جامعه
حامد باقری - وقتی که ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند، اولا احتمال وقوع تورم غیرقابل مهار ، زیاد است. دوما، اقشار ضعیفتر و کمدرآمد به شدت آسیب میبینند، در عوض کسانی که در واقع سرمایه و املاک دارند، منفعت بیشتری میبرند. نتیجه این روند هم باعث افزایش شکاف طبقاتی شدید میشود. یعنی فاصله قشر حقوقبگیر کارمند و کارگر، با قشر سرمایهدار بسیار زیاد میشود. البته ایراد اصلی کاهش ارزش پول ملی این است که اقتصاد کشور در مقایسه با سایر اقتصادها کوچک میشود. حفظ ارزش پول یعنی، پول شما چقدر میارزد و شما در ازای پولتان چه چیزهایی میتوانید دریافت کنید. اگر پولهایتان را جمع کنید و بتوانید یک پس انداز بزرگ به وجود آورید، در نهایت با خرج کردن آن چه چیزی بدست میآورید؟ یک ماشین، خانه یا …. ارزش پول هم معنای جهانی دارد و هم معنای داخلی، به صورتی که در جهان شما ارزش پولتان بر حسب ارزهای دیگر سنجیده میشود و بیان میشود. ارزش داخلی پول ملی، متاثر از عوامل متعددی است که مهمتر از همه این عوامل، «جریان تورمی» است که در داخل شکل میگیرد و به واسطه آن رابطه، مبادله آن پول با کالاها و خدماتی که در داخل تولید و عرضه میشود. هرچه بهتر بتوانیم جریان تورمی را کنترل کنیم، این کنترل جریان تورمی، میتواند در تقویت حفظ ارزش پول ملی در بخش داخلی مثمرالثمر باشد تا بدین ترتیب پول ملی دچار نوسانات عمده نشود، پس ثبات و پایداری قیمت های داخل عاملی بسیار تأثیرگذار در حفظ ارزش داخلی پول ملی است. نرخ تورم در سالهای ۹۵ و ۹۶ تک رقمی بود اما از سال ۹۷ به بعد به دلیل کاهش شدید درآمدهای ارزی دولت ناشی از تحریمها تورم افزایش یافت. اقتصاد ایران قبل از شروع تحریمها و کرونا از یک ناترازی وحشتناک مزمن تاریخی در حوزه تورم رنج میبرد بطوریکه نرخ تورم از اوایل دهه ۵۰ تاکنون به جز دو سه سال، همیشه دو رقمی بوده که این هم ناشی از بار مالی تکفل دولتها و استقراض از بانک مرکزی بوده است. اقتصاددانان می گویند ارز هم مانند هندوانه یک کالا است. قیمت آن هم تابع بازار همان کالا و هم سطح عمومی قیمت ها یعنی تورم است. اگر واقعا به فکر ارزش پول ملی هستید باید قدرت خرید عمومی پول را کم و بیش تثبیت کنید. یعنی سیاست پولی مسئولانه و تضمین حجم نقدینگی کم و بیش با ثبات. تاثیر نوسانات ارزش پول را میتوان هرروزه در فروشگاه مواد غذایی مشاهده کنید. افراد همیشه تقاضای ناگزیر و روزانه برای مواد غذایی دارند. تولیدکنندگان بهخوبی میدانند که شما هر هفته مجبور میشوید مواد غذایی خریداری کنید و نمیتوانید خرید خود را در هنگام افزایش قیمتها به تعویق اندازید. شما مجبور میشوید تا مدتی باقیمت بالاتری جنس خود را خریداری کنید تا زمانی که بتوانید عادات خود را تغییر دهید. هنگامیکه قیمت بنزین یا مواد غذایی بالا میرود، شما شاهد کاهش ارزش پول خواهید بود. با کاهش ارزش آن تورم رخ میدهد. وقتی مردم تصور میکنند قیمتها افزایش خواهد یافت، در این زمان است که شروع میکنند به خرید کردن، قبل از اینکه اجناس گرانتر شوند. این افزایش تقاضا باعث میشود تولیدکنندگان با خیال راحت هزینههای بیشتری اعمال کنند، قیمتها را افزایش دهند و در این صورت تورم یک ابزاری میشود برای تغییر مسیر بازار به سمتی که بازاری ها میخواهند. اقتصاد ایران به دلیل نداشتن تولید به انداز های که نقدینگی رشد کرده است، از پدیده تورم رنج میبرد. نقدینگی در ایران به معضلی ویرانگر تبدیل شده، از یک طرف تورم خودش را به شکل گرانی و از طرف دیگر رکود تولید خودش را به شکل معضل اشتغال و کمبود منابع برای مصرف نشان میدهد. درواقع وقتی نقدینگی سریع تر از تولید رشد میکند، پول در دست مردم سریع تر از مقدار کالا و خدماتی که در اقتصاد عرضه می شود، رشد میکند؛ در نتیجه در ازای کالا و خدمات موجود پول بیشتری وجود دارد. اگر بخواهیم ارزش پول ملی را تقویت کنیم، تنها راه حل، تولیدات منجر به صادرات است و به دنبال آن ارزآوری به عنوان پشتوانه پول ملی. در حقیقت وقتی که تولید رونق پیدا کند و توسعه اقتصاد شکل بگیرد، پول ملی ارزش پیدا می کند. همچنین سیاست های بانک مرکزی برای کنترل و مهار نقدینگی در داخل کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. زیرا وقتی هدفگذاری در جهت تقویت ارزش پول ملی باشد، نیازمند کنترل دقیق بر جریان نقدیگی و مهار آن هستیم تا تزریق خارج از تعادل نقدینگی، اثرگذاری و برنامه های تقویت ارزش پول ملی را از بین نبرد.