صفحه اول
مدیرکل دفتر سیاستگذاری و توسعه اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: «ساختار بازار کار کشور از نظر جنسیتی بسیار نامتقارن و عرضه نیروی کار مردان در ایران به مراتب بیش از زنان است. جمعیت فعال مردان از ۱۹.۹ میلیون نفر در سال ۱۳۹۲ به ۲۲ میلیون نفر در سال ۱۳۹۸ رسیده؛ حال آنکه طی دوره مذکور جمعیت فعال زنان از ۳.۹ میلیون نفر به ۵.۳ میلیون نفر رسیده است.» علاءالدین ازوجی می گوید:حدود نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند و بر اساس آمار بینالمللی، دو سوم کارها در جهان توسط زنان انجام میشود. بنابراین اگر به استعدادهای بالقوه این پتانسیل قوی که انواع کارها را به صورت رسمی و غیررسمی میتواند انجام دهد توجه شود، میتوان آن را یکی از بزرگترین منابع سرمایهگذاری برای کشورهای در حال توسعه دانست. حضور زنان در بازار کار پیامدهای مختلفی از جمله بالا رفتن سطح درآمد خانواده، کاهش بار تکفل و فشار اقتصادی بر مردان در خانواده، کند شدن رشد دستمزدها و به تبع آن رشد کمتر هزینههای تولید کالاها و خدمات در کل جامعه و استقلال مالی زنان دارد. البته برخی از زنان سرپرست خانوار هستند و تنها منبع درآمد آنها ناشی از کار است و در برخی از خانوارها نیز مرد سرپرست خانوار بیکار بوده و اشتغال همسر وی تنها منبع درآمد خانوار را تشکیل میدهد و در نهایت در برخی دیگر از خانوارهای کمدرآمد، با ورود زنان به بازار کار و شاغل شدن آنها، از فقر نجات پیدا میکنند. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران و آمارهای ثبتی به دست آمده از عملکرد برنامههای اشتغالزایی دستگاههای اجرایی به تفکیک زن و مرد، در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ نرخ مشارکت زنان از ۱۲.۴ درصد به ۱۵.۵ درصد افزایش یافته که حاکی از مشارکت بیشتر زنان در بازار کار است؛ اما همچنان این آمار نسبت به متوسط جهانی به مراتب پایینتر است.بازار نامتقارن کار از نظر جنسیتی ساختار بازار کار کشور از نظر جنسیتی بسیار نامتقارن و عرضه نیروی کار مردان در ایران به مراتب بیش از زنان است. جمعیت فعال مردان از ۱۹.۹ میلیون نفر در سال ۱۳۹۲ به ۲۲ میلیون نفر در سال ۱۳۹۸ رسیده؛ حال آنکه طی دوره مذکور جمعیت فعال زنان از ۳.۹ میلیون نفر به ۵.۳ میلیون نفر رسیده است. به نظر میرسد علل این میزان رشد در جمعیت فعال زنان را باید به اعمال سیاستها و رویکردهای دولتها به اشتغال زنان، تغییر فضای اقتصادی کشور، افزایش تعداد زنان تحصیلکرده و ... مرتبط دانست، اما همچنان شکاف بزرگی بین عرضه نیروی کار مردان و زنان در ایران وجود دارد و عرضه نیروی کار مردان در ایران تقریباً چهار برابر نیروی کار زنان است. همچنین اگرچه نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان طی سالهای مذکور روند افزایشی داشته لکن نرخ مذکور برای مردان در طی دوره ۱۳۹۲-۱۳۹۸، به متوسط تقریباً ۶۳.۷ درصد بوده، در حالی که برای زنان ۱۴.۳ درصد است. به بیان دیگر، از هر ۱۰۰ زن بالای ۱۰ سال سن، حدود ۱۴ نفر در فعالیتهای اقتصادی مشارکت دارند. با این وجود، این پیشرفت متناسب با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نیست. از سویی دیگر، جمعیت شاغل نشاندهنده تقاضای نیروی کار است. همانطور که عرضه نیروی کار مردان در ایران چهار برابر زنان است، تقاضای نیروی کار مردان نیز چهار برابر زنان است. در سال ۱۳۹۸ از کل شاغلان کشور ۲۰ میلیون نفر مرد و ۴.۳ میلیون نفر (معادل حدود ۱۷.۸ درصد) زن بودهاند. همچنین با مشاهده آمار نرخ بیکاری مشاهده میشود که نرخ بیکاری زنان حدود دو برابر مردان بوده و حدود ۳۲ درصد کل بیکاران کشور را زنان تشکیل میدهند. این در حالی است که زنان از نظر تحصیلات کمبودی نسبت به مردان ندارند. این امر نشاندهنده شکاف بزرگ تقاضای نیروی کار بین مرد و زن در بازار کار ایران است؛ لذا نرخ مشارکت پایین زنان در بازار کار و نرخ بالای بیکاری آنها نشان میدهد که موانع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی بر سر راه اشتغال زنان وجود دارد. دادههای طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران طی دو فصل اول سال ۱۳۹۶ در مقایسه با فصول مشابه سال قبل آن متفاوت و قابل تأمل است؛ چراکه اقتصاد ایران در کنار شرایط رکود تورمی موجود، تبعات منفی ناشی از شیوع ویروس کرونا را تجربه میکند که بازار کار کشور نیز به تبع آن متأثر شده است. وضعیت بازار کار ایران در فصول بهار و تابستان سال ۱۳۹۹، از مشهود بودن اثر کرونا بر بازار کار کشور نسبت به فصول مشابه سال قبل حکایت دارد. همچنین جمعیت غیرفعال کشور افزایش و جمعیت شاغل و بیکار کشور (جمعیت فعال) با کاهش ملموسی مواجه شده است.