بردن جنگل‌های ایران از زمان حمله مغول آغاز گشت و به ویژه در سه قرن گذشته به بالاترین مرتبه خود رسید. در زمان قاجار بین سال‌های ۱۲۸۱ و ۱۲۹۱ نزدیک به ۱۳۰ هزار تن زغال چوب از بریدن درختان جنگلی ایران تولید شد و به خارج از کشور صادر شد.
  جنگل‌های کشور آب رفت
سخنگوی پویش ملی حیات گفت: از سال ۱۳۴۰ تاکنون مساحت جنگل‌های کشورمان از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۴.۳ میلیون هکتار رسیده است.پدرام جدی سخنگوی پویش ملی حیات اظهار کرد:  در ۲ دهه اخیر ۳۰ هزار فقره آتش‌سوزی در جنگل‌های کشورمان داشته‌ایم و به طور میانگین هر سال حدود ۱۴ هزار هکتار از جنگل‌های کشور در معرض آتش‌سوزی قرار دارد.وی افزود: حدود ۹۰ درصد از آتش‌سوزی‌ها منشأ انسانی دارد و به ۲ بخش عمدی و غیرعمدی تقسیم می‌شود. جدی گفت: از سال ۱۳۴۰ تاکنون مساحت جنگل‌های کشورمان از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۴.۳ میلیون هکتار رسیده است.
  باید بیش از هر زمان دیگری نسبت به حفظ و صیانت از جنگل‌های زاگرس اهتمام داشته باشیم
دومین نشست کمیته ملی راهبری حمایت از جنگل‌های زاگرس اوایل مرداد ماه به ریاست معاون اول رییس جمهور برگزار شد. دكتر جهانگيري در اين جلسه با تاكيد بر ضرورت صيانت و حفاظت از جنگل هاي كشور، گفت: جنگل ها از بزرگترين سرمايه هاي كشور هستند و در شرايط جديد كه ما با تغييرات اقليمي شديد و خشكسالي روبرو هستيم بايد بيش از هر زمان ديگري نسبت به حفظ اين موهبت و سرمايه الهي اهتمام داشته باشيم.
معاون اول رييس جمهور با بيان اينكه موضوع حفاظت از جنگل ها به ويژه جنگل هاي زاگرس بايد به يكي از اولويت هاي اصلي كشور تبديل شود،‌ تصريح كرد: امروز بخش مهمي از زندگي و حيات مردم ايران به جنگل ها وابسته است، بنابراين همه دستگاه ها بايد با مشاركت و همكاري تلاش كنند تا از پهنه هاي طبيعي به خوبي نگهداري شود.
وي با ابراز خرسندي از ابتكار سازمان جنگل ها ، مراتع و آبخيز داري كشور در استفاده از نظرات و ديدگاه هاي كارشناسان و صاحبنظران دانشگاهي در تدوين سند جامع حفاظت و مديريت پايدار بوم سازگان زاگرس،‌ اظهار داشت: بايد براي حفظ منابع طبيعي و جنگل ها نگاه بلند مدت داشت و تدوين اين سند مي تواند كمك كند كه اين مساله ملي هيچگاه به بوته فراموشي سپرده نشود.
دكتر جهانگيري تاكيد كرد: سازمان جنگل ها و مراتع با برنامه هاي كوتاه مدت و ضربتي مي تواند سياست هايي در جهت مقابله با بيماري كه درختان بلوط را در عرصه اي بيش از يك و نيم ميليون هكتار از جنگل هاي زاگرس تحت تاثير قرار داده است، اجرا كند. همچنين بايد برنامه جدي براي مقابله با حريق هايي كه هر روز اخبار آن در رسانه ها منتشر مي شود اتخاذ شود تا از يك سو از گسترش بيماري و حريق در منطقه زاگرس پيشگيري شود و از سوي ديگر با احيا و بازسازي اين سرمايه طبيعي شاهد آينده روشني براي جنگل هاي منطقه باشيم.
معاون اول رييس جمهور با ابراز تاسف از گزارش رييس سازمان جنگل ها و مراتع كشور مبني بر اينكه صد در صد آتش سوزي ها در جنگل هاي زاگرس علت انساني دارد،‌ افزود: بر اساس گزارش هاي «فائو» ارزش هر درخت بلوط ميليون ها تومان است و اين آتش سوزي ها به منابع ارزشمند كشور خسارات گسترده اي وارد مي كند. وي با بيان اينكه برنامه احياي يك و نيم ميليون هكتار از پهنه هاي جنگلي آسيب ديده بايد متناسب با برنامه هفتم توسعه همه جانبه كشور باشد، گفت: بخش هايي از سند جامع بوم سازگان كه نياز به اصلاح دارد به كميسيون زير بنايي دولت ارجاع داده مي شود تا در دولت آتي هم در صورت انجام برخي اصلاحات اجرا شود.
تكميل طرح هاي كاداستر زاگرس،‌شناسايي و تعيين واحدهاي ذخيره گاه جنگلي در سطح ۴۰۰ هزار هكتار، مبارزه با آفات جنگلي در سطح ۷۵ هزار هكتار و كنترل بيماري ذغال بلوط در سطح ۲۵۰ هزار هكتار، تجهيز يگان حفاظت منابع طبيعي و پيشگيري از حريق و احداث پايگاه هاي حفاظت در جنگل هاي زاگرس، ممنوعيت ارايه مجوز احداث هرگونه كوره ذغال سوزي سنتي و صنعتي، استقرار بالگرد در استان ها با كمك ستاد بحران، توسعه انرژي هاي نو براي ۶ هزار خانوار روستايي،‌ ساماندهي نظام بهره برداري از اراضي و كوچ عشاير،‌ارايه الگوي كشت زير اشكوب سازگار با جنگل هاي زاگرس و توسعه و ترويج برنامه هاي فرهنگي براي جلب مشاركت مردم و جوامع محلي براي حفاظت از اين جنگل ها از مصوبات كميته ملي راهبري حمايت از جنگل هاي زاگرس براي اجرا در سال ۱۴۰۰ بود.
  هشدار درباره  نابودی جنگل‌های ایران
بر اساس آمارهای دولتی طی سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، بیش از ۱٫۵ میلیون متر مکعب چوب از جنگل‌های شمال ایران برداشت شده‌است. رئیس انجمن جنگل‌بانی اعلام کرد که این رقم، بیان‌گر آمار رسمی در این زمینه است و بدون شک در کنار این برداشت‌ها، قطع درختان به‌طور غیرقانونی نیز در جریان است که بر میزان کل نابودی جنگل‌ها می‌افزاید. متخصصان جنگل گفته‌اند که جنگل‌های شمال ایران تاکنون به اندازه‌ای آسیب دیده‌اند که تاب این برداشت گسترده را ندارند. پیش‌بینی شده‌است که با ادامهٔ این روند، جنگل‌های شمال ایران به سرنوشت جنگل‌های غرب ایران دچار خواهند شد و از میان خواهند رفت. در حال حاضر تنوع زیستی و حیات وحش در جنگل‌های شمال از میان رفته‌است. از سوی دیگر، کارشناسان یکی از دلایل وقوع سیل‌های ویرانگر را در شمال ایران، نابودی پوشش گیاهی و بریدن درختان منطقه ارزیابی کرده‌اند.
رئیس سازمان محیط زیست ایران نیز اعلام کرده‌است که در پنج دههٔ گذشته، سطح جنگلی ایران از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۴ میلیون هکتار رسیده‌است و سطح جنگلی نابودشده، به بیابان تبدیل شده‌است.برآورد شده‌است که سالانهٔ ۶۳ هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس و شمال ایران نابود می‌شود و دلیل آن طمع انسان‌ها و نه نیازشان است.سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) اعلام کرده‌است که ایران یکی از ۷۰ کشور در حال توسعه در دنیا است که پوشش جنگلی کمی دارد و این پوشش جنگلی اندک، با سرعتی بیشتر از دیگر نقاط دنیا در حال نابودی است.
  وسعت ۱۶ میلیون هکتاری جنگل‌های ایران
به گفته مهدی معتق استاد مرکز تحقیقات علوم زمین و دانشگاه لایبنیتز هانوفر آلمان ،مساله کاربری زمین و تعیین محدوده دقیق پوشش‌های جنگلی، کشاورزی، بیابانی و ... از اهمیت بسیار بالایی در تدوین برنامه ریزی‌های کلان جهت حصول به توسعه پایدار برخوردار است. کمتر کسی است که امروزه به جایگاه ویژه جنگل‌ها در چرخه زیست‌محیطی و هیدرولوژی و نقش موثر آنها در کنترل پدیده هایی مانند سیل و فرسایش آگاهی نداشته باشد. اطلاع دقیق از وضعیت کاربری اراضی و تعیین محدوده های کشاورزی، جنگلی، مرتع وشهری خود یکی ازمهمترین پارامترهای مدیریت جامع آب و خاک در حوضه های آبخیز و همچنین ساماندهی حوضه های بالادست و پایین دست سدهای بزرگ به شمار میرود.
البته تعیین دقیق این محدوده ها همواره مورد مناقشه دستگاه‌های اجرایی در ایران بوده است. امری که امروزه با گسترش تکنولوژی ماهواره ای بسیار سهولت یافته و می‌تواند تخمین های اشتباه گذشته در برنامه ریزی‌ها را مورد بازنگری اساسی قرار دهد. در حالیکه در پاره ای از اظهارنظرهای مسئولین اجرایی اعداد ۱۴ میلیون هکتار و  ۱۶ میلیون هکتار، ۲ را به عنوان سطح پوشش جنگلی در ایران نام برده‌اند، جدیدترین نقشه های کاربری اراضی که برای کل دنیا توسط آژانس فضایی اروپا بر اساس مشاهدات ماهواره ای Proba-V انتشار یافته است، تصویر وارقامی کاملا متفاوت از اعداد ذکر شده در بالا را ارائه می‌کند.
بر اساس این نقشه‌ها، تنها ۱.۹۶ درصد از مساحت کل ایران معادل ۳ میلیون هکتار دارای پوشش جنگلی در نواحی جنوب دریای کاسپین و قسمت‌هایی از زاگرس است. مابقی حدود ۱۰۳ میلیون هکتار (معادل ۶۱.۵۵ درصد) بیابان ،۳۱ میلیون هکتار (معادل ۱۸.۴۸درصد) علف زار و استپ (Herbaceous and steppe vegetation)، ۱۸ میلیون هکتار (معادل ۱۰.۸۸درصد) کشاورزی(Cropland) ، ۴ میلیون هکتار (معادل ۲.۹۱درصد) درختچه زار (Shrubland) ، وتنها ۱۶۷۰۰ هکتار معادل یک صدم درصد مساحت کل ایران تالاب است. حدود ۳.۷ درصد مساحت ایران نیز به محدوه آبهای دایمی مانند دریای کاسپین، دریچه ارومیه و .. تعلق دارد.باید توجه داشت این اعداد براساس دیتاهای  سال ۲۰۱۵ تهیه شده اند و می‌توانند بر اساس مشاهدات ماهواره سنتینل برای سالهای اخیر آپدیت شوند.
همچنین باید توجه داشت پاره از کلاسها امکان دارد به علت عدم مشاهدات زمینی کافی در هم ادغام شده باشند و به عنوان مثال قسمتی از تالاب ها به علت وجود آب دایمی در آنها در کلاس آب‌های دایمی قرار گرفته باشند. در نتیجه درصد های ذکر شده می‌توانند کمی خطا هم داشته باشند و مطلق نیستند،  ولی شمای کلی   از وضعیت فعلی را به تصویر می‌کشند.
این نقشه ها که برای اولین بار برای تمام  دنیا تهیه شده می‌توانند کمک بسیار شایانی به شناخت هر چه بهتر محیط طبیعی ایران و آگاهی یافتن از توان، شکنندگی و ظرفیت مناطق مختلف جهت برنامه ریزی‌های کلان داشته باشد. البته قسمتی از اختلاف ها بین برآوردهای جدید و کمیت‌های گفته شده در ارگان‌های اجرایی ایران شاید مربوط به تعریف جنگل باشد که در ایران عرصه های تنک که در زمان دور جنگل بوده را نیز جز پوشش‌های جنگلی به حساب می آورند. قسمتی دیگر  نیز مربوط به قدرت تفکیک کم تصاویر ماهوارهای در سال‌های گذشته است که امکان برآورد دقیق از نحوه توزیع پوششهای مختلف گیاهی را با مشکل مواجه می ساخت. خوشبختانه این معضل با گسترش سیستم‌های ماهواره ای نوین تا حد بسیار زیادی مرتفع شده است. آن چیزی که در این دیتاهای جدید به وضوح دیده می‌شود فقر شدید پوشش های جنگلی است که چیزی کمتر از دو درصد مساحت فعلی ایران را شامل می شوند واگر پوشش های درختچه ای را هم با آن جمع کنیم فقط ۵ درصد کشور را در بر می گیرد. لذا لزوم توجه هر چه بیشتر به این منابع گرانقدر وحیاتی و تلاش برای احیا آن‌ها در وهله اول با حفاظت و جلوگیری از روند شتابناک تخریب و تغییر کاربری و بعد نیز با استفاده از روشهای احیای بوم شناحتی (مانند روشهای نوین بذر افشانی هوایی با گونه های بومی) بسیار بیشتر از گذشته ضروری به نظر می‌رسد. بپذیریم که ۱۶ معادل ۳ نیست ولی با برنامه ریزی، آموزش و سرمایه گذاری مناسب میتوان پوشش های گیاهی از دست رفته در مناطق مستعد جنگلی را احیا نموده وبا تبدیل ۳میلیون به ۱۶ میلیون هکتار زندگی را به این مناطق باز گرداند. محافظت ازمناطق جنگلی باقی مانده و مقابله با فعالیتهای مخرب محیط زیستی مانند دپوی زباله در آنها وهمچنین جلوگیری از فعالیتهای سازه ای از قبیل سد سازی، معدن کاری و ویلاسازی که باعث تخریب هر چه بیشتر آنها و افزایش خطر پذیری اشان نسبت به مخاطرات طبیعی مانند سیل ورانش زمین میشود از اهمیت بسیار بالایی برخورداراست. تجربه سیل فروردین ۹۸ به ما نشان داد هر چقدر که تاکید بر حفظ پوشش گیاهی کنیم باز هم کافی نیست. جهت کنترل سیل ها لازم است در وهله نخست و قبل از ساخت هر سد و چک دم (check-dam) و سیل بندی مطمئن شویم که ماحصل بارش بلافاصله وارد جریان رودخانه نمیشود و بدون تردید مطمئن ترین وبهترین راه برای نیل به این هدف و حفظ  آب، نگهداری و گسترش پوشش های گیاهی است. ازنعمت خداوندی در بارشهای ۵۰ ساله و ۱۰۰ ساله سناریو برای توجیه مصیبت های حاصل از فعالیتهای مخرب بشری درست نکنیم.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه