صفحه اول
مهرنوش انصاری- وقتی می گوییم عدالت مالیاتی، یعنی هم عدالت افقی و عمودی را در نظر داریم و هم مفهوم کلی و عام آن مدنظر است. مالیات بر ارزش افزوده یکی از عوامل سبب ساز تغییر در قیمت های نسبی کالاها و خدمات است. در نتیجه تغییر در تقاضا می تواند خود سبب فشارهای تورمی در اقتصاد گردد. بنابراین به نظر می رسد دولت اسلامی و عدالت گستر با تمهیداتی مانند اختصاص نرخ مالیاتی صفر به کالاهای اساسی و خدمات ضروری می تواند موجب گسترش عدل و عدالت در جامعه شده و در جهت مرعا نمودن عدالت افقی و عمودی نیز گام بردارد. نظام مالیاتی یکی از مهمترین ابزارهای سیاستهای مالی یک نظام اقتصادی است، یک نظام مالیاتی کارآمد و عادلانه لازمه یک نظام اقتصادی قوی است. کشوری میتواند قوی و پیشرفته بشود که یک نظام مالیاتی مترقی و عادلانه داشته باشد. دولتی که بتواند از یک اقتصاد مولد، درون زا و رو به رشد، به درستی و بر پایه عدالت مالیات دریافت کند، در حقیقت موتور محرک توسعه پایدار اقتصادی را به حرکت درآورده است. نظام مالیاتی اصلی ترین کارکرد را در ایجاد توازن و تعادل در بخش های مختلف اقتصادی برعهده دارد. مالیات بر اساس تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، پرداختی است الزامی و بدون بازگشت که به شخص، مؤسسه، دارایی و غیره تعلق گیرد. به عبارتی روشنتر مالیات وجوهی است که دولت باید برای تأمین هزینههای عمومی از اشخاص برپایه قانون اخذ نماید. در این میان عدالت مالیاتی به عنوان یکی از اصلیترین شاخصههای یک نظام مالیاتی کارآمد و مطلوب محسوب میگردد. وقتی از مالیات صحبت می شود به بخش درامدی دولت توجه می شود بنابراین باید توجه داشت که مالیات باید در جهت تغییر رفتارها مدیریت شود. با برداشتن مجوزها مالیات ها بیشتر به سمت تولید هدایت خواهد شد همچنین برای کسب درامد باید مالیات فقط از دو دهک بالای جامعه اخذ شود و درامدهای مالیاتی به اقشار ضعیف جامعه برسد. 5 دهک ابتدای درامدی جامعه شهری کشور درامد منفی دارند بنابراین پیشنهاد می شود دولت نظام مالیاتی را تغییر دهد و از فرارهای مالیاتی جلوگیری کند بنابراین با تغییر نظام مالیاتی به دنبال احیای مالیات از دو دهک بالای جامعه به نفع دهک های پایین باشیم. مالیات نوعی هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهرهبرداری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آن را پرداخت کنند. مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میشود؛ زیرا ابزار و امکانات دستیابی به درآمد و سودها را دولت فراهم کرده است. در حال حاضر، مدلهای دریافت مالیات متنوع است؛ مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی، مالیات بر مصرف و... از جمله اینهاست. اقتصاددانان معمولاً از مالیات بر مصرف در مقابل مالیات بر درآمد حمایت بیشتری میکنند؛ برای نمونه سیگار از جمله کالاهایی است که دولتها برای جلوگیری از مصرف این کالا مالیاتهای سنگین بر آن وضع میکنند؛ برای نمونه در کشور چین صنعت تنباکو ۱۰ درصد کل درآمدهای مالیاتی را به خود اختصاص داده است. در ایران هم یکی از مواردی که فضا را برای اجرای بهتر مالیات فراهم میکند، مالیات بر واردات سیگار است که میتواند علاوه بر تأمین بخشی از درآمد بودجه دولت به سلامت و درمان کشور کمک کند. با اینکه در طول سالهای گذشته در بخش مالیات شاهد تحول بزرگی بودهایم و در حال حاضر رتبه اول درآمد دولت به حساب میآید؛ اما طبق قانون بعضی اصناف از پرداخت مالیات معاف هستند. حدود ۴۰ درصد اقتصاد کشور از مالیات معاف است که برخیها رقم این معافیت را بیش از 50 هزار میلیارد تومان بر آورد کردهاند، این امر در کنار پایین بودن نرخهای مالیاتی و فرارهای مالیاتی گسترده، سبب شده میزان درآمدهای مالیاتی در کشور به نسبت حجم اقتصاد پایین باشد. با همه این تفاسیر باید گفت که هیچ تعریف کاملا مشخص و پذیرفته شده عمومی از یک نظام مالیاتی عادلانه وجود ندارد. زیرا هر نظام اقتصادی متناسب با جهان بینی حاکمان و قانونگذاران خود این مفهوم را تعریف می کند. اما به طور خلاصه در تعریف عدالت مالیاتی باید گفت نظام مالیاتی مترقی و عادلانه آن نظامی است که اخذ مالیات و نرخ آن از یک سو و نوع مالیات و محل مصرف آن از سوی دیگر و چه در رویه اخذ مالیات، مواردی مانند فرار مالیاتی، فساد و رشوهگیری وجود نداشته باشد و بر اساس معیارهای عادلانه صورت گیرد.