صفحه اول
کاظم خرمی- اقتصاد دیجیتال ایران از درآمد ناخالص ملی(GDP ) را ۸ درصد است و این در حالی است که این سهم در دیگر کشورهای جهان بیشتر و حتی کشورهای همسایه تا ۲۰ درصد میرسد. اقتصاد دیجیتال یک مفهوم گسترده بوده و به تحولات و تغییراتی در ساختار و رویههای اقتصادی اشاره دارد که ناشی از پیشرفت فناوریهای دیجیتالی و اینترنت میباشد. در این سیستم، فناوریهای دیجیتالی نقش اساسی را در ایجاد، توسعه و اداره فعالیتهای اقتصادی بازی میکنند و به عنوان محور اصلی برای تبادل اطلاعات، تجارت الکترونیکی، ارتباطات و ایجاد ارزش به کار میروند. تکنولوژیهای مبتنی بر داده، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، یادگیری ماشینی و بلاکچین از جمله ابزارهای اساسی اقتصاد دیجیتال هستند. این فناوریها نهتنها توانایی ارتقای کارایی و بهرهوری را دارند بلکه میتوانند منجر به ایجاد مدلهای کسبوکاری نوین، ارائه خدمات بهتر و حتی توسعه اقتصادی منطقهای و جهانی شوند. مهمترین نکتهای که باید در تعریف اقتصاد دیجیتال به آن توجه کرد، بحث زیرساخت است. اقتصاد دیجیتال بهصورت بنیادی فرایندهای اجرایی کسبوکارها و راه تعامل آنها با مشتریان و مصرفکنندگان را دستخوش تغییر میکند. اقتصاد دیجیتال به نوعی از فعالیت اطلاق میشود که با بهکارگیری ابزارهای دیجیتال مانند اینترنت، دستگاههای هوشمند و فناوریهای نوین مانند بلاکچین، اینترنت اشیا، فضای ذخیرهسازی و محاسبات ابری، هوش مصنوعی، کلان داده (Big Date) و از این دست موارد رویههای مرسوم را متحول ساخته است. تجارت آزاد در میان ملتها باعث افزایش رفاه تمامی طرفین تجاری و توسعه همکاری انسانها میگردد. تولید با مزیت نسبی باعث افزایش آرامش و صلحجویی در روابط انسانها میگردد، زیرا وقتی افراد تخصصی میشوند و به مبادله میپردازند، به یکدیگر وابسته میشوند. ” مجموعهای از تواناییهای منحصر به فرد یک واحد اقتصادی است که اجازهٔ نفوذ به بازارهای دلخواه و برتری بر رقبا را برای آن واحد فراهم میآورد. بعد از جنگ جهانی دوم و با شکلگیری تغییرات دائمی تکنولوژیکی و آشنایی با فناوریهای نوین و سیستمهای اطلاعاتی، نقش عوامل تولید سنتی برای بنگاهها و جوامع کمرنگ شد. به عبارت دیگر داشتهها مبنای برتری، پیشروی و رهبری نبود بلکه به تدریج بهبود فرایندها و شکلگیری سرمایه انسانی موضوعیت پیدا کرد. نکته مهم این است که هنوز این دوره را نمیتوانیم دوره «مبتنی بر دانش» بخوانیم، اما باید به این نکته اشاره کنیم که در این دوره اگرچه دانش و دانایی پایه اساسی کار نیست، اما دارای نقش قابل توجهی است که در عرصههای گوناگون میتوان آن را ملاحظه کرد. در این دوره حضور دانش و نرمافزارها در عرصه اقتصاد به مرحلهای از بلوغ میرسد که کاملاً فناوری دیجیتالی و شبکههای ارتباطی با ساختار جدید، مبنای کار قرار میگیرد که با گذشت زمان و انباشت سرمایه این روند به کاهش هزینهها منجر میشود و ماهیت هزینههای تولید از سرمایهبر به دانشبر تغییر میکنند. اقتصاد دیجیتال فضای اقتصاد جهانی را به سمت و سوی رقابتی سوق میدهد و به گفته کارشناسان، اقتصاد دیجیتال موجب میگردد که موانع ورود به بازار برداشته شود و هر فرد به راحتی از طریق شبکه وارد اقتصاد جهانی شود. گذشته از آن به واسطه استفاده از قابلیتهای شبکه، قدرت مصرفکننده از طریق مقایسه قیمتها و کیفیتها و دسترسی به اطلاعات افزایش مییابد. از سوی دیگر اندازه شرکتها کوچک شده و طیف وسیعی از واحدهای اقتصادی از طریق شبکه جهانی به یکدیگر وصل میشوند، هزینه مبادله (Transaction Cost) که یکی از عوامل مهم تنظیمکننده مبادلات و قیمتها است به شدت کاهش مییابد. در واقع، گسترش اقتصاد دیجیتالی موجب فشردگی زمان و مکان شده و در عین بزرگتر کردن بازارها در مقیاس جهان شدت رقابت را بالا بردهاست. توسعه زیرساختهای مخابراتی، اینترنتی، حمایت از استارتآپها و شرکتهای فنآور و تعیین سیاستهای مناسب میتواند به تحقق این امر کمک کند. در عین حال باید به افزایش و ارتقاء مهارتهای دیجیتال توجه ویژه شود تا بتوان از فرصتهای اقتصادی ناشی از فنآوریهای نوین بهرهبرداری کنیم. در این میان توجه بسیار به ارتباط میان دانشگاه و صنعت، ضرورت حرکت شتابدهنده در مسیر تقویت نقشآفرینی پارکهای علم و فنآوری جایگاه ویژهای پیدا میکند.