روزنامه کائنات
6

انرژی

۱۳۹۹ دوشنبه ۲۲ دي - شماره 3823

مدیر بخش صنعت شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت اعلام کرد؛

ایران؛ رتبه نخست جهان در پرداخت یارانه انرژی

  مدیر بخش صنعت شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت گفت: براساس تازه‌ترین گزارش‌های مراجع بین‌المللی، کشور ما در فهرست پرداخت‌کنندگان یارانه انرژی با اختلاف زیاد نسبت به دومین کشور در صدر قرار دارد.
به گزارش کائنات به نقل از شانا، محمدرضا خطاطی افزود: براساس آخرین آمار ارائه‌شده در ترازنامه منابع هیدروکربوری کشور در سال ۹۶، ایران سالانه ۵۱.۲ میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت می‌کند.
وی با بیان اینکه بخش زیادی از یارانه انرژی در بخش صنعت پرداخت می‌شود، گفت: ۳۴ درصد این یارانه در حوزه نیروگاهی پرداخت می‌شود که در این میان حوزه‌های پالایشگاهی، پتروشیمی و صنایع انرژی‌بر مانند سیمان و فولاد بیشترین سهم یارانه انرژی را دریافت می‌کنند و بخش خانگی، تجاری و حمل‌ونقل در رتبه‌های بعدی قرار دارند.
مدیر بخش صنعت شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت با تأکید بر اینکه باید از اتلاف منابع انرژی جلوگیری کنیم، اظهار کرد: در همین زمینه ۱۰ طرح در حوزه بهینه‌سازی مصرف سوخت در نیروگاه‌ها، پتروشیمی، پالایشگاه‌ها و صنایع سیمان و آهن تدوین شده و برای بررسی و تصویب به شورای اقتصاد ارائه شده است.
خطاطی تصریح کرد: برای جلوگیری از اتلاف انرژی در بخش خانگی و تجاری هم طرح‌هایی ارائه‌شده که می‌توان به طرح توسعه حمل‌ونقل ریلی، حذف خودروهای فرسوده، نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی، بهبود شرایط اتوبوس‌ها و در بخش خانگی، استفاده از بخاری‌هایی با بازده بیشتر و هوشمند کردن موتورخانه‌ها در واحدهای مسکونی اشاره کرد.
وی گفت: اتلاف انرژی در ایران، بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی است و جلوگیری از این موضوع ضرورت دارد. خطاطی پیشتر نیز درباره الزام‌های اصلاح الگوی مصرف انرژی و گرفتن تصمیم‌های حساب‎شده و گاه حساب‎نشده در این زمینه در کشور نیز گفت و گویی انجام داده بود که در ادامه میخوانید:
 ابتدا اشاره‎ای گذرا به فعالیت‎های تعریف‌شده در بخش صنعت شرکت بهینه‎سازی مصرف سوخت داشته باشید.
عملکرد مدیریت صنعت بر چند محور متمرکز است: بهینه‌سازی مصرف سوخت در واحدهای نفت، گاز، پتروشیمی و نیروگاه‎ها، بهینه‎سازی تجهیزات و تاسیسات احتراقی، بهینه‎سازی مصرف انرژی در صنایع فلزی و غیرفلزی و همچنین در امور کشاورزی و صنایع غذایی مثل گلخانه‎ها، مرغداری‎ها و ... . تدوین استاندارد هم در دستور کار قرار دارد که تاکنون در بخش صنعت، 34 استاندارد ملی تدوین شده است.
 مرغداری‎ها؟
بله. تدوین معیارها، ضوابط و دستورعمل‌های مرتبط با بهینه‌سازی مصرف انرژی در مرغداری‎ها هم زیر نظر بخش صنعت شرکت بهینه‎سازی مصرف سوخت است. اتفاقا مطالعات نشان می‎دهد در ایران برای تولید یک کیلو مرغ، 6 تا 7 برابر حدمعمول دنیا انرژی مصرف می‎شود.  بارها عنوان شده که شرکت بهینه‎سازی مصرف سوخت می‎خواهد راهکارهای بهینه‎سازی مصرف انرژی را بیش از آن‌که متوجه مصرف‎کننده نهایی کند، در خود صنعت نفت ترویج دهد. با این حساب، بخش عمده این سیاستگذاری باید در بخش تحت مدیریت شما یعنی صنعت دنبال شود.
سیاست مدیریت شرکت بهینه‎سازی مصرف سوخت بر آن است که اگر به دنبال نهادینه کردن روش‎های بهینه‎سازی مصرف انرژی در صنایع کشور هستیم، ابتدا باید از صنایع نفت و نیرو یعنی محل‎های عرضه انرژی آغاز کنیم. انرژی قابل‎توجهی در پالایشگاه‎ها، مجتمع‎های پتروشیمی، نیروگاه‎ها، خطوط لوله انتقال نفت و گاز و ... اتلاف می‎شود و به همین دلیل، این تاکید نشان‎دهنده رویکرد مثبت و درستی است. به قول معروف، رطب‎خورده، منع رطب چون کند؟ سیستم درست، اصلاح را از خودش آغاز می‎کند و سیستم معیوب، بیشتر دنبال فرافکنی است. اتفاقا در همین زمینه طی ماه‎های گذشته، جلساتی با مدیران شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‎های نفتی ایران، شرکت ملی مناطق نفت‎خیز جنوب، هلدینگ خلیج فارس و ... داشته‎ایم و به تفاهم‎نامه‎هایی هم منتهی شده است. از پیش هم اقدام‌هایی انجام شده بود. برای نمونه هم اکنون مشخص است برای بهینه‎سازی مصرف انرژی، باید در کدام پالایشگاه‎ها، کدام نوع پروژه‎های اصلاح الگوی مصرف پیاده‎سازی شود و در صورت اخذ مصوبه شورای اقتصاد، کار شتاب می‎گیرد. در مجموع در سال‎های پیش با همکاری شرکت‎های داخلی و حتی خارجی، در زمینه ممیزی انرژی بخش صنعت، مطالعات زیادی انجام شده و بر مبنای آن، بازدهی انرژی در صنایع مختلف استخراج شده است.
 زمانی که لایحه هدفمندسازی یارانه‎ها تصویب شد، شما مدیرکل برنامه‎ریزی انرژی وزارت نفت و در جریان چندوچون اجرای این قانون بودید. فکر می‎کنید چرا هدفمندسازی یارانه‎ها که از دید همه کارشناسان اقدام خوبی تلقی می‎شد، نتوانست آن‌طور که انتظار می‎رفت ثمربخش باشد؟
زیرا به دلایل متعددی، این قانون بد اجرا شد. همان موقع تحقیقات و مطالعات بسیاری روی این کار انجام شد. مطالعاتی که در برخی کشورها روی اصلاح قیمت‎های انرژی انجام شده بود نشان می‎داد «هرگونه اقدامی در این زمینه باید با فرهنگ‌سازی کافی انجام شود و در ضمن باید دولت وقت محبوبیت کافی داشته باشد، و گرنه تبعات اجتماعی اجرای چنین اقدامی گسترده خواهد بود». یا یکی از کارشناسان بین‎المللی درباره اجرای این قانون می‌گفت «شما می‎خواهید پول (منابع حاصل از هدفمندی یارانه‎ها) را به فقرا بدهید، در حالی‌که این منابع باید به ترکیبی از فقرا و مصرف‎کنندگان تخصیص یابد». یعنی این منابع باید افزون بر قشر ضعیف جامعه به مصرف‎کنندگانی تعلق می‎گرفت که مصرف انرژی خود را کاهش داده‎اند یا با استفاده از فناوری‎هایی با بازدهی انرژی بالا تعهد به کاهش مصرف می‎دهند. هدف اولیه هم همین بود، اما در اجرا سیاست وارد شد و حتی همان هدف‌گذاری نخست مبنی بر این‎که بخشی از منابع به دهک‎های کم‎درآمد جامعه اختصاص یابد هم محقق نشد؛ همه کشور مشمول شدند و عملا منابعی برای پرداخت در ازای ذخیره انرژی یا بخش تولید باقی نماند. معتقدم با توجه به کار شبانه‎روزی و حجیمی که انجام شده بود و فرهنگسازی‎ای که آن زمان انجام شد، اگر سیاست ورود نمی‎کرد و قانون به‌درستی پیاده می‎شد، می‎توانستیم آثار مثبت اصلاح قیمت‎ها و اصلاح الگوی مصرف را در جامعه شاهد باشیم.
 و مشمول شدن همه دهک‎ها، دولت و بیش از همه نفت را تحت فشار قرار داد. چرا تصمیم تغییر کرد و همه مشمول شدند؟
در آن زمان، آمار نشان می‎داد حدود 12 میلیون نفر زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی هستند و قرار بر این بود که 50 درصد منابع حاصل از هدفمندی تنها به این گروه‎ تعلق گیرد، اما به دلایلی تصمیم بر این شد که تعداد افراد مشمول به 21 میلیون نفر برسد. باز با اختلاف‎نظر بر سر این‎که چگونه و با اتکا به چه معیارهایی، 9 میلیون نفر دیگر را (به جز 12 میلیون نفر) مشمول دریافت کنند و همینطور مشکلات آماری پیش‌رو، مقرر شد همه مشمول شوند. حتی فکر می‎کنم در ابتدا قرار بود تنها چهار عضو از هر خانواده مشمول شوند، اما سپس این تصمیم هم تغییر کرد و قرار شد یارانه به هر تعداد فرزندی که در خانواده است، تعلق گیرد. خلاصه این‎گونه شد که منابع حاصل از اجرای این قانون نه تنها به مقدار کافی به بخش تولید تعلق نگرفت و به ازای بهینه‎سازی مصرف انرژی پرداخت نشد، بلکه برای پرداخت نقدی یارانه به کل جامعه، از منابع داخلی نفت هم استفاده شد و در عمل اعتباری برای توسعه باقی نماند. به این ترتیب، هدفمندی یارانه‎ها با وجود اثرگذاری مطلوب بر اقتصاد، دولت را در اجرای طرح‎های توسعه‎ای تضعیف کرد. این در شرایطی بود که اگر روند آزادسازی قیمت‎ها ادامه می‌یافت، اصلاح الگوی مصرف انرژی برای مصرف‎کنندگان انرژی به ویژه واحدهای صنعتی، توجیه اقتصادی کافی پیدا می‎کرد، اما الان استفاده از انرژی به هر میزانی، بار چندانی بر دوش مصرف‎کننده نمی‎گذارد و طبیعی است انگیزه‎ای هم برای مصرف بهینه باقی نمانده است.
 این روزها بحث مصرف رو به افزایش بنزین و احتمال سهمیه‎بندی آن داغ است. نظر شما درباره سهمیه‎بندی بنزین چیست؟
سهمیه‎بندی یعنی ابزاری برای مهار مصرف. حوالی سال 86 که این طرح کلید خورد، پیش‎بینی شده بود اگر مصرف با همان روال ادامه یابد، مصرف روزانه بنزین تا پیش از سال 1390 به 100 میلیون لیتر در روز برسد؛ مقدار مصرفی که چالش‎برانگیز شده است. سهمیه‎بندی در مقاطع زمانی مانند این اواخر که مصرف بنزین به‎طور فزاینده‎ای بالا رفته، اقدام موثری است. اکنون با چنین مقدار مصرفی، باید سالانه یک پالایشگاه تقریبا ساده ساخته شود تا بتوان به تقاضای فزاینده بنزین در کشور پاسخ داد و چنین شرایطی ممکن نیست.
 پس با اعمال سیاست‎های قیمتی هم در بحث بنزین موافقید؟
خاطرم هست در سال‎های گذشته، زمانی که قیمت قیر 10 برابر شد، صادرات قیر ایران به پاکستان چند برابر افزایش پیدا کرد. چرا؟ زیرا تا پیش از آن، آمار قاچاق قیر به شدت بالا بود، اما با بالارفتن قیمت داخلی قیر، قاچاق توجیه اقتصادی خود را از دست داد و خریداران خارجی هم به جای خرید از قاچاقچی، ناگزیر شدند از دولت قیر خریداری کند. حالا همین را شبیه‎سازی کنید. البته رانت و فضاسازی‎های سیاسی هم در جلوگیری از اعمال سیاست‎های قیمتی بی‎تاثیر نیست.
 در زمان افزایش قیمت قیر چگونه فضاسازی کردند؟
به انحای مختلف از جمله آن‌که مخالفان افزایش قیمت، از رسانه‎ها استفاده ابزاری کردند و این‌طور جلوه دادند که اگر قیمت قیر افزایش یابد، قیمت مسکن سر به فلک می‎گذارد؛ حال آن‌که تاثیر قیمت قیر در مسکن در حد چند دهم درصد بود. رانت و قدرت را نباید دست کم گرفت. برای نمونه در دنیا با افزایش قیمت بنزین، قیمت خودرو را کاهش می‎دهند و حالا ببینید چقدر باید قدرت نفوذ خودروسازان در ایران بالا باشد که افزایش قیمت بنزین هم تاثیری روی قیمت تولیدات‌شان نمی‎گذارد و چه بسا قیمت‎ها را افزایش می‎دهد. مجموع این مسائل را که کنار هم بگذارید، می‎بینید طبیعی است موانع زیادی پیش‎روی تصمیم‌های درستی مثل افزایش قیمت بنزین باشد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه