صفحه آخر
بنیامین صادقی- در هفتههای اخیر و شاید یک سال اخیر حجم انتقادها از شهاب حسینی آنقدر زیاد شد که در نهایت او تصمیم گرفت فضای مجازی را برای همیشه ترک کند. درست یک هفته پس از انتشار گسترده تصاویر مربوط به واکسن زدن بازیگر سرشناس و تحسینشده سینمای ایران و در شرایطی که توضیح و شفافسازی پس از آن هم نتوانسته بود افکار عمومی انبوه هواداران را در داخل و خارج مرزها متقاعد کند، حسینی تصمیم گرفت برای بستن سرچشمه انتقادها صفحه شخصی و رسمی خود را در شبکه اجتماعی اینستاگرام ببندد. شهاب حسینی که نزدیک به سه دهه است در عرصه بازیگری فعالیت میکند، معمولا به عنوان چهرهای آرام و بیحاشیه شناخته میشد، اما یک سال گذشته با اظهارنظرها و واکنشهایی که داشت، طوری بر او گذشت که تمام سالهای آرامش جبران شد. اگر از اتفاقهای مربوط به نشست خبری اجرای نمایش «اعتراف» به بازیگری و کارگردانی خودش بگذریم، بیشترین حاشیهها و واکنشها به حسینی از جشنواره فیلم فجر سال گذشته شروع شد؛ مقطعی که به دلیل اتفاقهای سیاسی و اجتماعی تلخ ماههای قبل از بهمن برخی هنرمندان را به انصراف از حضور در جشنواره واداشت و شهاب حسینی که به عنوان تهیهکننده و بازیگر در ان رویداد حاضر بود، در صفحه اینستاگرام واکنشی تند و صریح به انصراف مسعود کیمیایی به عنوان اولین سینماگری که از این جشنواره انصراف داده بود، نشان داد. اظهارات و انتقادهای تند وتیز شهاب حسینی کار را به اعتراض و بیانیه کارگردانهای سینما نیز کشاند و این ماجرا به سطحی گسترده از کاربران فضای مجازی نیز راه یافت و عدهای گفتار او را تقبیح کردند و عدهای دیگر تحسین. این اتفاق در طول برگزاری جشنواره فجر هم ادامه داشت تا نیمه شبی که برای یک فیلم خارج از بخش مسابقه یعنی «شین» به تهیهکنندگی شهاب حسینی نشست پرسش و پاسخ برگزار شد؛ نشستی که برخی آن را امتیاز ویژه برگزار کنندگان جشنواره به این چهره سینمایی برای برخورد منتقدانه او با انصراف دهندگان جشنواره میدانستند. البته حسینی در همان نشست تاکید کرد که این امکان برای همه فیلمهای بخش خارج از مسابقه وجود دارد و او تنها از اختیار قانونیاش استفاده کرده است. او همچنین اضافه کرد که این نشست نه برای فیلم «شین» بلکه بهانهای است تا خودش بعد از مدتها حرف شنیدن، به بعضی مسائل پاسخ دهد. نتیجه آن نشست نیمه شب بهمن در پردیس سینمایی ملت، گرد و خاک کردن این بازیگر و عصبانیت شدید او به همه برداشتها و نسبتها و توهینها به حرفها و عقایدش بود که خود شروعکننده یک سری تازه از حاشیهها شد. پس از جشنواره فجر، اگرچه شهاب حسینی در کلام و اظهارنظر تا حدودی سکوت پیشه کرد، اما باز هم خبرهایی که از کارهایش منتشر میشد - از راهاندازی یک شرکت فیلمسازی در امریکا گرفته تا اجرای برنامه «همرفیق» - هر کدام با انواع و اقسام واکنشها در فضای مجازی همراه بود. بازیگر برگزیده جشنواره کن در متنی که آن را با عبارت «شهاب حسینی، ملقب به صفر کلهگنده» امضا کرده، نوشت: «گفت: سنگی که طاقت ضربههای تیشه را ندارد، به تندیسی زیبا بدل نخواهد شد. میبخشید اگر الگویی نبودیم که مقبول نظر افتد چون اصلا الگو نبودیم. کی گفت که بودیم؟ در جهانی که زیستگاه مردان و زنانی بزرگ بوده، ما را چه به الگو بودن؟ همواره خود جوینده الگویی بودیم تا رمز جاودانگی بیاموزیم و نیافتیم مگر در سیر آنان که دلسپرده راه حق و حقیقت بودند و جان بر سر این عشق به جانآفرین پیشکش کردند. بسیارند. بجویید، مییابید. درست میگویید. وصلم اما نه به آنجا که پندار شماست. به ریسمانی که به آن چنگ زدم تا پراکنده و متلاشی نشوم. حبلالله که از مهر و کرامتش در دسترس همگان است. اگر نمیبینیم، مشکل از ماست. قدردان مهر عزیزانی هستم که همواره و در هر شرایط بنده را از لطف حمایت خود محروم نکردند. برایشان طول عمر باعزت و عاقبت خیر آرزو میکنم. اما نارفیقان نسبتا محترم. سیر بنده کوچک در طی بیست و هفت سال از عمق ناکجا و رسیدن به اینجا در پیشگاه چشمتان نبود؟ آنچه که غیر از خدای بزرگ و ارادت به خاصان درگاهش مرا به پیوند با آن نسبت میدهید، چنانچه میتوانستند، خود را از گزندهای روزگار حفظ میکردند. وگرنه من بنده آن دمم که ساقی گوید، یک جام دگر بگیر و من نتوانم. قصه کوتاه که متاسفم که آنچه انتظار داشتید نبودم چون وامدارتان نبودم. گفت، آنچه هستی هدیه خداست به تو و آنچه میشوی هدیه توست به خدا. غایتم تبدیل این وجود خاکسار به گوهری است در شان پیشکش به پیشگاه پروردگار. همین و بس. گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود. از آنجا که بنده متعلق به نسل فضای مجازی نیستم، ترجیح میدهم ادامه زندگی را همچون پیش در فضای حقیقی تجربه کنم. لذا از اینستاگرام، رفع زحمت میکنم و دنبالکنندگان مجاز را با دنیای خود تنها میگذارم. حق ماندگار، پایدار و نگهدار. آمین.»