صفحه اول
مسعود عربی-در مواقعی که بحرانی رخ می دهد، کار زیادی جز هدایت و کنترل آن نمی شود انجام داد. مهم ترین اقدامات در این زمان اتخاذ تصمیمات صحیح است که در صورت عدم وجود اطلاعات درست و برنامه ریزی صحیح شاهد بروز بحران های جدیدی در دل بحران قبلی خواهیم بود که مرتباً با تصمیمات عجولانه و نسنجیده نه تنها بر وخامت اوضاع می افزاید، بلکه بحران های جدیدی می آفریند که حتی قابل شناسایی نیستند. جنایت اخیر رژیم صهیونیستی «تجاوزی آشکار به حاکمیت ملی ایران» و «نقض کلیه قوانین بینالمللی» است. «این جنایت، نشاندهنده قساوت، بیرحمی و جنون خونریزی این رژیم است که ترور و آدمکشی را امضای دائمی و همیشگی خود کرده است. رژیم صهیونیستی این جنایت را در شرایطی مرتکب شد که ایران، حسن نیت و پایبندی خود به مسیر مذاکره و دیپلماسی را به اثبات رسانده بود. این رویداد بیش از پیش ثابت کرد که صهیونیسم همزمان دشمن ایران و ملت ایران است.» در این میان تنها نهادهای حاکمیتی و نیروهای نظامی مسئول مقابله و پاسخگویی نیستند؛ بلکه مردم ایران، بهعنوان صاحبان اصلی کشور، وظایفی مهم، حیاتی و سرنوشتساز برعهده دارند. در این برهه حساس، رفتار، بینش، صبوری و هوشیاری مردم میتواند نقش تعیینکنندهای در مدیریت بحران و خنثیسازی اهداف دشمن ایفا کند. تهاجم دشمن، صرفاً محدود به حمله پهپادی یا موشکی نیست؛ بلکه بخش مهمی از آن، در حوزه رسانه، روان مردم و افکار عمومی شکل میگیرد. یکی از اهداف اصلی دشمن، ایجاد رعب، تفرقه، بیاعتمادی و فروپاشی وحدت ملی است. اگر جامعه دچار تشتت، اضطراب، بدبینی و دوگانگی شود، دشمن بدون نیاز به ادامه عملیات نظامی، به بخشی از اهداف خود دست یافته است. در چنین شرایطی، هوشیاری رسانهای مردم و خودداری از دامنزدن به شایعات، دروغها و فضاسازیهای دشمن، مهمترین وظیفه ملی و اخلاقی هر شهروند است. براساس اصل ۱۵۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور، وظیفهای عمومی است. نیروهای مسلح بهعنوان خط مقدم دفاع از کشور، نیازمند پشتیبانی روانی، اجتماعی و فرهنگی مردم هستند. در چنین لحظاتی، اعتماد به توان دفاعی کشور، تقویت روحیه عمومی، همراهی با تصمیمات دفاعی و پرهیز از تضعیف جبهه داخلی، میتواند کارایی پدافند ملی را به شکل چشمگیری افزایش دهد. دشمن همواره کوشیده است شکافهای داخلی را به درگیریهای اجتماعی تبدیل کند. هدف از این تجاوز، فقط ضربه نظامی نیست؛ بلکه فرسایش انسجام اجتماعی، تضعیف نظام سیاسی از درون، و فشار روانی بر افکار عمومی نیز جزو اولویتهای دشمن است. مردم ایران در این شرایط باید بدانند که هرگونه دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی، سیاسی یا جناحی، آبی به آسیاب دشمن میریزد. اکنون وقت آن است که همه اقشار جامعه—با هر سلیقه و گرایش فکری—در یک جبهه واحد ملی، از استقلال و عزت کشور دفاع کنند. در شرایط بحرانی، اقشار مختلف مردم وظایفی مضاعف دارند. نخبگان دانشگاهی، فرهنگیان، روزنامهنگاران، هنرمندان، روحانیون، و اصناف مختلف باید با ایفای نقش فعال، در تقویت آرامش روانی، تحلیل واقعگرایانه تحولات، و ارائه روایتهای درست به مردم مشارکت کنند. رسانهها نیز وظیفه دارند با پرهیز از هیجانات بیپایه، از نشر شایعات بیمنبع جلوگیری کرده و بهجای پمپاژ ترس، اطلاعات دقیق، شفاف و واقعگرایانه به مخاطبان ارائه دهند. با توجه به اینکه دشمن ممکن است در کنار حمله نظامی، فشار اقتصادی و اختلال در زنجیرههای تولید و توزیع را هدف قرار دهد، حفظ آرامش در بازار، جلوگیری از خرید هیجانی، و همراهی با سیاستهای اقتصادی دولت، از مهمترین وظایف اقتصادی مردم در شرایط بحرانی است. بازاریان، تولیدکنندگان و اصناف باید بدانند که در این دوره، تنها سود مالی مهم نیست، بلکه ایفای نقش در تأمین نیازهای ملی، بخشی از جهاد اقتصادی و مقاومت ملی در برابر جنگ ترکیبی دشمن است. در نهایت، اخلاق در بحران به ما یادآوری میکند که انسانیت ما در لحظات سخت سنجیده میشود. انتخابهایی که در این لحظات میکنیم، نهتنها آینده خودمان بلکه هویت جمعی جامعهمان را شکل میدهند. با اولویت دادن به همدلی، همکاری و مسوولیتپذیری، نهتنها میتوانیم از بحران عبور کنیم، بلکه میتوانیم جامعهای قویتر و متحدتر بسازیم. این درسها، فراتر از هر بحران خاصی، به ما نشان میدهند که انسان بودن یعنی در سختترین لحظات، به فکر دیگران بودن. باز هم تاکید میکنم این حق همه مردم است که به فکر حداکثر کردن منافع خود باشند، اما از آنجا که شرایط سختی پیش رو داریم، اخلاق حکم میکند که از رفتارهایی که به سود خودمان و به زیان جامعه تمام میشود پرهیز کنیم.