گزارش
شهرام نویدی اصل- اخبار رسیده حاکی است که تیمهای ایرانی و آمریکایی، پیش از ظهر امروز وارد مسقط، پایتخت عمان، خواهند شد و پس از دیداری با وزیر خارجه عمان، مذاکرات را به صورت غیرمستقیم آغاز خواهند کرد. با توجه به زمان ورود هیئتها به عمان، قاعدتاً مذاکرات بعد از ظهر آغاز خواهد شد. واسطهی انتقال پیام دو طرف نیز وزیر خارجه عمان خواهد بود. همچنانکه پیشتر نیز اعلام شده، ریاست تیم ایرانی را آقای سید عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان، و تیم آمریکایی را ویتکاف، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به غرب آسیا برعهده خواهند داشت؛ بنابراین شایعات مبنی بر اینکه اگر مذاکره به صورت مستقیم برگزار نشود، ویتکاف عازم عمان نخواهد شد، تا این لحظه توسط هیچ منبعی تایید نشده، بلکه عکس این موضوع تصدیق شده است. برخی منابع گفتند که ضرورت عدماستفاده هیئت آمریکایی از زبان تهدید و ضرورت اجتناب از ارائه هرگونه چارچوب و درخواستهای زیادهخواهانه از سوی این تیم درباره برنامه هستهای و نیز ضرورت خودداری از طرح هرگونه بحثی درباره موضوع صنعت دفاعی ایران، بخشی از خطوط قرمز ایران است و ایران به هیچوجه زبان تهدید و یا عبور از خط قرمزها-که موارد گفته شده بخشی از آن است- را در مذاکره نخواهد پذیرفت. ایران همواره آمادگی دارد که در ازای رفع تحریمها، درباره صلح آمیز بودن برنامه هستهای خود اعتمادزایی کند؛ بنابراین توپ در زمین آمریکاییهاست و اگر آمریکاییها واقعاً میگویند که صرفاً نگران بمب هستند، مذاکرات مسیر دشواری نخواهد داشت؛ امّا در صورتی که آمریکاییها ریاکارانه وارد صحنه شوند و زیادهخواهی کنند، باید مسئولیت بینالمللی مانعتراشی در مقابل مذاکره را نیز بپذیرند. خواستهها و درخواستهای ترامپ مذاکرات غیرمستقیم در عمان، عرصهای خواهد بود که ترامپ خواستههای خود را به آزمون میگذارد. بر اساس اظهارات او و تحلیلهای موجود، سه محور اصلی در درخواستهایش قابل پیشبینی است. نخست، او به دنبال توقف کامل غنیسازی اورانیوم در سطوح بالا (بالای ۶۰ درصد) خواهد بود. او در دیدار با نتانیاهو تأکید کرد که «ایران نباید به سلاح هستهای نزدیک شود»، و این نشان میدهد که کاهش ذخایر اورانیوم و توقف فعالیتهای پیشرفته هستهای از اولویتهای اوست. دوم، ترامپ احتمالاً خواستار نظارت گستردهتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد شد، از جمله دسترسی بدون محدودیت به تأسیسات نظامی ایران. او در دوره اول خود در سال ۱۳۹۷، از عدم دسترسی به این تأسیسات انتقاد کرده بود و این بار نیز به گفته نیویورک تایمز، تیم او به دنبال «برنامه راستیآزمایی کامل» است. این خواسته، که برای ایران حساسیتبرانگیز است، میتواند به تنش در مذاکرات منجر شود. سوم، او احتمالاً محدودیتهایی بر برنامه موشکی ایران و حمایت از گروههای محور مقاومت مانند حزبالله و حوثیها را مطرح خواهد کرد. در ۴ اسفند ۱۴۰۳، او در انبیسی گفت: «ما باید جلوی حمایت ایران از تروریسم را بگیریم.» این درخواست، که فراتر از مسائل هستهای است، نشاندهنده تمایل او به یک توافق جامعتر است، اما ایران بارها اعلام کرده که برنامه موشکیاش غیرقابل مذاکره است. نوع توافقی که ترامپ به دنبال آن است ترامپ به دنبال توافقی است که هم از نظر سیاسی برای او اعتبار بیاورد و هم از نظر استراتژیک، ایران را مهار کند. او در اظهاراتش بارها به «توافق بزرگ» اشاره کرده که از برجام متفاوت باشد. او احتمالاً پیشنهاد رفع بخشی از تحریمها را مطرح خواهد کرد، اما نه به طور کامل، تا اهرم فشار را حفظ کند. در همین حال ناظران سیاسی می گویند این توافق، به «معامله قرن» شبیه است و باید برای متحدان آمریکا مانند اسرائیل و عربستان نیز قابل قبول باشد. ترامپ در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ گفت: «میخواهم خاورمیانه را آرام کنم»، و این نشان میدهد که او به دنبال توافقی است که تنشهای منطقهای را به قیمت محدود کردن شدید ایران کاهش دهد. معاملهگر در برابر آزمون ایران اظهارات دونالد ترامپ از دی ۱۴۰۳ تا فروردین ۱۴۰۴ نشاندهنده رویکردی دوگانه است: فشار حداکثری برای وادار کردن ایران به مذاکره و پیشنهاد یک توافق بزرگ برای کسب اعتبار سیاسی. ناظران سیاسی معتقدند ترامپ در مذاکرات عمان به دنبال توقف برنامه هستهای، نظارت گسترده، و محدود کردن موشکها و محور مقاومت در خاورمیانه خواهد بود، در حالی که با رفع نسبی تحریمها، ایران را به پذیرش ترغیب میکند. اما موفقیت او به انعطافپذیری ایران، همکاری عمان، و مدیریت فشارهای اسرائیل بستگی دارد. آیا این مذاکرات به «جشن بزرگ خاورمیانه» منجر خواهد شد یا به تهدید بمباران؟ آنچه مسلم است، این است که ترامپ بار دیگر خود را در برابر آزمونی بزرگ قرار داده است: معامله با ایران! مذاکرات نمیتواند فورا منتهی به باز شدن اقتصاد شود عبدالرضا فرجی راد استاد ژئوپلیتیک و تحلیلگر ارشد سیاست خارجی گفت: «ایران و آمریکا مذاکرات پیچیدهای خواهند داشت و هنوز هم جلسه نخست مذاکرات، برگزار و آزموده نشده که طرفین بدانند خواسته طرف مقابل چیست. باید دید آمریکاییها چه توقعاتی دارند. اگر توقعات را در حد نگرانی از تولید سلاح هستهای باشد، ایران نیز اعلام کرده که آماده است و مذاکرات میتواند به خوبی پیش برود. اگر خواستههایی داشته باشند که سخنان نتانیاهو یا مسائل موشکی را شامل شود، نمیتوان نسبت به ادامه کار امیدوار بود. البته من تا بیش از ۵۰ درصد امیدوارم که طرفین میتوانند مذاکرات را ادامه دهند، درواقع بعید است در طول یک جلسه، طرفین به حدی فاصله بگیرند که مذاکرات قطع شود. اعتقاد دارم که مذاکرات به نحوی ادامه پیدا میکند و اگر یکی، دو جلسه غیر مستقیم است، امکان بالایی وجود دارد که به مذاکرات مستقیم تبدیل شود. اما باید ۲ مسئله را مدنظر قرار داد. یکی این که ما به مدت زمان مرتبط با اسنپ بک نزدیک میشویم؛ بنابراین ما در گفتوگو با آمریکا، وقت زیادی نداریم. با اروپا نیز نمیتوانیم کار را پیش ببریم، مگر این که تکلیف مذاکره با آمریکا مشخص شود. حداقل باید اروپاییها مطمئن باشند و یا پیامی از آمریکاییها بگیرند که کار، خوب پیش میرود.» وی افزود: «خود اروپاییها در دور دوم مذاکراتی که با طرفین ایرانی داشتند، اعلام کردند تا زمانی که ایران و آمریکا شروع به مذاکره نکنند و کار پیش نرود، اروپا نمیتواند اقدام خاصی انجام دهد. همه اینها را که کنار هم میگذاریم، متوجه میشویم که اول باید روی بهبود سیاست خارجی کشور متمرکز شویم و بعد از آن که این مشکلات حل شد میتوانیم به رفع تحریمها فکر کنیم. نمیتوان اینطور تصور کرد که فقط با چند دور مذاکره مشکلات اقتصادی کشور حل میشود یا امیدواریهای بیهوده به مردم داد. واقعیت این است که تحریمهای طولانی مدت، رمق کشور را کشیده و کشور مشکلات متعددی دارد و با یک دور مذاکره، خواه با آمریکا و خواه با اروپا، شاید حداقل ۶ ماه تا یک سال زمان لازم باشد تا اثرات اقتصادی آن را شاهد باشیم، بنابراین، نباید امیدواری سریع السیر به مردم داد که مبادا در صورت پیش نرفتن انتظارات، یک ناامیدی گسترده در مردم ایجاد کند.» این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفت: «مذاکرات منتهی به برجام، نزدیک به ۲ سال طول کشید ولی اکنون به علت مکانیسم ماشه یا اسنپ بک، تکلیف مذاکرات طی ۲ الی ۳ ماه مشخص میشود و طرفین بعد از این مدت به نتیجه میرسند که قرار است چه اقدامی انجام دهند و اگر تا آن زمان چیزی امضا نشده باشد، باید سر جزئیات بحث کنند. یک نکته مهم این است که اگر اروپا بخواهد مکانیسم ماشه را فعال کند، باید احساس کند که کار آمریکا و ایران، پیش رفته است. در غیر این صورت، مهرماه تمام تحریمهای ایران به شکل اتوماتیک بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ برداشته میشود و آنها نمیخواهند این اتفاق تا زمانی که اطمینانی نسبی نسبت به آینده پیدا کنند، رخ دهد. اکنون پس از ناکامی در آتش بس غزه، ترامپ به این موضوع امید بسته که بتواند با ایران به یک توافق دست پیدا کند و شاید حتی این موضوع برای آمریکا از مسائل خاورمیانه، روسیه و اوکراین سادهتر باشد. اما این شرایط برای ما هم امتیاز است و باید سعی کنیم از این شرایط برای خودمان امتیازی کسب کنیم. درست است که در مذاکرات مستقیم طرفین میتوانند سریعتر به هم اعتماد کنند ولی همه چیز را باید منطقی دید. با وجود همه اینها اگر شرایط دلار و بازار را با هفته پیش مقایسه کنیم متوجه میشویم حق این مردم است که کمی امیدوار شوند، اما مذاکرات شنبه نمیتواند فورا منتهی به باز شدن اقتصاد شود. در داخل کشور نیز برخی سنگ اندازیها را زودتر از اسرائیل آغاز کردهاند و مقامات کشور باید مراقب سنگ اندازیها باشند.» نباید درگیر اشتباه محاسباتی در خصوص نرخ دلار شویم علی قنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: «شاید یکی از عللی که مردم، ناگهان خوشبینی اقتصادی پیدا کردهاند کاهش قیمت دلار و امیدها در خصوص پیشبرد مذاکرات باشد. بعد از نشست خبری نتانیاهو و ترامپ و برخوردهای ترامپ عدهای اینطور استنباط کردند که تحولات اقتصادی گسترده، در پی توافق در راه است. اگرچه همه ما نیز چنین امیدی داریم، اما حقیقت این است که حداقل ۶ ماه طول میکشد تا مذاکرات به نتیجه برسد یا حداقل نتایج اولیه مذاکرات مشخص شود. شرایط کنونی، وضعیتی ناپایدار ایجاد میکند و زمان لازم است تا به جایی مشخص و معین برسیم.» وی افزود: «بسیار خوشبینانه است اگر بگوییم رفع تحریم ها، به زودی و به سرعت انجام میشود. حقیقت این است که طی ۴۵ سال گذشته، مدام با غرب درگیری داشتیم و به طور ویژه تنشهایی جدی با ایالات متحده داریم. بخش مهمی از عدم تمایلها برای سرمایه گذاری در ایران از سوی کشورهای مختلف، ناشی از همین وضعیت است. این وضعیت به راحتی حل نمیشود، اما اگر حل شود، بسیار مثبت خواهد بود. وضعیت امید به جذب سریع سرمایههای خارجی در کشور، مثل آن مثالی است که فردی داخل دریا یک کاسه ماست میریخت و در جواب افرادی که میپرسیدند چرا در دریا ماست میریزی، گفت ماست میریزم تا دوغ تحویل بگیرم. میدانم که نمیشود، اما اگر بشود چه خوب میشود. بله همه ما میخواهیم تحریمها سریع رفع شود و سرمایه به سمت کشور ما سرازیر شود. اما تا این اتفاق رخ دهد، زمان لازم است.» این اقتصاددان در ادامه گفت: «آن چه در خصوص نرخ دلار رخ داده، کوتاه مدت است و نمیتوان در بلند مدت، بدون شکل گیری توافق، روی کاهش پایدار نرخ دلار، حساب باز کرد. اگر مذاکرات مسیر روشنی را طی کند، طبیعتا میتوانیم انتظار داشته باشیم گشایشهای اقتصادی رخ دهد. درست است که این تغییرات مقطعی به واسطه پالسهای آغاز مذاکره مثبت است، اما نباید به هیچ وجه درگیر اشتباه محاسباتی در خصوص نرخ دلار شویم.» اروپاییها تابع تصمیمات آمریکا در قبال ایران خواهند بود محسن جلیلوند تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل و استاد روابط بین الملل گفت: «آن چه چین و روسیه به شکل رسمی گفتهاند یک بحث است و آن چه به شکل غیررسمی و در ابعاد پنهان رخ میدهد، چیز دیگری است. در ابعاد پنهان، معتقدم چین و روسیه تمایل ویژهای ندارند که روابط ایران و ایالات متحده بهبود پیدا کند. این کشورها به لحاظ اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیکی و... از تقابل بین ایران و غرب سود میبرند و در نتیجه به نفعشان نیست روابط ایران و ایالات متحده خوب باشد، اما در مجامع عمومی اعلام میکنند ما بسیار خوشحالیم که ایران درگیر جنگ نشود. حتی اروپاییها هم چندان حس و حال مثبتی نسبت به مذاکرات ندارند. ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود، تا ۱۵ ماه، ایران را تحریم نکرد و طی این مدت زمان بارها اعلام کرد که ایران برای مذاکره حاضر باشد، این، موضوعیست که رسانههای آمریکایی نیز بارها بازتاب دادهاند. زمانی که برجام امضا شد، قرار بود شرکتهای آمریکایی در ایران سرمایه گذاری کنند، اما به دلایلی روسها، چینیها و حتی خود اروپاییها سنگ اندازی میکردند که آمریکاییها در ایران سرمایه گذاری نکنند. یکی از نکاتی که خود آمریکاییها مطرح کرده بودند، بحث خودروسازی ایران بود. این در حالیست که به نوعی انحصار خودروسازی ایران در دستان فرانسویها است و در آن دوره فرانسویها مخالفت کردند. به همین خاطر معتقدم حتی خود اروپاییها هم چندان تمایلی ندارند آمریکا مستقیما با ایران وارد مذاکره شود.» وی در خصوص نقش اروپا در مذاکرات و حساسیتها پیرامون فعال سازی مکانیسم ماشه گفت: «اگر دستورالعمل اجرایی ترامپ را که سال گذشته صادر شد نگاه کنیم، در یکی از بندهای آن، به وزیر خارجه آمریکا دستور داده شده که با همکاری اروپا مکانیسم ماشه را فعال کند؛ بنابراین اروپاییها مستقل تصمیم نمیگیرند و تصمیم آنها تابعی است از تصمیم آمریکا. من معتقدم اروپاییها تابع آمریکا و منتظر تصمیم این کشور هستند. اروپاییها تا ماه اکتبر وقت دارند و بر این اساس باید ببینند آمریکا چه نتیجهای از مذاکرات میگیرد.» ترامپ باید تا پایان تیرماه تکلیف را مشخص کند این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «اگر ایران و آمریکا به یکدیگر نزدیک شوند، اروپاییها ابراز تمایل میکنند که شراکت داشته باشند. با توجه به تعرفههایی که ترامپ روی شرکتهای چینی، روسی و دیگر کشورها گذاشته است، اگر آمریکا بخشی از تحریمها علیه ایران را لغو کند و همکاری برخی شرکتهای خود را با ایران افزایش دهد، شراط تغییر زیادی میکند. این ایده را رابرت مالی نماینده جو بایدن در مسیر مذاکرات با ایرانیها گفته بود و تاکید داشت اجازه دهید شرکتهای آمریکایی در ایران فعالیت کنند. اکنون تصور کنید شرکتهای آمریکایی در ایران شروع به فعالیت کنند. در چنین وضعیتی، طبیعیست که شرایط برای شرکتهای روسی، چینی و اروپایی عوض میشود. همچنین وقتی تحریمهای نفتی ایران کمتر شود، نه روسیه میتواند به جای ایران نفت بفروشد و نه چین میتواند نفت زیر قیمت خریداری کند. از سوی دیگر به لحاظ سیاسی، ایران یک وزنه در خاورمیانه محسوب میشود و اگر به آمریکا نزدیک شود، دیگر چین و روسیه، نفوذ خود را در منطقه از دست میدهند.» وی افزود: «مستقیم و غیرمستقیم بودن مذاکره چندان مهم نیست، ۳ چیز در جریان مذاکرات مهم است: مدت زمان مذاکره، موضوع مذاکره، نتیجه یا آن چه از مذاکره حاصل میشود. این مسائل از دید من حتی از شخص مذاکره کننده مهمتر است. با توجه به جمیع شرایط من نمیتوانم هم اکنون با خوش بینی به مذاکرات نگاه کنم. در ۲ حالت، مذاکرات تحت تاثیر قرار میگیرد: اول این که اتفاقاتی خارج از کشور رخ دهد، مثلا اسرائیلیها دست به حرکتی بزنند که مجموع مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد. دوم این که افراد در جامعه یا کف خیابان یا حتی در سطح قدرت، تحولاتی را تجربه کنند که مذاکرات به شکل کامل ملغی شود. ایران تا ماه اکتبر (مهرماه) بیشتر وقت ندارد. مراحل اداری مکانیسم ماشه نیز حدود ۲ الی ۳ ماه طول میکشد؛ بنابراین ترامپ باید تا آخر تیرماه تکلیف را مشخص کند.» موافقت رهبری با سرمایهگذاری آمریکاییها در دستیابی به توافق موثر است جلال میرزایی ، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه که سابقه حضور در مجلس شورای اسلامی را نیز در کارنامه دارد، میگوید: «بسته به اینکه از چه زاویه و با چه رویکردی به مذاکرات روز شنبه هفته آینده در عمان نگاه کنیم، تحلیل این تحولات متفاوت خواهد بود.» او میگوید: «وقتی با رویکردی مثبت و نگاهی توام با خوشبینی، تحولات روزهای منتهی به مذاکرات روز شنبه هفته آینده در عمان را بررسی کنیم، بهطور مثال باید آنچه را ترامپ در یکی از آخرین موضعگیریهای خود از ایران مطالبه کرد و خواستار خودداری جمهوری اسلامی از حرکت بهسوی ساخت تسلیحات هستهای از ایران شد، موردتوجه قرار دهیم؛ مطالبهای که فارغ از اینکه به هر حال مطالبه معقولی است، ایران نیز به دفعات بر آن تاکید کرده و آمادگی خود را برای بازرسیها در این رابطه اعلام کرده و اگر تمرکز طرف آمریکایی در مذاکرات این مسئله باشد، میتوان به نتایج آن امیدوار بود.» او همچنین اضافه کرد: «نکته مثبتی که همزمان ازسوی ایران اعلام شد نیز نکتهای بود که رئیسجمهور در سخنانی اخیر خود مورداشاره قرار داد و گفت که رهبری هیچگونه مخالفتی با سرمایهگذاری سرمایهگذاران آمریکایی در ایران ندارد؛ نکتهای که بهویژه به این دلیل حائز اهمیت است که قطعاً میل و رغبت بسیاری در دولت ترامپ ایجاد میکند که برای تفاهم و توافق با ایران تلاش کرده و از سنگاندازیهای نابجا خودداری کند.» دستیابی به توافق باتوجه به پالسهای منفی میتواند دشوار باشد این نماینده پیشین مجلس درعینحال تاکید کرد که «همزمان با این پالسهای مثبتی که در مواضع دو طرف میبینیم، متاسفانه شاهد مواضع متفاوتی نیز هستیم که در مواردی کاملاً در تضاد با آن پالسهای مثبت قرار میگیرد و بهنحوی نشان میدهد که کار بسیار دشوار خواهد بود.» او با تاکید بر اینکه این مواضع منفی بیشتر ازسوی طرف امریکایی مطرح میشود، گفت: «صحبتهای اخیر وزیر دفاع ایالات متحده یکی از مصادیق این دست مواضع منفی است که کار مذاکرهکنندگان را دشوار میکند و درواقع روشن نیست آقای پیت هگست درقامت وزیر دفاع آمریکا چرا در آستانه مذاکرات روز شنبه، بار دیگر از حضور بمبافکنهای بی۲ در پایگاه آمریکایی دیگو گارسیا سخن گفته و به زبان تهدید سخن گفته است.» این نماینده اصلاحطلب مجلس دهم همچنین اقدام اخیر وزارت خزانهداری ایالات متحده در تحریم ۵ نهاد و یک شخص را باید در همین راستا مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. وزارت خزانهداری ایالات متحده درحالی مدعی است که این تحریمهای تازه را به این منظور علیه ایران اعمال کردهاند تا از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کنند که واقعیت آن است که تنها گزینهای که بهواقع میتواند این خواست واشنگتن را محقق سازد، دیپلماسی و مذاکره و دستیابی به توافق با تهران است.» میرزایی اضافه کرد: «سخنان دیشب ترامپ مبنیبر اینکه فرماندهی حمله نظامی احتمالی به ایران برعهده اسرائیل است، طبیعتاً به نوعی چراغ سبز به اسرائیل برای حمله نظامی به ایران برداشت میشود و از آنجا که پیام مناسبی به تهران مخابره نمیکند، هیچ کمکی نیز به دستیابی به توافق احتمالی در مذاکرات پیشرو نخواهد کرد و صرفاً منجر به آن میشود که کار دشوارتر شود.» رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم همچنین به نمونههایی از این دست مواضع غیرسازنده که از داخل کشور شنیده میشود نیز اشاره کرد و گفت: «همزمان با سنگاندازیهایی که ازسوی برخی افراد و تریبونها در ایالات متحده با هدف ضربه زدن به مذاکرات انجام میشود، متاسفانه شاهدیم برخی افراد و تریبونها در ایران نیز سعی دارند بهنحوی مانع از نزدیک شدن دیدگاه طرفین به یکدیگر شوند؛ چنانکه روزنامه کیهان پس از جنجالی که در بحث تهدید به کشتن ترامپ ایجاد کرد، همین امروز هم در یادداشتی از این نوشته که توافقی حاصل نخواهد شد و مذاکرات به نتیجه نمیرسد.» نباید سطح انتظارمان را از مذاکرات شنبه بیش از اندازه بالا ببریم میرزایی با این همه معتقد است «برآیند این تحولات مثبت است»، او میگوید: «وقتی مجموع این تحولات را کنار هم قرار میدهیم، به این نتیجه میرسیم که در مجموع نگاه مثبت و خوشبینانه و تمایل به توافق در دو طرف مذاکرات بهمراتب قدرتمندتر از گرایشی است که سعی در کارشکنی دارد.» وی همچنین با اشاره به آنچه پس از مذاکرات روز شنبه رقم خواهد خورد، گفت: «شاید نکتهای که باید بیش از هر مسئله دیگر به آن توجه داشته باشیم، مدیریت سطح انتظارات باشد؛ درواقع درمجموع آنچه بیش از هر مسئله حائز اهمیت است، این است که سطح انتظارمان را از مذاکرات شنبه بیش از اندازه بالا نبریم تا نتیجه توافق، اگر بر فرض به آن میزان که تصور کردهایم، مثبت نباشد، شاهد آثار منفی گسترده آن بر بازار و وضعیت اقتصادی کشور نباشیم.» او با اشاره به اینکه در ایالات متحده نیز بهطور کلی شاهد دو رویکرد متفاوت در ارتباط با مذاکرات هستیم، گفت: «به نظر میرسد گروهی از مقامهای امریکایی که از جمله خود ترامپ و برخی از اعضای دولت و نزدیکان ترامپ را شامل میشود، انتظاراتی تاحدودی نامعقول دارند و ظاهراً تصور میکنند که روند مذاکرات به سرعت طی خواهد شد و خیلی زود به نتیجه موردنظرشان دست خواهند یافت. حال آنکه گروه دیگری از مقامهای امریکایی، با نگاه متفاوتی که دارند، میدانند که کار آنچنان که ترامپ و اطرافیانش میپندارند، ساده و آسان نخواهد بود و درنتیجه سعی میکنند سطح توقعشان را بر این اساس مدیریت کنند و مانع از افزایش نابجای توقعات شوند.» فضای کنونی با فضای پرتنش در آستانه برجام قابلمقایسه نیست رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم همچنین با مقایسه فضای حاکم بر مذاکرات پیشرو نسبتبه آنچه در آستانه برگزاری مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در دولت روحانی شاهد بودیم، میگوید: «خوشبختانه امروز اجماع نسبی در داخل کشور ایجاد شده و به هیچ عنوان شاهد آن میزان تنش و دودستگی که در دولت روحانی شاهد بودیم، نیستیم.» او گفت: «به یاد بیاوریم مخالفان مذاکرات در دولت روحانی، چگونه توانسته بودند نوعی فضای دوقطبی را در کشور ایجاد کنند و با برگزاری همایشهایی همچون همایش «دلواپسان» و جنجالهایی که در مجلس نهم به راه انداختند، صف منسجم و قدرتمندی از مخالفان توافق را در مقابل دولت وقت که در تلاش برای دستیابی به توافق بود، سامان دهند. حال آنکه در حال حاضر دولت پزشکیان با پرهیز از هرگونه تقابل با رهبری و جریانهای تندروی مخالف توافق، توانسته در کشور اجماع مناسبی ایجاد کند. بدین ترتیب اگر ترامپ نیز بتواند فضای حاکم بر بحث مذاکرات در ایالات متحده را مدیریت کند و مانع از ایجاد تشتت شود، میتوان امیدوار بود که مذاکرات پیشرو به نتیجه برسد.» او در عین حال تاکید کرد که «اگرچه در حال حاضر نیز صداهای مخالف مذاکره در داخل کشور شنیده میشود، اما واقعیت این است که این صداها بهنسبت صدای مخالفان و دلواپسان برجام در دولت روحانی، بسیار خفیف هستند و منطق حکم میکند بیش از اندازه به چند نفری که در مجلس و برخی رسانهها در مخالفت با مذاکره اظهارنظر و اعلام موضع میکنند، توجه نکنیم؛ چراکه این صدای خفیف طبیعتاً نمیتواند تاثیر چندانی بر روند مذاکرات بگذارد.»