روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۰ سه شنبه ۲۵ خرداد - شماره 3918

گم شدن فرهنگ در میان وعده های نامزدها

خبری از پیوست فرهنگی برنامه ها نیست

  چند روز پیش سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به دومین مناظره نامزدهای ریاست ‌جمهوری که با موضوع «سیاسی، فرهنگی و اجتماعی» برگزار شد، نوشت: «فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی. ایران بدون فرهنگ و هنر ایران نیست! از کدام برنامه سخن می‌گوییم؟»
هرچند که در مناظره سوم نیز که موضوع «دغدغه‌های مردم» مطرح شد، باز هم فرهنگ هیچ جایی در میان این دغدغه‌ها نبود.
علی‌اکبر اشعری عضو هیات منصفه مطبوعات و عضو هیات امنای موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در گفت‌وگویی درباره فقدان مسائل فرهنگی در گفت‌وگوها و مناظره‌های انتخاباتی و چرایی آن توضیح داده و گفته است:
به این دلیل که امروز مردم به شدت درگیر مسائل اقتصادی هستند و گرانی و تورم مردم را به ستوه آورده، نامزدها در مناظره‌ها تلاش کردند بیشتر به مسائل اقتصادی که دغدغه روز مردم است، بپردازند. آن هم در حالی که در اصل زیربنایی‌ترین مسائل جامعه، مساله فرهنگ است.
درست است که امروز گرفتار اقتصادیم، اما اقتصاد هم اگر با فرهنگ مرتبط بود، اتفاق‌های امروز نمی‌افتاد و بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن مواجه‌ایم ریشه‌های فرهنگی دارد.
عتقدم ممکن بود حداقل این اقدامات که در ادامه بیان خواهم کرد، در مناظره‌ها انجام می‌شد. چند سال پیش رهبر معظم انقلاب گفتند برای هر برنامه‌ای که برای کشور طرح می‌شود، یک پیوست فرهنگی داشته‌ باشید. نامزدها می‌توانستند این بیانات را مقداری زنده کنند؛ یعنی هر برنامه را در بستر فرهنگی مناسب قرار دهند و به ابعاد فرهنگی آن هم توجه کنند. اقدامات نباید فقط در حوزه اقتصادی، سیاسی یا حتی نظامی باقی‌ بماند، بلکه باید ابعاد فرهنگی آن را هم در نظر داشته‌ باشند.
همچنین پیشنهاد کردم که هر وزارتخانه‌ای باید برای برنامه‌ها و فعالیت‌های خود، ابعاد فرهنگی در نظر بگیرد. به همین منظور بهتر است وزیر فرهنگ و ارشاد، حوزه مشاوره فرهنگی راه‌اندازی کند که کارش نظارت و کمک به تدوین پیوست‌ها باشد و از این راه مسایل فرهنگی را پیگیری کند.
اشعری در مورد اینکه چرا در وضعیت کنونی قرار گرفتیم که در رویداد مهمی مانند انتخابات، مساله فرهنگ نادیده گرفته می‌شود؟ گفته است: فعالیت‌ها در حوزه فرهنگ، ناظر به هدف نیست؛ یعنی سینما، کتاب، تئاتر و موسیقی به فعالیت خود ادامه می‌دهد و در مجموع وزارت فرهنگ و ارشاد خود را مسئول تولیدات فرهنگی می‌داند و نه فرهنگ! به همین دلیل فعالیت‌های فرهنگی وزارتخانه هیچ تاثیری در رشد و اصلاح رفتارهای اجتماعی ندارد؛ یعنی اگر در جامعه با مشکل افزایش طلاق مواجه‌ایم، بزهکاری و خشونت در جامعه افزایش یافته؛ وزارت فرهنگ و ارشاد هیچ برنامه‌ای برای کاهش طلاق یا بزهکاری و خشونت طراحی نکرده‌ است تا یک سال برای انجام آن تلاش کند.
اما یک نکته مهم اینکه شاخصی برای اندازه‌گیری فرهنگ نداریم تا برای مثال یک سال فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد را اندازه‌گیری کند و تاثیر آن فعالیت‌ها را بسنجد و بگوید که توانسته موفق شود.
پیشنهاد من اندازه‌گیری شاخص‌های فرهنگی به عنوان طرحی ملی بود. امیدواریم که با منعکس کردن این نظرها، نامزدهای ریاست جمهوری بیشتر به مسائل فرهنگی توجه کنند.
وی افزوده که در حوزه فرهنگ آشفتگی حاکم است که ریشه در فعالیت دولت‌ها و کارگزاران فرهنگی بخش غیردولتی دارد؛ یعنی کمتر کسی - در مقالات ندیدم - در حوزه فرهنگ دغدغه ملی دارد و مطرح می‌کند. بیشتر مسائل صنفی مطرح است و مثلا اینکه چرا نمی‌گذارند فیلم‌ها به این صورت اکران شود یا اجازه نمی‌دهند که کتاب‌ها پرفروش شود.
در اصل کتاب بعد از پیروزی انقلاب تا به امروز چقدر در پیشرفت جامعه نقش داشته‌ است؟ آیا کسی این مساله را اندازه‌گیری کرده؟ آیا کتابی داشتیم که پرفروش شود یا تاثیر عمیقی بر جامعه بگذارد، بدون اینکه دستگاه‌های دولتی و حکومتی در خرید آن نقش داشته‌ باشند؟
در مورد سینما و تئاتر نیز همینطور است. فرهنگ به صورت حاشیه‌ای فعالیت می‌کند و مسئولان و فعالان این نگاه را ندارند که فعالیتی که انجام می‌شود چه نقشی در کلیت نظام دارد. در برخی از حوزه‌ها پیشرفت علمی کردیم، اما در کدام یک از آنها کتاب نقش داشته‌ است؟

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه