جامعه
سمیه دوستدار- یکی از مهم ترین های نقش زنان در پیروزی انقلاب، نوع اول حضور زنان در جریانات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی که نمود و چشمگیری بیشتری داشت، حضور مستقیم خانم ها در این اتفاقات بود. در قرن اخیر یکی از اهداف استعمار غرب در ایران، تهاجم به ارزشهای دینی و ملی از جمله حجاب زنان بوده است. اقدام رضاخان علیه حجاب زنان به تقلید از فرهنگ غرب نشانه عملی و خشن این تهاجم فرهنگی بود. اهداف این حرکت از آن ناشی می شود که با استقرار سلطنت پهلوی و تثبیت آن، در حقیقت دوره اجرای سیاست مذهب زدایی و استحاله فرهـنگی از طـریق فرهنگ تجددگرایی در دستور کار هیئت حاکمه قرار گرفت. جامعه ایران برای تبدیل شدن به جامعه ای بیهویت و غیر مولد باید از فرهنگ و ارزشهای ملی و اسلامی تهی می شد. از آنجا که به دلیل ریشه دار بودن تفکر و تقیدات مذهبی و عرف و سنن ملی، سـیاست مذهـب زدایی با مشکلات جدی و مقاومت اجتماعی مواجه بود، بنابراین دولتمردان رژیم پهلوی همانند تجربه اروپا تهاجم به مذهب را از طریق رواج سکولاریزم و تحقیر نمادهای دینی و سنن ملی آغاز کردند. امام خمینی با فراست خاص خود دریافته بود که استعمار و ایادی آن بر اساس سلطه طلبی خود در جستجوی راهها و شیوه های مناسب برای نفوذ فرهنگی- سیاسی در جامعه ایرانی هستند و لذا برای رسیدن به هدف، موقعیت زنان را بهانه قرار داده و با شعار به ظاهر زیبای آزادی و مساوات، فرهنگ برهنگی و بی بندو باری را اشاعه می دادند و در این راه حتی خشن ترین رویه های استبدادی را نیز در قالب کشف حجاب رضاخانی به کار گرفتند. این منش در دوران فرزند رضاخان یعنی محمد رضا پهلوی، شکل زیرکانه تر و موذیانه تری به خود گرفت که در سخنان شاه بعضاً به عنوان «فریبابودن» از آن یاد شده است. در منطق شاه زن مدرن و زن آزاد رسالتش فریبایی است و همه موانع موجود بر سر راه تحقق این رسالت باید برداشته شود. بدین سان بود که نه تنها زنان بلکه نیم دیگر جامعه یعنی مردان را نیز به بند افسون فریبایی کشاندند. این ویژگی نظام ماتریالیستی و لیبرالیستی غرب است که زن را در حد کالا و شیء برای بهره وری و سودآوری مادی تنزل داده است زیرا پس از انقلاب صنعتی اروپا و حاکمیت تفکر منحط سکولار و دیدگاه های لیبرالیستی بر پایه اومانیسم ، برای دنیای غرب تنها ملاک های مادی شاخص ارزیابی قرار گرفتند و با چنین ملاک هایی ارزشهای مقدس انسانی - از جمله هویت زن- تا حد ملعبه بودن تنزل می یابد و همه چیز در تحکیم نظام سرمایهداری نقش ابزاری پیدا می کند. امام خمینی که خود از نزدیک شاهد این گونه برداشتهای متحجرانه از جایگاه زن بود و نتیجه آن یعنی ابتذال و فساد و از خود بیگانگی و خودباختگی جوامع مسلمان را به خوبی احساس میکرد، با تعمق مجتهدانه در میراث گرانقدر سنت نبوی (ص) و تعالیم ائمه معصومین (ع) به نقد این دیدگاه پرداخت و در سخنان خویش زن مسلمان را دارای شخصیتی آزاد و قدرتمند و شایسته توصیف می نمود که قادر است در کنار مسئولیت های خانوادگی با حفظ شرافت و کرامت و عفاف و نجابت در عرصه فعالیت های اجتماعی حضور یافته و با اتکا به الگوهای دینی ثابت کند که اسلام هرگز خواستار انزوای زن در جامعه نیست. زنان مسلمان ایرانی با اقتدا به الگوی اسلامی و پیروی از دستورات و اصول دین مبین اسلام، به صورت مستقیم و دوشادوش مردان در تظاهرات های مختلف آن دوران شرکت کردند. تظاهرات های میلیونی مختلف دوران انقلاب مانند عاشورا و تاسوعا، همگی شاهد حضور پرشور زنان مسلمان بود. اوج این حضور، فاجعه هفدهم شهریور بود. به گواهی شواهد تصویری، عکس ها و روایات به دست آمده از شاهدان دست اول، زنان نه تنها در این واقعه حضور پر رنگی داشتند، بلکه بیشتر شهدای این واقعه هم زنانی بودند که حاضر به ترک مردان زخمی نشده بودند. البته نکته ای که در مورد این حضور مستقیم باید به آن اشاره کرد، توجه زنان به حفظ موازین شرعی و مقتضیات دین مبین اسلام، در حین شرکت مستقیم در تظاهرات ها و سایر رویدادها است