سیاست
مسقط، شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ برای دومین بار در بازه زمانی سه هفتهای، میزبان هیاتهای عالی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بود. جدا از جزئیات شکلی آنچه در سومین دور رایزنی ها گذشت شاید مهم ترین پرسش پیرامون نتیجه این دور از مذاکرات باشد. اگر معیار برای سنجش نتیجه سومین دور از سخنان وزیر خارجه ایران و نقل قول برخی از رسانه ها از یک منبع آگاه آمریکایی بدانیم شاید بتوان نتیجه را در یک جمله خلاصه کرد: «مذاکرات در سایه اراده دو طرف برای حصول توافق، در فضایی سازنده پیش رفت.» توصیف وزیر خارجه ایران از سومین دور اما نشان از نمایان شدن فراز و فرودهایی در دور سوم مذاکرات دارد که البته با طبیعت این قبیل گفتوگوها همخوان است. عباس عراقچی، رئیس هیات مذاکره کننده ایران در پایان دور سوم توضیحاتی داد که به نظر میرسد مهم ترین آنها را می توان به شکل زیر خلاصه کرد: فضای مذاکره یک فضای کاملاً جدی و کاری بود و مقداری از بحثهای کلان فاصله گرفتیم. اما این به معنای حل اختلافات نیست و هم در موضوعات کلان اختلافات وجود دارد و هم در جزئیات. مسائلی وجود دارد که باید درباره آنها به تفاهامات کلی رسید تا بعد درباره جزییات آن مذاکره کرد. دو طرف اراده خود را برای پیشرفت نشان دادند، ولی بعضی وقتها اراده به تنهایی کافی نیست. به هر حال موفقیت وقتی به دست خواهد آمد که نظرات و خواستههای هر دو طرف تأمین شده و هر کدام به سطحی از رضایت در مذاکرات رسیده باشند. مذاکرات روند خوب و رضایتبخشی دارد اما آیا میشود به توافق رسید؟ حتماً امیدوارم، ولی خیلی محتاطانه. در چند ساعت گذشته از پایان این دور از مذاکرات موضع گیری رسمی از سوی مقام های آمریکایی صورت نگرفته اما یک مقام ارشد دولت آمریکا با «مثبت و سازنده» خواندن این مذاکرات گفت: هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد، اما پیشرفت های بیشتری در رسیدن به توافق حاصل شده است. ما توافق کردیم که به زودی دوباره در اروپا دیدار کنیم.» شاید برای تحلیل دقیق تر از موضوعاتی که هنوز می توان آنها را موارد اختلافی میان ایران و آمریکا دانست باید به دو موضع گیری «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارتخارجه که همزمان با انجام مذاکرات صورت گرفت توجه دقیقتری داشت. بقائی در میانه مذاکرات در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: «جمهوری اسلامی ایران در مواضع اصولی خود راجع به ضرورت خاتمه تحریمهای ظالمانه و آمادگی برای اعتمادسازی در مورد ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران ثابتقدم است. به تجربه ثابت شده است که نیل به تفاهم مستلزم احترام به حقوق مشروع ایران وفق معاهده منع اشاعه و اطمینانبخشی در مورد خاتمه موثر تحریمها است.» از این سخنان بقائی میتوان نتیجه گیری کرد که فرمول اولیه برجام به معنای رفع تحریم تحمیل شده بر ایران در ازای اعتمادسازی تهران درباره ماهیت صلحآمیز برنامه هسته ای این کشور به عنوان یک اصل برای شروع مذاکرات از سوی دو طرف پذیرفته شده اما این جزئیات اجرای این دو تعهد از سوی دو طرف است که همچنان به نشست های کارشناسی و چکشکاریهای بیشتر نیاز دارد. در حال حاضر هیات های ایرانی و آمریکایی با آغاز روند مذاکرات در سطح عالی با هدف سرعت بخشیدن به مرحله اولیه تفاهم بر سر اصول، مقدمات ورود به مرحله بعد را که گفت و گوهای کارشناسی درباره جزئیات است فراهم ساختند. پس از پایان دور دوم مذاکرات در رم، پایتخت ایتالیا بود که عباس عراقچی اعلام کرد دو طرف وارد مرحله مذاکراتی جدید شدند؛ مرحله ای که امروز از آن با عنوان ورود هیات های کارشناسی و تخصصی دو طرف به اتاق مذاکره یاد می شود. در این قبیل مذاکرات، ورود به جزئیات مساوی است با کندشدن روند گفتوگوها به نسبت یک مرحله قبل که صرفا تفاهم و توافق بر سر کلیات و مسائل شکلی را شامل شده بود. در مذاکرات ایران و آمریکا موارد توافق و تفاهم اولیه درباره مسائل شکلی که به نوعی کلیات محسوب میشوند نیز آسان نبودند. به عنوان مثال، ایران بر برگزاری مذاکرات به شکل غیرمستقیم تاکید داشت که توانست موافقت هیات امریکایی را در این خصوص با وساطت عمان جلب کند. هیات های ایرانی و آمریکایی با آغاز روند مذاکرات در سطح عالی با هدف سرعت بخشیدن به مرحله اولیه تفاهم بر سر اصول، مقدمات ورود به مرحله بعد را که گفت و گوهای کارشناسی درباره جزئیات است فراهم ساختند.ایران درباره محل مذاکرات بر تبدیل شدن مسقط به عنوان انتخاب خود اصرار داشت که با ترجیح ایالات متحده متفاوت بود اما در نهایت مقرر شد در انتخاب محل مذاکره که به شکل یک در میان بر عهده یکی از دو کشور است مسقط ایستگاه مذاکراتی مدنظر ایران باقی بماند. ایران پرهیز از ورود طرف آمریکایی به مسائل غیرهسته ای را یک اصل برای آغاز مذاکرات اعلام کرده بود که با نامه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به ایران این اصل مورد تایید و پذیرش قرار گرفت. در دو دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط و رم تفاهم دو طرفه بر سر مسائل شکلی و کلیات حاصل شد و زمانی که دو طرف برای دیدار سوم به مسقط بازگشتند درحقیقت می دانستند که وارد دالان پر پیچ و خم جدال بر سر جزئیات شده اند، جزئیاتی که اتفاقا اصلی ترین اختلاف های دو طرف را شامل می شوند. به عنوان مثال در پرونده اختلاف میان ایران و ایالات متحده تهران میگوید آماده اعتمادسازی درباره ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای خود است اما خط قرمزی که در این حوزه دارد ضرورت حفظ غنی سازی بومی و صنعتی در داخل کشور است. در چنین شرایطی این جزئیات برنامه هسته ای ایران از کمیت و کیفیت غنی سازی تا نوع و تعداد ماشین های سانتریفیوژ فعال و دیگر جزئیات ریز است که به رایزنی های کارشناسی و جلب موافقت دو طرف نیاز دارد. در آنسوی میز اما کار سخت تر است. ایالات متحده رفع موثر تحریم را به عنوان یک اصل برای آغاز مذاکره پذیرفته است اما جدا از ترسیم سازوکار اجرایی شدن این تحریم باید بتواند نظر هیات ایرانی را در دو حوزه جلب کند: چگونه رفع موثر تحریم ها را اجرایی خواهد کرد و مهم تر از آن چه تضمینی می دهد که تجربه قبل در خروج از برجام و بازگرداندن صحنه به پیش از توافق سال ۲۰۱۵ را تکرار نکند؟ در حوزه رفع موثر تحریم، هیات ایرانی تمرکز خود را بر جزئیات گذاشته و برای تمام این جزئیات پاسخ معقول، قابل اتکا و مستند به قوانین داخلی امریکا میطلبد. با توجه به جاری بودن سیاست فشار حداکثری آمریکا و به روزرسانی مداوم لیست تحریم ها توسط تیم ترامپ، تیم ایران صرف موافقت شفاهی هیات مذاکره کننده آمریکایی به ریاست استیو ویتکاف با رفع تحریم را نمی پذیرد. پرسش هایی نظیر اینکه کدام تحریم ها از کدام لیست اولیه و ثانویه پایان خواهند یافت و براساس قوانین داخلی آمریکا نقش رئیس جمهور و جایگاه کنگره در سنگاندازی در این مسیر چه خواهد بود، باید پیش و بیش از هر مساله دیگری برای طرف ایرانی مشخص و شفاف شود. به زبان ساده می توان گفت که در «جدال جزئیات» گاه فاصله فاحش مواضع دو طرف با یکدیگر میتواند چارچوب کلی اولیه مورد توافق طرفین را هم بر هم بزند. در چنین شرایطی زمانی که وزیر خارجه ایران می گوید «هنوز درباره برخی کلیات هم اختلاف نظر وجود دارد» می تواند اشارتی باشد غیرمستقیم به اینکه در سومین دور از رایزنی های حساس، پیچیده و پرچالش ایران و آمریکا نمیتوان از حل صد در صدی کلیات مورد اختلاف سخن گفت؛ زیرا پیشفرض شروع گفتگوها این بوده که این مسائل حل شده است، اما ممکن است در بیان جزئیات مدنظر هرکدام از طرفین، مطالبی مطرح شود که آن پذیرش کلی را زیر سوال ببرد یا ناقص کند. در این میان اما ادامه روند مذاکرات تا این سه مرحله و همچنین تفاهم بر سر اینکه دور دیگری نیز باید برگزار شود، نشاندهنده آن است که طرفین توجه ویژهای به ملاحظات کلی و اراده جدی در مسیر حل مساله با توسل به راهکارهای دیپلماتیک دارند.