گزارش
نهال یونسیان- دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا عصر جمعه به وقت محل در هواپیمای ایر فورس وان (هوایپمای ریاست جمهوری آمریکا) در مسیر نیوجرسی در جمع خبرنگاران، بار دیگر با تکرار ادعاها و تهدیدات خود مدعی شد: «آنها غنیسازی نخواهند کرد. اگر این کار را انجام دهند، مجبور خواهیم شد راه دیگر را در پیش بگیریم و من واقعا نمیخواهم از آن روش استفاده کنم، اما چارهای نخواهیم داشت. هیچگونه غنیسازیای وجود نخواهد داشت.» «تامی پیگوت» معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه به وقت محلی در جمع خبرنگاران درباره زمان و مکان دور بعدی مذاکرات میان تهران – واشنگتن نیز گفت: به زودی با ایرانیها دیدار خواهیم کرد. مقامات دولت ترامپ برغم برگزاری پنج دور مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، ضمن درخواست مذاکرات مستقیم، اظهارات، ادعاها و اقدامات متناقض خود را تکرار می کنند. آنها تلاش کرده اند از یک سو، چشماندازی مثبت از مذاکرات خود با ایران ارائه کنند و از سوی دیگر، با تکرار ادعاها و تهدیدات واشنگتن در چارچوب سیاست فشار حداکثری و فضاسازی، درباره تبعات عدم توافق هراس ایجاد کنند. «بدر بوسعیدی» وزیر خارجه عمان روز شنبه ۱۰ خرداد در سفری کوتاه و چندساعته به تهران، پیشنهادی رسمی از سوی دولت ایالات متحده را در رابطه با مذاکرات هستهای غیرمستقیم با ایران به «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران تحویل داد. این سفر که در چارچوب میانجیگری عمان میان تهران و واشنگتن انجام شد، به منظور ارائه «عناصر» پیشنهاد آمریکا به ایران صورت گرفت. عراقچی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت که ایران «در چارچوب اصول، منافع ملی و حقوق مردم» خود پاسخی مناسب به این پیشنهاد خواهد داد. «سید عباس عراقچی» وزیر خارجه روز دوشنبه ۱۲ خرداد در مدت زمان حضور در قاهره، پایتخت مصر در گفتگو با برنامه «لقاء خاص» شبکه القاهره الاخباریه با تاکید بر اینکه مذاکرات ایران و آمریکا آسان نیست، گفت: در دور گذشته، زمانی که با گروه ۱+۵ مذاکره میکردیم، این مذاکرات بیش از دو سال به طول انجامید. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که فقط طی پنج دور مذاکره، به توافق برسیم. البته در حال حاضر اختلافات زیادی بین ما وجود دارد که برخی از آنها، اختلافات اصولی هستند. وزیر خارجه ایران تصریح کرد: اما این به معنای آن نیست که رسیدن به توافق غیرممکن است. اگر آمریکا از خواستههای غیرمنطقی و غیرعملی خود دست بردارد و واقعیت برنامه هستهای صلحآمیز ایران را بهدرستی درک کند، آنگاه ما آماده توافق هستیم. اما اگر آمریکا قصد دارد برنامه هستهای صلحآمیز ما را مختل کند، قطعاً ما آماده پذیرش چنین چیزی نیستیم و این نیز قابل تحقق نخواهد بود. عراقچی با اشاره به خطوط قرمز مشخص و صریح ایران گفت: موضوع غنیسازی اورانیوم برای ما یک دستاورد علمی است که بهوسیله دانشمندان ما حاصل شده و نمیتوانیم از این موضوع صرفنظر کنیم. از زمان روی کارآمدن دولت دوم ترامپ در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ ، تاکنون پنچ دور مذاکره غیر مستقیم میان ایران و آمریکا برگزار شده است که دور پنجم روز جمعه دوم خرداد در شهر رم ایتالیا برگزار شد. دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به میزبانی عمان، روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ در مسقط برگزار شد و دو طرف، گفتوگوها را سازنده و رو به جلو توصیف کردند. دور دوم گفتوگوها نیز روز شنبه ۳۰ فروردین ماه در شهر رم ایتالیا به میزبانی عمان برگزار و دور سوم مذاکرات شنبه ششم اردیبهشت ماه و چهارمین دور روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱ می ۲۰۲۵) در شهر مسقط، پایتخت عمان برگزار شدند. جزئیات اجرایی شدن کنسرسیوم غنیسازی، سوژه جدید جدال تهران و واشنگتن اندیشکده کوئینسی با بررسی ایده تشکیل کنسرسیوم هستهای نوشت: «ایران احتمالاً پیشنهادی را که اصرار دارد حق غنیسازی خود را واگذار کند، رد خواهد کرد، زیرا به دلیل سوءظنهای بهحق این کشور نسبت به قابلیت اطمینان منابع خارجی و به این دلیل که انکار حقی است که به هر امضاکننده دیگر NPT اعطا شده، «تحقیر ملی» محسوب میشود.» اندیشکده کوئینسی در گزارشی با عنوان «غنی سازی مشترک اورانیوم دقیقا چیست؟» نوشت: در نشانهای از امید به دیپلماسی به جای جنگ، آمریکا و ایران در ماه آوریل برای اولین بار از زمان خروج رئیسجمهور دونالد ترامپ از توافق هستهای (برجام) در سال ۲۰۱۵، مذاکرات جدی و سطح بالایی را درباره برنامه هستهای غیرنظامی ایران آغاز کردند. رهبر ایران به تیم مذاکرهکننده خود اختیار کامل داده اما با یک محدودیت قاطع که آنها نمیتوانند درباره «تخریب کامل زیرساختهای هستهای ایران» مذاکره کنند. با این حال، ترامپ اخیراً اعلام کرد که «تحت توافق احتمالی ما، هیچگونه غنیسازی اورانیوم مجاز نخواهد بود.» یک راهحل نوآورانه برای رفع این شکاف پایاندهنده به توافق پدیدار شده است اما مشخص نیست چه کسی ابتدا این ایده را مطرح کرده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، میگوید که میانجیگران عمانی پیشنهادهایی ارائه کردند که موانع را برطرف کرد. گزارشهای دیگر این ایده را به ایران نسبت میدهند. برخی دیگر میگویند این پیشنهاد از سوی عمان مطرح شده و آمریکا آن را پذیرفته است. ایده این است که ایران به همراه عربستان سعودی و امارات متحده عربی به یک کنسرسیوم غنیسازی هستهای بپیوندد. در برخی نسخهها، شرکای منطقهای دیگر نیز شامل میشوند. چنین کنسرسیومی میتواند تناقض ناشی از تقاضای آمریکا برای کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم توسط ایران و اصرار ایران بر عدم واگذاری حق غنیسازی را حل کند. اجزای فرآیند غنیسازی بین کشورها تقسیم میشود، بهطوری که هر کشور بخشی از آن را در اختیار دارد اما هیچیک بهطور کامل همه فرآیند را در اختیار ندارد. ایران میتواند اورانیوم غنیشده داشته باشد، اما نمیتواند بهطور کامل اورانیوم را غنیسازی کند. نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که این طرح پتانسیل دستیابی به دو هدف آمریکا و شرکایش را دارد. نه تنها کنسرسیوم منطقهای میتواند مانع از انجام فرآیند کامل غنیسازی توسط ایران شود، بلکه عضویت عربستان سعودی در این کنسرسیوم ممکن است نیاز این کشور به غنیسازی مستقل اورانیوم را کاهش دهد و در نتیجه به حل تهدید گسترش تسلیحات هستهای در منطقه کمک کند. ایده کنسرسیوم هستهای پیش از تأسیس جمهوری اسلامی ایران وجود داشته است. باربارا اسلاوین، پژوهشگر برجسته مرکز استیمسون، گفت که این پیشنهاد توسط آمریکا به شاه ارائه شده بود. اغلب فراموش میشود که آمریکا اولین کشوری بود که پیشنهاد توسعه برنامه انرژی هستهای را به ایران داد. هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت، گفته بود که این برنامه «نیازهای رو به رشد اقتصاد ایران را تأمین میکند و ذخایر نفت باقیمانده را برای صادرات آزاد میکند» و اسناد منتشرشده نشان میدهند که دولت فورد «از برنامههای ایران برای ساخت یک صنعت عظیم انرژی هستهای حمایت کرده بود.» فرانک فون هیپل، فیزیکدان فعال در پرینستون میگوید که نسخههای متعددی از ایده کنسرسیوم هستهای وجود داشته است. ایران حتی در گذشته ایدههایی مشابه را مطرح کرده بود. در سال ۲۰۰۵، حسن روحانی، مذاکرهکننده ارشد هستهای وقت ایران، پیشنهاد داد که فناوری غنیسازی ایران با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به اشتراک گذاشته شود. در همان سال، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت، در سازمان ملل اعلام کرد که ایران «آماده است تا با دیگر کشورها در اجرای برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران مشارکت جدی داشته باشد.» نسخه مدرن این ایده مشابه پیشنهادی است که فون هیپل و سید حسین موسویان، مذاکرهکننده سابق هستهای ایران، در مقالهای در سال ۲۰۲۳ در نشریه «بولتن دانشمندان اتمی» مطرح کردند که استدلال میکرد یک کنسرسیوم چندملیتی در خاورمیانه میتواند اطمینان دهد که اورانیوم تنها برای مقاصد صلحآمیز تولید میشود. فون هیپل میگوید این ایده از کنسرسیوم غنیسازی اورنکو (URENCO) در سال ۱۹۷۱ متشکل از آلمان، هلند و بریتانیا و کنسرسیوم ABAAAC برزیل و آرژانتین الهام گرفته شده است. در کنسرسیوم اورنکو، یک کشور سانتریفیوژها را میسازد، یک کشور سانتریفیوژهای نسل بعدی را طراحی میکند و کشور سوم میزبان مقر است. مذاکرات هستهای با ایران زمانی که حق آن بهعنوان امضاکننده معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) برای غنیسازی صلحآمیز اورانیوم نادیده گرفته شده، شکست خورده و زمانی که این حق به رسمیت شناخته شده، موفق بوده است.او میگوید مزیت این است که کنسرسیوم به کارشناسان هستهای هر کشور اجازه میدهد «از تأسیسات یکدیگر بازدید کنند تا اطمینان حاصل کنند که فعالیتها صلحآمیز است.» نگاه نظارتی عربستان، امارات و ایران به کمک آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطمینان میدهد که برنامه صلحآمیز است. سؤال کلیدی همیشه این بوده که آیا به ایران اجازه داده میشود اورانیوم را در خاک خود غنیسازی کند یا خیر و اکنون هیچ چیز تغییر نکرده است. موسویان میگوید مذاکرات هستهای با ایران زمانی که حق آن بهعنوان امضاکننده معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) برای غنیسازی صلحآمیز اورانیوم نادیده گرفته شده، شکست خورده و زمانی که این حق به رسمیت شناخته شده، موفق بوده است. سؤال کلیدی در مذاکرات کنونی این است که آیا به ایران اجازه داده میشود اورانیوم را در خاک خود غنیسازی کند. از زمان انتشار خبر کنسرسیوم، پاسخ به این سؤال در گزارشها نوسان داشته است. نخستین گزارشها در ۱۳ مه اعلام کردند که ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد اما سقف غنیسازی ۳.۶۷ درصدی مورد نیاز برای برنامه انرژی هستهای را میپذیرد. چند روز بعد، گزارشها تغییر کرد. اکسیوس گزارش داد که آمریکا خواستار آن است که تأسیسات غنیسازی خارج از ایران باشد. نیویورک تایمز گزارش داد که سندی که آمریکا به ایران ارائه کرده «خواستار توقف کامل غنیسازی اورانیوم توسط ایران است.» تا دوم ژوئن، گزارشها دقیقتر شد. اکسیوس اعلام کرد که پیشنهاد آمریکا «اجازه غنیسازی محدود در سطح پایین در خاک ایران برای مدت زمانی نامشخص را میدهد.» در همان زمان، رویترز همچنان گزارش میداد که آمریکا خواستار «تعهد ایران به کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم» است. رویترز اعلام کرد که در نتیجه انکار حق غنیسازی، «ایران در حال تدوین پاسخی منفی به پیشنهاد آمریکا است.» روز بعد، اکسیوس گزارش داد که به گفته یک مقام ارشد ایرانی، «اگر کنسرسیوم در خاک ایران فعالیت کند، ممکن است ارزش بررسی داشته باشد. اما اگر خارج از مرزهای کشور باشد، قطعاً شکست خواهد خورد.» به گزارش اکسیوس، «پیشنهاد بهطور واضح مشخص نمیکند که کنسرسیوم کجا واقع خواهد شد.» نیویورک تایمز افزود که «ایالات متحده گفته است که این کنسرسیوم نمیتواند در ایران باشد.» بخشی از سردرگمی بدون شک به این دلیل بود که سند ارائهشده توسط آمریکا به ایران متن کاملاً توسعهیافتهای نبود بلکه «ایدههای اولیه» برای بحث در مذاکرات آینده بود. علاوه بر این، مقامات ایرانی میگویند که پیشنهاد «در بسیاری از مسائل مهم مبهم است.» عراقچی میگوید که «بسیاری از مسائل نامشخص هستند» و «ابهامات زیادی» وجود دارد. اما بخشی از سردرگمی ممکن است به دلیل گزارشهای ناقص باشد. با کنار هم قرار گرفتن قطعات، الگویی پدیدار میشود که به نظر میرسد پارادوکس را حل میکند. گزارشهای ادامه غنیسازی، مربوط به دوره موقت است؛ گزارشهای عدم غنیسازی، مربوط به هدف نهایی است. در سوم ژوئن، تایمز گزارش داد که در حالی که تأسیسات غنیسازی در کشورهای دیگر ساخته میشود، ایران میتواند غنیسازی در سطح پایین را ادامه دهد، که با عملیاتی شدن تأسیسات جدید متوقف خواهد شد. مشکل این است که بعید است ایران با کنسرسیومی موافقت کند که غنیسازی در خاک خود را ممنوع کند. یک راهحل ممکن، پیشنهادی توسط فون هیپل، موسویان و همکارانشان در پرینستون، این است که به ایران اجازه غنیسازی داده شود اما نه در خاک خود. در این طرح، ایران سانتریفیوژها را میسازد و آنها را به یک کشور شریک ارسال میکند، جایی که تکنسینهای ایرانی آنها را اداره میکنند. راهحل دیگر، که حدود یک دهه پیش توسط فون هیپل پیشنهاد شد و اکنون ظاهراً در حال بحث است، ساخت تأسیسات غنیسازی در جزیرهای در خلیج فارس است. ایران اصرار خواهد داشت که این جزیره متعلق به آنها باشد، که به آمریکا اجازه میدهد تأکید کند که اورانیوم در خاک ایران غنیسازی نمیشود، در حالی که ایران میتواند ادعا کند که این کار در خاکش انجام میشود. ایران احتمالاً پیشنهادی را که اصرار دارد حق غنیسازی خود را واگذار کند رد خواهد کرد، زیرا، همانطور که اسلاوین گفت، به دلیل سوءظنهای بهجای این کشور نسبت به قابلیت اطمینان منابع خارجی و به این دلیل که، همانطور که موسویان میگوید انکار حقی که به هر امضاکننده دیگر NPT اعطا شده، «تحقیر ملی» محسوب میشود. توانایی مذاکره درباره این جزئیات در کنسرسیوم احتمالاً تعیین خواهد کرد که آیا پیشنهاد کنسرسیوم مذاکرات را نجات میدهد یا خیر. اعراب خلیج فارس در سیاست دونالد ترامپ اولویت بیشتری نسبت به اروپاییها دارد روزنامه انگلیسی فایننشیال تایمز در گزارشی مینویسد که ایالات متحده در روند دستیابی به توافق هستهای جدید با ایران، اروپا را به حاشیه رانده و کشورهای عربی خلیج فارس مانند عربستان، امارات، عمان و قطر را به بازیگران اصلی در این فرآیند تبدیل کرده است. رسانه انگلیسی در مطلبی با اشاره به تلاش کاخ سفید برای حصول توافقی دوجانبه با ایران، گزارش داد که ایالات متحده در این مذاکرات اروپا را کنار گذاشته و به کشورهای حاشیه خلیج فارس روی آورده است. فایننشال تایمز مینویسد کشورهای حوزه خلیج فارس، به جای اروپا را در تلاشهای ایالات متحده برای دستیابی به توافق هستهای جدید با ایران گرفتهاند. این تغییر تا حدی بازتابدهنده آن است که چگونه سیاست «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای اولویت بخشیدن به ایالات متحده و به حاشیه راندن متحدان سنتی اروپایی، فضای بیشتری برای قدرتهای میانی مانند کشورهای خلیج فارس ایجاد کرده تا در سیاست خارجی آمریکا اثرگذار باشند. در حالیکه دولت باراک اوباما در توافق برجام با مشارکت بریتانیا، آلمان، فرانسه، روسیه و چین یک روند چندجانبه را دنبال کرد، ترامپ عملاً به دنبال توافقی دوجانبه و سریع با جمهوری اسلامی است. به گزارش رسانه انگلیسی، این تحول همچنین نشانگر یک تنشزدایی آشکار میان بازیگران حوزه خلیج فارس با ایران است. عربستان و امارات که دههها با ایران درگیر بودند، اکنون در تلاش هستند تنشها با تهران را کاهش داده و از وقوع جنگی دیگر در منطقه جلوگیری کنند. در نتیجه، ریاض و ابوظبی که زمانی از حامیان پرشور تصمیم ترامپ برای خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران بودند، اکنون بهصورت علنی از تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران هستهای میان تهران و غرب حمایت میکنند. به این ترتیب، کشورهای خلیج فارس با استفاده از روابط خود با ترامپ، به عنوان وزنهای متعادلکننده در برابر «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی عمل میکنند؛ کسی که خواهان اقدام نظامی است. علی واعظ، کارشناس مسائل ایران در گروه بینالمللی بحران میگوید حمایت کشورهای خلیج فارس بازی را تغییر میدهد، چرا که این کشورها در واشنگتن نفوذ بالایی دارند. او افزود: «ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش تحت تأثیر نتانیاهو و محمد بن سلمان قرار داشت که مخالف توافق با ایران بودند. اما اکنون عربستان سعودی ترامپ را به سمت توافق با ایران سوق میدهد و محمد بن سلمان نفوذ بیشتری نسبت به نتانیاهو دارد. این موضوع بسیار مهم است.» مذاکرات غیرمستقیم میان دولت ترامپ و ایران توسط عمان تسهیل میشود؛ کشوری که از دیرباز روابط خوبی با تهران داشته و سعی دارد خود را بهعنوان قدرتی بیطرف در خاورمیانه مطرح کند. این مذاکرات توسط قطر نیز حمایت میشود؛ کشوری کوچک که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه است و همچنان روابط خوبی با ایران دارد. نشریه انگلیسی سفر وزیر دفاع عربستان سعودی به ایران را تلاشی برای کاهش تنشها توصیف کرد و پیام این سفر را اطمینان خاطر به مقامات ایرانی دانست؛ این اطمینان که ریاض خواهان حفظ گفتوگو با جمهوری اسلامی ایران است و در هیچ اقدام خصمانهای مشارکت نخواهد کرد. به گزارش فایننشال تایمز، این کشورها نگران هستند که در صورت شکست مذاکرات و آغاز درگیری میان ایران با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، تاسیسات نفتی و زیرساختهای این کشورها آسیب ببیند؛ بنابراین آنها خواستار اجتناب از وقوع هرگونه درگیری میان آمریکا و ایران هستند. نقش محدود اروپا برخلاف کشورهای خلیج فارس، دولتهای اروپایی که نقش کلیدی در مذاکرات برجام داشتند، اکنون به حاشیه رانده شدهاند. مقامات اروپایی از ماه سپتامبر تاکنون چندین دور گفتوگو در سطح پایین با همتایان ایرانی خود داشتهاند، اما دیپلماتهای اروپایی اذعان کردهاند که نقش آنها در مذاکرات میان آمریکا و ایران محدود بوده است. همچنین در سالهای اخیر، تنشها میان کشورهای اروپایی و ایران رو به افزایش بوده است؛ زیرا پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام، اروپاییها نتوانستند منافع اقتصادی ایران را حفظ کنند. «صنم وکیل» مدیر برنامه غرب آسیا در اندیشکده «چتم هاوس» میگوید: «اروپاییها بهشدت به حاشیه رانده شدهاند. آنها دقیقاً در نقطهای قرار گرفتهاند که نمیخواستند باشند: نه در اتاق مذاکرات حضور دارند، نه امکان طرح مسائلشان را دارند و نه از مکانیسم ماشه گریزی دارند. این برای آنها بدترین سناریوی ممکن است.» فردای شکست گفتگوها چه خواهد شد؟ ایران و آمریکا علاقهمند به توافق هستند اما خط قرمزهای پررنگی دست و پایشان را برای توافق حتی موقت، بسته است. مذاکرات هستهای ایران و آمریکا یکی از مهمترین موضوعات سیاست خارجی در سالهای اخیر بوده است. این مذاکرات که با هدف کاهش تنشها و رسیدن به توافقی پایدار میان دو کشور انجام میشود، شامل ابعاد پیچیدهای است که از دیدگاههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی قابل بررسی هستند. این گزارش به بررسی وضعیت فعلی مذاکرات، چالشها و چشمانداز آینده آن میپردازد. زمینه تاریخی مذاکرات برجام (توافق هستهای ۲۰۱۵) نقطه عطفی در روابط ایران و آمریکا بود. با امضای این توافق، ایران متعهد شد فعالیتهای هستهای خود را در ازای لغو تحریمها محدود کند. اما در سال ۲۰۱۸، دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ از این توافق خارج شد، که منجر به بازگشت تحریمها و افزایش تنشها شد. از آن زمان، تلاشهای دیپلماتیک برای احیای برجام ادامه داشته است. آخرین تحولات مذاکرات در ماههای اخیر، مذاکرات در چند مرحله انجام شده و برخی پیشرفتها حاصل شده است. برخی گزارشها نشان میدهند که آمریکا از طریق عمان پیشنهاد جدیدی را به ایران ارائه داده است. این پیشنهاد شامل تسهیل برخی تحریمها در ازای محدود شدن برنامه غنیسازی اورانیوم ایران است. از سوی دیگر، ایران تأکید کرده است که به هیچ وجه از حق غنیسازی اورانیوم در سطوح مورد نیاز خود عقبنشینی نخواهد کرد. روسیه نیز به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در مذاکرات، اعلام کرده است که حاضر است از روابط خود با ایران برای تسریع روند توافق استفاده کند. با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که مذاکرات به سمت عدم توافق پیش میرود، زیرا اختلافات اساسی همچنان پابرجاست. به نظر برخی صاحبنظران، ممکن است ورود مسکو به گفتگوهای مسقط، گفتگوها را از آنچه هست پیچیدهتر کند چراکه احتمالا پوتین، توافق با ایران را به سرنوشت جنگ اوکراین گره خواهد زد. مواضع طرفین مذاکره ایران: موضع ایران این است که تنها در صورتی توافق را میپذیرد که تمامی تحریمهای اقتصادی برداشته شوند و آمریکا تضمین دهد که از توافق جدید خارج نخواهد شد. همچنین، ایران بر حق خود برای ادامه غنی سازی اورانیوم در خاک خود، تحقیقات هستهای و توسعه فناوری تأکید دارد. آمریکا: دولت آمریکا، به ویژه تحت مدیریت دونالد ترامپ، تمایل دارد توافق جدیدی را که بتواند فعالیتهای هستهای ایران را محدود کند، منعقد کند. با این حال، اختلافات داخلی در کنگره آمریکا مانع از انعقاد سریع توافق میشود و برخی جناحها در واشنگتن خواهان افزایش فشار بر ایران به جای توافق جدید هستند. این درحالیست که شخص ترامپ به دلیل شکست در برقراری صلح در اوکراین و غزه، نیاز ضروری به توافق با تهران دارد. نقش بازیگران منطقهای و بینالمللی اسرائیل: دولت اسرائیل به شدت با هرگونه توافقی که برنامه هستهای ایران را محدود نکند، مخالف است. مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند که آمادهاند اقدامات مستقلی علیه برنامه هستهای ایران انجام دهند هرچند بعید است تا زمان اعلام رسمی شکست گفتگوها گامی بردارند. روسیه و چین: این دو کشور که روابط نزدیکی با ایران دارند، تلاش میکنند تعاملات اقتصادی و امنیتی خود را با ایران گسترش دهند و از هرگونه توافقی که بتواند تحریمها را کاهش دهد، استقبال میکنند. اروپا: کشورهای اروپایی با تکیه بر مکانیسم ماشه که یادگار برجام است، تلاش دارند خود را در بازی مذاکره ایران و آمریکا وارد کنند. آنها در شورای حکام آژانس نقش آفرینی میکنند و موافق حل و فصل مشکلات بدون حضور خود نیستند. چالشها و موانع توافق 1. عدم اعتماد میان ایران و آمریکا: یکی از مشکلات اساسی مذاکرات، عدم اطمینان طرفین به تعهدات یکدیگر است. ایران نگران است که پس از دستیابی به توافق، آمریکا مجدداً از آن خارج شود، همانگونه که در سال ۲۰۱۸ رخ داد. 2. فشارهای داخلی در آمریکا: برخی از نمایندگان کنگره آمریکا مخالف توافق جدید هستند و تلاش میکنند مانع از انعقاد هرگونه توافقی شوند. 3. شرایط اقتصادی ایران: تحریمهای گسترده موجب فشار اقتصادی بر ایران شده است. بنابراین، ایران به دنبال لغو تحریمها است اما حاضر نیست به هر قیمتی امتیاز بدهد. 4. نقش بازیگران منطقهای: اسرائیل و برخی کشورهای منطقه نگرانیهایی درباره نفوذ ایران دارند و به همین دلیل، مخالف توافق گسترده میان تهران و واشنگتن هستند. چشمانداز آینده مذاکرات در حال حاضر، مذاکرات وارد مرحله حساسی شده است و بسته پیشنهادی جدید آمریکا در حال بررسی توسط ایران است. اگر این پیشنهاد بتواند خواستههای اصلی ایران را برآورده کند، ممکن است شاهد پیشرفتهایی در مذاکرات باشیم. از سوی دیگر، اگر اختلافات اساسی پابرجا بماند، احتمال شکست مذاکرات و افزایش تنشها وجود دارد. در مجموع، آینده مذاکرات به تعاملات دیپلماتیک، فشارهای داخلی در آمریکا و ایران، و نقش بازیگران منطقهای بستگی دارد. اگر طرفین بتوانند به راهحلی پایدار و متعادل دست یابند، احتمال احیای توافق هستهای وجود دارد، اما اگر اختلافات همچنان ادامه یابد، ممکن است تنشها بیشتر شوند و شرایط پیچیدهتر شود. سناریوهای پیشروی پسامذاکرات فردای شکست احتمالی گفتگوها ایران متناسب با شدت عمل طرفهای مقابل، برنامههایی را اجرا خواهد کرد. پاسخ استفاده از مکانیسم ماشه شاید خروج از NPT باشد و پاسخ هرگونه تهدید نظامی، تهدید نظامی متقابل که گستره آن غیرقابل پیشبینی است. آمریکا نوعی از غنیسازی ایران را خواهد پذیرفت؟ پروفسور «پل پیلار» معتقد است ترامپ شدیداً خواهان نوعی توافق است و در نهایت نوعی از غنیسازی ایران را خواهد پذیرفت. عضو پیشین شورای اطلاعات ملی آمریکا میگوید ترامپ شدیداً خواهان نوعی توافق است بهویژه با توجه به شکست او در دستیابی به توافقهای پایانی در جنگ اوکراین یا غزه. با برگزاری پنج دور از مذاکرات ایران و آمریکا موضوع غنی سازی ایران به عنوان یکی از مهمترین مسائل در این گفتوگوها مطرح است.مساله اصلی در این زمینه این است که ایران خواهان حفظ غنی سازی بومی در داخل کشور است. غنی سازی بخشی از فرایند چرخه سوخت است که بومی نگه داشتن آن باعث حفظ ظرفیت بومی چرخه سوخت نیز هست. از طرف دیگر آمریکا اعلام کرده که ایران نباید غنی سازی انجام دهد. برای برون رفت از این وضعیت موضوع تشکیل کنسرسیوم منطقهای مطرح شده است. «مجید تخت روانچی»، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت گفت: ما در مورد کنسرسیوم هستهای صحبتی نکردهایم، ولی ایدههایی در این زمینه مطرح شده است. وی افزود: اگر کار به جلو برود و این موضوع به صورت جدی مطرح شود ممکن است آن را بررسی و نظر خود را بیان کنیم. بر این اساس طرح موضوع کنسرسیوم از سوی ایران نبوده است و طرف مقابل آنرا مطرح کرده که ایران آنرا قابل بررسی دانسته است. اما نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که ایران موضوع کنسرسیوم را جایگزینی برای غنی سازی بومی نمیداند. ایران اعلام کرده که به کنسرسیومی که سوخت تولید کند و نیاز کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات را تامین کند میتواند کمک کند ولی این موضوع از بحث غنی سازی بومی توسط خود ایران کاملا مجزاست. حتی در یک کنسرسیوم، آنچه برای ایران حائز اهمیت است «غنی سازی در داخل» خواهد بود. یعنی فرایند غنی سازی تحت هر کنسرسیومی در داخل ایران انجام شود. در خصوص این موضوع، گفتگویی با پروفسور «پل پیلار» استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا انجام داده که در ادامه آمده است. «پل پیلار» یکی از سردبیران نشریه نشنال اینترست و عضو ارشد مرکز تحقیقات امنیتی دانشگاه جورج تاون و نیز مرکز سیاستهای امنیتی ژنو است. وی در سال ۲۰۰۵ پس از ۲۸ سال فعالیت در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده از سازمان اطلاعات مرکزی (DCI) بازنشسته شد و پس از آن به عنوان استاد مهمان در برنامه مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون حضور یافت. مناصب ارشد دولتی پیلار، شامل افسر اطلاعات ملی خاورنزدیک و آسیای جنوبی، رئیس واحدهای تحلیلی در CIA در حوزههای خاورنزدیک، خلیج فارس و آسیای جنوبی، معاون رئیس مرکز ضد تروریستی DCI و دستیار اجرایی مدیر اطلاعات مرکزی بوده است. پروفسور پیلار همچنین در شورای اطلاعات ملی به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه تحلیلی آن فعالیت میکرد. وی کهنهسرباز جنگ ویتنام و افسر بازنشسته ارتش ایالات متحده نیز هست. پل پپلار دارای مدرک افتخاری از کالج دارتموث، لیسانس فلسفه از دانشگاه آکسفورد و کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه پرینستون است. کتابهای پل پیلار عبارتند از: «مذاکره برای صلح: خاتمه جنگ بعنوان یک روند چانهزنی (۱۹۸۳)»؛ «تروریسم و سیاست خارجی ایالات متحده (۲۰۰۱)»؛ «اطلاعات و سیاست خارجی ایالات متحده: عراق، ۱۱ سپتامبر و اصلاح اشتباهات (۲۰۱۱)» و «چرا آمریکا جهان را اشتباه میفهمد: تجربه ملی و ریشههای سوءبرداشت (۲۰۱۶)». *آمریکا و سه کشور اروپایی پیشنویس قطعنامهای را برای ارائه به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آماده کردهاند که برای اولین بار در ۲۰ سال گذشته، ایران را به نقض تعهداتش تحت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) متهم میکند. ارزیابی شما از این پیشنویس قطعنامه چیست و احتمال تصویب آن چقدر است؟ شکهای جدی در مورد پایبندی ایران به تعهداتش تحت NPT همچنان وجود دارد. قطعاً به نظر میرسد دولتهای E۳ (آلمان، فرانسه و بریتانیا) متقاعد شدهاند که ایران هنوز به سطح لازم از پایبندی نرسیده است. به احتمال زیاد قطعنامه در شورای حکام تصویب خواهد شد. این لزوماً به معنای اقدام بعدی در شورای امنیت سازمان ملل نیست، اگرچه در صورت وجود هرگونه گام بعدی، این گام منطقی بعدی خواهد بود. *به نظر میرسد در صورت تصویب، این پیشنویس اهرم اضافی به آمریکا در مذاکرات با ایران میدهد. تأثیر تصویب این قطعنامه بر مذاکرات ایران و آمریکا چه خواهد بود؟ احتمالاً دولت ترامپ معتقد است که این قطعنامه به آمریکا اهرم فشار میدهد، اما این باور به احتمال زیاد اشتباه است. قطعنامه تنها موضع ایران را سختتر خواهد کرد، چرا که ایران نمیخواهد تحت چنین فشاری تسلیم شود. *خبرگزاری آکسیوس در گزارش خود نوشته است: پیشنهاد توافق هستهای که آمریکا روز شنبه به ایران ارائه کرد، اجازه غنیسازی محدود اورانیوم در خاک ایران را برای مدتزمانی نامشخص میدهد. آیا این به معنای آن است که آمریکا تنها برای مدت محدودی غنیسازی داخلی را میپذیرد؟ گزارشهای خبری تفسیرهای متفاوتی از این موضوع ارائه کردهاند. به نظر میرسد تفسیر آمریکا از پیشنهاد خودش هنوز به وضوح تعریف نشده است و این مسئله بسته به مذاکرات آینده میتواند به جهات مختلفی پیش برود. یک احتمال این است که غنیسازی «موقت» ایران بخشی از یک توافق مقدماتی شبیه به برجام باشد که در حالی امضا میشود که سؤال کلیدی درباره امکان غنیسازی ایران در آینده همچنان بیپاسخ مانده و به مذاکرات بعدی موکول میشود. موافقت ایران حتی با چنین توافق موقتی نیز بستگی به میزان تسهیلات تحریمی خواهد داشت که شامل آن میشود. *آکسیوس همچنین گزارش داده است که ایران در صورتی که یک کنسرسیوم غنیسازی در خاک خودش مستقر باشد، با آن موافقت خواهد کرد. به نظر شما چه نوع کنسرسیومی برای هر دو طرف (ایران و آمریکا) قابل قبول خواهد بود؟ دولت ایران بارها و به شدت بر ضرورت ادامه غنیسازی در خاک خود تأکید کرده است، بنابراین بعید به نظر میرسد که از این موضع کوتاه بیاید. بنابراین، ایران ممکن است فرمولی را که برخی کارشناسان پیشنهاد کردهاند (مانند استقرار تأسیسات غنیسازی در عمان با نقش محدود ایران در توسعه و ساخت سانتریفیوژها) رد کند. یک امکان جالب دیگر، استقرار تأسیسات غنیسازی در یکی از جزایر (تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسی) خلیج فارس است. از آنجا که ایران این جزایر را متعلق به خود میداند و کنترل آنها را در اختیار دارد، میتواند استدلال کند که غنیسازی «در خاک خودش» انجام میشود، در حالی که آمریکا که این استدلال را به رسمیت نمیشناسد، میتواند بگوید که غنیسازی در امارات انجام میشود. *با توجه به اینکه ایران غنیسازی داخلی را خط قرمز خود میداند و حتی مشارکت در یک کنسرسیوم را جایگزین مناسبی برای آن نمیداند، آیا آمریکا در نهایت موضع ایران در این مورد را خواهد پذیرفت؟ ترامپ شدیداً خواهان نوعی توافق است (بهویژه با توجه به شکست او در دستیابی به توافقهای پایانی در جنگ اوکراین یا غزه)؛ بنابراین فکر میکنم در نهایت او نوعی از غنیسازی ایران را خواهد پذیرفت، حتی اگر شامل یک فرمول ساختگی مانند استفاده از جزایر خلیج فارس باشد.