گزارش
محمود شریفی - دیروز معاون مشارکت های مردمی کمیته امداد امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه فقر غذایی در مرکز رصد کمیته امداد سنجیده می شود گفت: مرکز رصد ماهانه در ۱۸۰۰ نقطه نمونه برداری می کند و خط فقر غذایی را تعریف می کند اکنون خط فقر غذایی به ازای هرنفر ۶۷۰ هزار تومان است و اگر خانواده سه نفره را با حداقل دستمزد در نظر بگیرید، بسیاری از خانواده های کارگری زیرخط فقر یا در مرز خط فقر غذایی قرار می گیرند. در دسته فقر درآمدی یک خط فقر تعریف میشود. افرادی که در زیر آن قرار دارند، فقیر محسوب میشوند. حال آنکه خانوارها از نظر بعد، ترکیب و منطقه جغرافیایی متفاوت هستند. بهطور مثال خانوارهای فقیر در کشور تعداد متفاوتی دارند و از یک نفر تا ۳۷ نفر را نیز تشکیل میدهند. علاوه بر تعداد اعضای خانواده، ترکیب خانوار و منطقه جغرافیایی افراد فقیر نیز با یکدیگر متفاوت است. با وجود این تفاوتها مطرح کردن این پرسش که خط فقر چقدر است، غلط است؛ چون خط فقر برای هر خانوار و در منطقه جغرافیایی متفاوت خواهد بود و باید برای تخمین خط فقر ویژگیها و تفاوتهای محیطی افراد نیز دیده شود. با وارد کردن این ویژگیها در محاسبه فقر متوجه میشویم که با یک بردار فقر و نه خط فقر روبهرو هستیم که البته میتوان آن را با روشهای تکنیکی به بردار متریک تبدیل کرد و آن را در داخل یک خط فقر گنجاند که به آن شاخص معادلسازی گفته میشود. این شاخص بر اساس دیتاهای خام خانوارها از قبیل مکانهای جغرافیایی، شاخص قیمت مصرفکننده و... شاخص به دست آمده را تعدیل میکند. لذا اگر بخواهیم محاسبات از فقر در مراحل شناسایی و برآورد حجم فقر و محرومیت دقت لازم را داشته باشد، باید به شاخصی دست یابیم که تمام تفاوتهای افراد را در برگیرد. تعریف فقیر محدود به درآمد نیست با اتخاذ روشی دقیق هم میتوان تغییرات فقر را در یک بازه زمانی اندازه گرفت و هم معیاری برای سنجش عملکرد مسوولان و دولتها در یک دوره زمانی خاص باشد. فراتر از نگاههای گفته شده، نگاه جدیدی به خصوص در حوزه توسعه به مقوله فقر میشود که بر اساس آن فقیر کسی است که از قابلیتهای پایه محروم است و تعریف فقیر محدود به درآمد نمیشود. در واقع بر اساس این تعریف درآمد یک وجه از قابلیتهاست، چراکه درآمد را به مثابه ابزاری میبیند که باید در خدمت انسان باشد تا بتواند قدرت انتخابگری فرد را افزایش دهد. هر چند درآمد تنها عامل برای سنجش میزان فقر نیست، چراکه ممکن است درآمد خانوادهای در کشوری، اندکی زیر خط فقر باشد اما امکانات بهداشتی، آموزشی، زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی خوبی توسط دولت ارایه شود، همچنین قیمتهای نسبی و نیز نرخ تورم متعادل باشد. بنابراین برای سنجش وضعیت خانوار علاوه بر درآمد باید وضعیت آموزش، تغذیه نیز مدنظر قرار گیرد. بهطور مثال برخی خانوارها بالاتر از خط فقر هستند اما اعضای خانواده سوءتغذیه دارند. فقیر کسی است که قدرت حق انتخاب ندارد عامل مهم دیگر در تبیین فقر قابلیتی، سلامتی افراد است. به عنوان مثال فردی درآمدی بالاتر از خط فقر دارد اما دچار بیماری مزمن است.این شخص علیالدوام در طول عمرش باید دارو مصرف کند. این شخص وضعیت خاصی دارد و چه بسا شرایط کسی که درآمدی پایینتر از خط فقر دارد، کیفیت زندگیاش بهتر از این شخص باشد. پس سلامت عنصر مهمی در شکلگیری قابلیتها و توانمندیهای انسان است، چراکه انسان سالم قدرت توانگری بیشتری دارد و به راحتی میتواند در جامعه ظاهر شده و فعالیت کند و قاعدتا از کیفیت زندگی بهتری نیز برخوردار شود. اما علاوه بر سلامت، آموزش، نظام تامین اجتماعی خوب نیز یکی دیگر از وجوه تفاوت میان قابلیتهاست. بسیاری از خانواده های کارگری زیرخط فقر یا در مرز خط معاون مشارکت های مردمی کمیته امداد امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه فقر غذایی در مرکز رصد کمیته امداد سنجیده می شود گفت: مرکز رصد ماهانه در ۱۸۰۰ نقطه نمونه برداری می کند و خط فقر غذایی را تعریف می کند اکنون خط فقر غذایی به ازای هرنفر ۶۷۰ هزار تومان است و اگر خانواده سه نفره را با حداقل دستمزد در نظر بگیرید، بسیاری از خانواده های کارگری زیرخط فقر یا در مرز خط فقر غذایی قرار می گیرند. علیرضا عسگریان در چهارمین وبینار موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی پیرامون نظام متمرکز تأمین اجتماعی برای آحاد مردم با بیان اینکه تا کنون به قدر کفایت در زمینه بیمه ها مطالعات گسترده ای صورت گرفته است اظهار کرد: کمتر دولتی را سراغ داریم که به حوزه رفاه توجه نکرده باشد. وی افزود: موسسات بین المللی مختلف نیز به علت اهمیت موضوع و انباشت سرمایه در صندوق ها مطالعات مختلفی در این زمینه انجام می دهند و صندوق ها در آینده جهان نیز تاثیرگذار خواهند بود. معاون مشارکت های مردمی کمیته امداد در ادامه یک تقسیم بندی انجام داد و صندوق های بیمه ای را با هروضعیتی که دارند به صورت مجزا مورد بررسی قرار داد و گفت: آیا واقعا برای بهبود صندوق های بیمه ای راهکارهایی نداریم؟ متخصصان راهکارهای متفاوتی را بیان می کنند اما در کشور خودمان محدودیت هایی داریم، به عنوان مثال ما چقدر می توانیم تغییرات سیستمیک یا پارامتریک در صندوق ها ایجاد کنیم؟ به نظر می رسد فقط می توانیم سن بازنشستگی را افزایش دهیم، مابقی آن هم در این دوره در حد توانمان نیست. مثلا میزان کسورات را می توانیم افزایش دهیم یا اینکه نحوه محاسبه مستمری را تغییر داده و میانگین محاسبه را از دو سال آخر خدمت به پنج سال آخر تغییر دهیم؟ با چنین تغییراتی افراد یکباره از فقر به فلاکت سقوط می کنند. عسگریان با بیان اینکه امکان تغییر سیستمیک نیز به طور کامل وجود ندارد گفت: ریسک سرمایه گذاری در کشور ما بالاست و نمی توان آن را به مردم انتقال داد. بورس را ببینید، یک صندوق سرمایه گذاری است که تا ۷۰ درصد سقوط کرده است. این ریسک را مردم تقبل می کنند. وی با تاکید بر این که به نظام چندلایه تامین اجتماعی معتقدم و آن را پیشنهاد می کنم که بر مبنای قانون شکل گرفته است و قانون از نظام چندلایه حمایت می کند گفت: اولین لایه این نظام، لایه محرومین یعنی حوزه حمایتی است و تجربه موفق بیمه سلامت همگانی را داریم که همه از آن بهره مند شدند. هرچند دچار اشکالاتی در اجراست. ۲۰ میلیون نفر در سه دهک اول قرار دارند که نیازمند حمایت هستند معاون اسبق وزارت رفاه ادامه داد: در این لایه خدمات نسبی و خدمات کامل ارائه می شود. خدمات کامل به کسی ارائه میشود که هیچ گونه نمی تواند از محرومیت کامل خارج شود و باید تا پایان عمر از او حمایت صورت بگیرد اما خدمات نسبی به حوزه وسیعتری ارائه می شود و بنا به یک روایت تا ۲۰ میلیون نفر در سه دهک اول قرار دارند که نیازمند حمایت هستند. بسیاری از خانواده های کارگری زیرخط فقر یا در مرز خط فقر غذایی اند وی با اشاره به اینکه در کمیته امداد یک مرکز رصد فقر داریم گفت: در اینجا فقر غذایی سنجیده می شود. در حوزه فقر غذایی می گویند فرد باید سیر شود و از کار نیفتد. مرکز رصد ماهانه در ۱۸۰۰ نقطه نمونه برداری می کند و خط فقر غذایی را تعریف می کند. اکنون خط فقر غذایی به ازای هرنفر ۶۷۰ هزار تومان است و اگر خانواده سه نفره را با حداقل دستمزد در نظر بگیرید، بسیاری از خانواده های کارگری زیرخط فقر یا در مرز خط فقر غذایی قرار می گیرند. روایتهای مختلف از تعریف سه دهک اول درآمدی جامعه عسگریان افزود: روایت ها از آمار سه دهک اول متفاوت است، کف آمارها این است که اکنون ۶.۵ میلیون نفر تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند و فکر می کنم که حدود ۷ میلیون نفر دیگر هم هستند که چنین شرایطی دارند ولی تحت پوشش نیستند و در واقع ۱۴ میلیون نفر در لایه اول حمایتی قرار می گیرند. آمار بهزیستی را جدا تعریف می کنیم. حمایت از این ۱۴ میلیون نفر باید چه گونه باشد؟ عضو اسبق هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی با اشاره به اینکه باید دو موضوع تامین منابع و مدیریت نظام چندلایه را بررسی کرد گفت: چه طور می توان بین این حوزه و حوزه های دیگر در زمینه تامین منابع ایجاد هماهنگی کرد؟ اگر بر فرض بخواهیم طرحی را به دولت ارائه دهیم باید چه اولویت هایی را درنظر بگیریم. این طرح باید بر اساس اولویت های خاصی ارائه شود که اولین اولویت این است که به لایه اول حمایتی توجه ویژه کنیم. جامعه هدف به دو گروه تقسیم می شوند، کسانی که نمی توان برای آنها شغلی ایجاد کرد و توانایی شاغل شدن ندارند و گروه دوم افرادی که می توان آنها را توانمند کرده و شغلی برایشان تعریف کرد. وی افزود: برای گروه دوم باید یک دوره خاص درنظر گرفت، به عنوان مثال مددجویی برای مدت ۵ سال به طور کامل حمایت شده و از تمام خدمات کمیته امداد استفاده می کند. در طول ۵ سالی که از خدمات استفاده می کنند مشاغلی تعریف و وامی به آنها پرداخت می شود که اگر بتوانند به توانمندی و خودکفایی برسند و بتوانند درآمدی به اندازه سه چهارم حداقل دریافتی کارگری دریافت کنند، از حوزه حمایتی خارج می شوند. عسگریان با بیان اینکه وقتی مددجو توانمند شد وارد لایه دوم نظام چندلایه تامین اجتماعی می شود گفت: در لایه دوم باز هم مردم تقسیم بندی می شوند. فرد می تواند در اینجا کسوراتی بابت تحت پوشش قرار گرفتن بیمه بپردازد. در این صورت به روایتی طیف وسیعی از انسان ها را از چرخه حمایتی خارج کردیم. معاون مشارکت های مردمی کمیته امداد به برخی راهکارهای تامین منابع اشاره کرد و درباره نحوه مدیریت نظام چندلایه تامین اجتماعی گفت: معتقدم باید یک مجموعه پویا شکل بگیرد و ترکیب آن به گونه ای باشد که تاثیر سیاسی کمتری بگیرد. مجموعه رگلاتور، سازمان تامین اجتماعی نیست زیرا یک صندوق است که پول مردم به امانت در آنجاست. هرچند از نظر اسمی، حسی و رفتاری این توقع ایجاد شده که بسیاری از مشکلات را به صندوق تامین اجتماعی احاله دهند. تامین اجتماعی محاسبات بیمه ای دقیقی دارد، دارای مجمع است و در قبال مشترکین خودش پاسخگوست و نمی تواند در قبال اقشار دیگر هم پاسخگو باشد. لزوم حمایت دولت از صندوق های بیمه ای در بحرانهای سیاسی و اجتماعی وی افزود: این دوگانه تامین منابع و مدیریت باید تفکیک شوود و مستقل مورد بحث قرار بگیرند. یک نمونه بارز بانک مرکزی است که تمام بانک ها را مدیریت می کند و علیرغم کم و کاستی ها و نواقص، باز هم موثر است. به نظر می رسد هیئت امنای تامین اجتماعی در ۱۰ سال اخیر توانست نقش یک رگلاتور را برعهده بگیرد. وزارت رفاه را هم در نقش رگلاتور نمی بینم و باید مدیریت وسیع تر شود. البته ضروری است دولت هم مداخله کند و اگر بحران سیاسی و اجتماعی برای صندوق ها ایجاد شود، حمایت کند. عضو اسبق هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی با بیان اینکه متعهد به ایجاد رفاه و ایجاد عدالت هستیم گفت: تجارب جهانی و مطالعات بین المللی نشان می دهند که رفاه، ریسک را از روی خانواده ها بر میارد. برای اینکه به نقطه مطلوب برسیم و گام ها را درست تعریف کنیم باید تغییرات جدی ایجاد کنیم که اولویت با تغییرات ساختاری است. باید نظام چندلایه تامین اجتماعی را به رسمیت شناخت. وقتی لایه اول نظام چندلایه به طور کامل مستقر شود می توان مبانی آن را به لایه دوم تسری داد. وی با اشاره به ضرورت وحدت تفکر، تامین منابع، مشارکت دادن مردم و خیریه ها و قرار گرفتن آنها در کنار دولت برای حمایت از محرومین در راستای مسئولیت اجتماعی گفت: اگر می گوییم مسئولیت اجتماعی باید بانک ها، شرکت ها و خیریه ها همه کنار هم قرار بگیرند و بخشی از منابع را تامین کنند. احساس نابرابری و فقر در جامعه کشنده است مفهوم نابرابری فراتر از نابرابری درآمدی است. به قول آمارتیاسن نابرابری در چه؟ به صورت کلی نابرابری وجوه مختلفی دارد و در ثروت، درآمد، فرصت و توزیع منزلت و... ایجاد میشود که تسری به نابرابری آموزشی و سلامتی نیز داده میشود، بنابراین نابرابری اقتصادی فراتر از نابرابری درآمدی است و افزایش بیکاری یکی از نمودهای نابرابری است. رانت، افزایش فساد اقتصادی نیز جلوههایی از نابرابری اقتصادی است و هرچه جلوههایی از نابرابری اقتصادی بیشتر شود یعنی عدهای خاص از این رانت به معنای منفی آن استفاده میکنند و نابرابریها افزایش مییابد. نکتهای که در مورد فقر و نابرابری مهم است، احساس فقر و احساس نابرابری است. به عنوان مثال گفته شده که دمای هوا دو درجه مثبت است اما منهای یک درجه احساس میشود. شدت احساس فقر و نابرابری بیشتر از چیزی که در جامعه وجود دارد، هست. احساس نابرابری و فقر در جامعه کشنده است. برخی مواقع این احساس فراتر از چیزی هست که خودش را نشان میدهد. این موارد باعث میشود سطح رفاه و اعتماد اجتماعی در جامعه بهشدت کاهش یابد.